تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل
مرضیه ضیغمی

تدبر من در قرآن-5

0

تدبر من در قرآن-5

چرا سوره کوثر را خبر از افزایش نسل و نوادگان پیامبر(ص) می دانیم؟ 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

بنام خداوندی که با مهربانی می بخشد

إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿١﴾ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿٢﴾ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَرُ ﴿٣﴾

ای پیامبر ما فقط به تو خیر کثیر و فراوان که آنهم افزایش نسل و نوادگانت است عطا کردیم. پس به شکرانه این نعمت بزرگ برای پروردگارت و بنام او تکبیر بگوی و نماز بپا دار و شتر قربانی کن و آگاه باش دشمنانت اجاق کور و دم بریده و مقطوع النسل خواهند بود. 1 الی 3

تدبر من در قرآن-5

آیا سوره کوثر خبر از افزایش نسل و نوادگان پیامبر است؟

 بنابه گفته اکثر مفسران اهل سنت واژه کوثر در قرآن نام نهری در بهشت است که پیامبر (ص) در شب معراج دیده است.

علامه طباطبائی به نقل از تفاسیر گوناگون در المیزان معنای کوثر را تا 26  معنی رسانده است. (ج30 ص 638)  و نحر  را به تکبیر قبل از نماز  و ابتر  را به اجاق کور بودن مردان  دانسته اند.

اگر بخواهیم بر اساس نظر اهل سنت این کوتاه ترین سوره قرآن را ترجمه کنیم اینگونه می شود: «ای پیامبر خداوند به تو حوض کوثر در بهشت را داده است پس دستان خود را موقع نماز بالا بیاور  و تکبیر بگو  که همانا دشمنانت اجاق کور  و بدون پسر هستند.»

همان طور که می بینید این معنا اصلا چنگی به دل نمی زند  و سیاق آیات سه گانه آن ارتباطی با هم ندارد. مگر اینکه هر آیه را به طور مستقل بدانیم. یعنی اینکه در این سوره خداوند متعال سه مطلب را بیان کرد باشند.

1- اعطای حوض کوثر در بهشت به پیامبر(ص)

2- حکم بالا بردن دستان در نماز به هنگام تکبیر اولیه آن

3- خبر ابتر شدن کافران بعد از این آیه.

اما این موضوع در تفاسیر مختلف نیامده است و نتوانسته نظر مفسران را به خود جلب کند. پس می توان مطرح کرد این سه آیه  با هم و به دنبال هم هستند.

اما هنوز یک سئوال مطرح است. بیان حکم برپائی نماز با تکبیر آن چه ربطی به اعطای حوزه کوثر در بهشت دارد؟ و از همه مهمتر داشتن  حوض کوثر یا خیر کثیر  و تکبیر در نماز، (بالا آوردن دستان در نماز) چه ربطی به  اجاق کور بودن کافران در مکه دارد؟

لذا  این معنا که ما به تو نهری در بهشت دادیم  و بخاطر آن ای پیامبر  تکبیر نماز را اینگونه انجام بده و  کافران را دم بریده بدان، خیلی نامانوس و غیر منطقی می نماید.

اما در تفاسیر اهل شیعه، کوثر را  به حضرت زهرا (س) منطبق خوانده اند. با یک بررسی کوچک می توان به صحت این ادعای تفاسیر شیعه پی برد.

اگر تاریخ نزول این سوره را  بعد از وفات ابراهیم در مدینه بدانیم همانطور که برخی تفاسیر اهل سنت می دانند با آنچه که در تفاسیر مختلف در ترتیب نزول سوره آمده و آن را سوره  مکی می داند، همخوانی ندارد، آنهم در حالی که دو پسر دیگر پیامبر(ص) یعنی  قاسم و عبدالله در مکه وفات یافته اند(همان – المیزان -ج30) و گفته شده (ابراهیم در سال 8 یا 10 بعد از هجرت در مدینه از کنیزی بنام ماریه قبطیه متولد و در دو سالگی فوت کرده است.) همچنین حضرت زهرا (س) در سال 5 بعثت در مکه متولد شده اند و  دو پسر دیگر پیامبر (ص) در مکه فوت کرده اند.  پس این که این سوره را به دلیل  فوت دو پسر پیامبر و تولد حضرت زهرا در مکه بدانیم به واقعیت نزدیکتر می تواند باشد.  موضوعی که در شان نزول این سوره هم به آن تاکید شده است.

تاریخ تولد و وفات فرزندان پیامبر که جمعا هفت نفر؛ سه پسر و چهار دختر هستند به شرح زیر است :1- قاسم بن محمد  (598-600 یا601 میلادی)2- زینب بنت محمد (599-630 میلادی) 3- رقیه بنت محمد(601-624 میلادی) 4-ام کلثوم بنت محمد (603-630 میلادی) 5- عبدالله بن محمد(متوفی 615 میلادی) 6- فاطمه بنت محمد(615 -632 میلادی) 7- ابراهیم بن محمد (630 – 631 میلادی) منبع: ویکی پدیدا دانشنامه آزاد https://fa.wikipedia.org/

تدبر من در قرآن-5

تاریخ مبعث رسول الله(ص)  در سال 609 میلادی بوده است و دو فرزند اولیه پیامبر(ص)  ایشان؛ یعنی یک پسر و یک دختر  قبل از مبعث متولد شده اند. اما پسرشان قبل از مبعث فوت کرده است، پس ایندو در این بحث ما جای حضور ندارند و می ماند بقیه فرزندان  گرامی رسول الله (ص)  و از آنجا که عبدالله در همان سالی فوت می کند که حضرت زهرا (س) متولد شده  است و آنهم پنج سال بعد از مبعث بوده است. پس به لحاظ عقلی، منطقی است سوره کوثر را مکی  بدانیم، چون  در سال پنجم مبعث بعد از فوت عبدالله نیش زبان ابو لهب عموی پیامبر(ص) مطرح می شود و آن ابتر شدن پیامبر(ص) است.

ضمن آنکه  هنوز هجرتی اتفاق نیفتاده و در سال وفات عبدالله نیز، حضرت زهرا (س) بدنیا می آید.  بنابراین منطقی است که نزول  سوره کوثر را با همان معنای که در این متن کرده ایم در همان سال  میلاد  حضرت زهرا (س) یعنی سال  ششم میلادی یا پنجم قمری مبعث بدانیم. بنابراین حوض کوثر در حقیقت همان افزایش نوه و نوادگان رسول الله (ص) از طریق فاطمه زهرا است که در اینجا به خیر کثیر معنا شده است.

از این رو خداوند به پیامبر (ص) بخاطر دریافت این خیر کثیر  دستور می دهد نماز بپا داشته تکبیر بگوید و قربانی کند و بداند این کافران هستند که  ابتر و بدون پشت و دنباله هستند و این مطلب را در کوتاه ترین بیان و آیات گفته اند که از  نمونه شاهکارهای قرانی محسوب می گردد.

اکنون تا سال 1403 هجری شمسی نیز در همه دنیا حتی با وجود علم انساب خبری از نام و نشان نوه و نوادگان کافران و حتی مشرکان عهد پیامبر(ص) که به وجود اعظم ایشان طعنه و نیش زبان ابتری می زدند وجود ندارد، ولی  حداقل 8 هزار  قبه مبارکه از  امام زادگان فقط در ایران شناسائی و دارای شناسنامه رسمی هستند؛ وجود دارد.

پس کوثر در اینجا همان خیر کثیر است که از طریق حضرت زهرا (س)  و سپس در نوادگان رسول الله ماندگار شده و امروزه آنان را بنام سادات می شناسیم.

«الله اعلم»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.