تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل

خطاب به رئیس‌جمهور ترامپ – حکومت ایران همواره به دنبال مرگ شما و آمریکا خواهد بود

خطاب به رئیس‌جمهور ترامپ – حکومت ایران همواره به دنبال مرگ شما و آمریکا خواهد بود

موسسه گیت استون؛ 24 می

نویسنده: مجید رفیع‌زاده

از زمان تأسیس جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹، این نظام با یک هدف ایدئولوژیک تزلزل‌ناپذیر و خلل‌ناپذیر فعالیت کرده است: مقابله، بی‌ثبات‌سازی و در نهایت نابودی نفوذ و حضور ایالات‌متحده و متحدانش، به‌ویژه رژیم صهیونیستی. این ادعا صرفاً یک حدس و گمان نیست. این در شعارهایی که در خیابان‌هایشان فریاد زده می‌شود، در خطبه‌های روحانیونشان و در قوانین مندرج در قانون اساسی‌شان کاملاً مشهود است.

قانون اساسی ایران صراحتاً هدف خود را صدور انقلاب اسلامی به فراتر از مرزهایش اعلام می‌کند. جهاد در این قانون نه تنها مجاز شمرده شده، بلکه واجب تلقی می‌شود.

در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است آمده است: «ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، علاوه بر حفظ مرزها، وظیفه ایدئولوژیک جهاد در راه خدا و گسترش حاکمیت قانون خدا در سراسر جهان را نیز بر عهده دارند».(م.رجبی)

اصل یازدهم، بر اساس آیه ۹۲ سوره انبیا، اعلام می‌کند: «همه مسلمانان یک امت واحده را تشکیل می‌دهند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر اساس اتحاد و وحدت ملل مسلمان قرار دهد. باید پیوسته برای تحقق وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام تلاش کند.»

اصل ۱۵۲ قانون اساسی بیان می‌کند که سیاست خارجی ایران بر اساس «نفی هرگونه سلطه‌گری و سلطه پذیری » و دفاع از حقوق همه مسلمانان است.

خلاصه این که، هیچ چیز غربی نیاز نیست، متشکرم.

همان طور که [حضرت آیت‌الله سید] علی خامنه‌ای، رهبر ایران، گفته است: «وقتی شعار «مرگ بر آمریکا» سر می‌دهید، این فقط یک شعار نیست – بلکه یک سیاست است.» حکومت ایران از دل نفرت از آمریکا و خشم ضد غربی زاده شد و بیش از چهار دهه بعد، این نفرت نه تنها پابرجا مانده، بلکه تشدید هم شده است. این حقیقت بسیار مهمی است که بسیاری از رهبران ایالات متحده، از هر دو حزب، نتوانسته‌اند آن را درک کنند. ناتوانی آنها در درک این واقعیت اساسی، آمریکا بیشتر در معرض خطر قرار گرفته است، نه امن تر.

از مدیریت نامطمئن رئیس جمهور جیمی کارتر در بحران گروگانگیری ایران گرفته تا «توافق هسته‌ای» فاجعه‌بار رئیس جمهور باراک اوباما با برجام، ایالات متحده بارها تلاش کرده است تا حکومت تروریستی ایران را احیا و «عادی‌سازی» کند. هر تلاشی نه با قدردانی یا اعتدال از سوی ایران، بلکه با افزایش خصومت و پرخاشگری مواجه شده است.

کارتر در طول گروگان‌گیری شهروندان آمریکایی توسط ایران، سکوت و دیپلماسی را پیشنهاد داد؛ در پاسخ، او تحقیر شد. اوباما میلیاردها دلار تخفیف تحریم‌ها، بسته های نقدی مخفیانه و توافق ضعیفی را پیشنهاد داد که به ایران اجازه می‌داد زیر ساخت ‌های هسته ‌ای خود را حفظ کند و به آن قول داد که توانایی دستیابی به سلاح ‌های هسته‌ ای را داشته باشد – «نه در زمان ریاست جمهوری من»، بلکه به طور مناسب، پس از «دوران ریاست جمهوری » او ، در اکتبر ۲۰۲۵.

ایران با این ثروت باد آورده میلیاردها دلار پول نقد و حداقل ۱۰۰ میلیارد دلار دارایی‌های آزاد شده که در دوره اوباما دریافت کرد، چه کرد؟ آنها این پول را صرف  حماس، حزب‌الله، حوثی‌ها، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رژیم (IRGC) و یک شبکه تروریستی منطقه‌ای گسترده کردند. ایران اورانیوم را غنی‌سازی کرد و موشک‌های بالستیک دوربرد ساخت – برخی با بردی بسیار فراتر از آنچه برای حمله به رژیم صهیونیستی اسرائیل لازم است. ایران نفوذ خود را در عراق، لبنان، یمن و ونزوئلا گسترش داد – در حالی که با شور و شوق دوباره وعده نابودی آمریکا را می‌داد.

در حالی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، بار دیگر چالش رویارویی با دشمنان آمریکا را بر عهده می‌گیرد، تمایل خود را برای ارائه مسیری مسالمت‌آمیز به ایران نشان داده است. برغم سال‌ ها خصومت و تروریسم ایران، ترامپ در حال ارائه یک توافق جدید است.

اگر فکر می‌کنید چنین رژیم ‌هایی – که شامل روسیه ولادیمیر پوتین و چین شی جین پینگ می‌شود – از ایالات متحده قدردانی یا حداقل در مقابل خویشتنداری نشان می‌ دهند، اشتباه می‌کنید. در عوض،[حضرت آیت الله] خامنه‌ای سخنرانی تند و تیزی علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی اسرائیل ایراد کرد و خواستار نابودی دولت یهود شد و علناً ترامپ را با نام محکوم کرد. [حضرت آیت الله] خامنه‌ای در ۱۷ مه گفت:

«برخی از اظهارات مطرح شده در جریان سفر رئیس جمهور آمریکا به منطقه حتی ارزش پاسخ دادن هم ندارند. سطح این اظهارات آنقدر پایین است که مایه شرمساری ملت آمریکاست.»

او بعداً اضافه کرد:

«ترامپ گفته که می‌خواهد از قدرت برای صلح استفاده کند. او دروغ می‌گوید.»

حتی با این که ترامپ به روحانیون ایران یک راه نجات نشان می‌دهد، آنها در عوض دشمنی می پراکنند. مانند روسیه و چین، حکومت ایران حکومتی نیست که به دنبال صلح باشد.

واقعیت خطرناک این است که در حالی که ایالات متحده همچنان به نشان دادن شاخه‌های زیتون ادامه می‌دهد، ایران به بازسازی سیستم‌های دفاع هوایی خود و گسترش زرادخانه موشک‌های بالستیک خود برای حملات آینده ادامه می‌دهد…

ایران توسط یک نظام متعصب و انقلابی اداره می‌ شود که بر پایه جهاد و ” شهادت ” بنا شده است. سیاست خارجی نظام ایران، دین آن است و این دین، به عنوان یک وظیفه، نابودی آمریکا را ترویج و تبلیغ می‌ کند.

هر جمعه، در مساجد سراسر ایران، امامان جماعت، با خطبه‌ هایی که خواستار سقوط و سرنگونی آمریکا هستند مؤمنان را به شور و هیجان می‌ اندازند. هر ساله، نظام ایران راهپیمایی‌ های « روز قدس » برگزار می‌ کند که در آن صدها هزار نفر به خیابان‌ ها می‌ آیند تا پرچم‌ های آمریکا و رژیم صهیونیستی را آتش بزنند و برای نابودی غرب شعار دهند. [ حضرت آیت الله] خامنه‌ ای رهبر عالی این کشور هم این تنفر و انزجار را پنهان نمی‌ کند. این نفرت نهادینه شده است. عمومی است. افتخارآمیز است.

تمایل بسیاری از نخبگان سیاست خارجی آمریکا به این باور که می توان به همه « مجوز پیوستن یا مشارکت در جامعه ای که قبلا از آن طرد شده بود را داد»، همان چیزی است که همچنان ایالات متحده را در معرض خطر دائمی قرار می‌ دهد. واقعیت تلخ این است که چین، روسیه و جمهوری اسلامی ایران اهداف متفاوتی نسبت به ایالات متحده دنبال می کنند. … چند دهه دیگر باید شعارهای « مرگ بر آمریکا » را تحمل کنیم تا نیات آن ها را باور کنیم؟ …

ما قربانی فریب جمهوری اسلامی ایران نیستیم؛ ما قربانی توهمات خودمان هستیم. ۴۵ سال است که شاهد حمله این نظام به سفارتخانه‌ هایمان، کشتن سربازانمان، ربودن شهروندانمان، بی‌ ثبات کردن متحدانمان و سرپیچی از هر هنجار بین‌ المللی بوده‌ ایم. با این حال هر بار که رئیس جمهور جدیدی در ایالات متحده روی کار می‌ آید، همان خیال‌ پردازی خسته‌ کننده همیشگی جوانه می‌ زند: ” این بار، فرق خواهد کرد.” نه این گونه نیست این بار هم فرق نخواهد کرد. نظام تغییر نکرده است. ما مدام فراموش می‌ کنیم و امیدوار هستیم که اگر به اندازه کافی مهربان باشیم یا به اندازه کافی به آنها رشوه بدهیم، یا اگر آنها به اندازه کافی به ما رشوه بدهند، از رویاهای خود برای یک امپراتوری اسلامی دست خواهند کشید.

جمهوری اسلامی ایران به اندازه کافی اورانیوم غنی‌ شده با خلوص بالا در اختیار دارد… ایران نصب سانتریفیوژهای پیشرفته را تسریع کرده و همکاری خود را با بازرسان بین‌ المللی کاهش داده است. رهبران جمهوری اسلامی ایران از قوانین بین‌ المللی یا فشار دیپلماتیک نمی‌ ترسند …

آمریکا، و به ویژه ترامپ، معاون رئیس جمهور جی. دی. ونس، مدیر اطلاعات ملی تولسی گابارد و تمام اعضای کنگره باید بیدار شوند و اذعان کنند که ایالات متحده نمی‌ تواند از طریق انزواگرایی به صلح دست یابد و ایران، روسیه و چین شرکای آمریکا در صلح نخواهند بود.

وقت آن رسیده که از تظاهر به این که مذاکرات، کاهش تحریم‌ ها و وعده‌ های رفاه می‌ تواند ایدئولوژی رژیم‌ هایی را که برای نابودی هر آنچه آمریکا نماینده آن است، وجود دارند، خنثی کند، دست برداریم. ایالات متحده صرفا از اتخاذ سیاستی مبتنی بر بازدارندگی و – در صورت لزوم – اقدام نظامی پیشگیرانه سود خواهد برد. چنین سیاستی، حداقل در مورد جمهوری اسلامی ایران، تنها با همکاری دست در دست قوی‌ ترین و قابل اعتمادترین متحد آمریکا در خاورمیانه، یعنی رژیم صهیونیستی، که مدت‌ هاست به غرب در مورد نیات واقعی ایران هشدار داده است، تقویت می‌ شود. چنین سیاستی شامل قرار دادن دوباره گزینه‌ های نظامی قاطع روی میز است – نه به عنوان یک بلوف، بلکه به عنوان یک تهدید واقعاً معتبر.

ما اکنون در پنجمین دهه انتظار، التماس، امید و دعا برای اصلاح جمهوری اسلامی ایران هستیم. اوه، لطفا. دیگر شاخه زیتونی (نماد صلح و سازش) در کار نیست . دیگر خبری از عکس‌ های یادگاری نیست . دیگر خبری از رویای یک جمهوری اسلامی مهربان‌ تر و ملایم‌ تر نیست. این نظام، آقای رئیس جمهور، همیشه به دنبال مرگ شما و آمریکای شما خواهد بود. هر روزی که ما خلاف این را وانمود کنیم، روزی است که به دشمنان آمریکا زمان بیشتری می‌ دهیم تا ماشین‌ های جنگی خود را برای حمله بعدی آماده کنند. زمان توهمات به پایان رسیده است. (م.م)