تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل

آشنایی با تفاسیر قرآن(قسمت هفتم) تفسیر ابوالجارود

تفسیر ابوالجارود

قسمت قبل

آشنایی با تفاسیر قرآن(قسمت هفتم)

تفسیر ابوالجارود

5-تفسیر ابوالجارود کتاب منتسب به امام باقر(ع) که از طریق ابوالجارود نقل شده است.

این تفسیر به کتاب الباقر(ع) یا تفسیر الباقر(ع) نیز شهرت دارد.  این کتاب به عنوان اولین کتاب تفسیری منتسب به ائمه(ع) مطرح شده؛ به طوری که ابن ندیم این تفسیر را به عنوان اولین کتاب مستقل در زمینه تفسیر قرآن معرفی کرده است.  برخی معتقدند که این کتاب توسط امام باقر(ع) به ابوالجارود املا شده و او نوشته است.

(ابوالجارود زیاد بن منذر همدانی خارقی (در گذشت بین سال های۱۵۰ تا ۱۶۰ق) زیدی مذهب از اصحاب امام باقر(ع) شمرده شده و از امام صادق(ع) روایت نقل کرده است؛ هرچند برخی او را از اصحاب سه امام دانسته‌اند.)

مطالب این کتاب به طور گسترده در کتب دیگر مفسران از جمله در کتاب تفسیری علی بن ابراهیم قمی استفاده شده است.  در وجود اصل چنین کتابی اختلافی نیست؛ اما در انتساب آن به امام باقر(ع) به دلایل گوناگون مورد اختلاف واقع شده است.  برخی چون شیخ طوسی و نجاشی از وجود چنین تفسیری خبر داده و سندی را هم برای آن ذکر کرده‌اند.

برخی معتقدند ابوالجارود زیدی مذهب و مؤسس فرقه جارودیه و از جانب معصوم مورد طعن و لعن قرار گرفته است؛ هر چند برخی چون شیخ مفید ابوالجارود را ثقه و قابل اعتماد در نقل حدیث دانسته‌اند.  در صحت کتاب تفسیر او برخی معتقدند که قبل از گرایش به زیدیه نوشته است؛ لذا خللی در اعتبار کتاب وارد نمی‌شود.

در ارتباط با اعتبار این کتاب نقل قول‌های گوناگونی گزارش شده است.  برخی این کتاب را به خاطر انحراف نویسنده از راه ائمه(ع)، فاقد اعتبار و ضعیف دانسته‌اند؛ همانطور که برخی ارزش سندی کتاب علی بن ابراهیم قمی را به علت استفاده از این کتاب مورد تشکیک قرار داده‌ و آن را در لیست کتب فاقد اعتبار معرفی نموده‌اند.

شیخ مفید در کتاب الرساله العددیه خود، وی را از اعلام و بزرگان معرفی کرده است که برخی روایات حلال و حرام از او گرفته شده است.

با توجه به اینکه این کتاب منسوب به امام باقر(ع) است و در صورت صحیح بودن طریق و وثوق آن، نکات ارزشمند تفسیری از معصوم به دست می‌رسد از اهمیت بسیاری نزد شیعیان برخوردار است؛ اما برخی به علت عدم دسترسی و عدم اطمینان از وجود کتاب و همچنین عدم توثیق خاص نسبت به نویسنده آن و با توجه آنکه بخش اعظم این کتاب که در تفسیر قمی نقل شده، سند آن نیز ضعیف است، معتقدند که نمی‌توان صدور آن را از امام محرز دانست و به عنوان کلام معصوم به آن اعتماد کرد.

در بررسی اسناد تفسیر ابوالجارود، از طرق مختلفی روایت شده است که از این میان می‌توان به طرق شیخ صدوق، شیخ طوسی، نجاشی و علی بن ابراهیم قمی اشاره کرد.

اهل سنت این تفسیر را مطرود و سخت با آن به مخالفت پرداخته‌اند؛ هرچند برخی چون طبری در تفسیر خود و حسکانی در شواهد التنزیل از تفسیر ابوالجارود استفاده کرده‌اند.

کتابى مدون از ابوالجارود در تفسیر به دست ما نرسیده است و نخستین اشاره نیز به کتابى در این باب به نام ابوالجارود، گفته ابن ندیم در الفهرست است.

درست است روایاتى از ابوالجارود در تفسیر در آثار مؤلفانى که در اواخر قرن سوم یا اوایل قرن چهارم درگذشته اند، آمده است، اما هیچ یک از این افراد تصریح نکرده اند که از کتاب ابوالجارود نقل روایت کرده اند.  همچنین سند مشهور روایت کتاب ابوالجارود در تفسیر، طریق ابن عقده از جعفر بن عبدالله محمدى از کثیر بن عیاش است.

احادیث تفسیری ابوالجارود از کتب تفسیری بعدی مثل تفسیر قمی گردآوری و توسط انتشارات دارالحدیث چاپ شده است.

 

تفسیر قمی؛

 

برای ادامه کلیک کنید…

 

(پایان قسمت هفتم)