آیا تنش ها میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل منجر به جنگی تمام عیار خواهد شد؟
آیا تنش ها میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل منجر به جنگی تمام عیار خواهد شد؟
دیلی صباح ؛ 15 اکتبر
نویسنده: مصطفی کانر
تشدید تنشها میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل [رژیم صهیونیستی] و نگرانی از وقوع یک جنگ تمام عیار در بحبوحه درگیریهای منطقهای همچنان ادامه دارد .
در روزهای اخیر ، مناقشه و درگیری میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل [رژیم صهیونیستی] به کانون اصلی توجه کارشناسان روابط بینالملل ، بهویژه آنهایی که مسائل خاورمیانه را تحلیل میکنند ، تبدیل شده است. سوال اصلی این است که آیا این درگیری ها به یک جنگ تمام عیار تبدیل خواهد شد؟ این موضوع نه تنها توجه سیاستگذاران را به خود جلب کرده ، بلکه نگرانی هایی را در میان عموم مردم نیز ایجاد کرده است. بحث ها غالبا حول محور احتمال درگیری منطقه ای و یا حتی جنگ جهانی می چرخد . در پاسخ می توان گفت که در حال حاضر دولت ها خود را برای چنین سناریوهایی آماده می کنند. اینکه بازیگران منطقه ای و جهانی چگونه این رویدادها را تفسیر میکنند و اقدامات مخالفان خود را پیشبینی میکنند ، برای شروع جنگها امری بسیار مهم است و اهمیت آگاهی از درگیریها را برجسته میکند .
در اول اکتبر ، حمله موشکی مستقیم جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل [رژیم صهیونیستی] از خاک خود برای دومین بار این استدلال را تقویت کرد که آن ها از نقطه جبران ناپذیر عبور کرده و وضعیت فعلی را سمت وقوع یک جنگ تمام عیار نزدیک کرداند. اسرائیل [رژیم صهیونیستی] به تهدیدهای روزانه جدید و خلاقانه علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه می دهد. در پاسخ ، جمهوری اسلامی ایران نه تنها با تهدیدهای مشابه مقابله به مثل می کند ، بلکه در حال تعدیل وضعیت نظامی خود برای آماده شدن برای حمله احتمالی و وقوع یک جنگ است .
اگرچه اسرائیل [رژیم صهیونیستی] و جمهوری اسلامی ایران نزدیک به 40 سال است که یکدیگر را تهدید می کنند ، اما این بار وضعیت متفاوت است . در گذشته ، این تهدیدات معمولی با چنین احتمال ملموسی در خصوص وقوع جنگ تمام عیار همراه نبود . برای جمهوری اسلامی ایران ، این تهدیدها همواره در خدمت تثبیت حمایت داخلی و ارتقای جایگاه این کشور در میان کشورهای اسلامی بود . اما برای اسرائیل [رژیم صهیونیستی] ، معرفی جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک دشمن ، دریافت کمک های فراوان از ایالات متحده، همکاری بالقوه با کشورهای خلیج فارس و تلاش های غرب برای مهار ایران را تسهیل کرده است . با این حال ، این بار، به نظر می رسد هر دو ملت درگیر تنش های بی سابقه ای هستند و با یکدیگر به طور مستقیم درگیر شده اند . در همین حال، درگیری های جاری در غزه و لبنان بر تنش فزاینده میان آنها می افزاید .
استراتژی های متنوع
از آغاز حوادث 7 اکتبر ، سناریوهایی در خصوص وقوع جنگ مستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل [رژیم صهیونیستی] آغاز شد . روابط نزدیک جمهوری اسلامی ایران با حماس ، حزبالله لبنان و انصارالله پیشبینیهایی را در این خصوص تقویت می کرد که این کشور در نهایت مستقیماً وارد درگیری ها خواهد شد . در طول سال گذشته ، این احتمال به طور قابل توجهی افزایش یافته است . با این حال ، موضع جمهوری اسلامی ایران از ابتدا اجتناب از دخالت مستقیم در جنگ و پایبندی به استراتژی «دفاع پیشرو» از طریق متحدان منطقهای خود بوده است . از سوی دیگر ، اسرائیل [رژیم صهیونیستی] بارها ایران را با حملاتی تحریک کرده است تا درگیری در غزه را به یک جنگ گسترده تر با جمهوری اسلامی ایران تبدیل کند . علیرغم این تحریکات ، جمهوری اسلامی ایران در برابر پاسخهایی که به درگیری منجر شود ، مقاومت کرده و این خویشتنداری را «صبر راهبردی» میخواند .
با این حال ، حمله اول آوریل اسرائیل [رژیم صهیونیستی] به سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق ، جمهوری اسلامی ایران را مجبور به واکنش نظامی کرد . تهران برای اولین بار در تاریخ تصمیم گرفت مستقیماً اسرائیل [رژیم صهیونیستی] را با موشک مورد حمله قرار دهد . این امر اسرائیل [رژیم صهیونیستی] را سمت به تشدید حملات خود سوق داد ، یا حداقل معتقد بود که توجیهی برای این کار ایجاد کرده است. ترور [شهید] اسماعیل هنیه در تهران و [شهید] سید حسن نصرالله در بیروت توسط نیروهای اسرائیلی صبر استراتژیک ایران را لبریز کرد .
هر دو رهبر _ [شهید] اسماعیل هنیه در تهران و [شهید] سید حسن نصرالله _ از چهرههای کلیدی شبکه منطقهای گروههای مسلح جمهوری اسلامیایران بودند و ترور آنها سؤالاتی را در مورد توانایی جمهوری اسلامی ایران برای محافظت از به اصطلاح «محور مقاومت» ایجاد کرد . این اتفاق همچنین چارچوب ایدئولوژیکی را که برای نظام سیاسی ایران مهم است ، تضعیف کرد. در نتیجه ، ایرانیان شروع به پرسیدن این سوال کردند که چرا هیچ پاسخ محکمی به اسرائیل [رژیم صهیونیستی] داده نشده است. در نهایت جمهوری اسلامی ایران با حمله موشکی به اسرائیل [رژیم صهیونیستی] در اول اکتبر ، پاسخ محکمی به اقدامات آن ها داد .
در دومین حمله موشکی مستقیم از سوی ایران در اول اکتبر ، این کشور پیام تاثیرگذارتری را ارائه کرد . اهداف کلیدی نظامی و اطلاعاتی از جمله پایگاه هوایی نواتیم با موفقیت مورد اصابت قرار گرفت . در تلاش برای پنهان کردن آسیب های وارد شده به این پایگاه و دیگر نقاط، اسرائیل [رژیم صهیونیستی] به سانسور تصاویر ماهواره ای متوسل شد . با این حال ، می توان گفت که حمله جمهوری اسلامی ایران به اندازه کافی حمله ای سنجیده شده و حساب شده بود به طوری که در شرایط عادی توجیه روشنی برای ورود به جنگ به اسرائیل [رژیم صهیونیستی] ارائه نکرد . اکنون اسرائیل [رژیم صهیونیستی] در حال آماده شدن برای انجام حمله تلافی جویانه دیگری است که احتمالاً تنش ها را به سمت ورود به جنگی همه جانبه می کشاند . (م.ک)
ایالات متحده ، شاید مهم ترین بازیگر در این معادله ، خواهان جنگ منطقه ای نیست . با این حال ، به طور موثری رژیم صهیونیستی را از سوق دادن اوضاع به سمت این نتیجه بازنداشته است . نتانیاهو از خلاء قدرت ایجاد شده در انتخابات آتی ایالات متحده سوء استفاده کرده است و اینکه آیا این اقدامات او پس از انتخابات فروکش خواهد کرد ، یک سوال بزرگ باقی مانده است . علیرغم تمامی اینها ، ماهیت سنجیده حمله دوم ایران ، آمریکا را بر آن داشت تا برای انتقام گیری رژیم صهیونیستی محدودیت هایی تعیین کند . حداقل ما می دانیم که ایالات متحده در حملات به تاسیسات هسته ای ایران شرکت نخواهد کرد . اما آیا می توان با قاطعیت گفت که در صورت پاسخ ایران به این حملات ، آمریکا از پیوستن به جنگ خودداری خواهد کرد ؟ پاسخ کوتاه نه است . توضیح بیشتری لازم نیست ؛ پاسخ خود نیز گویای همه چیز است . در واقع ، نتانیاهو بیش از هر زمان دیگری به دستیابی به آنچه که میتوان کار بزرگ حرفه سیاسی او تلقی کرد نزدیک است : ایجاد جنگ بین ایالات متحده و ایران .
در آینده نزدیک چه اتفاقی خواهد افتاد؟
در میان این همه تنش ها ، تلاش های ایران برای مشارکت در دیپلماسی منطقه ای توجه ها را به خود جلب کرده است . پس از حمله اول اکتبر ، [دکتر] مسعود پزشکیان ، رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران به قطر سفر کرد و در آنجا با تمیم بن حمد آل ثانی ، امیر قطر و فیصل بن فرحان ، وزیر امور خارجه عربستان سعودی دیدار کرد . دیدار [دکتر] پزشکیان با وزیر امور خارجه عربستان به ویژه برای اجرای توافق عادی سازی روابط عربستان و ایران که بارها و بارها با تنش های منطقه ای پس از وقایع 7 اکتبر آزموده شده است ، بسیار حائز اهمیت بود . در روزهای بعد [آقای ] عباس عراقچی ، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز به عربستان سعودی و قطر سفر کرد .
تعاملات دیپلماتیک [دکتر] مسعود پزشکیان و [آقای ] عباس عراقچی با رهبران کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای دیپلماسی غیررسمی ایران و آمریکا بسیار مهم و حیاتی است . مشخص است که مقامات قطری و عربستانی تبادل پیام بین ایران و آمریکا را تسهیل کرده اند . این دیدارها بر تمایل مستمر ایران به دیپلماسی و تنش زدایی تاکید دارد . به نظر می رسد که کشورهای حوزه خلیج فارس نیز موضع مشابهی دارند .
با این حال ، این احتمال که دستگاه نظامی رژیم صهیونیستی ممکن است گامی برای تضعیف این تلاشهای کاهش تنش بردارد را نمیتوان رد کرد . اگر رژیم صهیونیستی به تاسیسات هسته ای یا نفتی ایران حمله کند ، خطر جنگ به طور قابل توجهی افزایش می یابد . چنین تشدید تنشی می تواند به سرعت قدرت های جهانی را وارد درگیری کند ، زیرا نفت ایران عمدتاً به چین صادر می شود و هرگونه اختلال در زیرساخت های نفتی آن بر عرضه جهانی نفت تأثیر می گذارد .
حمله به تأسیسات هستهای ایران ، بهویژه ، پاسخ قویتر ایران را برانگیخت . بحث های اخیر نمایندگان ایران در مورد بازنگری در دکترین دفاعی کشور و بررسی گزینه هسته ای قابل توجه است . علاوه بر این ، گزارشهای آزمایشهای هستهای ایران در مناطق بیابانی نشان میدهد که این کشور برای بدترین شرایط آماده میشود .
متأسفانه چشم انداز پیش رو چندان امیدوار کننده نیست . به دلیل افزایش تنش ها بین ایران و رژیم صهیونیستی ، اکنون منطقه بیش از هر زمان دیگری در معرض تهدید جنگ قرار دارد . ایران همچنان وزن قابل توجهی بر خویشتنداری و دیپلماسی منطقه ای قائل است ، در حالی که رژیم صهیونیستی حمایت ایران از حماس ، حزب الله و انصارالله را توجیهی برای انجام حملات مهم به ایران می داند و نیاز به مذاکره را نفی می کند . دخالت قدرت های جهانی – به ویژه ایالات متحده آمریکا– در جلوگیری یا افزایش خصومت های آینده مهم و حیاتی است . امکان درگیری تمام عیار بدون تنش زدایی سریع ، یک خطر و تهدید بسیار بزرگ برای منطقه به همراه دارد . (م.ر)