آیا نتانیاهو میتواند به برنامه هسته ای ایران حمله کند؟ اینکار آنقدرها هم آسان نیست
آیا نتانیاهو میتواند به برنامه هسته ای ایران حمله کند؟ اینکار آنقدرها هم آسان نیست
شبکه رهبری اروپا؛ ۱۸ می
در اسرائیل سیاست مداران و کارشناسان اندکی وجود دارند که بر این باورند که برجام قابل نجات است حتی تعداد کمی از مردم معتقدند که یک گزینه غیر نظامی در نهایت میتواند برای مقابله با تهدیدات ناشی از برنامه هسته ای در حال گسترش نظام ایران استفاده شود
با این حال وقتی این سؤال مطرح میشود که جرقه و محرک حمله به برنامه هسته ای نظام ایران چه چیزی باید باشد؟ طیف نسبتاً متنوع تری از نظرات را میتوان مشاهده کرد برخی بر این باورند که اگر نظام ایران تصمیم به غنی سازی ۹۰ درصدی اورانیوم بگیرد این خود میتواند یک بهانه و محرکی برای حمله به برنامه هسته ای نظام ایران باشد برخی دیگر فکر میکنند که این محرک باید تشخیص تصمیم حضرت آیت الله علی خامنه ای رهبر عالی نظام ایران برای ساخت سلاح هسته ای باشد برخی از سیاستگذاران و کارشناسان معتقدند که برپایی یک حمله به ایران تنها باید با رضایت و حمایت ایالات متحده آمریکا انجام شود در حالی که برخی دیگر عقیده دارند که اسرائیل باید خود به تنهایی چنین حمله ای را به راه بیاندازد زیرا در نهایت نمیتوان روی کمک ایالات متحده آمریکا در این خصوص حساب کرد این موضوع به طور عمده به دلیل مخالفت ایالات متحده آمریکا با تصمیم اسرائیل برای حمله به تأسیسات هسته ای عراق در سال ۱۹۸۲ و امتناع آمریکا از حمله به برنامه هسته ای سوریه در سال ۲۰۰۷ است و با این اوصاف اسرائیل باید خود به تنهایی مسئولیت این حمله را به عهده بگیرد
دولت جدید در اسرائیل دولتی پر هرج و مرج و بی ثبات است این دولت ثابت کرده است که جنجالی ترین و افراطیترین دولت راستی در تاریخ اسرائیل است و مشخص نیست که آیا میتواند مدت طولانیتری دوام بیاورد یا :خیر
اختلافات درون اپوزیسیون و بین صفوف آن در مورد مسائل مهم مانند اصلاحات پیشنهادی برای قوه قضائیه اسرائیل در نهایت ممکن است بیش از حد عمیق و غیرقابل غلبه باشد که همین امر منجر به سقوط زودتر از حد انتظار دولت اسرائیل خواهد شد
اما وقتی صحبت از برنامه هسته ای نظام ایران و نحوه مقابله با آن به میان میآید شکاف و اختلافات عمده و قابل ملاحظه ای بین دولت کنونی اسرائیل و اپوزیسیون به چشم نمی خورد تنها تفاوت مهم بین آنها در نحوه مدیریت روابط و اختلافات با ایالات متحده آمریکا بر سر یک نظام ایران هسته ای است در گذشته دولت نتانیاهو به ویژه در دوران دولت ،اوباما، رفتار مشاجره آمیز و مناقشه انگیزی با ایالات متحده آمریکا داشته و در واقع در مقابل ایالات متحده آمریکا قرار گرفت نخست وزیر نتانیاهو نه تنها در مطبوعات، بلکه در کنگره آمریکا هم به طور علنی با سیاستهای رییس جمهور اوباما در قبال نظام ایران مقابله کرد در مقابل دولتهای نفتالی بنت و یائیر لاپید دولتهای قبل از نخست وزیر نتانیاهو سیاست متفاوتی را در پیش گرفتند همکاری نزدیک با آمریکاییها و نگه داشتن اختلافات با واشنگتن در پشت درهای بسته حتی در صورت باقی ماندن و عدم سقوط دولت فعلی اسرائیل چالشهای جدید با گزینه نظامی آن در برابر نظام ایران روبرو خواهد شد اولین مورد بهبود روابط و دوستی نزدیک نظام ایران با دولت پوتین در مسکو است نظام ایران تامین کننده مهم تجهیزات نظامی به ویژه هواپیماهای بدون سرنشین برای ارتش روسیه است که برای عملیات نظامی پوتین در اوکراین بسیار حائز اهمیت است با توجه به این موضوع اسرائیل باید واکنش احتمالی روسیه را به حمله احتمالی اسرائیل به تأسیسات هسته ای نظام ایران در نظر بگیرد در حالی که در حال حاضر به نظر نمیرسد که یک نظام ایران مجهز به سلاح هسته ای به نفع روسیه باشد اما اگر حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای نظام ایران به جنگ گسترده تری بین نظام] ایران و اسرائیل تبدیل شود، موجبات نگرانی و احتمالاً ناخرسندی روسیه در این باره فراهم خواهد شد
زیرا در سناریوی درگیری بین دو کشور زیر ساختهای نظامی و حیاتی جمهوری اسلامی ،ایران از جمله تأسیسات ساخت پهپاد، ممکن است مورد حمله قرار گیرد که تأثیر منفی مستقیمی بر تلاشهای جنگی روسیه در اوکراین خواهد داشت این اتفاق میتواند ولادیمیر پوتین را وادار کند که علیه اسرائیل اقدام کند – که به طور بالقوه به تامین و عرضه سیستمهای ضد هوایی پیشرفته برای نیروهای ایرانی در داخل جمهوری اسلامی ایران و سوریه تبدیل می شود همچنین میتواند به برنامه هماهنگی فعلی بین نیروهای روسیه در سوریه و نیروهای دفاعی اسرائیل پایان دهد این برنامه برای عملیات اسرائیل در سوریه بسیار مهم و اساسی بوده ،است زیرا آنها از درگیری احتمالی با نیروهای روسی حذر و اجتناب می کنند اگر روسها به این برنامه پایان دهند ادامه حمله به اهداف و مواضع ایرانی در سوریه برای اسرائیل دشوارتر یا حتی خطرناکتر میشود
دومین تحول جدیدی که اکنون اسرائیل باید در نظر بگیرد توافق اخیر با میانجیگری چین بین جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی است براساس این قرارداد پس از یک وقفه هفت ساله سفارتخانه ها در خاک این دو کشور بازگشایی خواهد شد پیش از این تحول برخی از تحلیلگران معتقد بودند که به دلیل جنگ نیابتی جمهوری اسلامی ایران و عربستان در یمن سعودیها به هواپیماهای اسرائیلی اجازه میدهند در صورت حمله اسرائیل به زیر ساختهای هسته ای جمهوری اسلامی ایران بر فراز قلمرو آنها پرواز کنند
با این حال پس از توافق اخیر با میانجیگری ،چین ممکن است دیگر به نفع سعودیها نباشد که به اسرائیل اجازه استفاده از حریم هوایی خود را بدهند این امر به شدت توانایی اسرائیل برای انجام حملات مستقیم علیه تاسیسات هسته ای جمهوری اسلامی ایران از خاک عربستان سعودی را تضعیف می کند چندین گزارش تایید نشده در مورد داشتن پایگاههای نظامی اسرائیل در آذربایجان وجود دارد که از نظر تئوری میتواند برای حمله به تاسیسات هسته ای جمهوری اسلامی ایران از آنها استفاده کند حتی اگر این گزارشها صحت داشته باشند بعید است که تعداد هواپیماها و مهمات اسرائیلی مستقر در این پایگاهها برای یک عملیات هوایی پایدار کافی باشد بنابراین توانایی اسرائیل برای حمله به جمهوری اسلامی ایران از قلمرو خود بسیار مهم است
در نهایت فقدان مشروعیت دولت کنونی اسرائیل در داخل و خارج احتمالا مانع بزرگی برای توجیه یک حمله به تاسیسات هسته ای و پایگاههای نظامی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل سه ماه پس از انتخاب دولت جدید خود اسرائیل را در خارج از کشور در مقیاسی تقریباً بی سابقه منزوی کرده است روابط با امارات متحده عربی به دلایل متعددی از جمله انکار موجودیت مردم فلسطین توسط بزالل اسموتریچ وزیر دارایی اسرائیل و تصمیم دولت اسرائیل برای اجازه مجدد ساخت و ساز و شهرک سازی در شمال کرانه باختری تضعیف شده است
در همین حال روابط با قدرتمندترین متحدان اسرائیل در ایالات متحده -آمریکا جامعه یهودیان ایالات متحده آمریکا و جامعه انجیلی – نیز به دلیل سیاستها و حوادث ناگوار مختلف تضعیف شده است در ماه مارس توماس فریدمن ستون نویس روزنامه نیویورک تایمز تا آنجا پیش رفت که بنیامین نتانیاهو را یک بازیگرغیرمنطقی در روابط بین الملل توصیف کرد او سپس اظهار داشت که ایالات متحده آمریکا باید مطمئن شود که نتانیاهو از سلاحهای آمریکایی برای درگیر شدن در هر نوع جنگ انتخابی با جمهوری اسلامی ایران یا حزب الله بدون تأیید کامل و مستقل فرماندهی عالی نظامی اسرائیل که با کودتای قضایی او مخالفت کرده است استفاده نمیکند
دولت کنونی اسرائیل نیز در حال از دست دادن جایگاه خود در داخل کشور است سه ماه پس از روی کار آمدن بنیامین نتانیاهو نظر سنجی ها نشان میدهد که اگر فردا انتخابات برگزار ،شود اکثریت فعلی آراء ۶۴-۵۶ دولت معکوس خواهد شد و اپوزیسیون ۶۴ کرسی را دریافت خواهد کرد جای تعجب نیست دولت زمان زیادی را صرف برنامه اصلاحات قضایی جنجال برانگیز و نامحبوب و تلاش برای انتصاب مجدد یک سیاستمدار سه بار محکوم شده به عنوان وزیر کرده است این امر علاوه بر این به منزله رأی دادن علیه قانونی است که به اجرای احکام بازدارنده علیه افراد و شخصیتهای شرور و شیاد کمک میکرد در همین حال هزینه های بالا و سنگین ،زندگی کمبود مسکن و سایر چالشهای اجتماعی و اقتصادی که بسیاری از اسرائیلیها روزانه با آن مواجه هستند را نادیده گرفته است
این کاهش مشروعیت در داخل اسرائیل و از بیرون امنیت اسرائیل را تهدید می کند برای مثال اگر سازمان اطلاعات اسرائیل متوجه شود که حضرت آیت الله علی خامنه ای رهبر عالی جمهوری اسلامی ،ایران دستور ساخت سلاح هسته ای را داده است توجیه حمله به جمهوری اسلامی ایران برای اسرائیل دشوارتر می شود این به این دلیل است که منتقدان داخلی و خارجی میتوانند دولت را به حمله به برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران برای تقویت دولت ضعیف نتانیاهو متهم کنند در واقع بعید است که نتانیاهو برای نجات دولت خود به ایران حمله ،کند زیرا بعید است که این استراتژی کارساز باشد – اپوزیسیون در داخل اسرائیل به اندازه کافی قوی و سازماندهی شده است که حتی پس از جنگ با جمهوری اسلامی ایران قادر به ادامه چالش کشیدن دولت با همان قدرت و انرژی خواهد بود با این حال این برداشت نتانیاهو و دولت اوست که توجیه هرگونه حمله ای را در داخل و خارج از کشور دشوار و سخت تر می کند
ماههای آینده با افزایش تنشها بین جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل بر سر حضور ایران در سوریه بسیار مهم و حیاتی خواهد بود این تنشها علاوه بر افزایش اختلافات بین دولتهای جو بایدن و بنیامین نتانیاهو بر سر بهترین سیاستی است که باید برای مقابله با برنامه هسته ای در حال پیشرفت جمهوری اسلامی ایران دنبال شود
نظرات بیان شده در بالا بیانگر دیدگاههای نویسنده است و لزوماً موضع شبکه رهبری اروپا (ELN) یا همه اعضای آن را منعکس نمی کند هدف شبکه رهبری اروپا (EL) تشویق و ترغیب بحث هایی است که به توسعه ظرفیت اروپا برای رسیدگی به چالشهای مهم سیاست خارجی دفاعی و امنیتی در زمان ما کمک خواهد کرد