انواع توافق مطلوب اسرائیل
میدل ایست؛
بر اساس دیدگاه اسرائیل توافق جدید با ایران چگونه باید باشد؟
نویسنده: اورن ستر، ایتامار لیفشیتز
سال جدید نوید یک رویارویی با برنامه هسته ای ایران را می دهد. در اکتبر 2025، توانایی “بازگشت” تحریم ها توسط شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران از بین خواهد رفت و این سازمان به طور بالقوه اهرم دیپلماتیک کلیدی خود را از دست خواهد داد. در همین حال، حملات اسرائیل در اکتبر گذشته علیه سامانههای دفاع هوایی راهبردی ایران، اعتبار یک تهدید نظامی خارجی علیه جمهوری اسلامی ایران را افزایش داده است. با تضعیف حزب الله لبنان، سقوط رژیم اسد در سوریه و برچیده شدن سازمان نظامی حماس در غزه، موقعیت منطقه ای ایران بدتر شده است. در این بحبوحه، دولت جدید ترامپ شروع به اعمال مجدد کارزار «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی ایران کرده است و لفاظیهای سخت را پذیرفته و آشکارا در مورد گزینه اقدام نظامی علیه این کشور بحث و گفت و گو میکند. دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در سال 2018 از توافق “وحشتناک و یک طرفه” هسته ای ایران که به طور رسمی به عنوان برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام شناخته می شود، خارج شد. اما او پس از روی کار آمدن برای دور دوم، اخیراً اعلام کرد که ایالات متحده باید به یک توافق جدید با ایران دست یابد. جمهوری اسلامی ایران ممکن است برای کاهش فشارها، وارد مذاکره شود و فرصتهایی را برای جامعه بینالمللی برای پیگیری روند دستیابی به یک «توافق بهتر» باز کند.
برنامه هسته ای ایران در پیشرفته ترین وضعیت و حالت خود قرار دارد. کارشناسان اینگونه ارزیابی کرده و تخمین می زنند که تهران می تواند مواد شکافت پذیر برای ساخت بمب اتمی (که “مقدار قابل توجهی” باشد) را حدودا دریک بازه زمانی یک هفته ای تولید کند. این کشور دارای دو تاسیسات غنی سازی حفاظت شده وسیع، هزاران سانتریفیوژ پیشرفته نصب شده و کنترل کامل چرخه سوخت هسته ای است. جمهوری اسلامی ایران تحت یک برنامه با روند سریع و سرعت بالا ، میتواند از دانش هستهای خود در وزارت دفاعش برای ساخت سلاح هستهای ، حدودا در بازه زمانی دو ساله _ با برآوردهای محافظهکارانه _ یا حتی کمتر از شش ماه استفاده کند.
در تلاش برای دستیابی به یک توافق جدید، باید ارزیابی کرد که دستیابی به یک «توافق بهتر» واقعاً به چه معناست. در سالهای اخیر، برخی از افراد خواستار توافقی گستردهتر، قویتر و طولانیتر شدهاند. با این حال، توافق جدید همچنان می بایست بر برنامه هستهای ایران متمرکز باشد و مذاکرهکنندگان غربی باید طول مدت زمان این توافق _ عاملی جدید _ و ثبات آن را در اولویت قرار دهند.
انواع توافق مطلوب اسرائیل
توافق گسترده تر: یکی از انتقادات برجسته به توافق برجام این بود که این توافق صرفا بر برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران متمرکز بود و به دیگر مسائل مرتبط با ایران مانند فعالیتهای خصمانه منطقهای این کشور، برنامههای موشکی و پهپادهای پیشرفته و تلاشهای آن ها در راستای حمایت از تروریسم که تهدیدی بزرگتر است ،نمی پرداخت. با این وجود، گسترش توافق با ایران، فراتر از موضوع هسته ای ، دارای جنبه های منفی می باشد.
در واقع می توان گفت که مسئله هسته ای شدن ایران در مقابل سایر تهدیدات این کشور، مسئله ای بسیار متفاوت است. مسئله هسته ای شدن ایران خطرناکترین، فوریترین موضوعی است که باید به آن پرداخته شود و این امر تنها تهدیدی است که برای کشورهای دیگر _ به ویژه اسرائیل [رژیم صهیونیستی] _ وجود دارد. اولویتبندی و تمرکز بر روی موضوع هستهای در مذاکرات با ایران میتواند شانس ایجاد مکانیزم و ساز و کاری قوی که به این موضوع مهم رسیدگی کند، را افزایش دهد.(م.ک)
علاوه بر این، آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) پادمان هایی را برای نظارت بر برنامه های هسته ای برای چندین دهه ایجاد کرده است. این پادمان ها بستری محکم برای اجرای توافق هسته ای ایجاد می کند. توافق بر سر سایر تهدیدها مستلزم تعریف معیارهای مورد توافق و روشهای راستیآزمایی است و در غیر این صورت اعلامی و بیاثر خواهد بود. در سطح منطقهای، با ابزارهایی مانند ائتلافهای منطقهای و افزایش نیروهای متعارف، میتوان به تهدیدهای دیگر خارج از توافق پرداخت. توافق با ایران باید فقط بر برنامه هستهای این کشور تمرکز کند.
انواع توافق مطلوب اسرائیل
توافقی قوی تر : برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به دنبال جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای کشف نشده و دستیابی به مواد شکافت پذیر برای سلاح هسته ای در کمتر از یک سال بود. پس از خروج ایالات متحده، کارشناسان بحث کردند که آیا توافق به این هدف دست یافته است یا اینکه “زمان گریز” – مدت زمان مورد نیاز برای تولید اورانیوم غنی شده با درجه تسلیحات کافی برای ساخت یک سلاح هسته ای – فقط 10 ماه است. یک دهه بعد، این سوال دیگر مطرح نیست. پیشرفتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران، کاهش تواناییهای هر توافق و دستیابی به زمان گریز یک ساله را دشوار خواهد کرد.[ هدف از ایجاد محدودیت در برنامه تحقیق و توسعه ایران، ایجاد زمان گریز اتمی است. زمانِ گریز اصطلاحی است که برای مدت زمان لازم جهت غنیسازی برای رسیدن به یک بمب هستهای به کار میرود. برای بازیافت اورانیوم از سوخت اتمی مصرف شده در رآکتور هستهای از عملیات شیمیایی موسوم به بازفرآوری استفاده میشود. سیمون هاندرسون مدیر برنامه برنشتاین مؤسسه واشنگتن که آگاهی کاملی در خصوص مسائل اشاعه هستهای و شبکه عبدالقادر پاکستانی دارد در مقالهای در تاریخ 24 مارس 2021 مینویسد: «اصطلاح «گریز» اغلب در بحثهای مربوط به برنامه هستهای ایران استفاده میشود، اما معنای دقیق و پیامدهای آن اغلب نامشخص یا متناقض است. از نظر حقوقی، این به زمانی اشاره دارد که یک کشور مشتاق سلاح هستهای میتواند از تعهدات خود تحت معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای که به رسمیت شناختهشده، خارج شود…. در اصطلاح فنی، گریز به زمانی اشاره دارد که یک کشور به قابلیت تسلیحات هستهای بهعنوان یک عمل انجام شده دست مییابد، قبل از اینکه بتوان آن را با فشار دیپلماتیک یا اقدام نظامی متوقف کرد. ]
10 سال گذشته نیز ثابت کرده است که عامل اصلی بازدارنده برنامه هسته ای ایران، فنی نیست، بلکه سیاسی است. علیرغم نزدیک شدن نگران کننده، ایران اورانیوم غنی شده تا 90 درصد ندارد. نه به این دلیل که نمی تواند آن را انجام دهد، بلکه به این دلیل که تصمیم می گیرد این کار را انجام ندهد.
توافق در آینده نیازی به تمرکز بر تحمیل محدودیت های شدیدتر بر برنامه هسته ای ایران ندارد. زمان گریز شش ماهه فرصت کافی برای استفاده از ابزارهای دیپلماتیک ، اقتصادی و حتی نظامی برای انکار ایران از توانایی ساخت سلاح هسته ای را می دهد. این امر می تواند فضایی را برای سازش بین المللی باز کند که به تسهیل مذاکرات معنادار کمک می کند.
انواع توافق مطلوب اسرائیل
توافقی طولانی تر : برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به ایران مزایای دائمی در قالب کاهش تحریمها در ازای امتیازات موقت برنامه هستهایاش را داد. برجام به مدت 10 سال محدود بود و مکانیسمی برای تمدید در بر نداشت. اگرچه ممکن است 10 سال در سال 2015 به اندازه کافی طولانی به نظر برسد ، اما جامعه بین المللی بار دیگر خود را در وضعیت بحرانی برنامه هسته ای ایران می بیند.
هر توافقی در آینده باید نقص اساسی « مفاد غروب آفتاب » را برطرف کند. یکی از راهها این است که جمهوری اسلامی ایران موافقت کند محدودیتهای برنامه هستهای خود را برای مدت زمان طولانیتری، حداقل چند دهه، حفظ کند. از طرف دیگر، ایران و جامعه بینالمللی میتوانند بر سر یک توافق دیگر برای یک دهه به توافق برسند، اما توافقی که ذاتاً قابل تمدید باشد – توافقی که در آن منافع برای ایران تنها تا زمانی ادامه یابد که محدودیتها وجود داشته باشد. از آنجایی که قرارداد به تاریخ انقضا نزدیک میشود، ایران میتواند تصمیم بگیرد که محدودیتها را برای یک دهه دیگر تمدید کند و از تخفیف موقت تحریمها برای آن دوره برخوردار شود یا خیر. اگر جمهوری اسلامی ایران خواهان لغو دائمی تحریمها باشد، باید آنچه را که برای رسیدن به «نتیجهگیری گستردهتر» در مورد ماهیت صلحآمیز برنامه هستهایاش و رسیدگی به تمام تحقیقات باز درباره فعالیتهای هستهای نظامیاش نیاز دارد ، در اختیار آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دهد. در این مورد، برخلاف برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) ، «نتیجه گیری گسترده تر» به جای صرفاً یک کمک ، شرط معناداری برای رفع تحریم ها خواهد بود.
انواع توافق مطلوب اسرائیل
معیار گمشده ثبات و پایداری. در حالی که برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به “نقص مرگبار” متهم شده است، اما مشخص شد که نقص مهلک این توافق، به معنای واقعی کلمه، وابستگی آن به تصمیمات اجرایی است که به رئیس جمهور ایالات متحده اجازه داد تا به تنهایی این توافق را از بین ببرد. زمانی که ایالات متحده از توافق خارج شد، «واکنشهای هستهای» ایران توسط جامعه بینالمللی مشروع تلقی شد و باعث بازگشت فوری تحریمها نشد. این شکاف یکی از پارامترهای نادیده گرفته شده برای ارزیابی موفقیت یک توافق جدید را برجسته می کند: ثبات آن.
صرف نظر از اینکه خروج از توافق درست بود یا نادرست، بدیهی است که برای جمهوری اسلامی ایران، یک توافق جدید باید شامل ابزارهایی باشد که همه طرفها را از تخلف بازدارد. این ابزارها می تواند شامل تصویب قرارداد به عنوان یک معاهده در کنار راه های دیگر برای اعتماد ایران به توافق باشد. (به عنوان مثال، ایران می تواند ذخایر اورانیوم بسیار غنی شده را در یک کشور ثالث نگه دارد که در صورت از بین رفتن توافقنامه، به ایران بازگردانده می شود.) اگر مذاکره کنندگان به توافق اعتقاد دارند، باید از دوام و ثبات آن اطمینان حاصل کنند.
انواع توافقات مطلوب اسرائیل
کامل نیست اما بادوام است. در سال 2015، برخی احتمالا امیدوار بودندکه برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، کاتالیزوری برای تغییرات سیاسی عمیق تر در ایران باشد. اما پس از 10 سال، تصور اینکه نظام جمهوری اسلامی ایران ماهیت خود را تغییر داده است دشوار است. بنابراین، یک توافق جدید باید برای رسیدن و تحقق بخشیدن به یک هدف متمرکزتر و ملموس تر تنظیم شود: یعنی جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هسته ای. توافق جدیدی که از اهرمهای ایجاد شده توسط تحریمهای اقتصادی و تهدیدات نظامی خارجی استفاده میکند، میتواند جاهطلبیهای هستهای جمهوری اسلامی ایران را مهار کند.
هیچ معامله و توافقی کامل نخواهد بود. از منظر مذاکره، ممکن است ارائه خواسته های حداکثری سودمند به نظر برسد. با این حال، برای اینکه یک توافق جدید موثر واقع شود، باید همچنان بر موضوع هسته ای تمرکز کند و استحکام و ثبات آن را برجسته نماید و قویا به آن بپردازد.(م.ب)