تصور نکنید خطوط تدارکاتی ایران به حزب الله قطع شده است
موسسه واشنگتن؛ 12 دسامبر(22 آذر)
نویسنده: مایکل نایتز
مایکل نایتز عضو ارشد جیل و جی برنشتاین در موسسه واشنگتن و یکی از بنیانگذاران پلتفرم میلیشیا اسپات لایت است که تحلیل عمیقی از تحولات مربوط به شبه نظامیان مورد حمایت ایران ارائه می دهد .
تلاشهای گذشته تهران برای تشکیل و تقویت مجدد گروه حزب الله از شرایط و محیطهای سختتری نسبت به سوریه پس از اسد عبور کرده است ، اما تلاش اقتصادی به رهبری ایالات متحده میتواند تلاشهای آتی قاچاق و سایر اهداف ضد تروریسم را در این فرآیند پیچیدهتر کند .
اگرچه فروپاشی رژیم بشار اسد مطمئناً دلگرم کننده است ، اما این بدان معنا نیست که ایران حامی سابق آن به سادگی از استفاده از سوریه به عنوان کریدوری برای تشکیل و تقویت مجدد حزب الله همسایه در لبنان صرف نظر خواهد کرد . کاملاً برعکس: قاچاق اسلحه ایران از لحاظ تاریخی در محیطهای دولتی فروپاشیده یا ضعیف رشد کرده است .
برای مثال یمن را در نظر بگیرید . از زمانی که حوثی ها در سال 2015 تحت یک تحریم تسلیحاتی هدفمند براساس قطعنامه 2216 شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفتند ، ایران زرادخانه این گروه را از موشک های بالستیک میان برد ، موشک های ضد کشتی ، موشک های کروز ، پهپادهای تهاجمی دوربرد ، قایق های پهپادی انفجاری ، موشک های زمین به هوا و سایر قابلیت های پیشرفته تامین کرده است ، ضمن این که قاچاق فرآورده های سوختی با یارانه سنگین انجام می شد . این تدارکات از طریق مجموعه ای از نظارت های چند ملیتی ، از جمله مکانیسم بازرسی تجارت دریایی سازمان ملل متحد و تلاش های منع دریایی توسط ناتو و نیروی دریایی خلیج فارس ، انجام شد . ایران همچنین سامانههای تسلیحاتی عمده ( از جمله اکسید کنندههای سوخت مایع ، موشکها ، پهپادها و حسگرها ) را از طریق عمان قاچاق کرده است و پس از آن ، این سامانهها صدها مایل از طریق بخشهایی از یمن که در اختیار گروههای ضد حوثی است ، منتقل شدند .
خطوط بالقوه عرضه پس از اسد در میان گزینه های آینده ایران برای ارسال مواد به حزب الله ، چهار احتمال برجسته است :
-ادامه حمل و نقل زمینی با کامیون از طریق عراق ، در مرکز سوریه و به لبنان .
-سایر مسیرهای زمینی : از طریق عراق ، اردن و جنوب سوریه یا از طریق عراق ، ترکیه و شمال سوریه .
-حمل و نقل دریایی به سواحل مدیترانه سوریه ، حمل و نقل کامیون به لبنان .
-حمل و نقل هوایی به سوریه ، حمل و نقل کامیون به لبنان .
از آنجایی که سوریه احتمالا پس از اسد بازگشایی می شود ، شاهد تغییر و تحولات عظیمی از جمله هجوم مردم ، وسایل نقلیه ، پول ، کمک های بشردوستانه ، تجهیزات بازسازی و کالاهای مصرفی خواهد بود که بیشتر آن از طریق حمل و نقل کامیون از کشورهای همسایه انجام می شود . ایران به راحتی می تواند از این حرکت گسترده برای بازسازی حزب الله و گروه های نیابتی آن در سوریه استفاده کند . عراق توسط گروهی از شبه نظامیان طرفدار ایران اداره می شود که کنترل کامل پست های مرزی ، بزرگراه ها و فرودگاه های آن را در اختیار دارند . در اردن ، ایران مدتهاست که با دستکاری عناصر دلسوز اردنی/ فلسطینی و عناصر خارجی ، به دنبال تضعیف کنترل دولت و تبدیل پادشاهی به پایگاهی مناسب تر برای فعالیتهای ضد رژیم صهیونیستی و ضد غربی است . و در سوریه ، محیط پس از اسد ممکن است مقاومت خاصی در برابر شبکههای قاچاق ایران نداشته باشد ، شبکه هایی که از بودجه خوبی برخوردار هستند و با کارتل های مواد مخدر موجود همپوشانی دارند . مناطق ساحلی با اکثریت علوی که هسته رژیم متاخر را تشکیل میداد ، همچنین میتوانست به عنوان خطوط تدارکاتی کوتاه تری برای تأمین حزبالله عمل کند ، با محموله های قاچاق پنهان در کمک ها و محموله های بازسازی که به لبنان پس از آتشبس ارسال میشد .
علاوه بر این ، ایران در گذشته در مورد ترتیبات تاکتیکی با گروه های جهادی سنی ( مثلاً القاعده و طالبان ) تردیدی نشان نداده است ، بنابراین ممکن است این تاکتیک را در سوریه پس از اسد اتخاذ کند ، جایی که تجهیزات رژیم به طور فزاینده ای در معرض خطر تصرف توسط دولت اسلامی (داعش) است . ارتش اسد از هم پاشیده است و هیچ کس نمی داند چه مقدار از زرادخانه آن توسط داعش جمع آوری و تصرف شده است . حتی اگر گروههای دیگر بخش اعظم آن را تصرف کنند ، عناصر داعش میتوانند در ماه های آینده سعی کنند آن را از آنها بخرند . نیروهای شورشی شمالی و جنوبی که در دو هفته گذشته در دمشق گرد هم آمدهاند – که برجستهترین آنها هیئت تحریر الشام (HTS) است – شامل تعداد ناشناخته اما قابل توجهی از عناصر تروریستی تعیین شده توسط ایالات متحده هستند که قبلاً بین مبارزه با داعش و اشتراک منابع با آنها درگیر شدهاند .
تمدید حضور ایالات متحده
با توجه به این خطرات متعدد ، ایالات متحده آمریکا باید به طور فعال مجموعه ای از اقدامات پیشگیرانه را با کمک سایر طرف های ذینفع- یعنی کشورهایی که می خواهند نفوذ تروریست ها در سوریه را کاهش دهند و در نتیجه فعالیت های خود را در آنجا گسترش دهند – دنبال کند .(م.ر)
نخستین و مهم ترین اقدام این است که مقامات دولت بایدن و/یا دولت آینده ترامپ باید مجددا به ارزیابی عقلانی بودن خروج زود هنگام جنبه های کلیدی حضور ارتش محلی ایالات متحده در منطقه بپردازند.
در عراق، پایگاه هوایی الاسد موقعیت مناسبی برای نظارت بر عناصر داعش و ارائه پشتیبانی اساسی برای مبارزه با تروریسم و مبارزه با قاچاق دارد.
بغداد دلایل کافی برای تمدید اقامت آمریکا در الاسد دارد، زیرا نگرانی های خود را در مورد ظهور مجدد داعش و ظهور سایر جناح های جهادی سنی در سوریه پس از اسد دارد.
اگرچه کمیسیون عالی نظامی آمریکا و عراق پیش تر برنامه ریزی کرده بودند که این پایگاه را در اواخر سال 2025 ببندند، اما وضعیت جدید در همسایگی نیاز به تجدید نظر دارد.
پایگاه التنف در سوریه، که از طریق اردن تامین می شود، همچنین ثابت کرده است که یک نقطه دسترسی بسیار ارزان و مفید برای نظارت بر جنوب و مرکز سوریه است.
همچنین، پایگاههای عملیات ویژه آمریکا در امتداد رودخانه فرات نه تنها برای حمایت از عملیاتهای مختلف ضد تروریستی در سوریه، بلکه برای نظارت بر فعالیتهای ایران و شبه نظامیان نیابتی در آن کریدور، قرار دارند.
در نهایت، ممکن است برای جلوگیری از تسلط جناح های افراطی سنی عرب بر عناصر کرد که برای مأموریت ضد تروریسم آمریکا در میدان عمل بسیار حیاتی بودهاند، نیاز به اقدام داشته باشند.
مقامات، دسترسی، و شراکت ها
البته، نظارت، جلوگیری و هدف قرار دادن بالقوه قاچاق تحت رهبری ایران به حزبالله فقط تابعی از حضور نظامی نیست، بلکه نیازمند یک ساختار قانونی و سیاستی سنجیده برای حمایت از آن نیز هست.
در سوریه، مأموریت ضد داعش از حمایت قوی از طریق اقدامات سازمان ملل متحد مانند قطعنامه 2249 (2015) شورای امنیت برخوردار است که به دولتها اجازه میدهد تا «تمام اقدامات لازم» را برای کاهش تهدید داعش انجام دهند.
با این حال، مکانیسم اصلی آمریکا – مجوز استفاده از نیروی نظامی (AUMF) در سال 2001 – یک منبع محدود و به سرعت در حال زوال برای هدف قرار دادن القاعده و “نیروهای وابسته” است.
هیئت تحریر شام (HTS) ممکن است با وجود انکار کردن ریشه های القاعده ای خود، همچنان واجد شرایط این عنوان باشد – به خصوص اگر عناصر این گروه سعی کنند سلاح هایی را به دست نهادهای تروریستی جهانی مانند داعش و/یا حزب الله برسانند.
(تعیین HTS به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی از سوی وزارت امور خارجه جدا از موضوع مجوز اقدام نظامی در سوریه است و به طور کامل در پالیسی واچ آینده مورد بحث قرار خواهد گرفت).
با توجه به این پیچیدگی ها و تغییرات محیطی سوریه، مقامات آمریکا و کنگره باید مشورت هایی را برای گسترش AUMF موجود یا تصویب یک AUMF جدید در سال 2025 آغاز کنند.
هدف باید اجازه استفاده محدود از زور علیه هر گروه تروریستی تعیین شده توسط ایالات متحده در خاورمیانه باشد، در صورتی که رئیسجمهور تشخیص دهد که نیاز به اقدام وجود دارد، از جمله این که به این نتیجه برسد که نیاز به دفاع از خود در آینده نزدیک نیست .
چنین مکانیزمی آزادی عمل آمریکا را نه تنها علیه گروههایی مانند داعش، القاعده، حماس، جهاد اسلامی فلسطین و حوثیها تسهیل می کند، بلکه علیه بازیگرانی که ممکن است به تلاشهای ایران برای تسلیح مجدد حزبالله کمک کنند مانند شبه نظامیان عراقی تعیینشده)، نیز موثر خواهد بود.
اگر دولت آینده سوریه رضایت خود را برای استفاده دیگر کشورها از زور در قلمرو خود لغو کند – گزینه ای که غرب آن را از رژیم اسد به دلیل رفتارهای جنایتکارانه اش در طول جنگ داخلی سلب کرد- یک”AUMF 2.0″ می تواند به طور ویژه ای مفید باشد.
واشنگتن همچنین باید گام های زیر را با مشارکت قابل توجه ناتو و شرکای منطقه ای در نظر بگیرد:
گسترش نیروی مشترک عملیات ویژه(CSOJTF-L)و گسترش مأموریت آن، به گونه ای که شامل عناصری باشند که بر تهدیدات غیر از داعش تمرکز دارند و از رهبری آمریکا در تلاش های جدید نظارت بر آتش بس لبنان حمایت کنند. بخشی از این تلاش شامل جلوگیری از بازسازی نظامی حزب الله است.
آمریکا همچنین باید دارایی های اطلاعاتی، نظارتی و جاسوسی خود را که به این مأموریت ها در سوریه اختصاص یافته اند، تقویت کند.
تقویت CSOJTF-L در نقاط حضور خود در سوریه. این می تواند شامل ایجاد پایگاه های گشت زنی موقت بین التنف و پایگاه هایی باشد که نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) تحت رهبری کردها در ابوکمال و شهر دیرالزور تاسیس کرده اند.(م.رجبی)
این پایگاههای گشتی میتوانند آمریکایی یا چندملیتی باشند – برای مثال، بریتانیا، فرانسه، اردن و امارات متحده عربی ممکن است مایل باشند بیسر و صدا به واحدهای عملیات ویژه در این مأموریت کمک کنند. برای حفظ شریک اصلی خود در میدان، ایالات متحده و فرانسه همچنین میتوانند با قرار دادن گشتهای زمینی و هوایی بین آنها و نیروهای تحت حمایت ترکیه به نیروهای دمکراتیک سوریه کمک کنند و از این طریق صلح را در منطقه حفظ کنند.
همکاری اردن در مبارزه با مواد مخدر را ایجاد کنید. این امر به دلیل همپوشانی گسترده بین قاچاق مواد مخدر تحت حمایت ایران و قاچاق اسلحه از طریق سوریه که هر دو تهدیدی اساسی برای اردن و کشورهای حاشیه خلیج فارس به شمار میروند، سود خواهد داشت.
ایجاد یک خط تدارکاتی جدید ایالات متحده به سوریه. خط اصلی تامین در حال حاضر – از منطقه کردستان عراق – ممکن است به طور فزایندهای آسیبپذیر باشد، بنابراین باید یک خط ثانویه بین اردن، التنف و اداره خودمختار دموکراتیک شمال و شرق سوریه ایجاد و آزمایش شود. این امر باعث ایجاد افزونگی می شود و در عین حال کردستان عراق را به عنوان خط اصلی عرضه باقی می گذارد.
ترافیک هوایی و ساحلی را به یک رژیم نظارتی جدید وارد کنید. در زمان اسد، زمانی که مقامات بینالمللی نیاز به استفاده از بنادر و فرودگاههای سوریه برای ارسال کمک یا سایر مقاصد غیرنظامی داشتند، «آدرس» روشنی وجود داشت، اما این موضوع اکنون کمتر مشخص است. بر این اساس، ایالات متحده و [رژیم صهیونیستی] اسرائیل باید به دقت در نحوه نظارت و محدود کردن پل های هوایی و دریایی ایران به سوریه و لبنان تجدید نظر کنند. به عنوان بخشی از این روند، آنها می توانند کشورهای عربی را تشویق کنند تا دولت انتقالی سوریه را به شدت تحت فشار قرار دهند تا از دسترسی به حریم هوایی برای پروازهای ایران به مقصد سوریه یا لبنان جلوگیری کنند.
مایکل نایتز عضو ارشد برنشتاین در موسسه واشنگتن و یکی از خالقان پلتفرم میلیشیا اسپات لایت است.(م.ب)