گروه طالبان، پشتون هستند؛ اما پشتونها، همان طالبان نیستند
یادداشتی در مورد تاریخچه پشتون ها در افغانستان
گروه طالبان، پشتون هستند؛ اما پشتونها، همان طالبان نیستند
پشتونها، با حدود ۴۰۰ قبیله و طائفه، از اقوام ایرانیتبار، ۲۶مین گروه بزرگ قومی جهان، اکثراً از اهلسنت و حنفی مذهبند و زبانشان پشتو، یکی از زبانهای قدیم ایرانی (هندوایرانی) است.
حدود ۴۳ میلیون نفرشان در شمال پاکستان (۱۷ درصد جمعیت هستند) و حدود ۱۶ میلیون نفر از آنها نیز اغلب در شرق و جنوب افغانستان (چهل و چند درصد جمعیت کشورند)، به عنوان بزرگترین اقلیت قومی افغان زندگی میکنند که زبان دوم آنها فارسی است.
عدهای از آنها نیز ساکنان بومی هندوستان و ایران هستند و جماعتی نیز اخیراً به آمریکا و انگلیس و روسیه و امارات و آلمان مهاجرت کردهاند.
پشتونها هم در استقلال هندوستان و هم در آزادی افغانستان از سیطره انگلیس نقشآفرین بودهاند؛ به همین خاطر نفوذ در میان آنها، آموزش و تربیت انحرافی و حمایت از عناصر جاهطلب آنها، برای درگیر کردن پشتونها با سایر اقوام منطقه، در حقیقت انتقام از استقلالخواهی و مبارزهجویی آنها علیه استعمار انگلیس و بعد استکبار آمریکاست.
و طالبان، یک گروه سیاسی_نظامی از میان پشتونها هستند که در دورهی ده سالهی اشغال نظامی افغانستان توسط ارتش شوروی، در مناطق خود مختارِ قبائلی در پاکستان با حمایت آمریکا توسط ارتش پاکستان و با اندیشههای فرقهای وهابی آموزش دیدند.
حدود پنج سال بعد از آزادی افغانستان از چنگال خونین ارتش شوروی، زمانی که مجاهدانِ پیروز نتوانستند برای اداره کشورشان باهم به توافق برسند و با جدال و کشمکشی بیسرانجام، همدیگر را فرسوده و ملت افغان را خسته کردند، گروه مسلح طالبان با شعار صلحخواهی و ایجاد آرامش و امنیت برای مردم، وارد افغانستان شدند و مجاهدانِ پیروز بر ارتش شوروی را با کمترین مقاومتی شکست داده و خودشان بر سرنوشت افغانستان حاکم شدند و بدترین خونریزیها و استبداد وحشیانه را علیه سایر اقوام افغان انجام دادند.
گروه طالبان، پشتون هستند
تا این که جورج بوش پسر در پائیز ۱۳۸۰ با حملات هوایی گسترده و کشتار مردم بیگناه، افغانستان را از طالبان پس گرفت و آمریکا بیست سال به غارت منابع و معادن این کشور پرداخت و حالا هم مجدداً با فرار نیروهایشان از این کشور، مخروبه افغانستان باز به طالبان سپرده شد تا مرحلهای دیگر از جنایات استکبارصهیونی اجرا شود:
ناسازگاری طالبان با سایر اقوام و گسترش درگیریهای قبائل و طوائف گوناگون، باید ظاهراً طبق برنامه اینبار موجب تقسیم افغانستان به چند کشور یا منطقه خودمختار بشود.
تقسیم پاکستان به کمک پشتونهای ساکن دو سرزمین، طرح بعدی دشمنان منطقه است.
ایجاد پایگاههای صهیونی با حمایت دول اقماری عربستان – امارات – ترکیه، حائل میان مثلث ایران – چین – روسیه، برای استمرار سلطه جهانی استکبارصهیونی، برنامهایی حیاتی است.
تمام این ترفندها برای درگیر کردن جمهوری اسلامی ایران در قضایای افغانستان، موجب ترک حضور ایران و از دست دادن نفوذش از یمن تا فلسطین خواهد شد که سلطه اسرائیل بر کل منطقه را فراهم میآورد.
تبدیل اختلافات گروههای سیاسی، به تنشهای قومیتی و تبدیل تنشهای قومی به درگیریهای فرا قومیتی و ایجاد جنگ فراگیر میان شیعه – سنی، برای نابود کردن کل ظرفیتهای جهان اسلام، کافیست.
۲۱ شهریور۱۴۰۰