تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل

آیا برنامه هسته‌ای ایران می‌تواند فرصتی برای آمریکا باشد؟

آیا برنامه هسته‌ای ایران می‌تواند فرصتی برای آمریکا باشد؟

الجزیره ؛ 10 ژوئن

در جریان مذاکرات هسته‌ای جاری بین ایران و آمریکا، ایده‌ای جسورانه مطرح شد: چه می‌شد اگر آمریکا نه تنها سعی در مهار برنامه هسته‌ای ایران نمی‌کرد بلکه به ساخت آن نیز کمک می‌کرد؟

مجله فارین پالیسی به نقل از گزارش “وینا علی خان”  نوشت: این ایده مستقیماً تمایل دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا برای معامله کردن را نشانه گرفته است که در سفر اخیر او به خاورمیانه به وضوح مشهود بود.

(آقای) عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران در مقاله‌ای که آوریل گذشته در واشنگتن پست منتشر شد، نوشت که یک توافق هسته‌ای جدید می‌تواند در را برای شرکت‌های آمریکایی باز کند تا آنها از آنچه او یک فرصت اقتصادی «تریلیون دلاری» در ایران به عنوان یکی از بزرگ ترین کشورهای دارای ذخایر نفت و گاز جهان بهره‌مند شوند.

(آقای) عراقچی همچنین متن سخنرانی‌ای را که برای بنیاد کارنگی برای صلح بین‌المللی قبل از لغو این رویداد آماده کرده بود، منتشر کرد که در آن به تشریح برنامه‌های ایران برای ساخت حداقل ۱۹ راکتور هسته‌ای جدید و پیشنهاد سرمایه‌گذاری از سوی آمریکا پرداخت و اظهار داشت که بازار داخلی ایران می‌تواند به «احیای صنعت هسته‌ای در حال تقلا در آمریکا» کمک کند.

این پیشنهاد صرفاً به مثابه تقدیم یک شاخه زیتون دیپلماتیک نبود بلکه یک درخواست حساب‌شده مطابق با سبک مذاکره مورد علاقه ترامپ یعنی معامله‌گرایانه، پرمخاطره و با عناوین جذاب بود.

این پیشنهاد به واشنگتن فرصتی برای ایجاد شغل و سازوکارهای سختگیرانه راستی‌آزمایی در ازای لغو تحریم‌ها و دسترسی به فناوری ارائه می‌داد که تلاشی از سوی ایران برای تبدیل رویارویی شکل گرفته طی چند دهه گذشته به همکاری اقتصادی متقابل به شمار می رود.

** اصل اقتصادی

نویسنده خاطرنشان کرد که پیام اصلی (آقای) عراقچی به ترامپ راهبردی بود و برنامه هسته‌ای ایران را نه به عنوان یک تهدید امنیتی بلکه به عنوان یک دارایی اقتصادی مطرح کرد. ترامپ به اعداد و ارقام و معامله های بزرگ واکنش نشان می‌دهد. اگر این ایده بتواند به وعده های او مبنی بر فراهم آوردن فرصت های شغلی برای آمریکایی‌ها تحقق ببخشد در آن صورت به احتمال زیاد او چنین توافقی را خواهد پذیرفت زیرا این امر از او به عنوان یک میراث تاریخی می تواند به جا بماند.

با این حال به گفته نویسنده، این پیشنهاد کاملاً جدید نیست زیرا بحث‌های مشابهی در جریان مذاکرات برای توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ معروف به برنامه جامع اقدام مشترک “برجام” صورت گرفته بود که ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد.

تهران بار دیگر با نشان دادن یک فرصت اقتصادی مرتبط با سرمایه‌گذاری در بخش هسته‌ای خود در حال سنجش میزان تحمل خطرات سیاسی از سوی دولت آمریکا است آن هم در زمانی که ترامپ در حال بازنویسی قوانین دیپلماسی است و امیدوار است برخلاف رؤسای جمهور پیش از خود مذاکرات هسته‌ای را از جنبه سودمند آن برای هر دو طرف ببیند.

از منظر تاریخی، این ایده کاملاً دور از ذهن نیست زیرا صنعت هسته‌ای ایران با حمایت آمریکا تأسیس شد. در سال ۱۹۵۷، تحت عنوان برنامه « اتم برای صلح » آیزنهاور رئیس جمهور  وقت آمریکا ابتکاری در دوران جنگ سرد با هدف ترویج استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای در کشورهای متحد آمریکا به تهران کمک کرد تا اولین برنامه هسته‌ای خود را آغاز کند.

یک دهه بعد، واشنگتن یک رآکتور تحقیقاتی ۵ مگاواتی در محوطه دانشگاه تهران ساخت که تا به امروز فعال است و اورانیوم غنی‌شده با خلوص بالا را برای بهره‌برداری از آن در اختیار ایران قرار داد.

** نگرانی روسيه و چین

ناامید شدن تهران از دستاوردهای محدود حاصل از «چرخش به شرق» بخشی از انگیزه فعلی ایران برای همکاری اقتصادی با غرب  است. تهران امید زیادی به تقویت روابط رو به رشد خود با چین و روسیه دارد تا توانایی خود را برای مقاومت در برابر تحریم‌های آمریکا و توسعه آنچه « اقتصاد مقاومتی » مبتنی بر خوداتکایی می‌نامد، تقویت کند.

اما این چشم‌انداز آنطور که امید می‌رفت، محقق نشده است زیرا تحریم‌ها همچنان تجارت را مختل می‌کنند، سرمایه‌گذاران را منصرف می‌کنند و پروژه‌های مشارکتی را با مشکل مواجه می‌کنند.

روسیه پایدارترین شریک هسته‌ای ایران محسوب می‌شود. شرکت “روس‌اتم” سوخت و پشتیبانی فنی برای نیروگاه بوشهر فراهم می‌کند و در حال ساخت دو واحد دیگر زیر نظر نهادهای بین‌المللی است. با این حال، این شرکت روسی در مورد گسترش همکاری‌های هسته‌ای با احتیاط عمل می کند تا از تحریم‌های آمریکا که می‌تواند طرح‌های جهانی مسکو را در معرض تهدید قرار دهد، در امان بماند.

نویسنده خاطرنشان کرد که چین به دلیل فشار آمریکا همکاری هسته‌ای خود با ایران به ویژه در زمینه‌های غنی‌سازی و بازفرآوری را کاهش داده است و همین امر باعث شده شرکت‌هایی مانند شرکت ملی هسته‌ای چین در گسترش فعالیت‌های خود تردید کنند.

همان طور که (آقای) عباس عراقچی توضیح داده هدف ایران محدود به جذب فوری سرمایه‌گذاری‌های عظیم نیست بلکه شامل لغو تحریم‌ها، کسب دانش و پیوستن مجدد ایران به اقتصاد جهانی نیز می‌شود.

مراکز تصمیم گیری در ایران معتقدند که ورود شرکت‌های آمریکایی به بازار هسته‌ای ایران، شرکت‌های اروپایی و آسیایی را نیز به پیروی از این روند تشویق خواهد کرد.

** انتقادهای آمریکا

با این حال، این دیدگاه با انتقاد داخلی از سوی تندروها و برخی از میانه‌روها روبرو است. آنها با توجه به تحریم‌های مداوم، فساد و نبود یک محیط نظارتی پایدار اتخاذ سیاست درهای باز  به سوی غرب را گزینه‌ای ساده‌لوحانه می‌دانند.

برخی از مقامات ایرانی دوران ترامپ را فرصتی استثنایی می‌دانند که باید از آن بهره برد به ویژه با توجه به حضور استیو ویتکاف مذاکره‌کننده ارشد او که فاقد تجربه گذشتگان خویش است.

(آقای) عباس عراقچی معتقد است که پیشنهادهای قراردادهای چند میلیارد دلاری می‌تواند تیم آمریکایی را وسوسه کند.

نویسنده مزبور گفت: با توجه به پسرفت شکل گرفته در محور مقاومت، تهران هم اکنون به برنامه هسته‌ای خود به عنوان یک عامل بازدارنده حیاتی می نگرد در حالی که جمهوری ‌خواهان از جمله ترامپ با ادامه غنی‌سازی اورانیوم مخالفند.

اما تحلیلگرانی مانند ریچارد نفیو معتقدند که ایران از بی‌تجربگی تیم آمریکایی سوءاستفاده می‌کند و در حال فریب دادن تیم مزبور با یک توافق «پر زرق و برق» است که به نظر می رسد علیرغم خطرات موجود برای ترامپ جذاب است.

از سوی دیگر، ایران هیچ گونه امتیاز احتمالی در مورد سانتریفیوژها مشخص نکرده است و بعید به نظر می رسد با توجه به احتمال جاسوسی به کارشناسان آمریکایی اجازه ورود به تأسیسات حساسی مانند تأسیسات هسته‌ای نطنز را بدهد و در عین حال از برچیدن زیرساخت غنی‌سازی خود امتناع می ورزد. ایران هم اکنون از دستگاه های سانتریفیوژ به تعداد کافی برای تولید مواد شکافت‌پذیر در سطح تسلیحاتی برخوردار است.

پیشنهاد تهران متکی بر ایجاد تحرک سیاسی از راه همکاری تجاری است تا از خروج واشنگتن از این توافق جلوگیری کند.

به گفته ریچارد نفیو، ایران آماده مشارکت مالی است اما مشارکت فنی که به آمریکایی‌ها اجازه دسترسی به تأسیسات هسته‌ای‌اش را بدهد، رد می‌کند.

نویسنده افزود که طرف آمریکایی با موانع قابل توجهی برای هرگونه تلاش برای همکاری اقتصادی روبرو است که مهمترین آنها انزوای سامانه بانکی ایران به دلیل قرار گرفتن در فهرست سیاه گروه ویژه اقدام مالی علاوه بر سوء مدیریت، فساد و تحریم‌های انباشته شده است که شرکت‌های خارجی را در معرض خطرات قانونی و اعتباری و تحریم‌های مداوم آمریکا قرار می‌دهد.

کاخ سفید همچنین با مخالفت شدید کنگره جمهوری‌خواه روبرو است که مشروعیت غنی‌سازی هسته‌ای ایران را رد می‌کند و ایده حمایت از تأسیساتی مانند نطنز با بودجه آمریکا را محکوم می‌کند و احتمالاً هر پیشنهادی را در نطفه خفه می‌کند.

از سوی دیگر پیشنهاد میانه ای از سوی دیپلمات‌های ایرانی ارائه شده و طی آن تهران خواستار ایجاد یک اتحاد منطقه‌ای مشترک برای غنی‌سازی اورانیوم است که شامل عربستان و سایر کشورهای خلیج (فارس) می شود. با این حال ریاض ترجیح می‌دهد برنامه هسته‌ای خود را با حمایت مستقیم آمریکا توسعه دهد.

“اسفندیار باتمانقلیچ” اقتصاددان خاطرنشان ‌کرد که زیرساخت‌های ایران ممکن است این کشور را واجد شرایط مشارکت در زنجیره تأمین هسته‌ای خلیج (فارس) در آینده کند که راکتورهای منطقه، از جمله عربستان را تغذیه خواهد کرد اما دستیابی به این هدف نیازمند یک اراده سیاسی مشترک است.

تهران آگاه است که احتمال ورود شرکت‌های آمریکایی به برنامه هسته‌ای‌اش بسیار کم است اما امیدوار است که صرفاً مطرح کردن این ایده، گفتگوها را احیا کند و از طریق منافع اقتصادی، توجه ترامپ را جلب کند.(م.غ)