ترامپ خواهان توافق با ایران است؛ موضعی که با دیدگاه اکثر آمریکاییها همسو است.
ترامپ خواهان توافق با ایران است؛
موضعی که با دیدگاه اکثر آمریکاییها همسو است.
بروکینگز؛ 19 می
نویسنده: شیبلی تلهامی
تنها ۱۴ درصد از آمریکاییها از اقدام نظامی برای نابودی برنامه هستهای ایران حمایت میکنند.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در طول سفر خود به خاورمیانه، به یکی از دغدغههای اصلی میزبانانش، یعنی سیاست در قبال ایران، پرداخت. مطمئناً، دامنه این بحثها بسیار فراتر از موضوع برنامه هستهای ایران رفت، چراکه کشورهای عربی، بهویژه کشورهای حاشیه خلیجفارس، دستکم به همان اندازه که نگران برنامه هستهای ایران هستند، از نفوذ منطقهای ایران از طریق نیروهای نیابتی نیز بیم دارند. همانطور که یک دهه پیش استدلال کردم، اگرچه کشورهای عربی در نگرانی نسبت به نفوذ فزاینده ایران با رژیم صهیونیستی اشتراک نظر داشتند، اما اولویتهای آنها متفاوت بود: رژیم صهیونیستی بر تهدید هستهای احتمالی ایران متمرکز بود، درحالیکه اعراب بیشتر نگران توانمندیهای متعارف و سیاسی جمهوری اسلامی ایران بودند.
این بار نیز، ترامپ احتمالاً نگرانیها و دغدغههای مربوط به نفوذ منطقهای ایران و ضرورت مهار آن را شنید؛ اما در کنار آن، با مخالفت قاطعانه اعراب با حملات گسترده علیه ایران در راستای نابودی برنامه هستهایاش نیز مواجه شد. یکی از وزرای امور خارجه عرب، درست پیش از سفر ترامپ به من گفت، دولتهای عربی بیم دارند که چنین اقدامی میتواند منجر به بیثباتی شدید در منطقه شود.
درعینحال، واضح است که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، حملات نظامی مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی – یا حداقل حملاتی مورد حمایت آمریکا- را علیه تأسیسات نظامی ایران با هدف نابودی کامل برنامه هستهای این کشور ترجیح میدهد. حتی در شرایطی که مذاکرات ایالاتمتحده به رهبری استیو ویتکاف، فرستاده ترامپ، با ایران ادامه داشت، رژیم صهیونیستی نسبت به توافقی که هدف آن محدودسازی برنامه هستهای ایران به اهداف صلحآمیز باشد، ابراز نگرانی کرده و خواهان برچیده شدن کامل این برنامه بوده است.
آیا توافق با ایران نزدیک است؟
حتی پیش از آغاز سفر ترامپ، برخی گزارشها حاکی از احتمال شکلگیری یک طرح کلی و اولیه توافق قریبالوقوع بود که شباهتهایی به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) داشت. برجام که توسط دولت باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا، مذاکره شد و ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود از آن خارج شد، بر محدودسازی غنیسازی ایران همراه با نظارتهای دقیق بینالمللی متمرکز بود.
پس از انتشار این گزارشها مقامات رژیم صهیونیستی ابراز نگرانی کردند، نگرانی که متعاقباً با اتخاذ موضعی سختگیرانهتر از سوی ترامپ مواجه شد: رئیسجمهور صراحتاً اعلام کرد که تنها «برچیدن کامل» برنامه هستهای ایران را میپذیرد.
بااینحال سیاست ایالاتمتحده ممکن است به سختی و انعطافناپذیری آنچه به نظر میرسد نباشد؛ ترامپ تمایل خود را به یک برنامه هستهای صلحآمیز برای ایران ابراز داشته و مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، نیز تصریح کرده است که اصل اساسی، عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای است، که این خود باعث ایجاد ابهام میشود. بعید به نظر میرسد که ایران با برچیدن کامل برنامه هستهای خود موافقت کند، چراکه که تهران بارها این موضوع را رد کرده است. تعیین چنین هدفی برای سیاست ایالاتمتحده میتواند واشنگتن را در مسیر رویارویی نظامی با تهران قرار دهد.
ترامپ در سخنان خود در منطقه خلیجفارس تلویحاً به طرح کلی احتمالی یک توافق احتمالی اشاره کرد و گفت: «ایران تا حدودی با شروط موافقت کرده است آنها قرار نیست چیزی بسازند که من بهطور دوستانه به آن میگویم گرد و غبار هستهای. ما قرار نیست هیچ گرد و غبار هستهای در ایران تولید کنیم.»
افکار عمومی و گزینههای ترامپ
مردم آمریکا در مورد سیاستهای ایالاتمتحده در قبال ایران چه احساسی دارند؟
آخرین دور از نظرسنجی «مسائل حیاتی» دانشگاه مریلند، که بنده مدیریت آن را به عهده دارم، این پرسش را مورد بررسی قرار داد. این نظرسنجی با همکاری SSRS، در پلتفرم Opinion Panel Omnibus آن، انجام شد. نظرسنجی در تاریخ ۲ تا ۵ مه ۲۰۲۵، در میان نمونهای متشکل از ۱۰۰۸ پاسخدهنده، با حاشیه خطای ۳.۷٪+/- صورت گرفت.
در اینجا دو یافته کلیدی ارائه میشود:
اولاً، بیش از دو سوم پاسخدهندگان، معادل 69 درصد، اظهار داشتند که یک توافق مذاکره شده که برنامه هستهای ایران را به اهداف صلحآمیز با نظارتهای دقیق محدود کند، را ترجیح میدهند. درحالیکه تنها ۱۴٪ گفتند که اقدام نظامی باهدف نابودی برنامه هستهای ایران را ترجیح میدهند؛ ۱۸٪ نیز اظهار بیاطلاعی کردند.
یکی از جنبههای قابلتوجه این یافته، شکاف حزبی اندک است. درحالیکه ۷۸ درصد از دموکراتها از مسیر توافق مذاکره شده حمایت کردند، ۶۴ درصد از جمهوریخواهان و ۶۷ درصد از مستقلها نیز همین دیدگاه را داشتند. همزمان، ۲۴ درصد از جمهوریخواهان، ۱۳ درصد از مستقلها و ۵ درصد از دموکراتها از اقدام نظامی برای نابودی برنامه هستهای ایران حمایت کردند.(م.رجبی)
دوم، ما سعی کردیم نظر عمومی مردم آمریکا را درباره اشاعه سلاح های هسته ای در خاورمیانه بررسی کنیم. تمرکز سوال ما بر روی دو کشور بود: رژیم صهیونیستی اسرائیل، تنها کشوری که تصور می شود سلاح هستهای دارد، و ایران، تنها کشوری که تصور می شود به ساخت چنین سلاح هایی نزدیک است. از پاسخ دهندگان خواستیم یکی از چهار گزینه را انتخاب کنند که از نظر آن ها کمترین خطر را برای ثبات در خاورمیانه دارد: فقط رژیم صهیونیستی اسرائیل سلاح هسته ای داشته باشد؛ فقط ایران دارای سلاح هسته ای است؛ هیچ کدام از آن ها سلاح هسته ای نداشته باشند؛ یا هر دو سلاح هسته ای داشته باشند.
بیش از دو سوم پاسخ دهندگان، یعنی 69 درصد، گفتند که ترجیح می دهند هیچ کدام از این کشورها دارای سلاح هسته ای نباشند؛ درحالی که 10 درصد ترجیح دادند تنها رژیم صهیونیستی اسرائیل سلاح هسته ای داشته باشد؛ 6 درصد گفتند هر دو کشور می توانند سلاح هسته ای داشته باشند و تنها 1 درصد ترجیح دادند که فقط ایران دارای سلاح هسته ای باشد.
بار دیگر، با توجه به شکاف عمیق حزبی فعلی در سیاست آمریکا در بسیاری از موضوعات، تفاوت نسبتا اندک میان دیدگاه دموکرات ها و جمهوری خواهان در این موضوع قابل توجه است. در حالی که 75 درصد از دموکراتها گفتند ترجیح میدهند هیچ کدام از این کشورها سلاح هستهای نداشته باشند، 63 درصد از جمهوریخواهان و 70 درصد از مستقلها نیز همین نظر را داشته اند. بخش بسیار کمتری از جمهوریخواهان، یعنی 21 درصد، گفتند که ترجیح میدهند فقط رژیم صهیونیستی اسرائیل سلاح هستهای داشته باشد، در حالی که 7 درصد از مستقلها و 5 درصد از دموکراتها همین را گفتند. تنها ۷ درصد از جمهوریخواهان و۶ درصد از دموکراتها و مستقلها گفتند که هر دو کشور سلاح هستهای داشته باشند.
روابط ایران و آمریکا به کدام سو میرود؟
البته کارشناسان بر این باورند که رژیم صهیونیستی اسرائیل مدتهاست که دارای تسلیحات هستهای است در حالی که ایران فاقد آن است. این که این موضوع چگونه میتواند در تفکر عمومی آمریکا در مورد گزینههای سیاستی نقش داشته باشد، باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد؛ برای مثال، می توان با دادن اطلاعات به پاسخ دهندگان درباره اینکه کدام کشور درحال حاظر سلاح هسته ای دارد، بررسی کرد که آیا این اطلاعات پاسخ ها را تغییر می دهد یا خیر.
زمانی که رئیس جمهور باراک اوباما در سال 2015 بر سر برجام مذاکره کرد، تا حدی به دلیل ترس وی از این بود که این موضوع می تواند واشنگتن را وارد جنگ با ایران کند. تمرکز نتانیاهو بر تبدیل موضوع هستهای به کانون نارضایتی رژیم صهیونیستی اسرائیل از ایران، در تضاد با کشور های عربی مخالف ایران بود که ترجیح میدادند بر نفوذ و تواناییهای متعارف ایران تمرکز کنند. در آن زمان، برخی از کشورهای عربی به طور ضمنی این کار را به نتانیاهو، که در واشنگتن نفوذ زیادی داشت، واگذار کردند تا در مهار ایران پیشروی کند. آنها از برجام ناامید شدند – اگرچه درظاهر از آن حمایت کردند – نه به این دلیل که انتقادهایی در مورد جزئیات آن داشتند، بلکه به این دلیل که این توافق از دغدغه های بزرگترشان در مورد تواناییها و نفوذ متعارف ایران، بهویژه از طریق متحدان منطقهای و نیابتیهای تهران، جدا شده بود.
این بار، غریزه احتمالی ترامپ برای اجتناب از جنگ با ایران و در عین حال محدود کردن قابلیتهای هستهای آن و مهار نفوذ آن در خاورمیانه، بیشتر با دیدگاههای کشورهای عرب خلیج فارس مطابقت دارد تا دولت رژیم صهیونیستی اسرائیل.
علاوه بر این، کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون روابط خود را با کاخ سفید دارند که حول قراردادهای تجاری و سرمایه گذاری به ارزش صدها میلیارد و حتی تریلیون ها دلار است که در جریان سفر ترامپ اعلام شد – پیروزی که رئیس جمهور به شدت به آن نیاز داشت؛ به ویژه به خاطر نارضایتی عمومی از تعرفه هایی که وضع کرده بود. به نظر می رسد ترامپ نیز جذب چشم انداز تجارت با ایران شده است.
اما این که دولت واقعاً در چه مسیری در روابط خود با ایران قرار دارد، نامشخص است. قول دولت مبنی بر این که ایران اجازه نخواهد داشت سلاح هسته ای داشته باشد، لزوما مانعی برای توافق نیست؛ زیرا، ایران همیشه ادعا کرده است که به دنبال چنین سلاح هایی نمی باشد. در واقع، وزیر امور خارجه ایران اخیراً اشاره کرد که از چنین تمرکزی به عنوان مبنایی برای توافق استقبال می شود. با این حال، پس از بازگشت رئیسجمهور از سفر خاورمیانهایاش، ویتکاف، مذاکرهکننده ارشد ترامپ، اعلام کرد که ایران باید «توانایی» غنیسازی اورانیوم را بهطور کامل کنار بگذارد؛ درخواستی که ایران گفته است حاضر به پذیرش آن نیست.
آنچه مسلم است این است که اگر رئیس جمهور بتواند توافقی با ایران حاصل کند که توانایی های هسته ای این کشور را به اهداف صلح آمیز محدود کند، همراه با نظارت های سختگیرانه، به احتمال زیاد مورد تایید مردم آمریکا قرار خواهد گرفت؛ زیرا اکثریت بزرگی از دموکرات ها و جمهوری خواهان از یک توافق مذاکره شده حمایت می کنند، در حالی که تنها 14 درصد از مردم از ایده اقدام نظامی آمریکا در تلاش برای نابودی برنامه هسته ای ایران حمایت می کنند.(م.ن)