تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل
مرضیه ضیغمی

نخبگان سیاسی، ساختار قدرت و روند اصلاحات در عربستان سعودی

نگاهی به برخی از مولفه های قدرت در عربستان سعودی

0

نخبگان سیاسی، ساختار قدرت و روند اصلاحات در عربستان سعودی

دکتر ابراهیم اخلاصی

عقلانیت سیاسی در حکام عرب منطقه خلیج فارس و به ویژه عربستان سعودی دارای ارتباطی معنا دار با عنصر قدرت سیاسی است، این قدرت در درون شبکه‌ای پیچیده و ارتباطاتی در هم تنیده از پیوندهای خونی و شرف خانوادگی، عقیده گرایی مطلق و وفاداری هنجاری و همچنین دارایی‌های پادشاهی به عنوان یک میراث اساسی قرار دارد که تحت عنوان ساختار قدرت ظهور و بروز پیدا می‌نماید، اساساً بافت قدرت سیاسی در عربستان بسیار پیچیده است و این پیچیدگی باعث باز تولید شرایطی می‌شود که نوعی اشتیاق برای رسیدن به قدرت سیاسی را توجیه می‌نماید، این قدرت سیاسی که سال های طولانی در ارکان پادشاهی عربستان سعودی ساری و جاری است ترکیبی ناپایدار از حمایت و پشتوانه فکری و عقیدتی علمای داخلی، درآمدهای سرشار نفت، گاز و مراسم حج و همچنین مشارکت متنوع و استراتژیک با سیاست‌های منطقه ای و بین المللی به ویژه با ایالات متحده آمریکا است.

ساختار قدرت سیاسی نخبگان فکری و ابزاری و نحوه مواجهه آنها با فرآیند بسیار مهم جانشینی را باید از مقوله‌های مهم سیستم حکومتی در این کشور دانست. زیرا نگاهی موشکافانه نشان می‌دهد که چگونه فرآیند جانشینی در شرایطی کاملاً متفاوت و متغیر انجام می‌شود و چگونه ثبات و پایداری هیات حاکمه در عربستان با توانایی‌های خانواده سلطنتی در ایجاد توازن، اتحاد و حل چالش‌های پیش رو گره خورده است.

در یک چشم انداز سطحی این مساله جلب توجه می‌نماید که خاندان آل سعود دارای اختلافات شدید خانوادگی بر سر حکومت هستند. لکن بررسی نقش نخبگان در عربستان نشان می‌دهد که ماندگاری پادشاهی‌های عربی به ویژه در حکومت ریاض به این دلیل است که شمار فراوانی از اعضای خانواده سلطنتی از نخبگان بوده و مناصب کلیدی در حکومت را در اختیار دارند، اما این نکته را نباید فراموش کرد که اعضای نخبگان راهبردی پادشاهی همگی به خانواده آل سعود تعلق دارند که در حلقه درونی برادران، پسران، عموها و برادر زاده‌ها هستند لذا عملاً دیگر نخبگان نیز بنابر پیوندهای خونی در دایره قدرت قرار می‌گیرند.

برای درک عمیق و فهم دقیق از لایه‌های متنوع قدرت در عربستان این ضرورت احساس می‌شود تا نگاهی کوتاه به گروه‌ها و جریانات صاحب قدرت و همچنین نقش و میزان تأثیر گذاری آنها داشته باشیم:

گروه‌های صاحب قدرت در عربستان سعودی را باید در پنج دسته کلی مورد ارزیابی و تحلیل قرار داد که شامل: “اعضای خاندان سلطنتی”، “رهبران مذهبی”، “سران قبایل و طوایف” ، “بازرگانان سنت گرا” و همچنین “تکنوکرات های جدید” هستند.

*اولین و قدرتمندترین گروه را باید در لایه‌های خانوادگی و سلطنتی جستجو نمود که پنج خاندان مهم در این ردیف قرار دارند که می‌توان به خاندان “آل فیصل”، “آل سدیر”، “آل ثنایان ” ، “آل جیلاوی” و از همه مهم‌تر به خاندان “آل سعود” یا الکبیر که از نسل اول زمامداری است؛ اشاره نمود، هر چند تمرکز و مرکز ثقل قدرت سیاسی در اختیار خاندان آل سعود قرار دارد؛ لکن نمی‌توان نقش و تأثیر سایر جریانات مرتبط با سلطنت را در فرآیند نفوذ و قدرت و اداره کشور نادیده انگاشت.

*دومین گروه که قدرت را در سطحی وسیع در عربستان سعودی در اختیار دارند رهبران مذهبی هستند که قضات محاکم قضایی، وکلا و بخش عمده‌ای از نظام فرهنگی (اساتید و معلمان) این کشور را شامل می‌شوند و حوزه‌های نفوذ آنها را باید فرهنگ، قانون گذاری و عرصه آموزش دانست که منبع نفوذ آنها دانش اسلامی و گروه‌هایی مانند هیئت الکبار العلماء، وزارت امور اسلامی، مساجد و دانشگاه‌ها و همچنین رسانه‌ها را در بر می‌گیرد.

* سومین دسته صاحب قدرت در عربستان شامل سران طوایف، ایلات و قبایل متعدد است که به اداره و هدایت نیروهای گارد ملی، ارتش و تصمیم سازان رده‌های میانی ملی و محلی مشغول هستند که عرصه نفوذ این دسته سیاست محلی بوده و منابع نفوذ ایشان نیز فرهنگ سنتی قبیله‌ای است که راه های نفوذ آن از مجاری شوراهای محلی و گارد عربستان است.

*چهارمین دسته که قدرت را در اختیار دارند بازرگانان سنت گرا هستند که شکل گیری قدرت این گروه به سال 1973 و همزمان با توسعه اقتصادی عربستان سعودی باز می گردد که در حال حاضر به بخش مهمی از فرآیند ساختار قدرت در این کشور تبدیل گردیده‌اند، نکته مهم آن است که حوزه نفوذ آن خصوصی سازی و منبع نفوذ را نیز سرمایه گذاری تشکیل می‌دهد و راه های نفوذ را نیز باید شورای اتاق‌های بازرگانی و صنایع سعودی دانست.

*پنجمین و مهم‌ترین جریانی که حوزه قدرت و نفوذ را در عربستان در اختیار دارد تکنوکرات های جدید است که علاوه بر داشتن پیوندهای محکم با ولیعهد آل سعود، بخش‌های عمده‌ای از متخصصین و افراد حرفه‌ای، شهر نشین های تحصیل کرده و تجدید نظرطلبان و دگرگون سازان در عربستان را در خود جای داده‌اند و حوزه نفوذ آنها بانکداری و صنایع نفت و گاز بوده و منبع نفوذ را نیز دانش فنی و تجربه حرفه‌ای تشکیل می‌دهد و راه های نفوذ نیز شورای وزیران، شورای مشورتی، شورای عالی نفت و منابع معدنی را شامل می‌گردد، نکته جالب توجه آن است که تکنوکرات های جدید، بازرگانان سنت گرا و رهبران مذهبی خود را ملتزم عملی به ساختار و قوانین پادشاهی کشور عربستان می‌دانند.

در عربستان سعودی سه رویکرد قالب و در عین حال سنتی در راستای ایجاد ثبات در خاندان بکار گرفته می‌شود که مشمول نقاط قوت و ضعف است که “اولین” منبع ثبات را باید درآمدهای سرشار نفت و گاز دانست که عملاً باعث ایجاد یک دولت قوی در برابر شکل گیری یک جامعه ضعیف گردیده است که درخواست مخالفان برای انجام اصلاحات را باید از جمله چالش‌های حاکمان ریاض دانست، “دومین” منبع ثبات را باید در ایدئولوژِی حاکم دانست که در هویت ملی، اقتدار مشروع و کنترل اجتماعی تجلی پیدا می‌نماید که تصورات دیگر از اقتدار مشروع را باید چالش پیش روی حاکمیت سیاسی دانست و “سومین” منبع ثبات را باید مساله امنیت دانست که با هدف افزایش توانایی مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی طراحی گردیده است که چالش هیات حاکمه را باید بروز و ظهور احساسات ضد غربی در این عرصه دانست که عملاً به منزله نوعی مخالفت سیاسی قلمداد می‌گردد.

ایجاد همگرایی در نخبگان مختلف و ترکیب در یک کل واحد و همچنین ایجاد نوعی وحدت نظری و عملی در میان آنها منطبق با تحولات داخلی و بین المللی را باید مهمترین دغدغه نظام حاکم و پاشنه آشیل روند اصلاحات در عربستان سعودی قلمداد نمود، تحقق توازن، اجماع و کارآمدی در بستر ایجاد همگرایی و تعامل نظام حاکم با تمامی نخبگان فکری و ابزاری قابل جستجو است و می تواند عامل موثری در تعدیل تعصبات مذهبی، استاندارد سازی گردش قدرت و سرعت بخشیدن به روند اصلاحات بنیادین در عربستان سعودی گردد.

اولویت های مهم در روند اصلاحات در عربستان سعودی را می توان حول محورهای: عرصه های نظام آموزشی، فرهنگی و مذهبی، تعمیق شکاف ها و تضادهای حکومت و مخالفین و معارضین و عرصه فعالیت های اقتصادی و سرمایه گذاری نظام سیاسی و حوزه سیاست خارجی دانست که البته حمایت طبقه متوسط به ویژه قشر جوان به روند اصلاحات و تلاش حاکمیت برای متقاعد سازی گروه های مختلف به داشتن نگاه راهبردی نسبت به تحولات داخلی و بین المللی را باید از نکات مثبت در روند اصلاحات قلمداد نمود.

تغییر و کوچک سازی چهره خصوصی قدرت، تقویت چهره خدمات عمومی و رفاهی، تعدیل در ساخت ایدئولوژی قدرت می تواند به متعادل سازی افکار و اعتقادات اجتماعی کمک و به روند اصلاحات در بازسازی فرآیندها کمک نماید.

   دکتر ابراهیم اخلاصی

 

 

 

 

نخبگان سیاسی، ساختار قدرت و روند اصلاحات در عربستان سعودی

کلید واژه‌ها: عربستان سعودی, نخبگان سیاسی, الکبیر، ساختار قدرت, آل سعود, آل فیصل, آل سدیر,آل جیلاوی، آل ثنایان، اصلاحات، فرآیندها

 

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.