تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل

خاورمیانه ممکن است به سمت ثبات حرکت کند

خاورمیانه ممکن است به سمت ثبات حرکت کند

فارن پالیسی؛ ۲۶ ژوئن

نویسندگان :راس هریسون عضو ارشد مؤسسه میدل ایست و از اعضای هیئت علمی دانشگاه پیتسبورگ و الکس ،واتانکا، و مدیر و پژوهشگر در امور ایران در مؤسسه میدل ایست.

تشدید رقابت قدرتهای بزرگ به کشورها اجازه میدهد تا در راستای منافع خود توافقاتی انجام دهند. چندین وزیر امور خارجه در یکی از پایتختهای آسیایی گرد هم آمدند تا در مورد پایان آشفتگیها در منطقه با یکدیگر بحث و گفت و گو کنند و راه حلهای خود درباره پایان دادن به آشوب خاورمیانه را مورد مذاکره قرار دهند یکی از کشورهای حاضر در این نشست در نقش میانجی برای صورت بخشیدن به یک توافق در راستای پایان دادن به خصومتها بین دیگر کشورها حاضر شد.

این کشور میانجی میتواند مانند چین در توافق ۲۰۲۳ پکن عمل کند که در راستای عادی سازی و احیای روابط میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی تلاش بسیاری انجام داد و یا میتواند عملکردی مانند بانکوک در سال ۱۹۶۷ داشته باشد؛ زمانی که وزیر امور خارجه تایلند به ایجاد توافقی برای پایان دادن به خصومتها بین اندونزی و مالزی کمک کرد. در این نشست بود که عنوان یکی از موفقترین سازمانهای منطقه ای جهان متولد شد انجمن کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه آن).

اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا که بیشتر با نام اختصاری آسه آن شناخته میشود یک سازمان بین المللی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در جنوب شرق آسیا است. این سازمان در ۸ اوت ۱۹۶۷ توسط تایلند ،اندونزی مالزی سنگاپور و فیلیپین و ویتنام و برونئی و لائوس و کامبوج و میانمار برای همبستگی علیه گسترش کمونیستها در این کشورهای عضو و شورشهای درون مرزهای خود این کشورها تأسیس شد.

در اواخر دهه ۶۰ میلادی برای کشورهای آسیای جنوب شرقی مشخص بود که بدون همکاری با یکدیگر نمیتوانند از نظر اقتصادی رشد و پیشرفت کنند آنها همچنین قادر به تأمین امنیت خود در برابر تهدیدهای خارجی به ویژه از جانب چین در حال ظهور نیستند رویدادهای تحول آفرین در منطقه و جهان نیز به همان اندازه در شکل گیری انجمن آسه آن ” مهم بودند.

با شدت گرفتن جنگ در ویتنام و افزایش نگرانیها در مورد گسترش کمونیسم از سوی جنبشهای تحت حمایت چین اقتصادهای ضعیف دولتهای جنوب شرق آسیا را تهدید میکردند؛ تهدیدی که در راستای مشروعیت زدایی از دولتها در سراسر آسیای جنوب شرقی انجام میشد بریتانیا در آستانه خروج از منطقه بود در سطح جهانی و دو دهه بعد جنگ سرد پایان یافت. این عوامل به شکل گیری _ و پس از آن گسترش عضویت “آسه آن کمک کردند.

تنش زدایی های اخیر نشان میدهد که هشیاری منطقه ای مشهود در آسیای جنوب شرقی در دهه ۱۹۶۰ ممکن است در خاورمیانه نیز به وجود آمده باشد گفتگوها میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در آوریل ۲۰۲۱ در بغداد آغاز شد، سپس به مسقط عمان رفت و در نهایت به پکن رسید و در آنجا توافقی حاصل شد که نوید تداوم دارد. تحولات دیگری مانند توافق ابراهیم و نزدیکی و احیای روابط در حال ظهور ترکیه و مصر نیز نشان دهنده روند عادی سازی ارتباطات و تحولات است.

به راحتی میتوان در مورد چشم انداز دیپلماسی در خاورمیانه تردید داشت. این امر به ویژه در مورد عادی سازی و احیای روابط میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی صادق است؛ جایی که سؤالات در مورد مزایای نامطلوب این توافق برای یک طرف و یا طرف دیگر نگرانیهایی را در مورد مدت زمان ادامه آن ایجاد میکند. اما مانند آسیای جنوب شرقی در دهه ۱۹۶۰، امروزه نیروهایی در خاورمیانه و جهان در حال کار و تلاش هستند که میبایست شک و تردید ما در این مورد را کاهش دهند.

در حال حاضر یک نکته ای که میبایست به آن توجه کرد این است که کشورهای خاورمیانه مدتی است که به جای رقصیدن به ساز بیگانگان بر اساس منافع ملی خود توافق و معامله میکنند .این استقلال به طور متناقضی به دلیل رقابت قدرتهای بزرگ در منطقه به وجود آمده است  .با تشدید رقابت میان قدرتهای بزرگ قدرتهای منطقه ای گزینه های بیشتری در اختیار دارند و بیشتر به عنوان عوامل آزاد عمل میکنند تا متحدان متعهد قدرتهای جهانی.

به عنوان مثال اسرائیل و عربستان سعودی استقلال قابل توجهی از ایالات متحده آمریکا در موضوعاتی از سیاست انرژی گرفته تا رویکردهای خود نسبت به جنگ روسیه در اوکراین نشان میدهند .جمهوری اسلامی ایران نیز با توجه به نقش خود در تامین پهپادها و ارسال آنها به روسیه برای جنگ در اوکراین و همچنین با توجه به تحکیم روابط نظامیاش با روسیه، اعتماد به نفس بیشتری دارد.

علاوه بر این در حالی که ایالات متحده از خاورمیانه خارج نشده است متحدانش در خلیج فارس اعتبار این کشور را به عنوان یک ضامن و شریک امنیتی زیر سوال برده اند این موضوع باعث شده است تا این کشورها به جمهوری اسلامی ایران نزدیک تر شوند، نه دورتر آخرین ضربه برای عربستان سعودی حملات پهپادی در سال ۲۰۱۹ به دو پالایشگاه نفت بقیق و خریص شد، پالایشگاههایی که متعلق به شرکت دولتی آرامکو بود.

به طور گسترده ای تصور میشد که این حملات کار تهران است با این حال دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده، علی رغم لفاظی های آشنایش، واکنش چندانی به این موضوع نشان نداد گویا برای سعودیها دکترین کارتر که در سال ۱۹۸۰ به عنوان تعهد ایالات متحده برای استفاده از زور برای دفاع از منافع ملی خود در خلیج فارس تدوین شده بود، منقضی شده است این تحول بدون شک سعودیها را به سمت آمادگی برای مذاکره با جمهوری اسلامی ایران سوق داد؛ و تا سال ۲۰۲۱ امارات متحده عربی و عمان نیز در تلاش برای گسترش گفت و گوهای خود با جمهوری اسلامی ایران بودند.

در واشنگتن این باور وجود دارد که خاورمیانه بدون دخالت ایالات متحده نمیتواند به ثبات برسد اما امروزه و در شرایط کنونی روشن است که انگیزه اولیه برای ایجاد ثبات میبایست از سوی قدرتهای منطقه ای ایجاد شود همچنین حرکتها و اقدامات اخیر در راستای آمادگی برای انجام مذاکرات و گفت و گوها نشان میدهد که این دیدگاه در منطقه وجود دارد که ثبات و کاهش از جنگهای داخلی در یمن و سوریه گرفته تا مشکلات لبنان و عراق – مستلزم همکاری میان بازیگران منطقه ای بدون ایالات متحده آمریکا است.

نقش دیپلماتیک جدیدی که چین در خاورمیانه ایفا میکند عامل دیگری است که میتواند به حفظ روند کاهش تنش در این منطقه کمک کند پکن از رویکرد ایالات متحده آمریکا، برای ایجاد توازن فراساحلی علیه جمهوری اسلامی ایران از طریق عربستان سعودی و اسرائیل اجتناب میکند و چنین رویکردی را عامل افزایش دهنده تنشها میداند در عوض، چین رویکرد خنثی تری نسبت به رویکرد ایالات متحده که موجب درگیریهای زیادی درمنطقه  می شود، اتخاذ میکند، با این فرض که به جای دامن زدن به تنشها باعث آرامش میشود

چندین منبعایرانی ، نقش حیاتی و نوظهور چین در خاورمیانه را به عنوان عاملی ثبات بخش در منطقه معرفی و برجسته کرده اند. رسانه های دولتی ایران گزارش دادند که پس از حمله جمهوری اسلامی ایران به دارایی های نفتی عربستان در سال ۲۰۱۹، چین به تهران هشدار داد که چنین اقداماتی منافع این کشور را تضعیف میکند زیرا سیاست امنیت انرژی پکن مبتنی بر واردات آزاد نفت از عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس است .

پکن بزرگترین شریک تجاری جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی است اگرچه تعاملات تجاری چین و عربستان سعودی حدوداً شش برابر بیشتر از تجارت چین و ایران است با توجه به اینکه چین نیمی از نفت خود را از خلیج فارس دریافت میکند امنیت انرژی این کشور چین ایجاب میکند که سیاستهایی را اتخاذ کند که احتمال درگیری بین ایرانیها در تهران و سعودی ها در ریاض را کاهش دهد حال باید دید که آیا چین اراده و قدرت سیاسی کافی برای کمک به جمهوری اسلامی  ایران و عربستان سعودی برای تعقیب و پیگیری یکپارچگی اقتصادی را دارد یا خیر چیزی که قاره اروپا در پایان جنگ جهانی دوم شاهد آن بود در واقع این یک آزمون بزرگ برای چین خواهد بود.

شاید بر خلاف انتظار و محاسبه منطقی حملات دیپلماتیک چین در خاورمیانه بتواند واشنگتن را نیز به سمت دیپلماسی سوق دهد. ممکن است اقدامات چین به عنوان مشوق و انگیزه ای برای گفتگوهای اخیر درباره یک توافق غیررسمی بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در مورد موضوع هسته ای باشد  .به لحاظ اعتباری کاخ سفید اکنون باید با این روایت که چین کشوری صلح طلب و ایالات متحده آمریکا صرفا کشوری جنگ افروز است که فقط میخواهد سلاحهای خود را به خاورمیانه بفروشد مبارزه کند.

با در نظر گرفتن همه جوانب و در کوتاه مدت ریاض بیشترین سود را از مشارکت چین خواهد برد. اگر چین بتواند بر تهران فشار بیاورد که حوثی های یمن را مجبور به دستیابی به یک توافق سیاسی با عربستان سعودی کرده و تهدید به هدف قرار دادن زیر ساخت ها فعالیت ها تجاری و اقتصادی عربستان را کنار بگذارد در آن صورت پیروز میدان عربستان سعودی خواهد بود. اگر ایرانی ها نتوانند این کارها را انجام دهند باز هم سعودیها پیروز میشوند ،زیرا در آنصورت ریاض میتواند به پکن بگوید که  ببینید این ایرانیها هستند که در مورد کاهش تنش جدی نبوده و این موضوع را نادیده میگیرند

از سرگیری دیپلماسی مزیت دیگری نیز برای ریاض دارد: به باور سعودیها در حال حاضر در صورت وقوع یک درگیری نظامی بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا یا ایران و اسرائیل، این احتمال که عربستان سعودی به هدف اقدامات تلافی جویانه ایران تبدیل شود بسیار کمتر خواهد بود.

پیروزی کوتاه مدت برای تهران این خواهد بود که ممکن است توافق و از سرگیری روابط دیپلماتیک اخیر با ریاض عربستان سعودی را حداقل در حال حاضر از اسرائیل دور کند. مهمتر از آن اینکه حداقل این توافق ایران و عربستان میتواند نشان دهنده دوران جدیدی از صلح سرد بین تهران و ریاض باشد، که طی آن هر دو طرف دخالت در امور داخلی یکدیگر را متوقف کنند. هر دو طرف ایران و عربستان این وعده عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر را موضوعی محوری و اساسی می دانند پیامی که در سفر ۱۷ ژوئن فيصل بن فرحان آل سعود وزیر امور خارجه عربستان به تهران تکرار شد.

این محاسبات همواره در حال تغییر نه تنها منعکس کننده تغییر واقعیتها در سطح منطقه ای و جهانی است، بلکه فشارهایی را که نخبگان حاکم جمهوری اسلامی ایران و عربستان در سطح محلی با آن مواجه هستند، نشان میدهد.

در مورد عربستان سعودی دستور کار محمد بن سلمان ولیعهد تحول عظیم جامعه عربستان است. بالاتر از همه اینکه رهبران در ریاض متقاعد شده اند که بهترین استراتژی ملی برای آینده کشور راهبردی است که بر توسعه اقتصادی در داخل تمرکز کند، از جمله تعهد به چشم انداز ۲۰۳۰ ولیعهد.

از سوی دیگر سفر دکتر ابراهیم رئیسی رئیس جمهور تندرو جمهوری اسلامی ایران به عربستان ممکن است تهران و ریاض را به یکدیگر نزدیکتر کرده و آنها را به سمت همدیگر سوق دهد پس از خروج دولت به اصطلاح عملگرای دکتر حسن روحانی در سال ۲۰۲۱ سعودیها با نظام ایرانی مواجه شدند که در آن تمام قدرت در اختیار جناح افراطی و تندرو بود. در همین حال این جناح تندرو در تهران برای رسیدن به نتیجه تحت فشار بود از این رو با توجه به اینکه دستور کار منطقه ای تهران در دست سپاه تندرو پاسداران انقلاب بود ،احتمال اینکه ایران بتواند به وعده های خود عمل کند به ویژه در مورد تعدیل سیاستهای منطقه ای – افزایش یافت.  در همین حال نظام در تهران هیچ راهی برای خروج از بن بست خود با واشنگتن در پیش رو نمیبیند و در عوض میتواند به دنبال سیاست جدیدی در قبال رقبای عرب خود با هدف دور زدن تحریمهای ایالات متحدهباشد  .سیاست گذاران در تهران به فواید و مزایایی که همسایگان نزدیکشان به عنوان مجرای تجارت جهانی دارند پی برده اند.

اینگونه است که امارات متحده عربی عراق و عمان اخیراً به عنوان بزرگترین شرکای تجاری جمهوری اسلامی ایران مطرح شده اند دست کم نظام تهران امیدوار است که تنش زدایی باریاض ، اقدامات ضدایرانی سعودیها از جمله حمایت مالی آن عربستان از فعالیتهای رسانه ای اپوزیسیون در جامعه تبعیدی بزرگ ایران را کاهش دهد موضوعی که از زمان شروع اعتراضات در سپتامبر ۲۰۲۲ بر سر مرگ مهسا امینی در بازداشت پلیس ایران برای تهران ضروری شده است.

از طرفی موضوع جانشینی قدرت در تهران نیز مطرح است با این حال در حال حاضر این یک خوش شانسی برای رئیسی است که رویکردها دیدگاهها و دستور کار حضرت آیت الله علی خامنه ای رهبر عالی ۸۴ ساله ایران به طور کامل با نیازهای سیاسی او  همپوشانی دارد.

ثبات منطقه ای پایدار میتواند از برد پیاپی نیروهای محلی منطقه ای و جهانی که در یک جهت حرکت میکنند، سود ببرد. یکی از مواردی که باید مورد بررسی قرار گیرد این است که آیا توافقنامه ابراهیم و نزدیکی و گرم شدن روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی تکمیل کننده یکدیگر یا در تضاد هم خواهند بود در حالی که احتمال کمی وجود دارد که همکاری رسمی بین اسرائیل و ایران وجود داشته باشد اما این امکان وجود دارد که توافقنامه آبراهام به موازات نزدیکی عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران انجام شود اما از طرفی موضع خنثی تر چین میتواند این امکان را فراهم کند. مهم این است که آیا عربستان سعودی در نهایت به توافقنامه ابراهیم میپیوندد یا خیر زیرا این موضوع میتواند به نوعی یک پل غیررسمی بین این دو ابتکار عمل ایجاد کند.

در حالی که این خوب است که انگیزه های پشت سر عادی سازی روابط اخیر جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی را مورد بررسی قرار دهیم و اراده سیاسی دو کشور را برای تنش زدایی آزمایش کنیم اما از طرفی بدبینی هم میتواند چشم ما را نسبت به احتمال آینده ای بهتر برای این منطقه آشفته کور کند.