آشنایی با تفاسیر قرآن(قسمت دهم) تفسیر تبیان
تفسیر تبیان
آشنایی با تفاسیر قرآن(قسمت دهم)
تفسیر تبیان؛
۸-التبیان فی تفسیر القرآن (در ده جلد) اثر ابوجعفر محمد بن حسن بن علی بن حسن طوسی (متوفای ۴۶۰ق) مشهور به شیخ طوسی منسوب به طوس از شهرهای خراسان است.
وی به شیخ الطائفه ملقب شد؛ چون پیشوا و معلم اول امامیه در علوم مختلف است.
این کتاب اولین تفسیر کامل شیعی از قرآن کریم است که مفسر آن، علاوه بر نقل روایات مأثور، با تکیه بر عقل و توجه به علوم مختلف به ارزیابی آرای تفسیری گذشتگان و معاصران خود پرداخته است.
پیش از این تفسیر، مفسران شیعه تنها به نقل روایات از صحابه یا ائمه علیهمالسلام و نیز اشاره به برخی نکات لغوی و گاه نقل اسرائیلیات پرداختهاند.
وی ابتدا مقدماتی میآورد که روشنگر شیوههای بیان قرآنی است. همچنین به مسائل مربوط به تفسیر و تاویل، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، شناخت وجوه اعجاز قرآن و احکام تلاوت و قرائت آن، نزول قرآن به حرف واحد، توضیح درباره حدیث نزول قرآن بر هفت حرف، بررسی اسامی قرآن و اسامی سورهها و آیات و جز آن میپردازد.
اما روش وی در تفسیر بدین صورت است که ابتدا آیه را ذکر میکند؛ سپس لغات غریب آن را بررسی و اختلاف قرائت را بیان میکند و پس از آن به بیان و بررسی آراء و اقوال مختلف در مورد تفسیر آیه میپردازد و مفهوم آیه را (با رعایت ایجاز لفظ و کمال معنا) بیان میکند.
همچنین اسباب نزول آیه و مسائل کلامی مستفاد از ظاهر آن را ذکر میکند و مسائل مورد اختلاف فقهی و اعتقادی را مورد بررسی قرار میدهد. او همه اینها را همراه با رعایت ادب در گفتار و تعابیر بیان میدارد.
از ویژگیهای این تفسیر، آن است که شیخ طوسی در آن، مسائل کلامی را با روش ادبی بررسی مینماید و آیهای از آیات قرآن را که به مسائل اعتقادی پرداخته باشد بدون بحث و بررسی رها نمیکند و بهطور مفصل و گسترده به آنها میپردازد.
تفسیر تبیان
طوسی در «التبیان فی تفسیرالقرآن» به آثار لغوی و تفسیری پیش از خود توجه بسیار داشته و همواره آرای ادبی و کلامی و گاه مباحث فقهی و اصولی ایشان را نقل، و در بیشتر موارد بررسی کرده است.
وسعت اطلاعات زبانی و ادبی شیخ طوسی، تفسیر وی را از لحاظ ادبی از تفاسیر متقدم شیعه و حتی اهلسنّت متمایز کرده است.
وی دائماً به بررسی اقوال لغویان و نحویانی چون سیبویه، خلیل بن احمد (که با تعبیر صاحب کتاب العین از او یاد کرده) کسائی، ثعلب، فرّاء، ابن دُرَید و جز ایشان پرداخته و رأی مختار خود را بیان کرده است.
به سبب تبحر شیخ طوسی در فقه امامیه و مذاهب اهلسنّت، مباحث فقهی و اصولی نیز در تفسیر وی مطرح شده است.
وی در ذیل آیات الاحکام، با ذکر رأی فقهای امامیه در اصل و فروع مسئله مورد بحث، به اختلاف این آرا با رأی دیگر مذاهب فقهی اهلسنّت اشاره کرده در پارهای موارد که اختلافی اساسی میان فقه شیعه و اهلسنّت وجود دارد، وی با تفصیل بیشتر به بررسی ادله فقهی دیگر مذاهب پرداخته و کوشیده است با تمسک به ظاهر آیه یا حتی با برگرفتن برخی مبانی ایشان، استدلالشان را بهگونهای جدلی مخدوش کند و رأی فقهی امامیه را اثبات کند.
منازعات کلامی در عصر شیخ طوسی، به التبیان صبغه کلامی خاصی بخشیده است تا آنجا که شاید بتوان همچون تفسیر المیزان علامه طباطبائی، آن را تفسیر کلامی خواند.
(پایان قسمت دهم)