جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام در حال کسب اعتبار است و احساس جسارت می کند. این برای منطقه خوب نیست
جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام در حال کسب اعتبار است و احساس جسارت می کند. این برای منطقه خوب نیست
کانورسیشن؛ 7 می
نویسنده: شهرام اکبرزاده
رهبری جمهوری اسلامی ایران از جنگ چند ماهه غزه سود بسیاری برده است. با هر موشکی که اسرائیل به سمت غزه شلیک می کند، هر وتوی ایالات متحده آمریکا در مورد قطعنامه آتش بس شورای امنیت سازمان ملل، و هر دستگیری یک معترض ضد جنگ در دانشگاه های آمریکا، رویکرد نپذیرفتن نظم جهانی تحت سلطه ایالات متحده توسط ایران، اعتبار بیشتری در جهان اسلام به دست می آورد.
نظام روحانیون حاکم بر ایران، سیاست خارجی خود را بر اساس رویکرد ضدآمریکایی بنا نهاده است. در مواجهه با واکنشهای فزاینده بینالمللی در مورد جنگی که در غزه در حال رخ دادن می باشد، حمایت مستمر واشنگتن از جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه تنها این روایت را تقویت کرده است.
در حالی که ایالات متحده سعی کرده است تا عقب نشینی کند و نشان دهد که ملاحظات بشردوستانه می بایست راه و روش و رفتار اسرائیل در جنگ را هدایت کند، اما می توان گفت که به اعتبار ایالات متحده آسیب وارد شده است. بسیاری از افراد در سراسر جهان _ و به ویژه در کشورهای مسلمان _ هشدارهای دیرهنگام ایالات متحده به اسرائیل را واقعی نمی دانند.
رویکرد و پیام ضدآمریکایی جمهوری اسلامی ایران در میان بخش بزرگی از مردم جهان اسلام طنین انداز شده است.
برای مثال، در یک نظرسنجی منطقهای در اواخر اکتبر، تنها ۷ درصد از پاسخدهندگان بر این باور بوده اند که ایالات متحده تأثیر مثبتی بر جنگ غزه داشته است، این در حالی است که ۴۰ درصد از افراد نقش جمهوری اسلامی ایران را مثبت میدانند.
و در ماه دسامبر، یک نظر سنجی بسیار معتبر عربی [بارومتر عربی] گزارش داد که میزان محبوبیت رهبری عالی ایران، حضرت آیت الله علی خامنه ای، از ولیعهد سعودی و رئیس جمهور امارات پیشی گرفته است. [بارومتر عربی یک پروژه پژوهشی است که منبع دادههای معتبر علمی در مورد نگرش سیاسی شهروندان عرب خاورمیانه و شمال آفریقا است. از سال ۲۰۰۶، این پروژه چندده نظرسنجی بر روی چندین موج در ۱۴ کشور عربی منطقه انجام دادهاست. ساماندهی این پروژه همکاریای است میان دانشگاه پرینستون، دانشگاه میشیگان و شیوه جمعآوری دادهها نتیجه مصاحبههای رودررو است و گزینش افراد با نمونهگیری احتمال چند مرحلهای در بین ۱۸ سال به بالاها انجام میشود.]
این تغییرات در جایگاه و محبوبیت جمهوری اسلامی ایران در منطقه، موجب نگرانی نخبگان سیاسی در همسایگی ایران شده است.
آنچه جمهوری اسلامی ایران با حمله به رژیم صهیونیستی به دنبال آن بود
هم اکنون محبوبیت جمهوری اسلامی ایران در میان افکار عمومی بیشتر شده است و تصویری که از این کشور در میان افکار عمومی وجود داشت _ با توجه به این واقعیت که این کشور تنها کشور مسلمانی است که در پس خشم عمومی مردم از جنگ غزه، به اسرائیل حمله می کند _ بهبود یافته است.
حمله موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل در 13 آوریل، برای دستیابی به دو هدف کلیدی برنامه ریزی شده بود.(م.ک)
نخست، مقامات جمهوری اسلامی ایران به دنبال حفظ وجهه کشور به عنوان رئیسی که خودشان برای «محور مقاومت» منصوب کردند، بودند، محور مقاومتی که متشکل از نیروهای نیابتی آن در منطقه – حزب الله لبنان، حوثی ها در یمن و سایر گروه های شبه نظامی در عراق و سوریه است.
جمهوری اسلامی ایران همچنین می خواست کارآمدی مدل بازدارندگی خود را که مبتنی بر تهدید تلافی جویانه علیه تجاوز رژیم صهیونیستی از طریق بازیگران نیابتی خود و گسترش فناوری موشکی و پهپادی است، نشان دهد.
دو هفته پس از حمله رژیم صهیونیستی به دفتر نمایندگی دیپلماتیک ایران در دمشق، تهران نمی توانست پاسخ خود را به نیروهای نیابتی بسپارد. در حالی که ایران آشکارا آماده آغاز جنگ با رژیم صهیونیستی نبود، عدم پاسخگویی مستقیم به حمله اسرائیل، آن را ضعیف جلوه می داد و جایگاهش را در میان متحدان و گروه های نیابتی خود به طور جدی پایین می آورد.
اما مقامات جمهوری اسلامی ایران با هشدار دادن به رژیم صهیونیستی در مورد حمله از قبل از طریق واسطهها به دنبال به حداقل رساندن خسارت و کاهش خطر تشدید تنش بودند. به این ترتیب، ایران می تواند چهره خود را بدون درگیر شدن در یک جنگ همه جانبه حفظ کند.
هدف دوم جمهوری اسلامی ایران این بود، به دنیا نشان دهد که با سیستم پهپادی و فناوری موشکی که در اختیار دارد می تواند در صورت تمایل به رژیم صهیونیستی اسرائیل ضربه بزند.
بیش از یک دهه است که جمهوری اسلامی ایران موشکهای خود را در رژههای نظامی سالانه به نمایش می گذارد تا از ادعای خود حمایت کند که در صورت تهدید میتواند به رژیم صهیونیستی ضربه بزند. حمله ماه گذشته این کشور شامل بیش از 300 پهپاد و موشک بود. علیرغم این واقعیت که خسارات وارده ناچیز بود، اما این حمله اثباتی بود که ایران اکنون ظرفیت تحمیل درد و رنج به اسرائیل را دارد.
پاسخ محدود رژیم صهیونیستی به ایران حاکی از آن است که از جنگ جلوگیری به عمل آمده و این امر باعث آسودگی کشورهای همسایه شده است. اما پیامدهای بلندمدت برای ایران مطلوب تر است. این قدرت نمایی به احتمال زیاد به سیاست خارجی طردگرای آن کمک کرده است تا در جهان اسلام و فراتر از آن طرفدارانی داشته باشد.
به عنوان مثال، زمانی که [دکتر] ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران در 23 آوریل به پاکستان سفر کرد، مانند یک سلبریتی از او استقبال شد. این موضوع طعنه آمیز بود زیرا در اوایل سال جاری، ایران و پاکستان درگیر حملات هوایی بودند.
دو کشور توافق کردند تجارت دوجانبه را به 10 میلیارد دلار آمریکا (15 میلیارد دلار استرالیا) در سال افزایش دهند که حدود پنج برابر سطح فعلی است. آنها همچنین بیانیه مشترکی منتشر کردند که در آن از شورای امنیت سازمان ملل خواستند تا علیه اسرائیل اقدامی انجام دهد و گفتند که این رژیم به طور “غیرقانونی” کشورهای همسایه و مجتمع های دیپلماتیک خارجی را هدف قرار داده است.
این وضعیت چه معنایی برای منطقه می تواند داشته باشد
پیامدهای یک ایران جسورتر برای منطقه شدید است. مقامات ایرانی نسبت به وقایع هفت ماه گذشته احساس مسئولیت می کنند. این بدان معناست که لفاظیهای ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی آنها مثل همیشه ثابت خواهد ماند.
برنامه تحقیق و توسعه پهپادها و موشک های ایران نیز احتمالاً تقویت خواهد شد. و حمایت ایران از شبکه نیروهای نیابتی و متحدانش همچنان پابرجا خواهد ماند، زیرا این امر رهبری جمهوری اسلامی ایران را قادر میسازد تا قدرت را فراتر از مرزهای خود نشان دهد و توانایی بازدارندگی خود را حفظ کند.
هیچ یک از اینها برای همسایگان ایران خوشایند نیست. یک رژیم اسلامی با انرژی ایدئولوژیک در ایران کمتر با نگرانیهای منطقهای سازگاری خواهد داشت، بهویژه آنهایی که از سوی دولتهایی که قبلا روابط با رژیم صهیونیسی را عادی کردهاند (مانند امارات متحده عربی و بحرین)، یا گمان میرود که بسوی آن پیش می روند (همچون عربستان سعودی).
علاوه بر این، اعتبار سیاسی بسیاری از رهبران عرب در چشم شهروندان خود به دلیل ناکارآمدی آنها در حمایت از فلسطینیان در غزه آسیب دیده است.
رهبران ایران مجموعه رویدادهایی را که با حملات حماس به اسرائیل در 7 اکتبر آغاز شد، برنامه ریزی نکردند. در واقع، آنها به اندازه سازمان های اطلاعاتی اسرائیل از اقدامات حماس شگفت زده شدند. اما آنها ذینفع آشکار چرخش وقایع هستند.
ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران و نمایش سرپیچی های آن، جذابیت بسیار زیادی می دهند که فراتر از تصور مقامات ایرانی است.(م.ب)