قاچاق و ویژگیهای آن – قسمت دوم
نگاهی به پیشینه قاچاق در جهان و ایران (بخش اول)
قاچاق و ویژگیهای آن (2):
قاچاق و ویژگیهای آن – قسمت دوم
نگاهی به پیشینه قاچاق در جهان و ایران (بخش اول)
در تداوم واکاوی مساله مهم قاچاق و ویژگی های آن، تلاش می گردد در بخش دوم این نوشتار به تاریخچه قاچاق کالا و ارز در جهان و ایران توجه گردد، آنچه از اهمیت راهبردی برخوردار است پیچیدگی مساله قاچاق به ویژه قاچاق کالا در دورههای مختلف تاریخی است که مورد ارزیابی و تحلیل قرار خواهد گرفت:
با ظهور تمدن های بزرگ و رونق تجارت، پدیده قاچاق نیز بروز و ظهور پیدا نمود که از جمله مهمترین مصادیق قاچاق کالا در دوران باستان میتوان به قاچاق ابریشم، عطر، صندل، کندر، میخک و فلفل اشاره کرد. هخامنشیان منابع مالی خودر را با اخذ عوارض در بنادر و میدانهای داد و ستد تأمین میکردند. زمان اشکانیان کالاهایی که وارد میشد در دفتری ثبت و از دارندگان آن عوارض دریافت میگردید. در دوران سامانیان نیز از مأموران وصول عوارض سخن به میان آمده است که قسمت مهمی از کالاها از طریق دریا حمل میشد لذا آن زمان را میتوان آغاز فعالیت دزدان دریایی دانست که به عنوان قاچاقچی در دریا حضور داشتند.
از مهمترین کالاهایی که قاچاق آن منجر به شکستن انحصار در آن زمان میگردید؛ قاچاق پیاز زعفران از ایران به چین و در مقابل، قاچاق کرم ابریشم از چین به ایران بود. گفته شده مأموران سیاسی که به عنوان سفیر چین به ایران آمده بودند از موقعیت خود سوء استفاده نموده و اقدام به قاچاق زعفران نموده و پس از آنکه سالیان متمادی انحصار تولید ابریشم در اختیار دولت چین داشته و مانع از دستیابی سایرین به آن می شدند، گفته میشود شاهزادهای چینی که به عنوان عروس یکی از پادشاهان ایرانی از چین به ایران میآمد از فرصت استفاده نموده و تعدادی کرم ابریشم را در میان لباس خود پنهان و به ایران آورده بود. همچنین قاچاق نیشکر به ایران در دوره اشکانیان نیز از دیگر مصادیق آن میباشد.
درباره مبارزه با قاچاق شاید بتوان اقدامات و قوانین و مقررات وضع شده توسط دولت چین در جلوگیری از قاچاق کرم ابریشم را بهعنوان اولین اقدامات ثبت شده در تاریخ برشمرد؛ در ایران نیز در زمان حکومت ساسانیان، قواعد و قوانین سختی برای کنترل اقتصاد و تجارت وضع گردید. یکی از قوانین وضع شده در این دوره قانونی بود که تجارت ابریشم را به صورت انحصاری در اختیار دولت قرار می داد. اهمیت فوق العاده ابریشم در این زمان، دولت ساسانی را بر آن داشت تا با اعمال کنترل بر تجارت ابریشم که عمدتا از طریق ایران به اروپا صادر میشد ضمن در دست گرفتن کنترل بازار این محصول استراتژیک، سود سرشار حاصل از آن را نصیب دولت سازد.
درواقع پدیده قاچاق، وابسته به نوع تعریف و وضع قوانین و مقررات هر کشور در مقاطع زمانی مختلف وجود داشته است؛ اگر انحصار تجارت ابریشم از سوی دولت وضع نمیشد اساسا قاچاق آن نیز در ایران مطرح نبود و از این منظر میتوان عنوان نمود انحصار تجارت ابریشم از سوی دولت ساسانی زمینه بروز پدیده قاچاق آن را فراهم آورد و شرایط را بهنحوی شکل داد که قاچاق آن مصداق یابد.
واژه قاچاق یا قاچاق کالا، نخستین بار توسط بازرگانان ایتالیایی وارد فرهنگ غرب شد. از زمانی که مردم جهان برای تأمین نیازهای خود مجبور به مبادله کالا با یکدیگر شدند برخی از مناطق به دلایل گوناگون مانند نداشتن منابع کافی برای خرید کالا یا مصالح عمومی، از ورود کالاهای خاص جلوگیری میکردند. در این میان افراد سودجو و فرصت طلب وارد عمل شده و اینگونه کالاهای ممنوع الورود را به کشور وارد کرده و به دست مردم می رساندند.
عده ای قاچاق را مقارن با پیدایش مکتب اقتصادی مرکانتلیسم (سوداگری) درقرن شانزدهم میلادی به عنوان یک آسیب جدی اقتصادی و اجتماعی مطرح کردهاند. آنها سزار بکاریا را جزو اول کسانی می دانند که تلاشهایی در مورد شناساندن جرم اقتصادی قاچاق به عمل آورده است. از دیرباز، قاچاق در کشورهای مختلف مصادیق متفاوتی داشته است که همانگونه که در بخش اول اشاره گردید قاچاق پرندگان در چین، حیوانات جنگلی در تایلند، انسان در بنگلادش و آثار باستانی درهند از مصادیق مهم آن به شمار میروند.
باید متذکر گردید که امروزه قاچاق به معنا و مفهوم رایج، پدیدهای ناشی از رشد سرمایهداری غرب میباشد. در این میان مرکانتیلیسم که هدفش افزایش قدرت دولت از طریق صادرات بیشتر در مقابل واردات کمتر و انباشت سرمایه است نقش به سزایی در گسترش قاچاق ایفا نموده است؛ کارگزاران دولتهای اروپایی که معتقد به مکتب مرکانتیلیسم بودند با وضع قوانینی شدید از ورود بسیاری از کالاها به کشورشان جلوگیری مینمودند که همین امر زمینهای مناسب برای شکلگیری پدیده قاچاق بوده است. این مکتب عامل اصلی در ظهور و توسعه قاچاق در جهان شد زیرا وفور فلزات گرانبها در اروپا باعث تغییر و تحول مبانی زندگی اقتصادی و رواج پول شد و میزان تقاضای کالا افزایش یافت و عدهای به دنبال قاچاق رفته و نیروهای تولید، کاهش یافت. در این بین عدهای حریصانه مواد غذایی و پوشاک مردم را به صورت قاچاق وارد اسپانیا میکردند؛ به نحوی که رشد روز افزون شبکه قاچاق، بنیادهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و اخلاقی اسپانیا را ویران کرد. تنها در سال ۱۵۰۳ تا ۱۶۶۰ قاچاقچیان اسپانیا، ۱۸۰ تن طلا و ۱۷۰۰۰ تن نقره وارد اروپا کردند لذا تورم، بیکاری و افزایش قیمتها برای نخستین بار قدم در اقتصاد اروپا گذاشت و اسپانیا با تمام تدابیر امنیتی و قانونی نتوانست قاچاق را مهار کند.
قرن هیجده میلادی عصر طلایی قاچاق چای، توتون، ادویه، ابریشم و مشروبات الکلی به کشورهای فرانسه و انگلستان بود. در نیمه اول همان قرن تلاش دولت چین برای جلوگیری از ورود مواد مخدر به این کشور منجر به جنگ تریاک شد. اوج قاچاق کالا درآمریکا نیز به اوایل قرن بیستم در پی ممنوعیت ورود مشروبات الکلی به این کشور اتفاق افتاد. درآن زمان قاچاقچیان، مشروبات الکلی را که توسط کشتیهای متعدد از هند و اروپا منتقل میشد به صورت پنهانی وارد آمریکا میکردند. پس از جنگ جهانی دوم، شرکتهای چند ملیتی با هدف کسب بیشترین سهم از ثروت جهان پا به عرصه تجارت بین الملل گذارده و مسئولان اقتصادی کشورهای توسعه نیافته را از اوایل دهه 1960 میلادی مجبور به توجه بیشتر به پدیده قاچاق کردند.
اندیشمندان علوم اقتصادی از همان سال تا کنون به بررسی و کاوش در اطراف قاچاق و ارائه تدابیر بازدارنده پرداختهاند؛ لکن حجم قاچاق در جهان با انگیزه فرار از عوارض و تعرفههای گمرکی و خودداری از پرداخت مالیات بر تجارت خارجی و سود بیشتر، در پیوند با فساد اقتصادی و بورکراسی حاکم بر کشورها، همواره درحال رشد وگسترش بوده است و فقط صورت آن در قیاس با قاچاق اولیه -که عدهای برای فرار از پرداخت وجوه حکومتی کالاهای خود را مخفیانه واردکشورها میکردند- تغییر کرده است. هم اکنون در اروپا، آمریکای جنوبی، آسیای جنوب شرقی و کانادا قاچاق سیگار به دلیل سود سرشار، سادگی ورود و جریمههای سبک رواج یافته و در مواردی جایگزین قاچاق موادمخدر شده است. درکشورهایی مانند کانادا برنامه ملی ضد قاچاق سیگار با اعمال سیاستهای مالیاتی از سال 1994میلادی شروع شده است.
در فرانسه به دلیل انحصاری بودن تولید و فروش توتون از سوی دولت و وضع حقوق گمرکی و عوارض قانونی بالا بر نمک، قاچاق این اقلام به شدت رونق داشت. متعاقب ورود پرتغالیها به شرق و آشنایی ترکان عثمانی با آنها، عثمانیها از واژه «کمروگ» به داد و ستد و حقوق و عوارض کالاهای بازرگانی، واژه کومرک را ساختند و ایرانیان در زمان صفویه، این واژه را از ترکان عثمانی گرفته، آن را «گمرک» نامیدند.
در زمانهای گذشته، کشور ایران بنا به موقعیت پهناور جغرافیایی خود سه قاره آسیا، اروپا وآفریقا را به یکدیگر متصل میکرد به همین لحاظ بازرگانان ایرانی کالاهای هندی و چینی مانند نیشکر، ابریشم، صندل، آبنوس، کندر، میخک، مُشک، خُتن و… را از مسیر جاده ابریشم به کشور روم میبردند و در مقابل اجناسی مانند مرجان دریای سرخ، بلور و نیز دیبای رومی را همراه خود به کشورهای مقابل میآوردند و از این راه نه تنها منافع سرشاری نصیب خود میکردند بلکه با پرداخت عوارض راهداری و واردات کالا به کشور، بخش عمدهای از هزینه های دولت را نیز تأمین مینمودند.
کشور ایران از قدیم، به صورت یک امپراتوری پهناور از مصر تا هند اداره میشد و دارای مقررات مرزی و راهداری و دفترهای دیوانی برای دریافت عوارض بود. یکی از محققان اروپایی به نام مارک توین می گوید: «اروپائیان یک امر مهم را از ایرانیان یاد گرفتهاند و آن هم نحوه اداره امپراتوری های بزرگ بوده است.» در زمان ساسانیان نیز اخذ عوارض و باج راهداری از کالاهای بازرگانی و کاروانها همچنان معمول بوده و شاهراه ابریشم در سایه امنیت بازرگانی رواج داشته است لذا به نظر میرسد در این دوران، حقوق گمرکی به یک دهم میزان یا بهای کالا افزایش یافته است.
در صدر اسلام مبنای دریافت عوارض بهای کالا بوده است یعنی به ازای هر چهل درهم قیمت یک کالا، یک درهم آن به عنوان عوارض اخذ میشده است. این عوارض شامل کالاهای حرام مانند خوک و مسکرات نبوده است زیرا این کالاها از منظر احکام اسلامی قابل تملک نمیباشند. هرچند گزارشهای تاریخی متعددی از بحث ورود و خروج کالا بدون مجوز حکومتها و دولتها در تاریخ ایران وجود دارد، اما اولین اشارات دقیق به این موضوع را میتوان در دوره صفویه ملاحظه نمود. در این دوره حجم تجارت خارجی ایران به صورت قابل ملاحظه افزایش یافت و دلیل آن نیز گسترش تجارت دریایی با تجار خارجی نظیر تاجران انگلیسی، هلندی، اسپانیایی و پرتغالی بوده است. بنا به گزارش جهانگردان و مستشرقان خارجی و مورخان و زندگینامه نویسان داخلی: نظارت بر ورود و خروج کالا به ویژه در بنادر جنوبی ایران از موضوعات بسیار مهم بوده است.
جالب آن جا است که اولین گزارشهای جدی درباره قاچاقچیانی که تلاش میکنند کالاها را بدون پرداخت عوارض گمرکی وارد کشور نمایند، نیز در همین دوران به ثبت رسیده است. بطور مثال «ویلم فلور» مورخ اقتصادی در اثر خود درباره تاریخ مالی ایران، مینویسد: «به عوارض گمرک خروج، عشرعشور، باج یا گمرکی میگفتند… درآمدهای گمرکی مهمترین مالیات نامستقیم وضع شده در روزگار صفویان را تشکیل میداد». فولر تأکید میکند که فعالیت بازرگانان انگلیسی و هلندی در بندرعباس بسیار گسترده بوده و تا جایی پیشرفت داشته که شاه عباس برای جلب همکاری دولت انگلیس جهت نبرد با پرتغالیها و بازپسگیری جزیره هرمز، به انگلیسیها پیشنهاد داد که نیمی از درآمد این گمرکات را برای مدتی به آنان واگذار کند. هرچند که پس از پیروزی، هرگز شاه عباس این مبلغ را به صورت کامل و واقعی پرداخت نکرد و تا جای ممکن کمترین میزان را به آنان میپرداخت. از همان زمان نیز گزارشهایی مبنی بر فرار بازرگانان از پرداخت گمرکات و قاچاق کالا ثبت شده است. تا جایی که فرار این بازرگانان و صادرات کالا از مرزها و جزیرههای دیگر باعث شد تا دولت صفوی، گمرکاتی را نیز در بندر ریگ ایجاد کند تا بتواند بر ورود کالای قاچاق و خروج آن از کشور، نظارت بیشتری را لحاظ نماید.
دوران صفویه به ویژه حکومت شاه عباس و دوران قاجار را باید یک نقطه عطف مهم در این مبحث (قاچاق کالا و وضع قوانین) دانست که در قسمت سوم این نوشتار، با توجه و تمرکز بر آن، ادامه سیر تاریخی قاچاق کالا و ارز در ایران مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
کلید واژه ها: کومرک, گمرک, ایرانیان, تمدن ها, صفویه, ساسانی, مرکانتلیسم, قاچاق کالا
دکتر حامد ریاحی، دکتر ابراهیم اخلاصی