تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل

آیا بریکس برای رقابت عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران به اندازه کافی بزرگ است؟

آیا بریکس برای رقابت عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران به اندازه کافی بزرگ است؟

ریسپانسیبل استیت گرفت؛ ۲۸ آگوست

نویسنده: الدار ممدوف

پیوستن به این گروه ممکن است بهترین اتفاق برای این دو قدرت خاورمیانه باشد زیرا آنها به سمت عادی سازی روابط با یکدیگر حرکت می کنند.

یکی از جنبه های قابل توجه و بسیار پر سر و صدای گسترش بریکس برزیل ،روسیه ،هند، چین و آفریقای جنوبی که در نشست ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی مشخص شد دعوت نامه هایی بود که برای پیوستن به این گروه صادر شد.

این دعوت نامه ها برای چندین کشور از جمله جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی که رقبای ژئوپلیتیکی در خلیج فارس هستند نیز صادر شده بود.

توضیح
انعکاس نگاهی  به برخی از سیاست های ایران در منطقه از نگاه مطبوعات  خارجی است

چشم انداز عضویت

پس از اینکه جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۲۲ به عضویت کامل سازمان همکاری شانگهای (SCO) درآمد و عربستان سعودی شریک گفت وگو این مجمع امنیتی اوراسیایی به رهبری چین شد، بریکس اکنون دومین پلتفرم چندجانبه برای همکاری و گفتگو میان ریاض و تهران است.

عضویت همزمان در بریکس و در آینده الحاق عربستان به سازمان همکاری شانگهای میتواند روند اولیه عادی سازی روابط دوجانبه میان تهران و ریاض را بیش از پیش تقویت کند مخالفان و بدبینان، به ناکارآمدی ادعایی بریکس اشاره میکنند و بر این باورند که بر خلاف اتحادیه اروپا و یا ناتو، بریکس فاقد معیارهای شفاف در خصوص عضویت و الحاق به این سازمان است عمدتا کشورهایی را گرد هم آورده است که ظاهراً اشتراکات کمی با یکدیگر دارند و تنها وجه اشتراک آن ها نارضایتی مبهم تعریف شده از نظم مبتنی بر قوانین به رهبری ایالات متحده میباشد.

با این حال این انعطاف پذیری و فقدان قوانین سفت و سخت میتواند بیشتر یک دارایی باشد تا یک نقص برای جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی آنچه اهمیت دارد پیمودن یک مسیر طولانی است؛ یعنی چشم انداز عادی سازی روابط در بلندمدت به جای کسب نتایج فوری و تعهدات و انتظارات غیر واقعی به عبارت دیگر مجمعی مانند بریکس، که در آن هر دو کشور میتوانند به طور مساوی با یکدیگر تعامل داشته باشند و همه

تصمیمات با اجماع اتخاذ میشود میتواند عرصه مناسبی برای ایجاد اعتماد متقابل باشد.

البته چنین چشم اندازی اجتناب ناپذیر و قطعی نیست واکنش های تهران و ریاض به دعوت برای پیوستن به بریکس از نظر لحن و ماهیت كاملاً با یکدیگر متفاوت بود در حالی که مقامات ایرانی از این اتفاق خوشحال بودند، سعودیها بسیار محتاطتر عمل کردند و به نیاز به مطالعه بیشتر جزئیات مربوط به عضویت قبل از تأیید قصد خود برای پیوستن به گروه اشاره کردند.

این نابرابری ناشی از نیازهای متفاوت هر دو کشور است برای جمهوری اسلامی ایران، غلبه بر آنچه تریتا پارسی معاون اجرایی مؤسسه کوئینسی ، آن را نقش کنترل کننده ایالات متحده در جامعه بین المللی نامید، امری ضروری است. از این رو، برای جمهوری اسلامی ایران پیوستن به بریکس از نظر دیپلماتیک بسیار تاثیرگذارتر از سازمان همکاری شانگهای میباشد بر خلاف دومی، بریکس واقعا سازمانی جهانی است و نمیتوان آن را به عنوان یک باشگاه خودکامه اوراسیایی انکار و رد کرد در میان اعضای سازمان بریکس دولتهای دارای دموکراسی نیز وجود دارد – کشورهایی مانند برزیل، هند، آفریقای جنوبی و آرژانتین در صورت تایید عضویت پس از انتخابات اواخر سال جاری هیچ یک از این کشورها را نمیتوان در زمره استبداد ضد آمریکایی طبقه بندی کرد با این حال روابط حسنه این کشورها با کشورهای غربی و حکومت دموکراتیک آنها مانعی بر سر راه جمهوری اسلامی ایران برای پیوستن به بریکس نبود. تهران حق دارد که پیوستن به این سازمان را یک موفقیت دیپلماتیک ببیند.

از سوی دیگر، عربستان سعودی نیازی به شکستن هیچ سقف دیپلماتیکی ندارد – برعکس ایالات متحده برای معامله ای مورد محاکمه و انتقاد قرار میگیرد که ظاهراً شامل تضمین های امنیتی ایالات متحده برای پادشاهی عربستان سعودی در ازای عادی سازی روابط با اسرائیل میشود. با این حال، پیوستن به بریکس در استراتژی گسترده تر عربستان که شامل تنوع بخشیدن به روابط خارجی خود به ویژه ایجاد روابط نزدیکتر با چین میباشد امری ضروری است بنابراین، این احتمال وجود دارد که عربستان سعودی پس از یک مکث دیپلماتیک لازم ، دعوت بریکس را بپذیرد.

ممکن است مسائل عربستان با پیوستن به سازمان همکاری شانگهای پیچیده تر شود، زیرا بنا بر گزارشها، یکی از خواسته های بی سر و صدا ایالات متحده از عربستان سعودی در ازای اعطای مزایای امنیتی پیشنهادی دور ماندن از مدار چین است. در این زمینه عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای ممکن است پلی برای ریاض باشد. با این حال چنین عضویتی قریب الوقوع نیست در همین حال وضعیت شریک گفتگوی سازمان همکاری شانگهای که پادشاهی در اوایل سال ۲۰۲۳ به دست آورد، پیوند دیگری را به سوی نزدیک شدن به جمهوری اسلامی ایران، به عنوان عضو دائمی این سازمان ایجاد میکند.

با این حال ، در نهایت سازمانهایی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای تنها میتوانند به پیشرفت روند عادی سازی روابط میان تهران و ریاض کمک کنند، اما نمیتوانند جایگزین مسیر عادی سازی روابط دوجانبه میان این دو کشور شوند. در حالی که گفت وگوی تهران – ریاض با نشست های بلندپایه وزرای امور خارجه و مقامات ارشد دفاعی پیش میرود، اما همچنان در مراحل اولیه خود باقی مانده است با وجود جدولهای زمانی خوش بینانه کار هیئت های دیپلماتیک در هر دو کشور هنوز به طور کامل از سر گرفته نشده است.

درگیریها بر سر میدان گازی مورد مناقشه آرش دورا که عربستان و کویت را در مقابل جمهوری اسلامی ایران قرار می دهد هنوز حل نشده است. عربستان سعودی بدون اینکه مشخص کند ریاض مایل به پذیرش چه درخواستهایی و اعطای چه امتیازاتی میباشد اصرار دارد که جمهوری اسلامی ایران در دراز مدت میبایست راهبرد دفاع منطقه ای خود – یعنی اتکا به نیروهای نیابتی و متحدان غیر دولتی که عربستان سعودی و سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس آنها را به عنوان یک تهدید میبینند – را بررسی کند. پس از دهه ها تنش که به سال ۱۹۷۹ باز میگردد بی اعتمادی متقابل میان این دو کشور همچنان بسیار عمیق است و دلایل ساختاری آن هنوز به طور کامل حذف نشده است.

شاید در این مرحله عربستان سعودی به صراحت اعلام کرده است که به دنبال معافیت از تحریم های آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود مگر اینکه نوعی توافق هسته ای بین واشنگتن و تهران وجود داشته باشد – اتفاقی بعید با توجه به ورود ایالات متحده به فصل جدید انتخاباتی که در آن هیچ یک از احزاب سیاسی نمیخواهند در خصوص جمهوری اسلامی ایران نگران یا احتمالاً مشتاق به نظر برسند. نتیجه این است که منافع اقتصادی پیش بینی شده از نزدیکی و بهبود روابط عربستان و جمهوری اسلامی ایران ممکن است به کندی تحقق یابد.

با توجه به این درگیری های عمیق تر این احتمال وجود دارد که روابط عربستان و جمهوری اسلامی ایران دچار افت و خیز بیشتری شود اگر آنها دوباره به سمت تقابل بیشتری بروند ممکن است بر انسجام بریکس تأثیر منفی بگذارد و هر دو طرف از هر اهرمی که دارند به ضرر طرف مقابل استفاده کنند. در این صورت اعضای فعلی بریکس ممکن است از تصمیم ورود رقابت های ژئوپلیتیکی از خلیج فارس به گروه خود نگران و ناراحت شوند.

این امر به ویژه برای خود آگاهی بریکس به عنوان انجمنی برای همکاری های بین دولتی بر خلاف نهادهای تحت سلطه غرب، مانند سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) برتون وودز نظام مدیریت پولی برتون وودز در اواخر جنگ جهانی دوم، قوانین روابط مالی و بازرگانی میان کشورهای ایالات متحده ،آمریکا ،کانادا اروپای غربی استرالیا و ژاپن را مشخص کرد. نظام برتون وودز نخستین نمونه از یک نظام پولی کاملاً مشورتی و قراردادی است که با هدف کنترل و مدیریت روابط پولی و اقتصادی میان دولتها به بهانه مدیریت کشور تأسیس شده است و ناتو که بر اساس هژمونی ایالات متحده است مخالف آن است.

با این حال لزوماً نباید اینطور باشد روابط بین چین و هند نیز تا حدی به دلیل یک اختلاف مرزی طولانی مدت خالی از تنش نیست ، در سال ۲۰۲۰ تعداد زیادی سرباز هندی و چینی در یک درگیری و نبرد مسلحانه کشته شدند هر دو کشور همچنین برای رهبری در جنوب آسیا با یکدیگر رقابت میکنند با این حال پکن و دهلی نیز به دنبال حفظ گفت و گو و روابط اقتصادی نزدیک هستند تاکنون، آنها اجازه نداده اند که اختلافاتشان مانع از پیوستن به بریکس شود و گسترش جاه طلبانه این گروه گواه این است که عملگرایی در رفتار و رویکرد سیاسی آنها غالب است.

هیچ دلیلی وجود ندارد که تهران و ریاض نتوانند اختلافات خود را به شیوه مشابه مدیریت .کنند ،چین یک قدرت پیشرو در

توافق برجام و سازمان همکاری شانگهای نیز نقش میانجی مهمی در بهبود روابط حسنه عربستان و جمهوری اسلامی ایران ایفا کرد و میتوان انتظار داشت که در این فرآیند سرمایه گذاری بیشتری کند.

مهمتر از همه تهران و ریاض در ادامه تنش زدایی و عادی سازی روابط منافع ملی پایداری را در نظر دارند. حداقل در آینده نزدیک به نظر میرسد که این مسیر با وجود مشکلاتی که در راه است حفظ شود عضویت مشترک در بریکس – و در آینده، احتمالاً در سازمان همکاری شانگهای – فرصت و مکانهای بیشتری را برای فرآیند اعتمادسازی فراهم میکند.

الدار ممدوف، سیاستمدار ۵۰ ساله اهل لتونی که از ۱۵ سال پیش مشاور سیاسی فراکسیون سوسیالیست دموکرات ها در پارلمان اتحادیه اروپاست. او کارشناس سیاست خارجی مقیم بروکسل است.