تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل

بریکس ….. آرزوی دیرینه تهران

بریکس ….. آرزوی دیرینه تهران

رای الیوم ؛ ۲۶ اوت

ایران بیش از ۲۰ سال است که در آرزوی پیدایش یک ائتلاف اقتصادی و مالی است تا به واسطه آن بتواند تحریم اقتصاد جهانی توسط غرب به ویژه آمریکا را در هم بشکند. ایران همواره با تاکید بر لزوم در هم شکسته شدن این تحریم گاهی به طور صریح و آشکار و گاهی در لفافه این آرزوی خود را نمایان کرده است. در واقع مشارکت رئیس جمهور ایران در اجلاس گروه بریکس در ژوهانسبورگ پایتخت آفریقای جنوبی به این آرزو و آن تاکیدها عینیت بخشید.

اما آیا تهران بیش از اندازه به بریکس چشم امید اندوخته است؟ و یا در واقع بریکس در حد و اندازه ای نیست که بتواند به آرزوهای ایران تحقق ببخشد؟

توضیح
انعکاس نگاهی  به برخی از سیاست های ایران در منطقه از نگاه مطبوعات  خارجی است

به طور حتم این گونه است، اما آیا تهران نمیداند که بیش از اندازه توان از بریکس توقع و انتظار دارد؟ اگر میداند پس چرا بر این امر شرط بسته است و اگر نمی داند پس در واقع تمامی نشانه ها به وضوح حکایت از آن دارد که بریکس در آینده نزدیک به یک قطب اقتصادی تبدیل نخواهد شد که بتواند در برابر آمریکا و به طور کلی غرب قرار گرفته و آنها را به چالش بکشد؟ حقیقت ایران به این گروه اهتمام می ورزد و در نشست های آن در بالاترین سطح شرکت میکند تا به جهان بنمایاند که سیاست انزوای تهران و اعمال تحریم ها نتوانسته او را در هم بشکند.

ایران معتقد است یکی از راه های رهایی از سلطه غرب پیدایش ائتلاف های بین المللی است که در آن کشورها فرصت مییابند تا به طور مستقل بتوانند تصمیم گیری نمایند و بر همین اساس تهران بر پیوستن به چنین ائتلاف هایی همچون سازمان شانگها یا اتحادیه اوراسیا تاکید داشته و هم اکنون در صدد پیوستن به بریکس است.

بدون شک تمامی این ائتلافها برای ایران روزنه ای برای در امان ماندن از فشارها و تحریم های غرب پدید می آورند و نیاز ایران به پیدایش چنین ائتلاف هایی طی سال های اخیر افزایش یافته است و به طور مشخص این امر پس از آن تحقق یافت که دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین آمریکا از توافق هسته ای عقب نشینی کرد و سیاست فشارهای حداکثری را علیه ایران به اجرا درآورد که یکی از ابعاد اصلی آن پیشگیری از انجام مبادلات مالی به ویژه دلار با ایران است.

با این حال میان آرزوهای تهران با واقعیت و اهداف بریکس فاصله زیادی وجود دارد زیرا این گروه اساسا بخاطر اینکه به قطبی در برابر غرب تبدیل شود، شکل نیافته است بلکه در واکنش به تاسیس گروه جی ۷ توسط غرب شکل یافته است زیرا گروه جی ، روسیه، چین ، هند برزیل و آفریقای جنوبی را نادیده گرفت و آنها را به خود ملحق نکرد و بر همین اساس این گروه شکل گرفت تا به پلی برای همکاری میان آنها تبدیل شود این امر خلاصه داستان پیدایش بریکس به شمار می رود. هر چند این گروه در اعتراض به قرار گرفتن در حاشیه از سوی غرب تشکیل شده اما به نظر نمیرسد در صدد رویارویی و رقابت منفی جهت به زمین زدن رقیب در میدان عمل باشد.

البته گروه بریکس از تمامی امکانات لازم جهت مبدل شدن به یک قطب اقتصادی و به دنبال آن یک قطب سیاسی اساسی در جهان برخوردار است تا به حاکمیت غرب به ویژه آمریکا بر جهان پایان دهد که با اشغالگری و یورش های نظامی و انجام حملات نظامی بسیار علیه کشورها و اعمال تحریم ها بر برخی از کشورهای جهان فجایع و مصائب بی شماری برای دنیا به بار آورده است.

یکی از امکانات موجود در اختیار بریکس جهت تبدیل شدن به یک قطب تاثیرگذار در جهان آن است که در بردارنده توان جمعیتی عظیمی است به گونه ای که بیش از ۴۰ درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهد و از نیروی کار عظیمی برخوردار است و همین امر به عامل رقابت میان برخی از کشورهای عضو این گروه همچون چین و هند تبدیل شده است.

اما از نظراقتصادی ، صادرات کالاهای کشورهای این گروه در سال ۲۰۲۲ تقریبا ۶,۴ تریلیون دلار بود که معادل ۷٫۲۰ کل صادرات کالا در جهان را تشکیل میداد این در حالی است که واردات کالاهای آن به ۹,۳ تریلیون دلار بالغ گردید که ۱۷٪ کل واردات کالا به ازای هر کارگر و ۲۵% از سرمایه گذاری خارجی بیش از ۳۰ درصد از کل تولید ذخایر ارزی مشترک کشورهای گروه بریکس در جهان را تشکیل داد که تقریبا ۴ تریلیون دلار از مجموع کل جهانی برآورد شده است. از نظر جغرافیایی کشورهای این گروه ۲۶ درصد از کره زمین را در اختیار دارند.

در میان ویژگی های گروه بریکس عضو بودن برزیل به عنوان قدرت اصلی اقتصادی در آمریکای جنوبی و همچنین کشور آفریقای جنوبی به عنوان قدرت تاثیر گذار در قاره آفریقا و بزرگترین کشور در آن و چین به عنوان اولین قدرت صنعتی و تولید کننده در جهان و همچنین روسیه به عنوان یک کشور تاثیرگذار در صحنه سیاست بین الملل و دارای ذخایر منابع اصلی انرژی و موقعیت راهبردی جهانی و هند به عنوان بزرگترین کشور جهان از نظر جمعیت است که از نظر فناوری و اقتصاد یک کشور در حال رشد و توسعه به شمار میرود.

این کشورها از نظر نظام های سیاسی دارای ساختارهای متفاوتی هستند و یکی از ویژگی های آنها داشتن مناطق آزاد تجاری و رشد و توسعه صنعتی است این ویژگی ها میتواند بریکس را به یک قطب اقتصادی و سیاسی فعال و کارآمد و به یک قدرت تاثیر گذار در تصمیم گیری های بین المللی و موثر در بازارهای جهانی تبدیل نماید البته به شرط آنکه به طور جدی همکاری های اقتصادی میان خود را به پیش ببرد.

با توجه به تضاد موجود در سیاست های کشورهای عضو بعید به نظر میرسد گروه بریکس بتواند در آینده نزدیک به یک ارز مشترک دست یابد البته به طور حتم روسیه و تا اندازه ای چین و ایران با تمام قدرت از این امر حمایت میکنند زیرا قرار است ایران از ابتدای سال آینده میلادی به طور رسمی و کامل به عضویت بریکس درآید اما هند برزیل و آفریقای جنوبی نسبت به این امر خوشبین نیستند زیرا همانند روسیه  ،ایران و چین تحت تحریم های آمریکا قرار ندارند.

بدون شک غرب در برابر بریکس تماشاگر نخواهد ماند به ویژه با توجه به اینکه اگر تحرکات این گروه و یا تحرکات کشورهای عضو آن منافع کشورهای غربی را در معرض خطر قرار دهد و در این صورت رویارویی شکل خواهد گرفت و کشورهای عضو بریکس تصمیم به داشتن یک ارز مشترک خواهند گرفت.