انجمن حجتیه گسترش فساد و ظهور8

انجمن حجتیه گسترش فساد و ظهور8

قسمت قبل:

آیا مبارزه انجمن حجتیه با بهائیت واقعیت داشت؟

مقدمه:

در قسمت هفتم رویکردهای انجمن حجتیه قبل از انقلاب بر نخبه گزینی و نخبه محوری و مدیریت پذیری؛  عبور از تحریم و خروج از انزوا ؛ راهبرد مناظره ؛ در طول فعالیت علیه بهائیت مورد بررسی قرار گرفت…

در قسمت هشتم به یکی از روش های آشکار انجمن حجتیه در برخورد با بهائیت می پردازد. در این روش انجمن حجتیه بعد از خارج کردن اصل مبارزه با فرقه بهائیت ازاولویت مبارزات خود، به روش عوام زدگی در مسلمان نمودن توده ایی افراد بهائیت می پردازد و بدون استناد، آماری را بیان داشته است.

 

مبارزه انجمن حجتیه با بهاییت

تقابل تک بعدی

جنبش های سیاسی اجتماعی از چند مولفه ی بنیادین برخوردارند که سبب شکل گیری، گسترش، سازمان یابی، ضامن حیات و موجب تداوم بقای آنهاست‌ که عبارتند از:

ایدئولوژی، رهبران، نخبگان مروج ایدئولوژی، امکانات مالی، پایگاه اجتماعی، قدرت سیاسی، رسانه و …

بهاییت به مثابه یک جنبش سیاسی از این مولفه ها بهره داشت و افزون بر آن از حامیان چند لایه ی بازیگران سیاسی داخل و خارج نیز برخوردار بود.

برنامه ریزی و هدف گذاری برای مقابله با چنین جنبشی اگر تمام این مولفه ها را هدف نگیرد راه به جایی نمی برد و بلکه بر عکس می تواند اسباب رشد و تحکیم آن را فراهم سازد.

انجمن حجتیه طی حدود ۲۵ سال مقابله با بهاییت به این مولفه ها توجه و دسترسی نداشت لذا چالش و یا آسیبی متوجه مولفه های حیاتی بهاییت نشد.

کارنامه انجمن  حجتیه

بخش مهمی از نیروی انجمن حجتیه طی دوره کوتاه ده تا یازده ساله ( ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۲ ) صرف مقابله با بخش تبلیغ عمومی بهاییگری شد. البته در همین بخش نیز به موفقیت کامل نرسید. مثلا موسسه انتشارات امری هیچ خدشه ای ندید و پرشتاب به نشر و چاپ مجلات درونگروهی و کتب و جزوات آموزشی و تبلیغی موفق می شد مگر در مواردی که حاکمیت به سبب نگرانی از وا‌کنش روحانیت و قشر متدین جامعه وقفه ای در کار آن ایجاد می نمود.

بخشی از توان انجمن حجتیه صرف نفوذ برای کسب خبر گردید و بخشی نیز به مناظره اختصاص یافت .

ذیل همین سیاست بخش عمده ای از توان انجمن صرف مسلمان سازی بهاییان خرده پا از طریق مباحثات چهره به چهره می شد( بدان خواهم پرداخت) و نیم بیشتر را مصروف ساماندهی شبکه سخنرانان و اجرای کنفرانس های تبلیغی انجمن حجتیه نمودند.

 

از اوایل ۱۳۵۳  تا ۱۳۵۷ نیز بهاییت از اولویت فعالیت های انجمن خارج و عمده وقت انجمن حجتیه مرکز به تدریس دروس معارف فارسی اختصاص یافت.

مبارزه انجمن حجتیه با بهاییت

مسلمان سازی بهاییان

انجمن حجتیه مسلمان سازی بهاییان از طریق مناظرات کلامی را هدف کلان خود در نظر گرفت.

بی گمان نجات افراد بهایی از گمراهی کار دشوار و پیچیده ای به شمار می رفت و قطعا بانیان و مسببان ماجورند اما مقابله با فرقه، نشاید به این هدف محدود گردد از اینرو در مقام نقد، کندوکاو هدف و کارنامه انجمن حجتیه در این زمینه ضرورت دارد.

روش استبصار

روش کار بدین ترتیب بود که برخی از بهاییان  با مشاهده شکست مناظره گران فرقه در برابر انجمنی ها، به بهاییت پشت می کردند و با چاپ اعلامیه ای در جراید به حقانیت اسلام اذعان می نمودند و از فرقه بیزاری می جستند و به متبریان می پیوستند.

در روشی دیگر، انجمنی ها پس از مدت ها گفتگو با یک‌ فرد او را مجاب به تبرّی می نمودند و گاه بهایی “طرد” شده ی تشکیلات فرقه را از طریق ملاطفت و یا رفع نیاز مالی او، وی را جذب می نمودند.

گونه شناسی متبریان

انجمن، مسلمان سازی بدنه و قاعده سازمان بهاییت را هدف خود تعریف کرده بود. گاه کدخدا و یا بزرگ یک روستا ( مثلا اطراف زنجان) از بهاییت بر می گشت و گفته می شد به تبعیت از او ۸۰ روستایی به اسلام گرویده اند.

در این فرآیند افراد سطوح میانی و فوقانی سازمان فرقه، به علل مختلف دور از دسترس نیروهای انجمن بودند. زیرا هم پروتکل های شغلی و اداری مقامات عالی دولتی و ژنرال های بهایی ارتشی و هم اقتدار و اعمال قدرت بهاییان عالی مقام اجازه نمی داد انجمن به آنها نزدیک شود. از اینرو عموم متبریان از قشر پایین( توده) سازمان فرقه بودند.

اگرچه استثنائا دو یا سه تن از افسران بهایی (مانند سرهنگ یداله ثابت راسخ)، یک مبلغ متوسط الحال ( مانند ادیب مسعودی) و چند جوان تحصیلکرده از نجات یافتگان بوده اند. می توان گفت که از این دست متبریان ( رده متوسط و متوسط به بالا)  ۳۰ نفر  نیز یافته و شناخته نشدند.

همچنین معلوم شد یک یا دو منشی محفل بهاییان در یکی دو شهرستان نیز به اسلام گرویده اند.

اما طی بیش از دو دهه فعالیت انجمن، دیده نشد که از سران بهایی، مانند اعضای بیت العدل، اعضای مشاوران قاره ای، اعضای محفل ملی، اعضای محفل تهران یا اعضای محفل های استانی و یا مدیران و اعضای عالیرتبه لجنه های ۴۲ گانه بهاییت، کسی مسلمان شده باشد.

انجمن حجتیه نیز چیزی در این مورد منتشر نکرده مگر در کتاب آقای سید مقداد نبوی که عددی گزاف اعلام نموده اند که درست به نظر نمی رسد. زیرا تا جاییکه به یاد دارم آقای حلبی اواخر دهه ۴۰ از توبه ۱۴۰۰ بهایی و  ۲۰ هزار نجات یافته گفت و همین آمار را به تاریخ آذر ۱۳۵۷ به آیت الله خویی ره  اعلام نمودند تا از ایشان فتوایی برای نپیوستن به صفوف انقلابی مردم بستانند که ستاندند.

بنابراین آنچه در افواه رواج دارد(حتی محقق مدقق آقای رسول جعفریان هم آن را پذیرفته اند) مبنی بر آن که اسامی ۱۴۰۰ بهایی مسلمان شده و ۲۰ هزار نجات یافته در کتابخانه آستان قدس و مانند آن قرار دارد، نادرست به نظر می رسد.

مبارزه انجمن حجتیه با بهاییت

مسلمان سازی بهاییان

سازمان بهاییت نیز با تاسیس لجنه های جدید مانند لجنه ی  ” تزیید معلومات” و … تلاش های وسیعی برای مقابله با مسلمان شدن بهاییان تدارک دید و تا حدود زیادی ( به روش های مختلف) موفق شد از مسلمان شدن بهاییان بکاهد.

به همین علت و علل دیگر طی دهه ۱۳۵۰ آمار مسلمان شدن بهاییان به غایت افت کرد و تقریبا به صفر نزدیک شد.

مرحوم آقای حسینیان می گفت نصیری رئیس ساواک به طعنه و یا برای تحقیر نوشته بود انجمن حجتیه چرا سراغ عوام بهایی می رود برود با سران بهایی مناظره کند تا بلکه یکی از آنها را تحت تاثیر قرار دهد.

طبق وعده ی آقای حلبی قرار بود نام و مشخصات همه بهاییان مسلمان شده ( که طبق ادعا ۱۴۰۰ نفرند) را به کتابخانه آستان قدس بسپارند اما هر چه گشتیم چیزی نیافتیم.

 

ادامه مطلب…

رضائی

 

انجمن حجتیهبهائیتشاهفرقهمسلمان
Comments (0)
Add Comment