تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل

محاسبات ایران در جنگ اسرائیل و حماس

محاسبات ایران در جنگ اسرائیل و حماس

میدل ایست انستیتو؛ ۱۹ اکتبر

نویسنده الکس وطن خواه

در حالی که جنگ بین اسرائیل و حماس در غزه ادامه دارد نقش جمهوری اسلامی ایران در این درگیری همچنان به عنوان یک عامل اصلی و قابل ملاحظه باقی خواهد ماند. ایران نه تنها دشمن اصلی منطقه ای اسرائیل به حساب میآید بلکه تامین کننده عمده کمکهای نظامی و آموزشی برای حماس است با توجه به مرکزیت ایران در این جنگ اخیر، خاورمیانه پایان بازی تهران چگونه خواهد بود؟ بر اساس اظهارات ایران از زمان حمله مرگبار حماس در ۷ اکتبر به اسرائیل به نظر نمیرسد که این پایان بازی رو به اتمام و غیر قابل تغییرباشد . محاسبات ایران مانند تمام ذینفعان در این جنگ در حال تحول بوده و بر اساس رویدادهای میدانی در غزه شکل میگیرد

اما اشاره به این نکته حائز اهمیت است که در این جنگ دو واقعیت اساسی و قابل ملاحظه کاملا روشن است اگر واشنگتن تصمیم به مداخله در این جنگ گرفته و درگیر شود ایران هرگز چنین قصدی نداشته و به طور یقین مستقیماً در جنگ علیه اسرائیل یا ایالات متحده مشارکت نظامی نخواهد کرد زیرا انجام چنین کاری مداخله مستقیم نظامی در جنگ علیه اسرائیل یا آمریکا برای جمهوری اسلامی بسیار خطرناک خواهد بود اما در عوض در این شرایط تهران این لحظه جنگ حماس و اسرائیل را فرصتی طلایی برای اثبات دیدگاه ها و سیاست های خود برای منطقه بر اساس مفهوم محور مقاومت در نظر می گیرد . این موضوع به نوبه خود رد آشکار توافقنامه ابراهیم که بین برخی کشورهای عربی و اسرائیل امضا شد و ایده ادغام اسرائیل در بافت خاورمیانه و مهیا کردن شرایط عادی سازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی منطقه تلقی میشود.

ایالات متحده آمریکا و به طور کلی غرب، اگر نتوانند در مناقشه اسرائیل و حماس به گونه ای میانجیگری کنند که خواسته های مردم کشورهای عربی و مسلمان را در نظر بگیرد در واقع به نفع ایران کار کرده و به نوعی ناشیانه و ناخودآگاه کارهای زیادی برای پیشبرد برنامه ها و اهداف ایران انجام داده اند. به عبارت ساده تر مفهوم پیمان ابراهیم در معرض خطر نابودی قرار خواهد گرفت و هیچ کس به اندازه جمهوری اسلامی ایران خواستار از بین رفتن و بی اعتبار شدن پیمان ابراهیم نیست .

آنچه  جمهوری اسلامی ایران میخواهد و نمیتواند از عهده آنجام آن بربیاید در ۱۷ اکتبر  حضرت آیت الله علی خامنه ای رهبر عالی ایران درباره جنگ اخیر میان اسرائیل و حماس اظهار نظر کرد؛ پشت سر او پوسترهایی با تصاویر هفت دانشمند هسته ای ایران بود که در سال ۲۰۱۰ توسط اسرائیل ترور شدند. تهران همیشه اسرائیل را مسئول انجام ترورها و سایر اقدامات خرابکارانه در خاک ایران میداند این طراحی  صحنه  کاملا حساب شده بود. پیام حضرت آیت الله خامنه ای حداقل به مردم ایران، این بود که ایران – از طریق حمایت هایش از حماس در طول سالها – پاسخ اقدامات اسرائیل منظور  ترورها و اقدامات خرابکارانه اسرائیل  است را داده است در واقع ایران میخواهد تا حدی مدعی  شود که از طریق حمله حماس انتقام موفقیت آمیزی از اسرائیل گرفته و از طرف دیگر به اسرائیل یادآوری کند که ایران میتواند در اقدامی تلافی جویانه پاسخ تمام کارهای اسرائیل را بدهد.

آیا این روش و سیاست حضرت آیت الله خامنه ای بود که از آن طریق بخواهد به اسرائیل بگوید که دو دشمن بزرگ ایران و اسرائیل باید در خصوص مرزهای جنگ سایه ده ساله خود تجدید نظر کنند؟ اینکه خطوط قرمز جدید باید ایجاد شود؟ شاید هدف دقیقا همین بوده است از طرف دیگر از زمان حملات ۷ اکتبر حضرت آیت الله خامنه ای به طور مکرر نقش مستقیم ایران در جنگ اخیر را انکار کرده است او احتمالا قصد دارد که محاسبات آمریکا در رابطه با خاورمیانه را زیر سوال برده و در تمایل واشنگتن برای ورود به جنگ غزه تردید ایجاد کند در واقع حضرت آیت الله خامنه ای قدرت ارتش آمریکا را که زمانی شاهد آن بود دست کم نگرفته و مورد بی اعتنایی قرار نمیدهد.

آیا حضرت آیت الله خامنه ای میخواهد ایالات متحده آمریکا را به سمت یک جنگ جدید پرهزینه و بی پایان در منطقه سوق بدهد؟ این اتفاق بسیار محتمل است و احتمالاً چنین درگیری یک آرزوی مشترک او با روسیه چین و دیگر رقبای آمریکایی است اما هیچ یک از آن کشورها  چین، روسیه و دیگر رقبای آمریکا به اندازه ایران به حماس نزدیک نیستند. فضای ناچیز جمهوری اسلامی ایران برای انکار این امر را غیر ممکن میکند که بخواهد بقای سیاسی خود را صرفاً برای کمک به حماس در یک جنگ گسترده تر که شامل آمریکاست به خطر بیندازد. تمام سرمایه گذاری های ایران در به اصطلاح محور مقاومت و دکترین نظامی دفاع  پیشرو بر یک ایده ساده استوار شده است اینکه برای ایران بهتر است با دشمنان خود در خارج از مرزهایش و از طریق نیروها و گروه های نیابتی شبه نظامی طرفدار ایران و نه در خاک خود جنگ کند.

اما حتی تمایل ایران برای به خطر انداختن بقا و موجودیت محور مقاومت عزیز و ارزشمند خود نیز باید مورد شبهه و تردید قرار گیرد. ایران نه تنها تمایلی به ورود به جنگ ندارد، بلکه تمایلی برای به خطر انداختن آینده حزب الله گل سرسبدش در میان دیگر نیروهای نیابتی عرب خود نیز ندارد.

این نباید تعجب آور باشد برنامه ضد اسرائیلی که جمهوری اسلامی ایران به دنبال اجرای آن است یک برنامه و بازی بلندمدت می باشد هدف این برنامه بلند مدت جمهوری اسلامی ایران تضعیف اسرائیل از نظر نظامی دیپلماتیک و روانی در طی سال ها و شاید حتی دهه های – در آینده – می باشد.

در سال ۲۰۱۵ ، حضرت آیت الله علی خامنه ای پیش بینی کرد که اسرائیل ۲۵ سال دیگر ناپدید میشود. شاید حضرت آیت الله علی خامنه ای در سال ۲۰۴۰ حضور نداشته باشد تا دریابد که آیا پیش بینی اش به حقیقت پیوسته است یاخیر ، اما هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد وی حکومت خود – و روند جانشینی مورد انتظار در جمهوری اسلامی – را با درگیر کردن ایران در یک درگیری مستقیم نظامی به خطر می اندازد، آنهم درگیری نظامی که همواره شگفتی هایی را به همراه خواهد داشت و ایران چه در داخل و چه در منطقه آماده مقابله با آن نخواهد بود. در عوض حضرت آیت الله علی خامنه ای میتواند حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل را به عنوان یک پیروزی استراتژیک در برابر اسرائیل در نظر بگیرد و مدعی شود که این حمله، حمله ای بود که موجب شد درگیریهای منطقه به نقطه عطف خود برسد.

سپس چه اتفاقی رخ خواهد داد؟

متحدان و نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران احتمالاً موشک هایی را ازلبنان ، سوریه و یا عراق به سوی اسرائیل و نیروهای آمریکایی شلیک خواهند کرد اما تهران از به خطر انداختن آینده محور مقاومت خود از جمله زرادخانه ای که گزارش شده متعلق به حزب الله لبنان است و دارای ۱۵۰۰۰۰ موشک میباشد، خودداری خواهد کرد این موشک ها اسرائیل را هدف گرفته اند. جمهوری اسلامی ایران تنها در صورتی نیروهای نیابتی خود را از دست خواهد داد  که ایالات متحده به خاک ایران حمله کند که این امر در حال حاضر بسیار دشوار به نظر میرسد در واقع تهران حداکثر – از طریق حملات محدود حزب الله به اسرائیل در شمال – تلاش خواهد کرد تا محاسبات اسرائیل را دچار مشکل کند و آنها را متقاعد کند که دست به «حمله» علیه حماس نزنند.

در دراز مدت جمهوری اسلامی ایران قصد دارد تا از حماس در غزه – به عنوان بخشی از استراتژی تهران برای محاصره اسرائیل – حمایت کند اما اگر جمهوری اسلامی ایران مجبور به انتخاب شود حاضر به حذف حماس خواهد شد و این موضوع را می پذیرد تا بتواند از حزب الله لبنان محافظت کرده تا آنها را همچنان در لبنان در اختیار داشته باشد. حتی حفظ حماس هم به این دلیل است که تهران میبایست از این گروه که به عنوان یک نیروی بازدارنده استراتژیک علیه اسرائیل و ایالات متحده شناخته میشود در دراز مدت حمایت کند.

همانطور که قبلاً نیز به آن اشاره شد اکنون تمام انرژی تهران، در عرصه دیپلماتیک – در منطقه و جهان – متمرکز خواهد شد. ایرانی ها از جنگ غزه نه تنها برای اثبات مفهوم محور مقاومت بلکه برای اعمال فشار بر کشورهای عربی که ایده عادی سازی روابط با اسرائیل را در سر دارند و یا در حال بررسی آن هستند استفاده خواهد کرد. تهران به قدری مشتاق این هدف است که هفته گذشته دکتر ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران در اقدامی غیر معمول با محمد بن سلمان ولیعهد سعودی تماس گرفت. به سختی میتوان اختلاف اصلی میان ایالات متحده آمریکا و ایران را فراموش کرد نقشه بازی جمهوری اسلامی ایران این است که کشورهای عربی میانه رو را از ایالات متحده و اسرائیل دور کند، در حالی که آمریکایی ها دقیقاً عکس این کار را انجام می دهند هر چند تا کنون در بهترین حالت نتایج متفاوتی به دست آورده اند.

در نهایت همانطور که منابع ایرانی گزارش داده اند آمریکایی ها، به جمهوری اسلامی ایران هشدار داده اند که در دو موضوع اشتباه محاسباتی نکند اشتباهی که ممکن است به اقدام نظامی آمریکا منجر شود نخست تهران باید از هرگونه کمک نظامی مستقیم به حماس در طول این جنگ اجتناب کند. دوم، تهران نباید جنگ را پوششی برای گسترش برنامه هسته ای خود ببیند. دولت جو بایدن نسبت به اتهاماتی که در خصوص نرمش نسبت به جمهوری اسلامی ایران به آنها وارد شده بسیار حساس است این واقعیت اساسی در هفته ها و ماه های آینده سیاست اتخاذی رئیس جمهور جو بایدن را در قبال ایران شکل خواهد داد. و تهران مراقب خواهد بود که ادعای بایدن مبنی بر لزوم اتخاذ موضعی قاطع تر از سوی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران مطرح نشود.

در سطح جهانی جنگ غزه در حالی رخ میدهد که روسیه و چین به دنبال کنار زدن ایالات متحده به عنوان قدرت برتر در خاورمیانه هستند آنها همراه با جمهوری اسلامی ایران و متحدانش اعتبار و شایستگی واشنگتن را به عنوان یک واسطه و میانجی زیر سوال خواهند برد ایالات متحده به عنوان منبع بی ثباتی معرفی خواهد شد و روسیه و چین خود را به عنوان کشورهایی بی طرف معرفی خواهند کرد زیرا خاورمیانه به دنبال راه حل سیاسی برای این جنگ است همانطور که وانگ یی وزیر امور خارجه چین گفت: علت تشدید سریع درگیری در فلسطین نبود عدالت برای مردم این کشور است. پیش از این نیز وانگ ون بین سخنگوی وزارت خارجه چین طی نشست خبری گفته بود درگیریها میان فلسطین و اسرائیل به یک دلیل اساسی تکرار میشود؛ روند صلح خاورمیانه از مسیر درست خارج شده، بنیان راهکار دو دولتی به طور مداوم فرسوده شده و قطعنامه های مربوطه سازمان ملل توسط اسرائیل اجرا نمی شود.

از ۷ اکتبر، مسکو و پکن که هر دو روابط نزدیکی با اسرائیل داشته اند تصمیم گرفته اند که عمدتاً سکوت اختیار کنند یا احساس همدردی با فلسطین و تمایل به طرفداری از آن را ابراز کنند این گونه رفتارها به دلیل یک موضع جدید ضد اسرائیلی نیست. بلکه صرفاً اقدامی فرصت طلبانه از سوی روسیه و چین برای استفاده از این لحظه برای نشان دادن شکست سیاست های ایالات متحده در خاورمیانهاست . آنچه همه ذینفعان شخص ثالث – اروپایی ها، روسیه و چین – موافق هستند این است که حملات ۷ اکتبر در داخل مرزهای اسرائیل وضعیت موجود و قوانین تعامل چند دهه ای را تغییر داده است.

از زمان تأسیس و تشکیل حماس در سال ۱۹۸۷ این گروه در هشت درگیری با اسرائیل جنگیده است هیچ یک از آن درگیری ها به منطقه ای گسترده تر گسترش نیافته است و در زمان و مکانی محدود بوده است امروز هیچ قدرت منطقه ای از جمله ایران خواهان جنگ گسترده تری در خاورمیانه نیست. آزمون واشنگتن مدیریت سیاسی این جنگ در داخل و دیپلماتیک در صحنه بین المللی است ایالات متحده باید راهکارهای خلاقانه ای بیابد تا هم به اسرائیل و هم به جهان اسلام اطمینان دهد که میتواند به عنوان یک میانجی بی طرف در این مناقشه عمل کند اگر آمریکا این مسئولیت را به عهده نگیرد، فرصتی برای روسیه و چین فراهم میکند و به ایران کمک میکند تا ادعا کند که محور مقاومت و مبارزه مسلحانه تنها راه پیش روی فلسطینیان است.

وطن خواه مدیر برنامه ایران در موسسه خاورمیانه است موسسه خاورمیانه (MEI) یک اندیشکده و مرکز فرهنگی و الکس آموزشی و یک سازمان مستقل، غیر حزبی، غیر انتفاعی در واشنگتن است نظر نویسندگان و کارشناسان آن متعلق به خودشان و به امر قضاوت نمی پردازد . موسسه خاورمیانه (MEI) از کمکهای مالی استقبال میکند اما کنترل تحریریه را بر کار خود حفظ میکند و انتشارات آن فقط دیدگاهای نویسندگان را منعکس میکند.