تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل

قدرت رهبر عالی ایران

قدرت رهبر عالی ایران

دیسپچ؛ 23 دسامبر (3 دی)

نویسنده: روئل مارک گرچت

استراتژی وی علیه اسرائیل [رژیم صهیونیستی] و ایالات متحده کارساز بود تا اینکه حماس به اسرائیل [رژیم صهیونیستی] حمله کرد.

در تاریخ 6 اکتبر 2023، رهبر جمهوری اسلامی ایران ، حضرت آیت‌الله علی خامنه‌ای، می‌توانست تحلیلی جامع از خاورمیانه ارائه دهد و افتخار کند. نقشه نبرد ضد اسرائیلی/ضد آمریکایی وی کارساز بود. مجموعه‌ای از شبه‌نظامیان شیعه و سنی اسلام‌گرای فلسطینی ، حوثی‌ها در یمن، حماس در غزه، حزب‌الله در لبنان، و گروه‌های شبه‌نظامی در عراق  عملاً با هزینه نسبتاً کمی برای ایران در منطقه امپراتوری ساخته بودند .

نظام جمهوری اسلامی از طریق این «محور مقاومت» می‌توانست آمریکایی‌ها را در عراق و سوریه آزار دهد. واشنگتن که همیشه از تشدید تنش با ایران بیم داشت، هرگز مستقیماً با ایران وارد نبرد نشد

به استثنای تصمیم رئیس جمهور دونالد ترامپ در سال 2020 برای ترور [سردار شهید] قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بغداد، فردی که مغز متفکر عملیات ها و استراتژی های ایران بود. این محور به گونه ای طراحی شده بود که ایالات متحده آمریکا را در خاورمیانه خسته و ناتوان نگه دارد تا از مداخله عمیق تر در خاورمیانه چشم پوشی کند.

به طور مشابه، این ائتلاف قصد داشت محاسبات اسرائیل [رژیم صهیونیستی] را پیچیده کند، تا اورشلیم را از اعمال استراتژی «درو کردن علف» نابود کردن نزدیک‌ترین دشمنان اسرائیل به دلیل ترس از اینکه تشدید تنش نظامی علیه یک طرف ممکن است منجر به درگیری گسترده‌تر شود، باز دارد .

با گذشت زمان، محور مقاومت قوی تر شد و صهیونیست ها و آمریکایی ها ضعیف تر. برای سال ها، این رویکرد کارساز بود.

*[ عبارت «درو کردن علف» همواره شعار استراتژی اسرائیل در غزه در 15 سال گذشته بوده است. این کار به این صورت انجام می‌شود: فلسطینی‌ها که به واسطه محاصره ناامید شده‌اند، از سر ناچاری برای انتقام از اسرائیل، به سراغ امثال حماس می‌روند و اسرائیل محدودیت‌هایی مانند محاصره غزه را با استناد به نگرانی‌های امنیتی اعمال می‌کند. شرایط زندگی در غزه به مراتب بدتر می‌شود و نارضایتی افزایش می‌یابد. حماس، جهاد اسلامی فلسطین و دیگران از این نارضایتی‌ها بهره گرفته و به اسرائیل حمله می‌کنند. اسرائیل با «چمن زدن» پاسخ می‌دهد. این یعنی کشتن عاملان و تعدادی از غیرنظامیان، خرید چند سال صلح نسبی و دامن زدن به رادیکالیسم بیشتر برای مدتی طولانی‌تر و بنابراین این چرخه تا بی‌نهایت ادامه می‌یابد. این استراتژی چیزی بیش از یک استراتژی مرگبار است. همچنین نشان‌دهنده میزان زیادی از غرور است. در هسته اصلی این استراتژی این فرض نهفته است که اسرائیل می‌تواند نبض تحولات در غزه را کنترل کند و به حماس آنقدر ضربه بزند که این گروه را از حمله به اسرائیل باز دارد. اما قرار است این کنترل نه آنقدر قوی باشد که غزه در هرج و مرج منفجر شود یا تحولات به یک جنگ منطقه‌ای منجر شود. همان طور که یکی از تحلیلگران دفاعی اسرائیل در مورد جنگ غزه در سال 2014 گفت: «ما می‌خواهیم استخوان‌های آنها را بدون بستری کردن آنها در بیمارستان بشکنیم.»]

 

مؤلفه کلیدی در محاسبات ایران، تصمیم تهران در 10 سال گذشته برای افزایش ذخایر موشکی حزب الله بود. این اقدام ایران از نظر ایرانیان، رهبری حزب الله و بسیاری از اسرائیلی ها و آمریکایی ها به آن ها اجازه بررسی و کنترل اورشلیم و واشنگتن را می داد.

مشخص نیست که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تا چه اندازه از حمله پیشگیرانه اسرائیل [رژیم صهیونیستی] به سایت های هسته ای ایران پیش از 7 اکتبر واهمه داشت. حتی در دوران ریاست جمهوری جو بایدن نیز پتانسیل قدرت آمریکا احتمالا همچنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را نسبت به احتمال پیشدستی آمریکا نگران کرده بود.

این حدس خوبی است که تصمیم او در چهار سال گذشته در راستای افزایش قابل توجه میزان غنی‌سازی اورانیوم و انجام آزمایش‌های کلیدی دیگر برای ساخت یک سلاح اتمی، اما عدم عجله برای آزمایش یک سلاح هسته‌ای، نشان‌ دهنده نگرانی او از تحریک بیش از حد آمریکا و اسرائیل است.

ذخایر موشکی حزب‌الله  همراه با کل محور مقاومت و آشفتگی‌هایی که می‌توانست ایجاد کند به ایران در آزمایش اراده‌اش در مقابل واشنگتن و اسرائیل [رژیم صهیونیستی] اهرمی داده است.

فراتر از موضوع سوریه، موفقیت محور مقاومت به رهبری ایران به ویژه در خلیج فارس بسیار زیاد بود. زیرساخت‌های عظیم نفتی پادشاهی سعودی و طرح‌های توسعه عظیم  پروژه‌های NEOM  ولیعهد سعودی، محمد بن سلمان، به روی موشک‌ها و پهپادهایی که ایران مبالغ هنگفتی برای آن‌ها هزینه کرده بود، باز بود.

حوثی ها که به طور فزاینده ای توسط جمهوری اسلامی مسلح شده بودند، اغلب از حمله به عربستان سعودی لذت زیادی برده بودند. حمله ای تحت حمایت و رهبری ایران به کشتیرانی خلیج فارس و تأسیسات نفتی عربستان سعودی در بِقیق و خرِیص در سال 2019، که ترامپ از پاسخ نظامی به آن امتناع کرد، اعتماد محمد بن سلمان به تضمین های امنیتی ایالات متحده را تضعیف کرد.

انتقادات رئیس جمهور جو  بایدن از عربستان سعودی _ کشور منحوسی که تبدیل به متحد شده است _ محمد بن سلمان را بیشتر تشویق کرد تا رویکردی بدبینانه تر در قبال ایالات متحده اتخاذ کند. با قوی‌تر شدن محور مقاومت ایران، این پادشاهی حتی پیش از 7 اکتبر و نابودی غزه، موقعیت خود را حفظ کرد و نسبت به وارد شدن به پیمان ابراهیم محتاط شد. ریاض با کمال میل در مارس 2023 شفاعت و میانجی گری چین را برای بازگرداندن روابط دیپلماتیک خود با تهران پذیرفت.

و خیزش این محور مستقیماً منجر به تبدیل شدن روس ها و چینی ها به حامیان قدرتمند جمهوری اسلامی ایران شد. حتی پیش از اکتبر 2023، جمهوری اسلامی به قدرت اجتناب ناپذیری تبدیل شده بود که به نظر می رسید آمریکایی ها و اسرائیلی ها قادر به کنترل آن نیستند.

عربستان سعودی بسیار بیشتر از ایران پول و سرمایه دارد، موضوعی که هم روس ها و هم چینی ها را به خود جذب کرده است. با این حال، جمهوری اسلامی ایران قدرت واقعی و ظرفیت ثابت شده ای برای تحت فشار قرار دادن آمریکا در خاورمیانه داشت و توجه این کشور را از اروپا و آسیای شرقی منحرف می کرد . (م.ک)

برای قدرت های رویزیونیست ( تجدیدنظر طلب)، ضد آمریکایی بودن عامل الزام آور است. جمهوری اسلامی ایران که از زمان درگذشت آیت‌الله روح‌ الله [امام] خمینی [(ره)] در سال 1989 به طور مکرر به دنبال دوستان قدرتمند بود، ارزش خود را در میدان عمل ثابت کرد و این موضوع از زمانی آغاز شد که [سردار شهید]  قاسم سلیمانی در سال 2015 به مسکو رفت و و خواستار مداخله مستقیم و فوری روسیه برای نجات متحد متقابل شان، بشار اسد رییس جمهور سوریه شد. با تشدید خصومت روسیه و چین با ایالات متحده، داشتن یک متحد قابل اعتماد ضد آمریکایی که می‌تواند کشورهای نفت خیز خلیج فارس را نیز مرعوب کند و در نتیجه ایفای نقش روسیه و چین با تهران را ارزشمندتر کند، محاسبات استراتژیک مسکو و پکن را تغییر داد. و برای چین، بهره مندی از نفت ایران با تخفیف عمیق و بی اعتبار کردن تحریم های فراسرزمینی ایالات متحده، مزیت بیشتری داشت.

همه این‌ها زمانی به هم ‌ریخت که اسرائیلی‌ها حتی در برابر مقاومت آمریکا ثابت کردند که هنوز ظرفیت و خشم برای نابودی حماس و خنثی کردن حزب‌الله را با سرعت خیره‌کننده‌ای حفظ کرده‌اند، و موشک‌های برجسته این گروه را با استفاده استراتژیک تقریباً صفر علیه دولت یهود باقی گذاشته‌اند.

ما هنوز از میزان برنامه ‌ریزی مشترک ایران و حماس برای حملات 7 اکتبر اطلاعی نداریم، اگرچه اسناد ضبط ‌شده حماس نشان می‌دهد که هماهنگی ‌ها در حال افزایش بوده است.

آیا [حضرت آیت‌الله] خامنه‌ای با ارزیابی خوش بینانه [شهید] یحیی سنوار، رهبر حماس از احتمالات فاجعه‌بار 7 اکتبر برای رژیم صهیونیستی موافق بود؟

[حضرت آیت‌الله] خامنه‌ای بارها گفته بود که می‌خواهم رژیم صهیونیستی را آرام‌آرام نابود کنم . آیا او نظر خود را تغییر داده بود؟ [حضرت آیت‌الله] خامنه‌ای یک یهودی‌ستیز [اسرائیل ستیز] متعبد است که یهودیان[اسرائیل] را یک تهدید قدرتمند جهانی و دشمنی تلقی می‌کند که می‌تواند توسط مسلمانان مؤمن دفن و نابود شود.

یهود ستیزی او ممکن است محاسباتش را تغییر داده باشد و او را به سمت جسارت بیشتر وسوسه کند. درهرصورت، او تصمیم رژیم صهیونیستی را پس از وحشت 7 اکتبر به‌ شدت اشتباه ارزیابی کرد.

و آن چه رژیم صهیونیستی به جریان انداخته و در دستور کار خود قرار داد ترک ها از آن بهره بردند. خاورمیانه مسلمان اغلب با کنایه های گزنده اش تعریف می شود. این که یک اسلام‌ گرای سنی که به لفاظی‌ های ضد صهیونیستی و یهود ستیزانه‌ اش و حمایت سرسختانه‌ اش از حماس شهرت دارد، که در ابتدا از سوی بسیاری در جمهوری اسلامی به عنوان متحدی علیه رژیم صهیونیستی و غرب تلقی می‌ شد، نقشی محوری در تضعیف موقعیت ایران در خاورمیانه ایفا کند. رجب طیب اردوغان ترکیه ثابت کرد که دشمن اسد و ایران است. او همانند ولادیمیر پوتین به وحشت نیفتاد. او از مزایایی که در یک سوریه عمیقاً از هم گسیخته در اختیار داشت، با خبر بود، جایی که نیروهای اسد، حتی با حمایت ایران و روسیه، هرگز قادر به بیرون راندن ارتش او یا متحدان محلی سوری اش نبودند. او ضعف روسیه و ایران را به درستی ارزیابی کرد. (م.م)

قاطع‌تر از همه، او کاری را انجام داد که هیچ‌ کس در جهان سنی قادر به انجام آن نبود: او با موفقیت از جنگ شورشیان علیه شیعیان استفاده کرد. این حدس بسیار خوبی است که نه مقام معظم رهبری و نه فرماندهان ارشد او در سپاه پاسداران تصور نمی کردند که رژیم صهیونیستی افسارگسیخته در ائتلاف عملی با اردوغان ، «هلال شیعی» را در سراسر خاورمیانه ساقط کند .

[حضرت آيت الله] علی خامنه‌ای همیشه بین احتیاط و جسارتش کشمکش داخلی داشته است. این دومی که همیشه مورد تشویق [سردار شهید] قاسم سلیمانی محبوبش قرار می‌گرفت، مطمئناً در چندین سال گذشته، حتی پس از درگذشت [سردار شهید] سلیمانی ، جایگاه بالایی داشت و پس از رحلت ژنرال، افراد کمتری مانند [سردار] اسماعیل قاآنی سعی در پرکردن خلأ داشتند. … و در مورد جاه طلبی های هسته ای [نظام] بسیار باهوش بود.

*رائول مارک گرچت ، افسر سابق آژانس مرکزی اطلاعات ( سی آی ای) و کارشناس مسائل ایران در اداره عملیات سیا، و پژوهشگر و  محقق ارشد بنیاد دفاع از دموکراسی ها مستقر در واشنگتن است. او پژوهشگر اندیشکده‌ی آمریکایی مؤسسه‌ی امریکن‌اینترپرایز می باشد و  کارشناس و مشاور وزارت دفاع آمریکا در سال های (۱۹۸۵-۱۹۹۴) بود . (م.ر)