به بهانه انتشار لایحه پیشنهادی مجلس در خصوص حجاب و عفاف
یادداشتی با موضوعی چرایی ضرورت حجاب
به بهانه انتشار لایحه پیشنهادی مجلس در خصوص حجاب و عفاف
بنام خدا
مقدمه:
تحولات یکساله اخیر در جامعه ایران به بهانه مرگ مهسا امینی به عاملی در راستای تهاجم به ارکان نظام و گسترش التهابات سهمگین و بروز و ظهور تنش های اجتماعی گسترده در عرصه های مختلف جامعه ایران گردید، متاسفانه در فضای ایجاد شده تلاش گردید تا چهره ایی ناخوشایند و تاریک از موضوع حجاب در کشور به تصویر کشیده شود. گویا در طی قرن ها نسوان ایرانی در یوغ و فشار حجاب اسیر بوده و اکنون به نوعی این بند رهایی یافته اند.
با ادامه این شرایط و تلاش برای تلطیف فضا و کوشش در راستای پیشگیری از دو قطبی شدن جامعه و پرهیز از انشقاق بین افراد اجتماع در سطح جامعه، شرایط حاکم دستاویزی برای سوء استفاده عناصر مساله دار و رنجش خاطر اقشار متدین و مذهبی کشور همراه گردید که تحلیلی اجمالی بر آنچه گذشته و آنچه در مقابل قرار دارد از وظایف این نوشتار بشمار می رود:
نگاهی به اندیشه ها و نظرات مختلف
چکیده کلیه نظرات را می توان در محورهای زیر خلاصه نمود:
1- نارسائی قوانین قبلی حجاب و عدم تطبیق مجازات با جرم یا خطا و تخلف بودن بی حجابی
2- عدم روشن بودن تکلیف شرعی حجاب در اسلام. به معنای دیگر حجاب از اصول دین و فروع ان نبوده و به عنوان امری توصیه ایی ارائه شده است.
3- عدم اولویت دار بودن رسیدگی به موضوع حجاب نسبت به سایر موضوعات و معضلات کشور
4- ناهنجاری دینی حجاب نسبت به سایر گناهان در رده اول نبوده و حداقل آن را باید هم ردیف با سایر معاصی همچون دروغ و غیبت و غیره دانست لذا نیاز به برخورد علنی و اجتماعی با آن نیست.
5- حجاب از معاصی فردی است که افراد نسبت به میزان اعتقاداتشان می توانند آن را رعایت کرده یا نکنند و امری عمومی نیست.
6- بی حجابی فعلی در حقیقت نوعی واکنش سیاسی به نظام حاکم در ایران است که معترضان وضع موجود در صدد بیان اعتراض خود به برخی از سیاست ها بوده که اکنون آشکار شده است.
7- بی حجابی در حقیقت نوعی جنبش نسوان است و به بدنبال تحقق براندازی جمهوری اسلامی ایران هستند و از این رو مورد حمایت کلیه براندازان قرار گرفته است. و باید منتظر بود بعد از تحمیل بی حجابی به نظام و جامعه، سایر موارد اعتراضی نیز اشکار می گردد.
8- حذف استانه دینی از اجتماع و جامعه مذهبی و متدین نسبت به موضوع بی حجابی …
9- مرتکبین بی حجابی معتقد هستند که نه با قانون و نه با اسلام و نه با مردم و نه با نظام مخالفتی ندارند، بلکه فقط علاقه مند هستند همانطور که تمایل دارند زندگی کنند و در اجتماع ظاهر شوند و اصولا برایمانشان مهم نیست چه قضاوتی در مورد آنان و رفتار بی حجابی که از این افراد سر می زند، بشود.
نظرات مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری در خصوص موضوع حجاب بیانات فراوان داشته اند که با یک جستجوی ساده می توان این مطالب را بدست آورد ولی آخرین بیانات ایشان که مرتبط با حوادث اخیر یکسال گذشته است را در 15 فروردین سال 1402 در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام فرمودند که بشرح زیر است:
« … در مسئلهی پوشش، خب بله، مسئلهی حجاب محدودیّتِ شرعی و قانونی است؛ آنجا محدودیّتِ دولتی نیست، قانونی است و شرعی است؛ کشف حجاب، حرام شرعی و حرام سیاسی است؛ هم حرام شرعی است، هم حرام سیاسی است. خیلی از کسانی که کشف حجاب میکنند نمیدانند این را؛ اگر بدانند که پشت این کاری که اینها دارند میکنند چه کسانی هستند، قطعاً نمیکنند؛ من میدانم. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دینند، اهل تضرّعند، اهل ماه رمضانند، اهل گریه و دعایند، [منتها] توجّه ندارند که چه کسی پشت این سیاستِ رفعِ حجاب و مبارزهی با حجاب است. جاسوسهای دشمن، دستگاههای جاسوسی دشمن، دنبال این قضیّه هستند. اگر بدانند، حتماً نمیکنند. به هر حال، این مسئله قطعاً حل خواهد شد. امام، در اوّلین هفتههای انقلاب، مسئلهی حجاب را الزاماً و قاطعاً بیان کردند؛[۳۱] جزو کارهای اوایلِ امامِ راحل (رضوان الله علیه) این بود. حالا هم حل خواهد شد انشاءالله. منتها همه توجّه داشته باشند که دشمن با نقشه و برنامه وارد این کار شده، ما هم باید با برنامه و نقشه وارد بشویم؛ کارهای بیقاعده و بدون برنامه نباید انجام بگیرد. مسئولین برنامه داشته باشند و دارند؛ انشاءالله این کار با برنامه دنبال بشود. »
ابن بیانات شفاف و صریح است و نیازی به تفسیر ندارد و گویای خیلی از موضوعاتی است که ما در اینجا بدان اشاره خواهیم کرد.
نگاهی به نظرات مراجع و کتب آسمانی
آیا حجاب از ضروریات دین است؟ حکم کسانی که به آن بی اعتنایی می کنند، چیست؟
آیت الله خامنه ای:اصل حجاب، ضروری دین محسوب است و بی اعتنایی به اصل حجاب و عدم رعایت آن معصیت و گناه است.
آیت الله صافی گلپایگانی: اصل وجوب حجاب فی الجمله از ضروریات اسلام است و منکر آن مرتد است ولی بی اعتنایی به آن با عدم انکار وجوب آن، فسق است.
آیت الله تبریزی: اصل حجاب برای زنان از ضروریات دین است و حکم کسانی که به آن بی اعتنایی نمایند حکم بی اعتنایی به سایر تکالیف دینی است.
آیت الله سیستانی: اصل حجاب از مسلّمات شریعت است و در قرآن آمده است ولی کسانی که توجه به وضوح آن ندارند، انکار آنها مستلزم انکار نبوت نیست و بی اعتنایی، عملی گناه است.
آیت الله مکارم شیرازی: آری حجاب از ضروریات دین است ولی انکار آن برای کسانی که از ضروری بودن آن آگاهی ندارند، موجب ارتداد نمی شود.
آیت الله بهجت(ره): بی اعتنایی به حجاب گناه است و داشتن حجاب واجب است.
حجاب در شریعت حضرت ابراهیم ( علیه السلام)
درآیین مقدس حضرت ابراهیم(علیه السلام) مسأله پوشش زنان، حائز اهمیت بوده است.درکتاب تورات چنین می خوانیم: «رفقه» چشمان خود را بلند کرده و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد، زیرا از خادم پرسید : این مرد کیست که درصحرا به استقبال ما می آید؟ خادم گفت:آقای من است.پس برقع خود را گرفته، خود را پوشانید .» (سفرپیدایش، باب 24، فقره 64 و 65).
(به گفته مرجع مذهبی یهودیان ایران «خاخام اوریل داودی»، منشأ و وجوب حجاب درشریعت یهود، مستند به همین فقره است). از این بیان روشن می شود که پوشش زن در مقابل نامحرم در شریعت حضرت ابراهیم ( علیه السلام) وجود داشته است؛ زیرا «رفقه» در مقابل اسحاق که به او نامحرم بود، ازشتر پیاده شد و خود را پوشاند تا چشم اسحاق به او نیفتد. (همان)
حجاب از دیدگاه یهود
رعایت حجاب، عفت و پاکدامنی از دستورهای اکید دین یهود است و از جمله مواردی است که از قدیم الایّام به دقت رعایت می شده است. رواج حجاب از میان یهود به گونه ی مشهود و مورد تائید مورخین است که بسیاری از مورخین و اندیشمندان رعایت حجاب در اقوام دیگر مثل عرب و ایران … را در اثر ارتباط آنها با ملت یهود می دانند و نه تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفته اند، بلکه به سخت گیری های زیاد آنان در این باب بسیارگفته اند:
«گرچه پوشش در بین اعراب مرسوم نبوده و اسلام آن را بوجود آورد ولی در ملل غیر عرب به شدیدترین شکل رواج داشت. در ایران و در بین یهود و ملتی که از فکر یهود پیروی میکردند، حجاب به مراتب شدیدتر از آنچه در اسلام می خواست وجود داشت». (اشتهاردی، 1358:ص 50) . رعایت حجاب از دیدگاه تورات بدیهی بوده است و به اشکال مختلف به آن اشاره شده و ارزش حجاب را تا حدی دانسته که در موردی برای تنبیه زنان خطاکار، دستور به بازکردن موقتی حجاب آنها داده است. (تورات، سفر اعداد، باب5، فقره 18 )
در بسیاری از موارد دیگر نیز به رعایت حجاب در کتاب مقدس اشاره گردیده است.
در تورات خداوند در مورد اهمیّت پوشش خاص زنان و مردان وتشبیه مرد و زن به یکدیگر را نهی کرده و چنین فرموده است:
«زن، لوازم و لباس مرد را به کار نبرد و مرد لباس زن را نپوشد. زیرا هرکس این کارها را می کند، در نظر خدای خالقت مکروه و ناپسند است». (همان، سفر تثنیه باب 22، فقره 5)
حجاب در مسیحیت
در انجیل میخوانیم: زنان جوان خِرداندیش، عفیفه، خانهنشین، نیکو و مطیع شوهران خود باشند. دستورات دینی پاپها و کاردینالهای مسیحی که براساس آن، پوشاندن صورت الزامی و تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آیینه و سوراخ کردن گوشها و آویختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قیمتی، رنگ کردن مو و تغییر صورت ظاهری ممنوع بود. (انجیل، رساله پطرُس رسول، باب سوم، فقره 6 ـ 1).
در مسیحیت، حجاب زنان امری واجب به شمار میآمده است. «جرجی زیدان»، دانشمند مسیحی در این باره میگوید: «اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع، قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح، معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است.» مسیحیت نه تنها احکام دین یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلکه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با تاکید بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته است، زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج، امری مقدس محسوب میشد(موسوی، ز، 1391، ص 15).
حجاب در اماکن مختلف خارجی از جمله دانشگاه
در دانشگاه تگزاس (آمریکا)، پوشیدن لباسهای بدننما مجاز نبوده و آرایشهای غلیظ و غیرمتعارف ممنوع است. موها باید تمیز، مرتب و به رنگ طبیعی باشند، موهای بلند باید در پشت سر جمع شده و پوشانده شوند.شلوار نباید تنگ و چسبان باشد؛ پوشیدن شلوار کتان از هر رنگ، شلوار کشی و ورزشی، جوراب شلواری، لباس زیر و عرقگیر، مجاز نمیباشد.
دردانشگاه مسیحی آبیلن، استفاده از لباسهای نامناسب و خلاف شئونات مسیحیت نظیر دامن باز، شلوارک و تاپ ممنوع است. ممکن است مسئولین، پوشش بیشتری را در ارتباط با لباس دانشجویان در کلاسهای خودشان اعمال کنند.
در دانشگاه ادکونل آجاسین نیجریه؛ پوشیدن هرگونه لباساندامنما ممنوع است.پیراهنها و لباسهای رسمی مرتب، محترمانه و شایستهای که متناسب و مناسب محیط مورد نظر است باید در محوطه دانشگاه پوشیده شود. همچنین استفاده از پوششهای خاص از قبیل تی شرت مشکی، بازوبند مشکی، کلاههای مخصوص پسرانه، روسریها و جینهای کار شده دخترانه و مواردی از این قبیل که نشان دهنده تعلق این افراد به گروه یا دستهای مخفی باشد نیز ممنوع است.
آمریکا
آموزش عالی آمریکا هر سال به دانشجویان خود یادآوری میکند، آنچه که یک دانشجو به عنوان پوشش خود برای محیط آموزشی انتخاب میکند، نشان دهنده باورها، عقاید و سبک زندگی او است.
به نقل از فارس؛ به طور کلی در دانشگاههای آمریکا، هر دانشجو موظف به رعایت کلی قوانین پوشش است و اگر خارج از عرف لباسی را بپوشد، جریمه میشود و تذکر خواهد گرفت.
اما اگر به صورت جزئیتر به قوانین پوشش نگاه کنیم، هر دانشگاه قوانین خاص خود را دارد که در زیر به آن اشاره میکنیم:
* دانشگاه آدامز
استفاده از «عینکدودی»، «آدامس» و «تنباکو» ممنوع است.
* دانشگاه لایبرتی
موی «دماسبی» و هرگونه پوشش تنگ و مخالف عفت ممنوع است.
* دانشگاه لومالیندا
«تیشرت» و لباسهای «لی» مجاز نیست.
* دانشگاه هاردین سیمونز
لباس «لی» برای دختران و شلوارهای تنگ ممنوع است.
* دانشگاه مجامع الهی جنوب غربی
لباسهای لی سنگشور مجاز نیست.
* دانشگاه سنت لوئیس «لی» مجاز نیست.
* دانشگاه آتلانتیک فلوریدا
رنگ کردن مو مجاز نیست.
* دانشگاه هاروارد
دانشجویان این دانشگاه موظفند در محیط خوابگاه و رستوران بلوز، پیراهن یا ژاکت یقهدار یا بدون یقه بپوشند.
پوشش شلوار آنها نیز بایستی بدون پارگی و ضخیم باشد.
* دانشگاه ایالتی آرکانزاس
استفاده از لباسهای کوتاه، سوراخدار، خمرهای و بدننما ممنوع است.
دانشجو موظف است موهای خود را تمیز و مرتب و سبیلهایش را کوتاه نگه دارد و هیچ نوع سبک مو یا استفاده از زینتآلاتی که جلب توجه کند، مجاز نیست.
* دانشگاه ایالتی جنوب غربی میسوریاستفاده از شلوارکهای کوتاه، پیراهن های رکابی، لباس های جین (لی) پاره و چاک دار، تردد با دمپایی یا پای برهنه بودن، استفاده از زیورآلاتی که نیازمند سوراخ کردن اعضای بدن باشد و هرگونه خالکوبی مجاز نیست.
لازم به ذکر است مدیر قسمت «موفقیت دانشجویی» این اختیار را دارد که شیوههای آرایش مو، صورت و پوشش غیرعادی را رد و غیرقابل قبول اعلام کند. {1}
بررسی
1- در خصوص اینکه گفته می شود قوانین قبلی در مورد حجاب کامل نیست و در بر گیرنده نیاز فعلی جامعه برای برخورد با این ناهنجاری نبوده است و اینکه این موضوع که قانون در این رابطه کامل و جامع نیست را می توان در تهیه لایحه جدید مجلس، در همین رابطه ارزیابی نمود. یعنی انکه قانون قبلی جوابگوی کاملی برای پیشگیری ومقابله با این ناهنجاری اجتماعی نبوده است و لذا این لایحه در دستور کار مجلس قرار گرفته و با تصویب در کمیسیون مربوطه تلاش شده است نواقص قوانین قبلی جبران شود.
2- اینکه موضوع حجاب از اصول دین یا فروع دین نیست، حرف صحیحی است، اما باید پذیرفت اصول دین و فروع دین جز محتوای دینی است که همه جامعه دینی و مذهبی بر پذیرش آن اعتقاد مشترک داشته و اشتراک دارند و تفاسیر یگانه ایی از ان را ارائه می دهند. اما حجاب و پایبندی به ان؛ نه از ان رو که مورد اتفاق همه علمای دینی و مذهبی یا مراجع نیست، بلکه به دلیل اینکه در مورد چگونگی تظاهر به آن و اجرای یکسان توسط افراد و جوامع و فرقه ها اختلاف وجود دارد؛ لذا جز فروع دین قرار نگرفته است. انواع حجاب در سرزمین ها؛ ملل و جوامع بشری حتی اجتماعات انسانی از برهنگی کامل تا پوشیدگی صدرصد متفاوت است. نمونه عالی ان را در حجاب های سنتی در ایران و حجاب دربین عشایر عزیز می توان نام برد.
در همین رابطه می توان مثال های فراوانی زد از جمله اینکه رفتاری همچون مخالفت و حرام بودن زنا یا همجنسگرائی نه جز اصول دین است و نه جز فروع دین … ولی در خصوص ان نه تنها در اسلام که در اکثر جوامع بشری احکام و قوانینی وجود دارد که با آن مخالفت شده است. در اسلام نیز با این نوع رفتارهای ضد بشری تا حد رجم و سنگسار شدن زنا کار، حکم تعیین گردیده است . یا مثالی دیگر؛ شرب خمر و مشروب فروشی و سرقت و قطع ید و…
لذا صرفا با این ادله که این موضوع در اصول دین و فروع مذهب ما گنجانده نشده است؛ پس یک حکم توصیه هایی و ارشادی است و می توان ان را نادیده گرفت، نباید به دنبال تعطیلی و نادیده گرفته شدن آن باشیم.
آیا بی حجاب به عنوان یک کار حرام شرعی و حتی حرام سیاسی از سوی مراجع (مقام معظم رهبری) اعلام نشده است؟ و با این فتوا؛ وظیفه مقلدین روشن نشده است؟ چرا با این فتوا به دنبال ان در اصول و فروع دین ومذهب می گردند؟
3- عدم اولویت معضل بی حجابی نسبت به سایر معضلات کشور؛ همچون مشکلات اقتصادی و سومدیریت ها یا هر معضل دیگر. در این رابطه باید نوشت هیچ سیاستمداری در هر شرایطی به خود این اختیار را نمی دهد که هر گاه معضل جدید در اجتماع ظاهر شود، نسبت به ان بی تفاوت باشد یا اینکه منتظر بماند تا معضلی خاص در اجتماع فراگیر شود بعد نسب به برطرف نمودن آن اقدام نماید. باید اذعان گردد در صورت در پیش گرفتن این رویه (یعنی بی تفاوتی نسبت به ناهنجاری جدید) به راحتی می توان گفت؛ این معضل هم بر سایر معضلات جمع و انباشت می شود و لذا یک نقص و ایراد مضاعف بر متولیان و مسئولان امور اضافه می گردد. بنابراین نباید تصور نمود متولیان امر نسبت به ناهنجاری جدید بی تفاوت باشند. به بیان دیگر وجود یک ایراد و نقص نمی تواند مجوزی برای انجام یک نقص، ایراد و یا تخلف دیگر شود.
4- گناه، گناه است و فرقی ندارد. وجود یک گناه نمی تواند مجوزی برای انجام سایر گناهان باشد. بلکه انتظار می رود وجود گناه بستر ساز انجام سایر معاصی شوند … لذا همانطور که دروغ و غیبت و سایر معاصی … قبیح و ناپسند است، بی حجابی هم ناپسند شمرده شود و مدعیان بی حجاب بایستی از ان اجتناب و ابراز انزجار کنند.
از طرفی از انجا که خطرات و ضایعات بی حجابی از دایره فردی خارج و محیط اطراف و جامعه خود را متاثر می کند، نمی توان این گناه را هم زمان در ردیف سایر گناهان قرار داد. هرچند نسبت به سایر معاصی در جای خود قوانین شرعی و رسمی برای مقابله وجود دارد. به طور مثال تا زمانی که دروغ عمومیت پیدا نکند و جامعه اطراف خود را متاثر نسازد، هیچ قانونی با آن برخورد نمی کند، ولی همینکه یک نفر با دروغ اقدام به شهادت ناروا بکند، یا بین افراد جامعه را با انتشار دروغ، برهم بزند، قانون راسا وارد شده و به اتهام تشویش افکار عمومی با فرد دروغ گو برخورد نموده و او را مجازات می کند.
5- بی حجابی همردیف سایر معاصی همچون دروغ و غیبت و … دیده شود، چرا نسبت به ان حساسیت زیادی نشان داده می شود؟ همانطور که در بند قبلی هم اشاره شد گناهان هم ردیف نیستند؛ و هر گناهی را باید به مقتضای زمان و مکان به ان رسیدگی شود.
انچه اکنون در خصوص بی حجابی بحث است؛ موضوع اجتماعی شدن یک رفتار ناهنجار اجتماعی است که در شرع به آن گناه کبیره هم گفته می شود. لذا انچه امروز موجب حساسیت در خصوص حجاب گردیده؛ مسئله آشکار شدن معاصی در سطح جامعه است. یعنی اینکه یک گناه شکل اجتماعی بخود گرفته و همه را متاثر از خود کرده است. همانطور که انتظار می رود معاصی هر گاه از دایره انفرادی خارج شده و به سطح اجتماع بیایند؛ بایستی با ان مقابله شود. در خصوص حجاب نیز همین رویه حاکم است. یعنی تا زمانی که بی حجابی درسطح انفرادی و محیط های بسته غیر اجتماعی روی دهد؛ کسی با ان کاری ندارد. اما وقتی به سطح جامعه و در منظر عمومی رسید، حداقل براساس قاعده دفع ضرر و اجرای امر به معروف و نهی از منکر که از فروع دین تشیع است؛ قابلیت برخورد پیدا می کند.
6- اگر بپذیریم بر اساس قوانین موجود بی حجابی خود نیز بی قانونی است، چگونه مجریان قانون و جامعه می تواند انتظار داشته باشد با انجام یک نافرمانی و بی قانونی جدید از سوی گروهی خاص، نسبت به عدم اجرای قوانین و سیاستهای موجود در قالب یک ناهنجاری اجتماعی، واکنش نشان ندهند.
7- هرگاه بحث براندازی پیش کشیده می شود در حقیقت آنچه به عنوان یک ناهنجاری است، نادیده گرفته می شود. در حقیقت بخشی از نسوان با حربه بی حجابی به دنبال اثبات توان و قوت خود در مقابله با نظام هستند و در حقیقت باید گفت اینان نه اینکه انگیزه گناه دارند و نه قصد اعتراض و نه بدنبال تحمیل اراده شخصی خود به دیگران، بلکه فقط به دنبال راه اندازی یک جریان عمومی خاص بر ضد نظام هستند و لذا نمی توان توقع داشت با کسی که به مخافت با نظام امده است بی تفاوت ماند.
8- سال ها است؛ رشد و ترویج فضای مجازی از کنترل حاکمیت خارج شده است. به بیان دیگر کسانی که در این فضا دارای قدرت و توان و برنامه بهتری بوده اند؛ توانسته اند به راحتی جوامع هدف خود را (بخوانید جامعه مذهبی ایران را) متاثر سازند.
این وسیله و حربه (تبلیغاتی) طی سال های دراز گذشته، از بدو تولد تا کنون، بخوبی در سطح اجتماع ایرانی توانسته است جا پای محکمی برای خود فراهم سازد. در این فضا قبل از هر چیز به صورت آهسته و ملایم و ذره ذره همت و غیرت و آستانه تحمل دینی مردان، زنان و جوانان و حتی کودکان (اعم از زن و مرد) را با ترویج تصاویر، فیلم و نوشته های خارج از عرف و فرهنگ دینی جامعه نشانه گرفته اند … و دانه هایی که طی سال های گذشته در افکار و ذهن برخی از اقشارایرانی کاشته شده بود، با موضوع ترویج بی حجابی به بار نشسته است. تا جایی که براحتی در برخی از نقاط شهری و برخی اماکن عمومی وبرخی از محافل؛ مشاهده می شود افراد اعم از مذهبی و غیر مذهبی (چه زن و چه مرد) به راحتی در کنار زنانی که شل حجاب بوده یا بی حجاب هستند و یا اصلا حجاب نداشته؛ نشسته یا مکالمه و گفتگو کرده و بی تفاوت شده و به اسم آزادی فردی سکوت اختیار می کنند و براحتی امر به معروف و نهی از منکر را نادیده می گیرند. در این جا است که آستانه تحمل دینی جامعه اصولا وجود خارجی نداشته یا به منصه ظهور نمی رسد تا حداقل مورد محک و آزمایش قرار بگیرد. در جوامع سنتی و مذهبی به این آستانه تحمل، غیرت دینی، اجتماعی و حتی ملی و میهنی می گویند. این گونه بی اعتنایی به ظهور ناهنجاری آشکار بی حجابی در برخی از پدران، برخی از شوهران و پسران و جوانان به سمت نهادینه شدن می رود و دقیقا انچه روی می دهد، همان چیزی است که مخالفان نظام جمهوری اسلامی از طرفداران خود انتظار دارند.
9- درارتباط با این دسته از خانم ها که اظهار می دارند هیچ مخالفتی با قانون، اسلام و نظام و در نهایت قضاوت اجتماع در مورد خودشان نداشته و تمایل دارند هرگونه دوست دارند از آزادی های فردی در اجتماع استفاده نموده و در جامعه ظاهر شود؛ باید به اینان یاد آوری شود اگر بر فرض محال این دسته از استدلال ها پذیرفته هم شود، باز نباید به خود اجازه دهند هر گونه که دلخواهشان است در سطح جامعه رفتار کرده یا ظاهر شده و تظاهر به بی حجابی نمایند به چند دلیل:
9-1- اینگونه استدلال اگر در اجتماع عمومیت پیدا کند سنگ روی سنگ بند نمی شود یعنی انکه؛ هر کس تلاش می کند به دلخواه خود رفتار کرده و با هر گونه ناهنجاری اجتماعی در جامعه ظاهر شود و چهره اجتماع را بیشتر شبیه جنگل نماید تا یک جامعه انسانی و اسلامی و حتی دمکراتیک. امروزه در کشورهای که خود را پیرو دمکراسی می دانند چنین اجازه ایی به شهروندان خود نمی دهند. دراین رابطه مثال های زیادی قابل ذکر است که از ذکر آن خود داری می شود. (آیا می توان پذیرفت به اسم آزادی فردی دزد؛ دزی کند – هرزه؛ بی عفتی کند- یا وسایل ممنوعه به کودکان فروخته شود و …)
9-2- اگر بی حجابی در اجتماع یک رفتار فردی بود از سوی قانون گذار برای منع آن توسط مجلس شورای اسلامی در ایران و حتی مجالس و دستگاه ها در سایر دنیا قوانین ریز و درشت تصویب نمی شد.
9-3- اگر پذیرفته شود حجاب یک توصیه دینی است و قانونی در رعایت آن وجود ندارد … در صورتی که فرد بی حجاب مورد تعرض بخاطر این رفتارش قرار بگیرد، باید طبق کدام قانون از وی حمایت کرد؟ به طور مثال اگر شما آزادانه و با اختیار خودتان اموالتان را در مسیر پیاده رو یا معبر عمومی رها کنید؛ در صورت آسیب رسیدن به اموالتان یا سرقت آن اموال، قانون کمترین حمایت را از شما خواهد داشت؛ حتی اگر با فرد متخلف یا دزد برخورد شود.
آیا پذیرفته است که از فردا گروهی در انظار عمومی اعم از مرد و زن به صورت برهنه در خیابان ها تردد کنند به اسم آزادی و قانون هم از آنان حمایت کند؟
آیا می پذیریم در سازمان ها، وزارتخانه ها، شرکت های عمومی و خصوصی، مغازه ها، مدارس و دانشگاه ها به اسم آزادی هر رفتاری از سوی کارمندان، صاحبان مغازه و کارگزاران و محصلین یا حتی مراجعین و غیره انجام شود؟
9-4- تمامی نظامات دمکراسی دنیا بر اصل آزادی تا زمانی پایبند هستند که آزادی های فردی هر کس، زیانی به آزادی دیگران و اجتماع وارد نسازد … بی حجابی اجتماعی در جامعه دینی و مذهبی یعنی محدودن کردن آزادی دیگران برای حضور در اجتماع و دراین حالت مجریان قانون که تحت فشار اکثریت جامعه خواهان رسیدگی به این وضع بوده تا بتوانند در اجتماع حضور و مشارکت داشته باشند را چگونه باید توجیه کرد؟
نتیجه:
موضوع حجاب و بی حجابی و رعایت عفت و عفاف در جامعه در هر اجتماعی و در هر مسلکی و در هر قانون و مقرراتی وجود داشته، دارد و خواهد داشت و اسلام مُهر تایید برآن زده است. موضوع قدمت آن ارتباطی با اسلام و تشیع و جمهوری اسلامی ایران ندارد، بلکه به عنوان یک حرمت که بر خواسته از فطرت انسان ها بوده، پذیرفته شده است و از این رو در تمامی جوامع بشری در طی تاریخ همردیف حرمت ازدواج ، دزدی و … قرار گرفته است. و برغم مخالفت برخی از نظامات سیاسی با موضوع حجاب، هنوز اصل حجاب در این نظامات مورد احترام است.
اکنون که مسئله حجاب یا بی حجابی در حال شکل گیری به عنوان یک معضل و ناهنجاری در جامعه ایران متدین است؛ اگر تمامی دلایل نه گانه امده در این یادداشت را هم قبول نداشته و دلایل دیگری به آن اضافه کرده یا حذف کنیم، نمی توانیم در هر حالتی این اصل را که در شرایط فعلی ما در سرزمین ایران و یک نظام مبتنی بر قوانین اسلامی زندگی می کنیم را منکر شده و مخالفت کرده یا اصل دیگری بدان بیافزائیم.
لذا همانطور که به دلخواه؛ یا به اجبار یا هر انگیزه دیگری تابع مقررات و قوانین جمهوری اسلامی هستیم، در خصوص حجاب هم ناچاریم به موضوع قانونی بودن حجاب در ایران تن بدهیم و در هر حالت؛ اگر با رفتار، گفتار و حرکات خود، در ساز مخالف با این قانون بدمیم، نباید انتظار عکس العمل غیر قانونی از سوی مجریان مربوطه داشته باشیم.
باید یاآوری شود در تاریخ نه چندان دور ایران و در برهه ایی از زمان، با اجرای حکومتی کشف حجاب، تلاش شد مسئله بی حجابی به زنان ایرانی تحمیل شود، ولی موفق نبوده است و اکنون نیز کشف حجاب با قامت و شکل و بهانه ایی دیگر و مجریانی متفاوت، درصدد است خود را به زور به جامعه زنان ایران تحمیل نماید که انشاءالله آنچه انتظار میرود عدم موفقیت آن در جامعه اسلامی و انقلابی ایران است.
والسلام
مجید بهمنی
مرداد 1402
1- علاقه مندان می توانند برای مطالعه کامل در این رابطه به آدرس های زیر مراجعه نمایند:
–https://jwsf.tabriz.iau.ir/article_545355.html
–https://37565471.khabarban.com/
آنچه که شما به آن پرداخته ای بحث رعایت حجاب از منظر شرعی است که البته مختص دین اسلام هم نیست و تقریبا همه ادیان ابراهیمی به نوعی آن را قبول دارند
بنظر من بحث حجاب در شرایط فعلی کشور به وجوب یا عدم وجوب آن نیست و بهتر است موارد زیر تبیین شود
۱- حجاب واجب است یا معروف ؟ اگر واجب است مختص مومن است یا خیر
۲- در صورت واجب بودن آیا برای کسی که مسلمان نیست واجب است یا خیر
۳- آیا فرقی بین واجبات هست یا خیر آیا پرداختن به یک واجب و غفلت از واجبات دیگر درست هست یا خیر
۴- آیا می توان واجبات شرعی را به افراد الزام کرد ؟ با چه مدرکی با چه استدلالی
۵- فرق بین واجب و معروف چیست ؟ آیا اساسا فرقی دارند
۵- آیا ترک واجب حرام است و یا منکر ؟
۶- آیا امر به معروف و نهی از منکر با علم بر اینکه نتیجه مطلوب ندهد الزام شرعی است یا خیر
۵- بعضی از امور علاوه بر حرمت شرعی کراهت عرفی نیز دارد مثلاً دروغ . تهمت ، بخل ، ولی همه گناهان ممکن است مکروه در جامعه نباشد و نیاز به بستر سازی دارد
۷- آیا در اسلام مجازات کیفری برای ترک حجاب بوده یا خیر
۸- بیش از ۵۰ کشور اسلامی داریم در چند جا حجاب اجباری است و بی حجابی تنبیه دارد تا آنجا که میدانم فقط در مکه و مدینه اینطور است
۹- حال سوال این است چرا مسئله حجاب در صدر موضوعات کشور ما قرار دارد
۱۰ – آیا برخورد با بی حجاب با زور و تهدید و ضرب و شتم همانگونه که در صدها ویدئو دیده ایم از نظر شرعی مجاز است ؟ اگر هست استنادات آن کدام است
یادم هست در اوائل انقلاب نماز خواندن در ادارات و بانکها اجباری بود ، آنقدر این موضوع لوث شد که مجبور شدیم از آن صرف نظر کنیم در یکی از ارگانهای مهم در هنگام نماز اجباری با شیطنت تعدادی و وجود صدا های زشت موضوع بشدت ناهنجار شد و نماز اجباری منتفی شد
در مالزی اجباری برای حجاب نیست البته آنجا سه قومیت چینی و هندی و مالایی هستند و مسلمانان با حجابند و بشدت مردم به آنها احترام میگذارند البته رفتار و منش خانم های باحجاب بسیار عالی است در یک بانک اگر یک خانم محجبه باشد همه سعی می کنند به او مراجعه کنند چون اعتقاد دارند افراد با حجاب کارشان را بهتر انجام میدهند در امارات هم تقریبا همینطور است
آنچه من شخصا از قرآن استنتاج نمودم آیه شریفه سوره دهر است
آنا هدینا السبیل اما شاکرا و اما کفورا است
التماس دعا
در مورد سئوالاتتان برای هریک پاسخی در خور هست که قابل ارائه است هرچند در این یادداشت به برخی پاسخ داده شده است البته با زبانی دیگر مثلا
در خصوص بند یک ایا حجاب واجب است یا معروف بنابه فتاوای همه مراجع یک امر واجب است نه معروف که فتوای مقام معظم رهبری در حرام شرعی و سیاسی ان گواه قضیه است و برای سایر مراجع هم نمونه هایی در یادداشت هست.
در خصوص پاسخ به سئوال دوم بحث افراد تحت ذمه مطرح است که باید طبق قانون عمل کنند که در بند یک مطلب امده است
درخصوص پرداختن به یک واجب و در کنار عدم پرداختن به سایرواجبات در یادداشت بندهای 3 و چهار و پنج یادداشت را بخوانید پاسخ داده است
در ارتباط با الزامات پاسخ هم بله هست هم خیر یعنی تا زمانی که دایره عمل به اجتماع کشیده نشده اجباری در کار نیست ولی وقتی پای اجتماع به میان امده اجبار مطرح است که نمونه هایی را در پست قبلی و در همین یادداشت گفتم
در خصوص شباهت و فرق بین معروف و واجب و منکر بهتر است کتاب های دینی را مرور کنیم . هر کدام حکم خودش را دارد وگرنه دو تا اسم نداشت…
در خصوص امر به معروف و نهی از منکر هم رساله های علمیه زیاد مطلب نوشته اند … اما در هر حال تشخیص ان با مکلف است نه با کتاب و رساله و مقاله که در اینجا افراد و حکومت است و نمی توانیم بگوئیم حکومت و یا افراد تکلیف خود را اشتباه فهمیده اند که این کار نوعی قضاوت است و قضاوت کار هرکسی نیست… (هر چند ممکن است فرد در تشخیص تکلیفش اشتباه هم بکند)
در خصوص مجازات کیفری برای ترک حجاب اطلاع دقیقی در تاریخ نیست ولی مسلما با وضع قوانین و تصویب و اجرای ان در جمهوری اسلامی تاریخ انگاری خواهد شد…
در خصوص 50 کشور هم باید گفت همه بر اساس قانون رفتار می کنند … چرا در عربستان در مکه و مدینه بی حجابی ممنوع است؟ چه علتی وجود دارد که در جاهای دیگراین کشور نیست… چرا برخی دانشگاه های مسیحی یا کلیساهای زنان و راهبه ها ملزم به رعایت حجاب هستند؟ پاسخ ان بر می گردد به شناخت انان از اعتقادات دینی و قوانینی خودشان … چرا ما در اینجا نداشته باشیم؟
حجاب در صدر موضوعات کشور نیست بلکه دشمن ان را به عنوان پاشنه آشیل کشور می داند و برای ایجاد فضای دو قطبی در کشور و بر هم زدن ارامش و امنیت اجتماعی ان را بهانه کرده است و عملا حکومت را به کار عکس العملی وا داشته است.. سکوت در برابر این معضل خود نقطه ضعفی مضاعف است بر سایر نقطه ضعف ها که در یاداشت هم به ان اشاره شده..
هیچ عنوان زور را تجویز نمی شود ولی زور آخرین سلاح و حربه در مقابل دشمن لجوج و نادان است که از ان هم پیامبر (ص) و هم ائمه (ع) به کرار استفاده کرده اند… لذا اول قانون و هرگونه زور هم بر اساس قانون