تحلیل ایرانی
بررسی و تحلیل

رمزگشایی از موضع ایران در قبال جنگ غزه

رمزگشایی از موضع ایران در قبال جنگ غزه

موسسه استیمسون؛ ۲۷ اکتبر

نویسنده: شهیر شهید ثالث

با وجود مواضع متضاد و در عین حال حساب شده جمهوری اسلامی ایران در مورد مناقشه اسراییل و حماس، مهار جنگ در منطقه ممکن نیست.

در ماه آوریل سال ۲۰۱۱ رهبر عالی ایران، حضرت آیت الله علی خامنه ای در بیانیه بی سابقه ای اظهار داشت که «ما در درگیر ی های ضد اسرائیلی مداخله کردیم که نتیجه آن پیروزی جنگ ۳۳ روزه اشاره به جنگ سال ۲۰۰۶ بین اسرائیل و حزب الله  و همچنین موفقیت جنگ ۲۲ روزه اشاره به درگیری ۲۰۰۸-۲۰۰۹ در غزه بود از این نقطه به بعد هرجایی که هر ملت و گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند، ما بی چون و چرا در کنار آن ایستاده ایم و حمایت بی دریغ خود را ارائه می کنیم و هیچ ابایی از گفتن این حرف هم نداریم

اذعان  حضرت آیت الله خامنه ای به دخالت ایران در آن دو جنگ پنج سال پس از درگیری لبنان و دو سال پس از جنگ در غزه صورت گرفت. او در گرماگرم زمان آن درگیریها از چنین اعترافاتی خودداری می کرد.

حالا به سرعت برمی گردیم به ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳ تنها سه روز پس از حمله گسترده حماس به اسرائیل. حضرت آیت الله خامنه ای نه تنها حملات شدید حماس به اسراییل را با تندترین عبارات تحسین کرد، بلکه در این خصوص خاطر نشان کرد: ما پیشانی و بازوی جوانان فلسطینی و طراحان مدیر و هوشمند فلسطینی را میبوسیم و به آنها افتخار میکنیم اما این یاوه گویی ها؛ اشتباه و این محاسبه غلط است و کسانی که میگویند ضربه اخیر فلسطینیها ناشی از غیر فلسطینیها است، ملت بزرگ فلسطین را نشناخته اند و دست کم گرفته اند. وی تاکید کرد البته همه دنیای اسلام موظف به حمایت از ملت فلسطین هستند اما این حماسه، کار طراحان هوشمند و جوانان و فعالان از جان گذشته فلسطینی بود و ان شاءالله این حماسه شجاعانه گام بزرگی در راه نجات فلسطینیها خواهد بود.

وی تصریح کرد که عامل ایجاد این طوفان ویرانگر، ظلم و جنایت و درنده خویی مداوم رژیم غاصب جعلی در حق ملت فلسطین بوده است و این رژیم نمیتواند با دروغگویی و مظلوم نمایی، چهره هیولایی و دیوسیرت خود را در حمله به غزه و قتل عام مردم آن پنهان کند و با یاوه گویی شجاعت جوانان فلسطینی و طراحی هوشمندانه آنان را برعهده غیر فلسطینی ها بگذارد.

در حالی که هیچ گونه شواهد قطعی به طور مستقیم به نقش  ایران در عملیات اخیر حماس اشاره نمیکند، پیچیدگی حمله به دقت سازماندهی شده توسط حماس، که با هماهنگی و دقت بالایی تعریف میشود بسیاری را به گمانه زنی مبنی بر دست داشتن ایران در این حمله را داشته است استفاده از پاراگلایدرها نه تنها در مورد منبع این گلایدرها بلکه در مورد نحوه آموزش نیروهای حماس برای کار با آنها پاراگلایدرها نیز سؤالاتی را ایجاد کرده است با این حال مهم است که بین ارائه حمایت و فرماندهی و کنترل کامل کردن تمایز قائل شویم بعید است که تهران نقش دوم را بر عهده گرفته باشد.

در ۱۵ اکتبر آقای حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران به نقل از رسانه های دولتی ایران بیان کرد که ما از طریق متحدانمان پیام خود را به اسرائیل رسانده ایم. ایران خطوط قرمزی دارد او گفت که اگر عملیات ارتش اسرائیل ادامه پیدا کند و به خصوص اگر اسرائیل به قول خود برای یک تهاجم زمینی در غزه عمل کند – ایران مجبور است واکنش نشان دهد. اما تنها چند ساعت بعد هیئت ایران در سازمان ملل لحن جنگ طلبانه و شدید خود را ملایم کرده و با صدور بیانیه ای تأکید کرد که اگر اسرائیل قصد حمله به ایران، منافع و شهروندانش را نداشته باشد ایران در این مناقشه دخالت نخواهد کرد

دو روز بعد در ۲۶ مهرماه حضرت آیت الله خامنه ای هشدار شدیدتری به اسرائیل داد و اعلام کرد که ملتهای مسلمان و حتی مردم غیرمسلمان جهان از جنایات جاری رژیم اشغالگر جداً عصبانی هستند و اگر این وحشیگری ها ادامه یابد، مسلمانان جهان و نیروهای مقاومت بی تاب میشوند و دیگر کسی نمیتواند جلوی آنها را بگیرد.

وی با تأکید بر اینکه دولت اسراییل به علت این جنایات به طور قطع باید محاکمه شود دولت آمریکا را مسئول سیاستهای اسراییل دانست و افزود بر اساس اطلاعات متعدد، سیاستگذار و تنظیم کننده سیاست جاری این روزهای رژیم صهیونیستی آمریکایی ها هستند و آمریکا در این قضیه مسئول است و باید مسئولیت خود را بشناسد.

آیا این مواضع به ظاهر ضد و نقیض نشان دهنده سردرگمی ایران در مورد رویکردش به بحران غزه است که به سرعت در حال افزایش است؟ در واقع باید اشاره کرد که تهران به دنبال کسب امتیاز تبلیغاتی از این بحران بدون آغاز یک جنگ گسترده تر است زیرا دخالت مستقیم آن [ایران] در یک جنگ رودررو با اسرائیل میتواند به طور بالقوه باعث مداخله و وارد شدن ایالات متحده به درگیری نیز شود و در نتیجه خسارات و صدمات عظیمی به ایران وارد خواهد شد این موضوع میتواند منجر به از دست دادن فرماندهی و کنترل شده و حتی ممکن است باعث فروپاشی یک دولت شود.

حضرت آیت الله خامنه ای به شدت از جنگ دوری میکند. یک نمونه بارز در این خصوص حمله به کنسولگری ایران در افغانستان در اوت سال ۱۹۹۸ در زمان حکومت طالبان است که دشمنان قسم خورده مسلمانان شیعه به حساب می آیند. مهاجمان مسلح به کنسولگری ایران در مزار شریف یورش بردند که در نتیجه ده دیپلمات ایرانی کشته شدند. دهها هزار نیروی ایرانی در مرز افغانستان جمع شده و آماده یک حمله تمام عیار بودند شورای عالی امنیت ملی ایران به ریاست محمد خاتمی رئیس جمهور میانه روی آن زمان این طرح را تایید کرده بود اما در آخرین لحظه حضرت آیت الله خامنه ای با این اقدام مخالفت کرده و عملیات متوقف شد.

نمونه بارز دیگری از جنگ گریزی حضرت آیت الله خامنه ای پس از ترور ژنرال سردار شهید قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۲۰ رخ داد سردار شهید سلیمانی نه تنها یک نظامی بود که بر فعالیتهای نظامی فراسرزمینی ایران نظارت داشت بلکه نقش کلیدی در سیاستهای خارجی منطقه ای رهبر ایران نیز داشت. او پس از حضرت آیت الله خامنه ای دومین شخصیت قدرتمند ایران!!! به شمار میرفت.

پس از شهادت او، شخصیتهای ارشد نظامی و غیر نظامی ایران از حضرت آیت الله علی خامنه ای به بعد، قسم خوردند که انتقام خون او را خواهند گرفت بسیاری از تحلیلگران غربی انتظار یک درگیری نظامی را داشتند ایران به پایگاه عین الاسد در عراق که نیروهای آمریکایی در آن جا مستقر بودند حمله موشکی کرد. با این حال آمریکاییها از قبل از طریق اطلاعات فاش شده توسط ایران به دولت عراق از این حمله مطلع شده بودند هیچ سرباز آمریکایی کشته نشد اگرچه حدود ۱۰۰ نفر به دلیل ضربه مغزی تحت درمان قرار گرفتند تجزیه و تحلیلهای کمتر متعارفی که جنگ را در آن زمان غیر محتمل نشان میداد هنوز وجود دارد.

در حالی که حکومت اسلامی ایران خواهان جنگی تمام عیار نیست اما میخواهد شهرت خود را به عنوان یک نیروی خارجی پیشرو در مبارزه با اسرائیل در جهان اسلام حفظ کند، به ویژه با توجه به وضعیت ویرانگر غزه دولت ایران برای حفظ این موازنه ظریف، از لفاظی های تحریک آمیز علیه اسرائیل استفاده میکند و در عین حال از گروه نیابتی لبنانی خود، حزب الله، حمایت مالی و نظامی میکند و به آن اجازه میدهد تا درگیر نبردی با شدت کم با اسرائیل شود علاوه بر این به نظر میرسد ایران از طریق سایر نیروهای نیابتی تحت حمایت خود حملات به اهداف آمریکایی در عراق و سوریه را تشویق ..کند. ایالات متحده در ۲۷ اکتبر با دو حمله به اهداف مرتبط با ایران در سوریه تهاجمات آن را تلافی کرد.

این سیاست مدون میتواند به توضیح اینکه چرا دبیر کل حزب الله لبنان حسن نصر الله به طور قابل توجهی ساکت بوده و باعث تعجب ناظران ، سیاستمداران و جهان عرب شده است، کمک کند. معضل اصلی این است که اگر او در انظار عمومی ظاهر شود موظف است موضعی به شدت خشمگینانه و رادیکال در قبال وقایع جاری در غزه اتخاذ کند که با آنچه گروهش در میدان انجام میدهند مغایرت دارد و در تناقض است.

از سوی دیگر اگر حسن نصرالله از سبک عداوت آمیز و اظهارات تحریک آمیز همیشگی اش خودداری کند میتواند پیروانش را ناامید کند و موقعیت او را به عنوان شخصیتی که به لفاظیها و اقدامات خصمانه علیه اسرائیل معروف است، تضعیف، کند. حتی نامه دست نویس او که توسط نشریه نور نیوز، رسانه وابسته به شورای عالی امنیت ملی ایران در ۴ مهر منتشر شد، از کسانی که در حوادث ۱۶ کشته شده اند به عنوان شهید معرفی شدند، فاقد لحن همیشگی او بود با این حال در ۲۵ اکتبر، نشریه نور مهر نیوز گزارش داد که حسن نصرالله با” مقامات گروههای مقاومت حماس و جهاد اسلامی فلسطین دیدار کرده است.

مقاله ۲۴ اکتبر نشریه تسنیم نیوز، مرتبط با سپاه پاسداران ایران به نقل از رسانه های اسرائیلی و غربی استدلال میشود که با وجود اینکه اسرائیل و عده یک عملیات تمام عیار برای حمله زمینی به غزه را داده و ۳۶ هزار نیروی ذخیره را هم برای حضور در این حمله فراخوانده است اما به دلیل ترس از تشدید تنشها و درگیریها در غزه تاکنون از حمله زمینی به شمال علیه حزب الله خودداری کرده است بنابراین رژیم صهیونیستی باید این را در نظر داشته باشد که عملیات بزرگتر زمان و منابع بیشتری نیاز دارد و هزینه های انسانی سنگین تری در پی خواهد داشت.

با نگاهی به سیاستهای حمایتی ایران میتوان اینطور استدلال کرد که ممکن است حزب الله را وادار کند که وارد یک جنگ تمام عیار با اسرائیل شود آن هم در زمانی که حماس در آستانه فروپاشی به نظر برسد. با این حال با توجه به هشدار قبلی یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل، مبنی بر اینکه اسرائیل در پاسخ به درگیری آغاز شده توسط حزب الله لبنان را به عصر حجر برمی گرداند، لبنان – و حزب الله – ممکن است با آسیبهای جبران ناپذیری مواجه شوند با توجه به اینکه نقش اصلی حزب الله در نظام دینی و مذهبی ایران به عنوان یک نیروی بازدارنده در برابر حمله احتمالی اسرائیل به ایران است، اگر حزب الله آسیب بزرگی متحمل شود ایران یکی از حیاتی ترین عوامل بازدارنده خود را علیه اسرائیل از دست خواهد داد. در این زمینه، حتی اگر حماس یک شکست شدید را تحمل کند بعید است که ایران حزب الله را برای آغاز جنگ با اسرائیل تحریک و ترغیب کند.

آیا همه اینها به معنای غیر ممکن بودن وقوع یک جنگ منطقه ای است؟ مرحوم رابرت جرویس، کارشناس مشهور روابط بین الملل که به طور کامل درگیریها را بررسی و مطالعه کرد این طور استدلال کرد که جنگ میتواند بدون درک نادرست، به ندرت رخ دهد ادراک نادرست شامل استنباط های نادرست محاسبات نادرست پیامدها و قضاوت های نادرست در مورد نحوه واکنش دیگران است.

شهير شهید ثالث تحلیلگر سیاسی ایرانی کانادایی و روزنامه نگار مستقل است که در مورد مسائل داخلی و خارجی ایران خاورمیانه و سیاست خارجی ایالات متحده در منطقه می نویسد. او دانش آموخته دانشگاه صنعتی شریف است اما پس از چندی به دنیای سیاست روی آورد. ابتدا در دانشگاه لندن در رشته روابط بین الملل و پس از آن در دانشگاه ساسکس انگلستان در رشته ژئوپلیتیک و راهبردهای کلان تحصیلات خود را به پایان رساند او نویسنده کتاب مشترک ایران و ایالات متحده نگاهی از درون درباره گذشته شکست خورده و جاده صلح مسیر آشتی است. او در چندین وب سایت با تمرکز بر مسائل خاورمیانه مشارکت دارد او را در توئیتر به آدرس SShahidsaless@ دنبال کنید.