دو عامل اساسی باعث کند شدن فرآیند بازگشت روابط میان ایران و عربستان هستند
رای الیوم؛ ۵ اوت
فؤاد ابراهیم؛ دگراندیش عربستانی اخیرا در ارتباط با علل و عوامل کند شدن بازگشت روابط میان ایران و عربستان در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی توئیتر نوشت: من تصور میکنم رژیم سعودی از انعقاد توافق با ایران میخواست از میزان تاثیر گذاری این کشور و محور منطقه ای آن بکاهد تا از اصابت موشکهای و پهپادها به تاسیسات حیاتی خود جلوگیری نماید.
شک توافق بر سر از سرگیری روابط ایران و عربستان در صورت ادامه یافتن جنگ در یمن هیچ گاه امضا نمیشد و به طور حتم جنگ در یمن یکی از عوامل اصلی بود که ریاض را به توافق با تهران واداشت تا از مورد اصابت قرار گرفتن تاسیسات حیاتی خود توسط موشکهای و پهپادها جلوگیری نماید اما این امر عامل اساسی و تنها دلیل اتخاذ چنین تصمیمی از سوی ریاض نبود.
در واقع عامل اصلی که باعث شد تا عربستان تصمیم به از سرگیری روابط با ایران بگیرد موضوع فلسطین و همچنین فشارهایی که رژیم اسرائیل به ویژه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر بر آمریکا وارد میکرد تا واشنگتن نیز به نوبه خود ریاض را در جهت عادی سازی مناسباتش با تل آویو تحت فشار قرار دهد و به همین دلیل ریاض تصمیم به از سرگیری روابط با تهران گرفت.
البته همه چیز داشت به طور عادی و طبق نقشه ترسیم شده میان ایران و عربستان در پکن پیش میرفت و قرار بود پس ماه از توافق پکن ، دو کشور سفارت خانه های خود را افتتاح نمایند و ایران نیز با توجه به شرایط مورد نیاز برای حج در عمل سفارت خانه خود در ریاض و کنسولگری خویش در جده را افتتاح کرد اما عربستان تا کنون سفارت خود در تهران را افتتاح نکرد. این امر از وجود موانع واقعی بر سر راه بازگشت روابط میان دو کشور حکایت دارد.
به طور حتم علل و عواملی وجود دارد که مانع از سرگیری روابط ایران و عربستان به طور کامل شده است اما در حال حاضر دو مانع اصلی بر سر بازگشت روابط دو جانبه میان تهران و ریاض وجود دارد که عبارتند از:
نخست کویت، امارات و بحرین :
این سه کشور پس از توافق پکن از عربستان خواستند تا خوبی آنها را با خوبی پاسخ دهد؛ زیرا این سه کشور در تمامی سیاستهایی که ریاض طی سالهای اخیر اتخاذ کرده در کنارش قرار گرفتند به ویژه در جنگی که علیه یمن به راه انداخت از سعودی حمایت و پشتیبانی کردند و بر همین اساس از عربستان خواستند تا در حل و فصل مشکلات شان با ایران در کنارشان قرار گیرد.
شاید بتوان گفت مشکل بحرین با ایران کوچک تر از دو مشکل کویت و امارات است اختلاف بحرین و ایران همچون امارات و کویت بر سر مناطق و اراضی نیست؛ بلکه منامه تهران را به دخالت در امور داخلی خود متهم میداند و منظور آنها از این امر موضوع اپوزسیون بحرین و راههای حل و فصل آن است که همچنان عامل نگرانی برای دولت بحرین به شمار میرود.
تهران مشکل بحرین را یک مشکل داخلی میداند که هیچ ارتباطی با ایران ندارد و از منامه خواست تا اوضاع مخالفان بحرینی را حل و فصل نماید به ویژه آن دسته از شهروندان خود که آنها را سلب تابعیت کرده و هم اکنون در ایران اقامت دارند. تا کنون هیچ نشانه ای دال بر اتخاذ اقدامات جدی در این خصوص از سوی منامه مشاهده نشده است.
اما مشکل ابوظبی با تهران از مشکل بحرین بزرگتر اما از مشکل کویت کوچکتر است امارات اخیراً در صدد مطرح کردن موضوع جزایر سه گانه در دادگاه بین المللی لاهه برآمده است.
نکته جدید در این خصوص آن است که روسیه نیز خود را در این موضوع مشارکت داده است و وزیر خارجه روسیه اعلام کرد که از تلاش امارات حمایت به عمل می آورد این امر تهران را واداشت تا اظهارات آتشینی علیه مسکو مطرح کند و در همین رابطه وزارت خارجه ایران سفیر روسیه در تهران را به حضور فراخواند هر چند امارات حرکت جدیدی را شروع کرده اما تجربه سالیان گذشته نشان میدهد که ابوظبی آماده شدت بخشیدن به تنش در روابط خود با تهران در بالاترین سطح نیست.
بر همین اساس میتوان گفت مشکل امارات و بحرین با ایران مانع اساسی بر سر راه از سرگیری روابط میان ایران و عربستان بر خلاف اختلاف ایران و کویت که ممکن است تمامی تلاشهای بکار رفته برای از سرگیری روابط ایران و عربستان را نیستند، بر باد دهد.
برخی تصور میکنند که این مشکل اخیرا پدیدار گشته است در حالی که این اختلاف ریشه در دهه شصت قرن گذشته میلادی دارد. به نظر میرسد دو طرف بر سر ترسیم مرزها با هم اختلاف نظر دارند در حالی که واقعیت آن است که ایران و کویت بر سر میزان سهم خود از میدان نفت و گازی دارند که کویت آن را “الدره” و ایران آن را آرش مینامد در حالی که در گذشته هیچ یاد و نشانی از عربستان در خصوص این اختلاف وجود نداشت.
سه رویداد شکل گرفته در ارتباط با اختلاف یاد شده آن را پیچیده تر کرده است. نخست آنکه عربستان در این موضوع ورود کرده است آن هم پس از آنکه کویت از ریاض خواست تا در میدان الدره با آن مشارکت نماید.
اما دومین رویداد آن است که کویت اعلام کرد ایران هیچ سهمی در این میدان ندارد در حالی که در گذشته اعلام میکرد که بخشی از این میدان متعلق به ایران است.
سومین رویداد نیز ورود برخی از عراقی های به این موضوع است آنها اعلام کردند که تمام این میدان به عراق تعلق دارد.
این سه رخداد اختلاف را پیچیده تر کرد نکته عجیب آنکه کویت با مشارکت عربستان، موافقت کرد و برای حل و فصل این مشکل به بغداد رفت اما تا کنون به درخواست ایران مبنی بر انجام مذاکره و گفت وگو جهت حل و فصل این مشکل پاسخ نداده است.
با چنین صحنه پیچیده ای که بر روابط ایران و عربستان سایه افکنده ما میتوانیم برای این موضوع سه سناریو تصور کنیم.
اولین سناریو آنکه این موضوع همانند گذشته نادیده گرفته شود و طرفهای ذیربط در جهت آرام کردن تنش گام بردارند و گامهای بعدی در جهت از سرگیری روابط ایران و عربستان برداشته شود.
دومین سناریو آنکه ایران و کویت بر سر آغاز استخراج گاز به طور مشترک و تقسیم کردن سهمیه های با یکدیگر به توافق برسند و به دنبال آن مذاکراتی برای ترسیم مرزهای دریایی میان دو کشور انجام دهند.
سومین سناریو آنکه تنش و عدم توافق ادامه یابد و اگر هر یک از دو طرف به تنهایی اقدام به استخراج و تولید نماید، طرف مقابل نیز به تنهایی اقدام به استخراج و تولید نماید.
بدیهی است تنش در روابط میان ایران با سه کشور یاد شده به ویژه کویت امید برای از سرگیری روابط ایران و عربستان به طور کامل را کاهش داده است.
دوم فشارهای شدید آمریکا علیه عربستان:
ما اگر بگوییم آمریکا از توافق تهران ریاض مبنی بر از سرگیری روابط به شدت شوکه شد مبالغه نکردهایم. واشنگتن در نتیجه چنین تحولی تغییر سیاست خود نسبت به ریاض را آغاز کرد و سیاست تهاجمی و انتقادی خود را به سیاست مهار تبدیل کرد و سعی کرد تا صفحه جدیدی در روابط خود با ریاض بگشاید.
به نظر میرسد اولویت آمریکا در حال حاضر آن است که از عربستان بخواهد روابطش با اسرائیل را بهبود بخشد آن هم در ازای آنکه بتواند به روابط خود با ایران ادامه دهد. این امر به سیاست عربستان در این خصوص بستگی دارد با توجه به اقدامات اتخاذ شده از سوی عربستان در مورد روسیه و چین روشن شد که ریاض برای فشارهای آمریکا اهمیتی قائل نیست. اما آیا این امر در مورد ایران نیز صدق میکند یا خیر؟
این امر بستگی به دیدگاه عربستان در روابطش با ایران دارد اگر دیدگاهش راهبردی باشد به هر بهایی که باشد به روابط خود با ایران ادامه خواهد داد و در آن صورت ریاض فشارهای آمریکا را پشت سر خواهد گذاشت و کشورهای خلیج فارس به ویژه کویت را نسبت به لزوم از سرگیری روابط با تهران متقاعد خواهد کرد و در آن صورت شاهد تبادل سفرا و بازگشایی سفارت عربستان در تهران خواهیم بود والا در غیر این صورت روابط دو کشور بار دیگر به سردی خواهد گرائید .