تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل
مرضیه ضیغمی

تهاجم فرهنگی قورباغه پز

0

تهاجم فرهنگی قورباغه پز

به نام خدا

در دهه ۵۰ قبل از انقلاب اسلامی ایران یک دوست جوان و البته سالم و تن درست داشتم که از قضا بسیار شجاع از نوع تهور ان بود. آن مقطع مصادف شده بود با هجوم مواد مخدر در بین جوانان منطقه و ایران.

بلایی خانمان سوز اعتیاد بر سر هزاران جوان سرایز شده بود. این دوست ما با گروه معتادان خیلی حشر و نشر داشت… روزی به او گفتم:«مواظب خودت باش و به این شجاعت دلخوش نشو… می ترسم اگر احتیاط نکنی خودت هم به یک بیمار معتاد مبتلا شوی».

او هم در جواب گفت:«من به خودم مطمئن هستم و سالم می روم میانشان و سالم بر می گردم . این قدر شجاعت دارم که بگویم نه!»

الغرض انقلاب شد و روزی او را دیدم که معتاد شده و در خیابان افتاده است … حرفی برای گفتن نداشتم… تا این که چند سال بعد شنیدم این فرد بعد از چند بار ترک کردن بالاخره به دلیل تزریق اشتباه امپول به رگ خود، مرده است.

این مطلب را داشته باشید تا به وقتش …

در دهه ۶۰ آن هم در کوران انقلاب و جریانات عجیب و غریب آن، رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی (ره) در چند سخنرانی خود مطالبی با این مضمون گفتند:«دشمنان انقلاب برای ۵۰ سال آینده این مملکت برنامه ریزی می کنند… و برای حفظ انقلاب هشیار باشید… در جای دیگر گفتند مساجد سنگر است سنگرها را حفظ کنید…»

در دهه ۷۰ رهبر انقلاب اسلامی مقام معظم رهبری طی فرمایشاتی از خطر تهدید تهاجم و هجوم فرهنگی و آسیب های آن برای انقلاب سخن گفته و به مردم هشدار دادند…

در آن زمان برخی از انقلابیون که دوران میان سالی را می گذراندند و هشت سال دفاع مقدس را پشت سر گذاشته بودند با شجاعت می گفتند: تهاجم فرهنگی نمی تواند ما را از پا در آورد ما همان کسی هستیم که کمر صدام حسین و هفتاد کشور حامی او را در دفاع مقدس شکستیم …

در آن مقطع نسل بعدی عمدتاً در دوران شیر خوارگی یا حداکثر ۱۰ سالگی بودند و هنوز از خباثت سیاست و سیاستمداران دنیا و جهان خوار که ذاتا امری طبیعی وانمود می کند، چیزی نمی دانستند. البته بعید می دانم برخی از آنان هنوز هم چیزی بدانند.

از دهه هفتاد به بعد شاهد موج جدیدی به نام پیشرفت و تکنولوژی با سرعتی عجاب آور در دنیا بودیم که تمامی دنیا و سیطره جغرافیایی کشورها را بدون رعایت قوانین مرزی در نوردیده و پس از ویدئو در زمین، می دیدیم ماهوارها یکی پس از دیگری در آسمان کشورها ظاهر شدند و در عین غیر باور بودن این شرایط، همه می دیدند از زمین و آسمان توسط میلیاردها ایران مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفت  آن هم در حالی که این افراد در کشور خودشان کم مانده برای نفس کشیدن از مردم پول بگیرند.

صدها ماهواره رایگان، همراه ویدئو که بعدها جای خود را به تکنولوژی سی دی رام و دی وی دی و غیره می داد برای فقط یک صدم مردم دنیا آن هم در ایران توزیع شد.

در آن زمان شاید این هجوم برای کسی سئوالی درست نکرد و اگر سئوالی هم بود کسی جوابی نداشت؟ (و به قول آن فیلم اگر مشکلی هم بود آجیل مشکل گشا حلش می کرد. بگذریم.)

از این سو جوانان سابق انقلابی که ده سال در دهه شصت شجاعانه همه سنگرها را حفظ کرده بودند ناگهان در دهه هفتاد با بهانه های مختلف سنگری که به آنان سپرده شده بود را همچون سربازان محافظ کوه احد رها کرده و به دنبال چرب و شیرین های دنیا افتادند. و وصیت آن پیر فرزانه را پشت گوش انداختند.

غریبه ها که حالا اسمشان را هرچه دوست دارید بگذارید(دشمن، امپریالیسم، شیطان، اپوزیسیون و…) دیدند که حربه شان در کار تهاجم کردن گرفته است (والحق حربه موثر و کاربردی بود) شاهد بودند سنگرها یکی یکی خالی می شود و از سوی دیگر تکنولوژی هم به سرعت کار خود را کرده و می کند و با ترویج وسیع گوشی همراه، کاری کردند تا در کنار سکوهای اجتماعی چنان در جان و اندیشه و خون مردم آمیخته شدند که خیلی راحت در اتاق خواب های همه مردم دنیا نفود کردند.

از سوی دیگر کودکان دیگر در دهه هشتاد و نود بزرگ و بزرگتر شده بودند و دیگر آن کودک معصوم و مظلوم نبودند. برخی از بی خبران و برخی از مطلعین به مدد آن چه به دروغ آگاهی، علم و اطلاع و شعور یا عوض شدن دنیا بود، توانستند مرزهای حیا و شرم را و… را بشکنند و شد آن چه نباید می شد.

نسل انقلابی با تصور شجاعت انقلابی به جا مانده از قبل، در این بلبشوی غارت همت، شجاعت، غیرت، اقتصاد و فکر و اندیشه، در گودالی افتاد که او را از قبل هشدار داده بودند و جوانانشان هر روز به بهانه ای از دسترس اصالت ملی، و اندیشه ناب اعتقادی گذشته خود دورتر شدند.

بله مفاهیم، اعتقادات، رسم و رسوم و سنن و هر آن چه که یک ملت به آن دل بسته است جای خود را به فرهنگ وارداتی کسانی داد که جز پول و پول و تسلط بر هستی و سرمایه های مادی و معنوی مردم دنیا به خصوص انقلابیون دنیا، فکر و اندیشه ای دیگر در سر نداشتند و به مدد پول، تکنولوژی و با کمک آگاهانه و ناگاهانه جهل، خرافات و بی حیایی و اندیشه های غلطی چون آزادی بی حد و حصر، و بهره برداری از حربه های جاذبه های جنسی، و رفاه و خوش گذرانی و عرفان های کاذب و تلقین های غلط و آرمان خواهی های کاذب، شبهه پراکنی، شبهه سازی در اعتقادات ریشه دار آن هم فقط با یک جمله:«کی گفته شما راست می گویید؟» توانستند چالشی بزرگ بر سر راه حق و حقیقت انسان و انسانیت درست کنند.

گویا اینان تاریخ یک میلیون ساله بشریت را فراموش کرده اند که هر کجا بشریت بدون عقل و اندیشه گفت:«کی گفته؟» همان کسی که «کی گفته» آنان را شنید؛ اینان را به بلایی دچار نمود که گویا هیچ گاه روی زمین نبودند.

اما این روند چگونه و توسط چه کسی عملیاتی شد؟

در این رابطه می توان نام یکی از این میلیاردرها که در ۲۰ سال پیش آن گاه که بنيانگذار شبكه «فارسي وان» گردید و صاحب امتياز و مسئول ده‌ها مجله با تصويرهاي مستهجن وپورنو و کسی که حتي فعالان رسانه‌اي غرب به او لقب سلطان شياطين داده‌ اند و با حمايت‌ هاي سناي آمريكا و رژيم صهيونيستي به دنبال ضربه زدن به خانواده‌هاي ايراني بوده را نام برد  و ان هم رابرت مرداک است. این فرد و ديگر همكاران او در شبكه‌ هاي مختلف ماهواره ای با دريافت بودجه‌هاي كلان از آمريكا و اسرائيل مأمور پياده‌سازي اهداف و برنامه‌ هاي اتاق ‌هاي فكر اين دو رژيم در جهان هستند…

سريال‌ هايي كه در آنها روابط زن و مرد نامحرم عادي جلوه داده مي ‌شود. سرو مشروبات الكلي، استعمال سيگار و مواد مخدر درجمع‌ هاي دوستانه و مهماني‌ هاي خانوادگي، ترويج نوع خاصي از پوشش مخصوصاً پوشش بانوان، اختلاط زن و مرد، عادي جلوه دادن ارتباط زن و مرد نامحرم و متأهل با يكديگر، عادي جلوه دادن موضوعاتي مانند دوست دختر و دوست پسر در دوران مجردي، متأهلي و… همه و همه اهدافي است كه توسط برنامه ‌سازان برنامه‌ هاي ماهواره‌اي دنبال مي‌ شود.

آن چه مسلم است سناريوي قورباغه آب ‌پز مهم ‌ترين سناريويي است كه برنامه‌ سازان سريال ‌هاي ماهواره ‌اي به دنبال پياده كردن آن از طريق توليد و پخش اين سريال ‌ها هستند. اين موضوع حتي در برخي از صحبت‌ هاي رابرت مرداك نيز شنيده شده و زماني كه از وي درباره ارتباط راحت و بدون محدوديت زن و مرد در ايران سؤال مي ‌شود وي مي ‌گويد:«ما قصد داريم روابط زن و مرد در ايران عادي شود به گونه‌ اي كه مرد‌ها به راحتي به همسران خود اجازه بدهند تا با مردان ديگري كه دوست دارند به گردش بروند.

رابرت مرداك وقتي در برابر اين پرسش قرار مي‌گيرد كه آيا فكر نمي ‌كنيد غيرت جامعه ايراني و اعتقادات ديني آنان اجازه چنين كاري را به شما نمي ‌دهد به تشريح برخي از برنامه‌ هاي خود و همفكرانش اشاره مي‌ كند و يكي از مسائلي را كه به طور صريح به آن اشاره مي‌كند همين سريال‌هاي شبكه‌هاي ماهواره‌ اي است.» منبع

جالب است بدانیم گفته می شود تهیه کننده فیلم بزرگ رسالت که در ایران به نام محمد رسول الله اکران گردید و بارها از سیمای  جمهوری اسلامی پخش گردیده است همین رابرت مرداک بوده است. در این فیلم شما فقط 15 درصد از زندگی پیامبر را که مختص به مبارزه با کفار قریش بوده است مشاهده می کنید ولی در این فیلم حتی یک ثانیه به 85 درصد مبارزات پیامبر با یهود مدنیه دیده نمی شود. منبع

این فیلم چنان با جذابیت ساخته می شود که برای بیننده لحظه ایی سئوال درست نمی کند پس آن 85 درصد زندگی پیامبر چرا به تصویر کشیده نشده است؟

و همین موضوع را یعنی تهیه کنندگی این فیلم را در اینترنت کمتر به صورت مستند خواهید یافت و بیشتر به اسم مرحوم مصطفی عَقّاد کارگردان سوری آمریکایی شناخته می شود. چرا؟

چرا برای ساخت این فیلم کمتر نامی از مرداک یهودی زاده برده می شود؟

تهاجم فرهنگی قورباغه پز شدن
تهاجم فرهنگی قورباغه پز شدن

در طول انقلاب اسلامی ایران در طی چهل و چند سال اخیر باید این سئوالات مطرح گردد:

چرا دیدن آنتن های ماهواه ای بر روی خانه های ایرانیان عادی شده است ؟

چرا شورش های سال 1401 چون “ززآ” و این همه خسارت ایجاد کند؟

آیا دین و اعتقادات ما تغییر یافته است؟

آیا از نسل گذشته دیگر کسی نمانده است؟

آیا نسل جدید در دامن نسل انقلابی و متدین پرورش نیافته اند؟

چرا اکنون باید شاهد جبهه گیری برخی افراد و حتی مسئولین در برابر قوانینی چون قانون حجاب و عفاف باشیم؟

چرا اکنون برخی به راحتی با برخی از مظاهر فساد در جامعه همچون اختلاس، رشوه گیری و برخی روابط نامناسب زنان و مردان در مهمانی ها، خالی شدن سنگرهای انقلاب و … کنار می آیند؟

چرا بعضا شاهد پخش شیرینی در مقابل برخی سفارت خانه ها در ایران یا روشن کردن شمع به مناسبت برخی تحولات سیاسی در کشورهای غربی هستیم؟

چه چیزی باعث گردیده فقط گروهی ناچیز به همه اعتقادات، شئون قدیمی و پذیرفته شده ایرانیان که بر پایه سنن و مذهب شکل گرفته دهن کجی کنند و با رفتارهای زننده و با چهره های نا متعارف به جنگ شجاعان هشت سال دفاع مقدس بیایند.

آیا شجاعت جوانان دهه 60 از نوع تهور بوده است؟ یا شجاعت آنان توانسته نسلی چون مدافعان حرم را به دنیا تقدیم کند.

بنابر این امروز باید مواظب باشیم تا با جامعه قورباغه پز شده ای روبه رو نشویم که خودشان نمی دانند چه بر سرشان آمده و بزرگانشان هم با تصور شجاعت مقابله، در دام کوچکترها اسیر شوند.

 

مجید بهمنی

دی 1403

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.