انجمن حجتیه؛ گسترش فساد و ظهور3
مقدمه:
آیا مبارزه انجمن حجتیه با بهائیت واقعیت داشت؟
مقدمه:
در قسمت اول با موضوع انجمن حجتیه؛ گسترش فساد و ظهور ابتدا خلاصه ایی از اهداف و فعالیت های انجمن حجتیه در مبارزه با بهائیت آمده و سپس در ارتباط با چرائی منحرف بودن این انجمن دلایل و بیاناتی از رهبر کبیر انقلاب اسلامی ارائه شده است.
در قسمت دوم برای شناخت بیشتر چرا فعالیت های انجمن حجتیه قبل از انقلاب اسلامی را منحرف دانسته و آن را خارج از مبارزات واقعی مردم بر علیه رژیم ستم شاهی دانسته شده، اشاراتی به چگونگی نفوذ و توان بهائیت در قبل از انقلاب در دربار شاه و رژیم ستم شاهی و جوامع مذهبی ایران شد…
در قسمت سوم در ادامه پاسخ به این سئوال که آیا مبارزه انجمن حجتیه با بهائیت واقعیت داشت؟ به چند نکته از جمله ممنوعیت مبارزه با بهائیت در زمان پهلوی و انحصار مقابله و مبارزه با بهائیت به انجمن حجتیه با هماهنگی رژیم پهلوی در پس از کودتای 1332 پرداخته شده است.
انجمن حجتیه؛ گسترش فساد و ظهور3
چگونگی مبارزه انجمن حجتیه با بهائیت
مبارزه انجمن با بهاییت
انجمن،رژیم و بهاییت
۱- انجمن و رژیم پهلوی
انجمن و موسس آن هیچگاه در برابر سیستم قرار نگرفت و چنین ادعایی هم نداشتند. وانگهی بازی انجمن در چارچوب سیاست مذهبی پهلوی چنان مشهود و محرز بود که برای دفاع از خود گفتند بدین خاطر به رژیم نزدیک شدیم تا از امکاناتش علیه بهاییت بهره گیریم.
۲- مقدمات ورود انجمن
ورود انجمن به تقابل با بهاییت با مقدمه چینی رژیم مقدور شد. از جمله اینکه با کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ تمام گروه ها، انجمن ها، هیئت ها و سازمان هایی که طی دهه ۲۰ علیه بهاییت کار می کردند تعطیل شدند.
سال ۱۳۳۴ هم وزارت کشور با صدور بخشنامه ای مواجهه با بهاییت را به انحصار خود دولت در آورد و بدین ترتیب روحانیت و مرجعیت، هیئت ها و حتی اشخاص منفردی که مشغول فعالیت علیه آن فرقه بودند مجبور به ترک میدان مبارزه با بهاییت شدند و بدین ترتیب راه برای ورود انجمن باز شد.
۳- گسترش دو گروه
طی سه دهه سی تا ۱۳۵۷ فقط و فقط دو گروه مجاز و قادر به گسترش و رشد شدند؛ بهاییت و انجمن. هیچ گروه دیگری اجازه نفس کشیدن نیافتند. چرا؟
۴- تاثیر انجمن
پرسش جوانان انجمن از آقای حلبی در سال ۱۳۴۸ نشان داد که خود آنان تاثیری قائل نبودند، چون اوضاع و احوال را به سود بهاییت و رشد هندسی آن می دیدند.
۵- فلسفه وجودی
انجمن حجتیه، فلسفه وجودی خود را مقابله با بهاییت می داند اما در سایه اقدامات انجمن، بهاییت سه برابر رشد و گسترش یافت و تمام ارکان قدرت اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی و امنیتی را تصاحب کرد.
برای درک موضوع مثالی می زنم. ارتش رضاخان با هزینه های هنگفت ساخته شد و تصور این بود که قرار است ایران را حفظ کند ولی در برابر قوای متفقین چند ساعت بیش دوام نیاورد. حال اگر بگوییم همینکه ارتش رضاخان فلان اندازه لشکر، کادر، سرباز و تجهیزات فراهم آورد، خود، موفقیتی بود.
این نوع دستاورد سازی موجه نیست. چون مغالطه است. زیرا فرض آن بود که ارتش رضاخان از کشور دفاع کند ولی شهریور ۱۳۲۰ معلوم شد فقط برای سرکوب عشایر، تحکیم قدرت رضا خان و کارکردهای دیگر تاسیس شده بود نه حفظ ایران در برابر تهاجم بیگانه.
انجمن حجتیه؛ گسترش فساد و ظهور3
مبارزه انجمن با بهاییت
منع مبارزه با بهاییت
از سال ۱۳۳۴ شاه با صدور بخشنامه ای به قلم وزیر کشور هر نوع مبارزه با بهاییت را ممنوع کرد و بدین ترتیب تقابل با این فرقه را در انحصار انجمن قرار گرفت بنابراین طی ۲۵ سال پس از کودتا گروه دیگری اجازه نیافت وارد این میدان شود پس دنبال گروه دیگری نباشیم.
اما الگوی درست مبارزه با بهاییت منحصرا به امام ره و روحانیت تعلق دارد که با برپایی انقلاب اسلامی بساط بهاییت را جمع کرد.
به رغم اینکه رضاخان روحانیت را به شدیدترین وجه سرکوب کرد اما طی سال های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ گروه ها، سازمان ها، انجمن ها و سازمان ها و اشخاص منفردی به مقابله با بهاییگری برخاستند و نتایج خوبی نیز به دست آوردند.
البته در دوره قاجار نیز تجربه موفق و کارسازی به دست آمد.
شرح بخش های قابل توجهی از مبارزه با بهاییگری ( پیش از انجمن حجتیه) در کتاب بهاییت پادجنبش تجدید حیات ملت ایران اثر آقای میکاییل جواهری آمده است.
مبارزه انجمن با بهاییت
تبرئه و تکیه به شاه
به گفته آقای سید حسین سجادی، آقای حلبی به آیت الله بروجردی [ سال ۱۳۳۴] چنین گفته بود: ” … بهاییان او [ شاه] را قبضه کرده اند و به مسیری می برند که اگر هم بخواهد مانع آنان شود، قادر به این کار نباشد. … من به سهم خود برای مبارزه علمی با بهاییان نیرو تربیت کرده ام… نه پول داریم و نه قدرت… من جنبه علمی و فرهنگی را تدارک می کنم … اما خنثی سازی این توطئه، قدرت سیاسی و پشتوانه نیاز دارد… حاج شیخ در مذاکره با آقای فلسفی وی را کاملا توجیه کرده و گفته بودند: … برای شاه پیام نفرست شخصا با او ملاقات و او را توجیه کن و به او بفهمان که این تهدید نه فقط برای مذهب و مملکت، بلکه متوجه شخص شما نیز هست.”
(در سایه خورشید …، خاطرات سید حسین سجادی، دارالکتب الاسلامیه، صص: ۲۶-۲۷)
این در حالیست که به سال ۱۳۲۸ آیت الله بروجردی در نامه ای به آقای فلسفی نوشت در خصوص بهاییت از شاه نا امید است چون «اقدام دولت در تقويت اين فرقه از روی عمد و قصد است.» حالا پس از شش سال ( ۱۳۳۴) آقای حلبی از بی گناهی شاه و محاصره ی او توسط بهاییان می گوید.
چنانچه مشاهده می شود آقای حلبی قدرت مرجعیت ( آن هم در آن ایام) را نادیده می انگارد و همچنین نمی خواهد از ظرفیت های مردم در مبارزه با یهاییت بهره گیرد و گویی در صدد تفهیم این معنا به آیت الله بروجردی (ره) است که تنها راه چاره تکیه به قدرت سیاسی است.
نتیجه
یکی از بزرگترین خطاهای انجمن در همین بینش نهفته بود و اتفاقا به تکیه به قدرت سیاسی نیز منتهی شد و مآلا به رشد و گسترش تصاعدی بهایبت در ایران و دیگر کشورها انجامید.
ادامه مطلب …
رضائی 1403