جنگ شناختی و رفتاری و راهکارهای مقابله

جنگ شناختی و رفتاری و راهکارهای مقابله

رفتاری

در این زمینه مخالفین نظام جمهوری اسلامی تاکتیک خود را بر حساسیت زدایی منظم و شکل گیری زنجیره ای رفتار گذاشته اینگونه که از سال ها قبل نسبت به حساسیت های دینی، اجتماعی، اخلاقی ، سیاسی و ملی با برنامه وارد شده و از طریق حساسیت زدایی منظم از گام های ریز و به ظاهر کم اهمیت تر شروع کرده اند.

مثلا راجع به پایبندی دینی در امر حجاب پوشش مناسب بدون چادر اشکالی ندارد و بعد از آن مرحله به مرحله و گام به گام تا برداشتن حجاب و عریان گشتن در حرکتند.

در مسائل دیگر هم به همین گونه در هر حوزه به همین صورت ورود کرده و از انباشت این جزئیات به هدف اصلی که کنار گذاشتن تمام پایبندی ها و اعتقادات در تمام زمینه های ذکر شده است برسند .

راهکار خنثی نمودن این تاکتیک و امثال آن پرورش نسلی ماهر در زمینه های مختلف زندگی توسط نظام تعلیم و تربیت است که متاسفانه نظام تعلیم و تربیت ما با غفلت از این امر مهم  دچار روزمرگی و سیاست زدگی شده و اوقات مهم و سرنوشت ساز تربیت و چشم انداز رسیدن به حیاط طیبه را صرف تحمیل دانش حفظی به دور از مهارت های لازم و ضروری نموده است.

نگارش اسناد بالادستی و تحول آفرین مانند سند تحول بنیادین و برنامه درس ملی در حد یک سند مکتوب باقی ماند و عملا به علت عدم توجه به متخصصان تعلیم و تربیت متعهد و مقید به چشم انداز حیاط طیبه در عرصه تعلیم و تربیت مورد توجه  قرار نگرفته و عملیاتی نشدند.

تصمیم گیرندگان نظام تعلیم و تربیت لازم است با نگاه تخصصی و اولویت به نظام تعلیم و تربیت فارغ از لابیگری و رانت و نگاه سهم خواهی به مدیریت های نظام تعلیم و تربیت با استفاده از ظرفیت تخصصی متعهد و مقید به آرمان های ملت تربیت نسلی با مهارت های لازم( دینی، اجتماعی، زندگی، اخلاقی ، سیاسی و …..) بر اساس مبانی دینی و فرهنگی خود مانع اثر گذاری مخالفین در انحراف فرزندان این مرز و بوم شده و نسلی تربیت شده و لایق فرهنگ ایرانی اسلامی تحویل جامعه دهند در این صورت است که می توان امید داشت نگرانی ها از این همه سم پاشی مضر برای دین و اخلاق و اجتماع به حداقل برسد.

جنگ شناختی

در زمینه جنگ شناختی رقیب برنامه خود را متمرکز به برهم زدن نظم شناختی جامعه و ایجاد عدم تعادل شناختی و پس از ایجاد آن، ایجاد تعادل شناختی بر اساس اهداف از پیش تعیین شده است.

انسان ها وقتی با موضوعی برخورد می کنند وقتی شناخت کافی نسبت به آن موضوع نداشته باشند ؛ تعادل شناختی ادم ها بر هم خورده و تا رسیدن به تعادل شناختی آرام نخواهند بود و لذا تلاش کرده با یافتن جواب، تعادل شناختی را در خود ایجاد کنند.

هر چه قدر در طول روز با این دست موارد روبرو شویم و از عدم تعادل به تعادل برسیم کنش های عالی ذهن فعال تر خواهد شد  .

اکنون که در عصر انفجار اطلاعات هستیم  دشمن از این روش  استفاده کرده و در لحظه، با بمباران تبلیغات در شناخت متعادل افراد جامعه؛ عدم تعادل ایجاد می کند و تعادل شناختی را برهم می زند و چون این اتفاق می افتد خوراک ایجاد تعادل که از پیش برنامه ریزی شده است به خورد افکار عمومی جامعه داده و افکار را آنگونه که می خواهد هدایت می کند.

مثلا به صورت گسترده با بمباران اطلاعاتی ؛ افراد  و جامعه را به مقایسه درون داد و برون داد خود نموده و استدلال می کند با هم برابری ندارند، لذا شخص احساس می کند که به حق خود نرسیده است ، سپس به صورت غیر مستقیم و ارائه اطلاعات غلط  فرداینگونه هدایت می کند که ؛ علت موجود مشکلات وجود رانت، پارتی بازی، شهروند درجه اول و دوم و سوم،  سو استفاده افراد صاحب منصب از جایگاه به نفع خود و اطرافیان است و این  اطلاعات را به افکار عمومی القا نموده و با سو استفاده برجسته کردن اینگونه موارد و ذکر برخی موارد موجود؛ هرچند هم حداقلی باشد، تایید نهایی از ذهن مخاطب گرفته و تعادل شناختی او را با تکمیل این پازل شکل می دهد و وقتی این تعادل شکل بگیرید؛ پایبندی فرد به آن پایدارتر خواهد بود، چون ظاهرا خود به نتیجه آن رسیده است، غافل از آنکه افکار ایشان ناخواسته توسط دیگران مدیریت شده است.

بنابراین شاید بتوان اینگونه نتیجه گیری کرد که هر فردی در هر جایگاهی قرار داشته باشد (اعم از دولتی و خصوصی) که با رفتار و عملکرد خود  احساس رانت و لابیگری و ….. را به افکار عمومی القا کند به نحوی از انحاء در پازل دشمن قرار داشته و حتی تکمیل کننده پازل دشمن است  زیرا  همانطور که بحث شد این موضوع بلاخره در جهت و خواست و منافع دشمن قرار دارد.

پس مراقب باشیم که این خود ما هستیم به دشمن فرصت سو استفاده می دهیم به فرموده مقام معظم رهبری مگس بر زخم می نشیند.

ولی پیری

دانش آموخته دکتری روانشناسی تربیتی