اخلاق سیاسی انتخابات -2
اقتصاد و انتخابات -1
مقدمه
انتخابات به عنوان یکی از پرحاشیه ترین رویداد سیاسی در هر کشوری محسوب می گردد. در ماه پایانی سال جاری انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی پیش روی ملت قرار دارد.
دو سئوال اساسی در حوزه اقتصاد در مقطع انتخابات مطرح می گردد:
الف – چگونه انتخابات می تواند بر فضای اقتصادی تاثیر بگذارد؟
ب – اقتصاد چگونه می تواند بر انتخابات تاثیرگذار باشد؟
این تاثیرات متقابل به هر اندازه ای باشد؛ حکایت از وجود شعارهای اقتصادی در تبلیغات نامزدها دارد. و اگر در تبلیغات داوطلبان خبرگان نیز رگه هایی از شعارهای اقتصادی دیده شود نباید تعجب نمود. زیرا در شرایطی که اقتصاد دغدغه اصلی مردم قرار گرفته است، انتخابات فرصتی مناسب برای بیان نظرات گروههای مختلف سیاسی و عامه مردم درخصوص مسائل گوناگون در سطح جامعه است. قطعا افرادی که پا به عرصه انتخابات می گذارند بحث اقتصاد را فراموش نخواهند کرد.
در این نوشتار، ضمن مروری بر دو مورد از نظریه های کلان انتخاباتی، تاثیر انتخابات بر اقتصاد و همچنین تاثیر شرایط اقتصادی بر انتخاب افراد و رفتار انتخاباتی و میزان مشارکت مردم را مورد مداقه قرار داده و در انتها پیشنهاداتی ارائه می گردد.
الف: نظریه های کلان انتخاباتی: اقتصاد و انتخابات
۱– سیکل تجاری – سیاسی
این الگو؛ رفتار متقابل بین رأی دهندگان و دولت را مورد توجه قرار داده است. این نظریه، عمدتا بر تاثیر قابل توجه عوامل اقتصادی بر رفتارهای رأی دهندگان متمرکز شده است. بدین صورت که، دولت ها با اتخاذ سیاست های مختلف اقتصادی سعی می کنند به نحوی رضایت رأی دهندگان را فراهم سازند.
بر اساس نظریه هاي کلان انتخاباتی، اکثر علماي اقتصاد سیاسی و دانشمندان علوم سیاسی بر این باورند که در بسیاري از کشورهاي جهان، سیاستمداران و مقامات سعی می کنند با به کارگیري سیاست هاي اقتصادي مناسب قبل از برگزاري انتخابات شانس انتخاب دوباره خود را افزایش دهند تا بتوانند منافع خود و احزابشان یا جریان سیاسی منتسب به آن را تامین کنند.
در ادبیات اقتصاد سیاسی، این دیدگاه به اختصار تحت عنوان سیکل تجاري – سیاسی نامیده می شود.
سیکل تجاري – سیاسی رفتار متقابل رأي دهندگان و دولت، به هنگام نوسانات اقتصادي را توضیح می دهد. بر اساس این نظریه، در تحلیل الگوي رفتاري رأي دهندگان، عوامل اقتصادي نقش به سزایی دارد و دولت ها تلاش می کنند که با اتخاذ سیاست هاي اقتصادي متفاوت، میزان رضایت رأي دهندگان را افزایش دهند.
نتایج تحقیقات در این رابطه متفاوت است زیرا متغیرهاي اقتصادي نظیر تورم؛ بیکاري؛ رشد اقتصادي؛ کاهش مالیات ها و… تاثیر به سزایی در جلب رضایت راي دهندگان داشته و در نتیجه می تواند در انتخاب مجدد کاندیداها بسیار بیشتر از آنچه تصور می رود تاثیر بگذارد.
بسیار ساده است که بیان شود اگر یک مسئول سیاسی بتواند تورم یا بیکاري کشور خود را کاهش دهد، تمایل مردم براي رأي دادن به او در انتخابات بعدي افزایش می یابد. به عبارت دیگر در این رابطه، نوعی تابع محبوبیت تعریف می شود.
بنابراین جای تعجب ندارد اگر گفته شود در سیکل تجاري- سیاسی اساس این استدلال براین خواهد بود که در مقطع نزدیک به انتخابات، سیاستمداران حاکم، سیاست هاي اقتصادي را بر می گزینند که با ایجاد رونق اقتصادي شانس آنها را براي انتخاب مجددشان افزایش یابد.
سیکل تجاري – سیاسی دو بخش عمده دارد:
بخش اول رفتار مقامات سیاسی حاکم؛ بخش دوم رفتار راي دهندگان است. تا آنجا که به رفتار مقامات سیاسی مربوط می شود این رفتار بر فروضی استوار است:
– از جمله اینکه مقامات سیاسی تمایل دارند تا بار دیگر انتخاب شوند،
– رأي دهندگان در انتخابات فقط منافع اقتصادي را لحاظ می کنند،
– در فرآیند ارزیابی و قضاوت کردن انتخاباتی مردم، عملکرد اقتصادي مقامات سیاسی، به گذشته بیشتر توجه می شود و گذشته نگری نیزعمق زمانی محدود دارد.
در کنار مفروضات فوق و در باب مفروضات کلیدي سیکل تجاري – سیاسی می توان مفروضات فرصت طلبانه ای را هم بر شمرد همچون:
– سیاستمداران داراي روحیه یکسان بوده و ترجیح می دهند در قدرت باقی بمانند؛
– دو گروه برای کاندیداتوری فعالیت می کنند: آنانی که در حال حاضر در قدرت حضور داشته و سکان اداره کشور را در اختیار دارند و افرادی که تلاش می کند به قدرت برسند و گاها در این رابطه ممکن است به تعلقات حزبی نیز توجه ای نشود؛
– رأي دهندگان؛ یا آنانی که قرار است پای صندوق آرا شرکت کرده و نمایندگان خود را برگزینند؛ بیکاري، تورم و شرایط اقتصادی فعلی را دوست ندارند. آنها به عملکرد اقتصادي مجریان و دستندرکاران منتخب خود که بر مصدر امور قرار گرفته اند؛ توجه می کنند و روند گذشته را مرور کرده و به هر آنچه در حوزه اقتصاد اتفاق افتاده است بیشتر اهمیت می دهند و اهداف یکسان دارند.
– سیاستگذاران در مقطع انتخابات برای جلب آرای بیشتر، تلاش می کنند ابزارهاي سیاست پولی را تحت کنترل خود درآورند. در حالی که گونه های اولیه سیکل هاي تجاري – سیاسی بر سیاست های صحیح پولی دولت تاکید دارد، اما مطالعات بعدي ممکن است نشان دهد سیاست هاي مالی متولیان مستقر در زمان انتخابات؛ نظیر پرداخت یارانه؛ کاهش مالیات؛ رفع کسري بودجه؛ و حتی پرداخت کالاهاي نقدي را مورد توجه قرار داده و به نفع رای دهندگان تغییر کند.
۲– نظریه چرخه هاي اقتصادي
در نظریه چرخه اقتصادي، از سه زاویه؛ ساز و کار اقتصاد و انتخابات مورد بررسی قرار گرفته است:
۱- اثر وضعیت اقتصادي جامعه قبل از انتخابات بر رأي مردم
۲- تعیین زمان انتخابات بر اساس دوره هاي اقتصادي
۳-ایجاد چرخه هاي اقتصادي مثبت، قبل از برگزاري انتخابات توسط دولت موجود.
اساس بحث این مدل این است که؛ متصدیان امور مملکتی درصدد هستند با توجه به حافظه کوتاه مدت راي دهندگان، سیاست هایی در زمانهای نزدیک به انتخابات اتخاذ کنند که وضعیت معیشتی جامعه و عملکرد اقتصادي خود را بهبود ببخشند. بنابراین متولیان و سیاستمداران خواهان رای، پیش از انتخابات تلاش می کنند تا با دست کاري در اقتصاد آنهم از کانال سیاست هاي پولی؛ به گونه اي رفتار نمایند که دوباره خود و همچنین کاندیداهای پارلمانی همسو با آنان توسط رأي دهندگان انتخاب شوند و در قدرت باقی بمانند.
منبع: وبگاه راهبرد ملی با تغییرات
دکتر امیر حسین طاهری عضو هئیت علمی دانشگاه خوارزمی