تفسیر معاصرانه قرآن کریم
آشنایی با تفاسیر قرآن(قسمت سی و دوم )
تفسیر معاصرانه قرآن کریم؛
معرفی آخرین تفسیر از قسمت الف- تفاسیر شیعه
۳۰- تفسیر معاصرانه قرآن کریم به سرویراستاری سیدحسین نصر ؛(زاده ۱۹ فروردین ۱۳۱۲. ۱۹۳۳م. متولد تهران،فیلسوف، نویسنده، نظریهپرداز و استاد مطالعات اسلامی دانشگاه جورج واشنگتن در آمریکا. )که توسط انتشارات هارپر آمریکا (۲۰۱۵م) در ۷ جلد منتشر شده است.
تفسیری که از قرآن در این اثر آمده خلاصه شده چهل تفسیر شیعی و سنی است که به زبان انگلیسی نگاشته شده است. ذائقه تالیف این اثر غربی و مطابق با سلیقه غربیهاست و ذائقه تالیف غربی با تالیف شرقی فرق دارد.
این تفسیر، تفسیری نیست که یک مفسر خاص بر قرآن نوشته باشد بلکه گزیدهای از بهترین تفاسیر سنت گرایانه از منظر چهار قرآنپژوه مسلمان غربی (ماریا دکاکه، جوزف لومبارد، جانر دگلی و محمد رستم) و سید حسین نصر به عنوان سر ویراستار است. طریقه گردآوری هم اینگونه بوده که در ابتدا از میان تفاسیر مختلف، تفاسیری که صبغه اسلام بنیادگرایانه و اسلام تجددگرایانه (همان روشنفکری دینی) دارد کنار گذاشته شده و فقط به تفاسیر اسلامی سنت گرایانه -که حدود چهل تفسیر است- پرداخته شده است. دوم اینکه، این اثر علاوه بر اینکه تفسیر قرآن است، گزیدهای از تفاسیر مختلف است و یک وجه صرفه جویانه دارد از این جهت که به جای مطالعه چندین تفسیر میتوان یک اثر را خواند.
یکی از جنبههای مهم کتاب، مقدمه آن است که مطالب شامخی در مورد قرآن در این بخش وجود دارد. با اینکه از حدود چهل تفسیر استفاده شده است هیچ استناد و اعتنایی به تفاسیر مدرنیستی مثل تفسیر طنطاوی که نگاه مادی به قرآن دارد، نشده است. این تفاسیر در قرن ۱۳ و۱۴ در هند و مصر پیدا و متاسفانه دامنه گستردگیاش به کشور ما کشیده شد. مستشرق وقتی به قرآن میپردازد یا به جنبه جامعه شناختی قرآن میپردازد یا به جنبه زبان شناسی و امثال این، ولی سید حسین نصر به قرآن کریم از منظر وحیانی نگاه کرده است.
ترجمه فارسی
انشاالله رحمتی، مترجم کتاب «The study Quran” تالیف سید حسین نصر درباره این تفسیر و ترجمه آن می گوید:«ترجمه جلد اول این اثر اسفند ماه سال ۱۳۹۹[توسط انتشارات سوفیا] منتشر شد، ترجمه جلد دوم هم در حال حاضر آماده چاپ و جلد سوم هم در دست ترجمه است. تفسیر معاصرانه قرآن ترجمه «The study Quran” و یکی از جدیترین مطالعات قرآنی به زبان انگلیسی است. عنوان فرعی اثر «A New Translation and Commentary” این کتاب را بیشتر معرفی میکند چون بیان میکند که این اثر یک تفسیر تازهای از قرآن است. در این اثر سه کار انجام شده است؛ اول اینکه ترجمه متفاوتی از قرآن شده ارائه شده و دوم اینکه تک تک آیات تفسیر شدند و سوم اینکه مقالاتی به عنوان پیوست به اثر اضافه شده که به نوعی تفسیر موضوعی قرآن کریم است. بنابراین سراسر این اثر تفسیر است نه نوعی قرآن پژوهی و به همین خاطر هم بنده عنوان «تفسیر” را برای ترجمه انتخاب کردم چون واژه دیگری حق این کار را ادا نمیکرد.
تفسیر معاصرانه افقهای جدیدی را برای مطالعه گشوده است
در مورد واژه «معاصرانه” هم باید بگویم که منظورم از معاصرانه، نه تنها به معنی مدرن نیست بلکه درست در مقابل واژه مدرن است. دلیل اینکه صفت معاصرانه را آوردم این بود که اگر این صفت نمیآمد، شکل کار برای مخاطب روشن نمیشد. ما یکسری تفاسیر سنتی داریم یکسری تفسیر متجددانه. پایه تفاسیر سنتی، سنت اسلامی است و توجهی به تحولات دوران مدرن ندارد. اما در تفاسیر مدرن، توجه به دوران مدرن وجود دارد و در مقام تفسیر قرآن به تحولات این دوره توجه میشود. در اینگونه تفاسیر رویکردها و روشهای تاریخی و تحلیلی و باستان شناسانه به کار گرفته میشود و از این منظر، قرآن دیگر برای ما یک کتاب آسمانی نیست. در این میان جای یک تفسیر برای ما مسلمانان خالی است و آن هم تفسیری است که برخلاف تفسیر سنتی واقعیت مدرنیسم را تجربه کرده باشد اما در عین حال مدرنیسم را حقیقت نداند به عبارت دیگر تفسیری باشد که در عین حال که مدرنیسم را فهمیده به آن نقدهای جدی هم دارد. اگر واقعیت مدرنیسم را بپذیریم اما آن را حقیقت ندانیم نوعی تفسیر ارائه خواهیم کرد که نه تفسیر سنتی است و نه تفسیر مدرن.
برخی با شناختی که از دکتر نصر دارند فکر میکنند این تفسیر، یک تفسیر باطنی و عرفانی است درحالیکه اصلاً اینطور نیست و بر مبنای سنت گرایی اسلامی نوشته شده است. ضمناً اینکه هم از تفاسیر شیعی استفاده شده و هم از تفاسیر سنی، نوعی گفتگو میان این دو مذهب شکل گرفته که خود این موضوع هم مصداق معاصرانه بودن اثر است. چنین خصیصهای میتواند (فقط) فتح بابی باشد…
(پایان قسمت سی ودوم)