تکنیک های عملیات روانی-3
مقدمه:
در قسمت های اول و دوم دربیان تکنیک های عملیات روانی به ترتیب به روش هایی با عناوینی همچون حذف بخشی از سند اصلی- تکنیک برجسته سازی و بزرگنمایی – زمان بندی و روش های پیچیده کردن خبر برای عدم کشف حقیقت – دسته واگن – مظلوم نمایی آشنا شدیم.
در قسمت سوم با سه تکنیک دیگر با عنوان چارچوببندی دوگانه یا فریمینگ دوگانه – راه آهن مطلوب – نتایج جنگ به عنوان حربهای روانی آشنا می شویم.
تکنیک های عملیات روانی-3
چارچوببندی دوگانه یا فریمینگ دوگانه (dual framing)
هنگامی که رسانهها دو تصویر از یک موضوع را با دو برداشت متفاوت ارائه میدهند، به این عمل چارچوب بندی دوگانه یا فریمینگ دوگانه (dual framing) گفته میشود. در این روش، رسانه ها با ارائه دو روایت متفاوت از یک موضوع، می توانند تأثیرات مختلفی بر افکار عمومی بگذارند. این تکنیک می تواند به طور مؤثری احساسات، نگرش ها و دیدگاه های مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهد.
به عنوان مثال، یک رسانه ممکن است یک تصویر از یک سیاستمدار را در حالی که در حال کمک به خیریه است به عنوان فردی خوب نشان دهد و تصویری دیگر از همان سیاستمدار در یک وضعیت منفی یا بحث برانگیز به عنوان فردی بد ارائه دهد در این میان خواخی دید که این خودشان بوده اند که آغازگر این معرکه شده اند.
تکنیک های عملیات روانی-3
راه آهن مطلوب
یکی از تکنیک های پیچیده عملیات روانی، تکنیک راه آهن مطلوب است که برای تأثیرگذاری بر اعتقادات مردم طراحی شده است.
در این روش برداشت های غلط و گمراه کننده خلق می شود تا به تولید اعتقادات خاصی منجر شود؛ به نحوی که گویی این اعتقادات مورد تایید هستند.
برای نمونه، فردی که به ایمان اسلامی مقید است، به طور طبیعی پارهای از امور مانند مصرف الکل یا خوردن گوشت حرام و یا برگزاری مراسم های رقص و آواز به سبک غربیها را رد می کند. مخالفت و پرهیز از این امور، از اعتقادات دینی ناشی می شود. بنابراین، حمله جهت دار برای تغییر یا تخریب این اعتقاد دینی باید به صورت پیچیده و تدریجی اجرا شود تا بتواند اطاعت از فرمان دینی را از بین ببرد؛ چرا که به عنوان مثال دعوت صریح از مسلمانان برای مصرف مشروب، تلاش بیهوده ای است که مقاومت و مخالفت مخاطبان را در پی دارد، اما اگر این دعوت به صورت پنهان و غیرمستقیم به عمل آید میتواند مفید فایده باشد.
در قدم اول، ساختار شناختی اشخاص سست می شود. در چنین شرایطی است که عامل تبلیغات، به هدف خود که خلق شناخت مطلوب است، دست مییابد.
در قدم بعدی افرادی در ظاهر شهروند مسلمان، به نوشیدن مشروب در مقابل دید مردم اجیر می شوند و این گونه وانمود می شود که این اشخاص، مسلمانان مدرن و واقع گرا هستند یا برگزاری فستیوال رقص و آواز با خواننده ای که بر روی سازه ای مکعب شکل که کعبه را در ذهن تبادر میکند باعث تقدس زدایی و اباحه گری از مقدس تربن مکان مسلمانان می شود.
این روش، توانایی استفاده از ابزار تلقین و القا را به کارشناسان عملیات روانی میدهد.
چنین فعالیت هایی کارشناسان تبلیغات را قادر می سازد تا هدایت فکری را در جهان سوم تحت تأثیر قرار دهند و با شست وشوی مغزی نسل جوان، تأثیر رهبران دینی را بر آنها بکاهند.
تکنیک های عملیات روانی-3
نتایج جنگ به عنوان حربهای روانی
سابقهی به کارگیری این تکنیک به زمان مغول ها بازمی گردد. آنها قبل از حمله، افرادی را برای انتشار شایعات و دیگر اشکال تبلیغات به مناطق هدف اعزام می کردند تا درباره توان ارتش مغول و سرعت خیره کننده ی سپاهیانش در فتح سرزمینها اغراق نمایند.
در جنگ 2003 نیز انتشار اغراق آمیز نتایج جنگ از سوی نیروهای ائتلاف، ضربه روانی زیادی بر سربازان عراقی وارد نمود. به عنوان نمونه، فیلم های ساخته شده از پیشروی نیروهای ائتلاف در خاک عراق که نقش شایعه پراکنان مغول را ایفا می کردند، به سرعت در جهان منتشر می گردید و باور شکست ناپذیری آمریکایی ها را در ذهن سربازان عراقی القا می کرد.
یا وقتی والتر راجرز خبرنگار مشهور سی.ان.ان گزارش می داد که بعد از سیزده ساعت پیشروی به سوی شمال عراق، آن هم سوار بر تانک، با هیچ خطری مواجه نشده است، در واقع می خواهد فروپاشی ساختار دفاعی عراق را آن هم در نخستین روزهای جنگ شرح دهد.این شرح ممکن است به طور کامل صحت نداشته باشد، اما با توجه به گزارش خبرنگار، آثار روانی خود را بر خواننده، شنونده و بیننده ی رسانه های خبری می گذاشت و در مقابل ضربه ی روحی مؤثری بر روان و اعتماد به نفس نیروهای عراقی وارد میکرد.
تکنیک چماق و هویج (فشار و دیپلماسی)
بر اساس این تکنیک در شرایطی که براندازی رقیب امکان پذیر نباشد، طرف مقابل با مرحله بندی اقدامات، ابتدا پس از وارد ساختن فشارهمه جانبه بر دشمن، زمینه را برای بهره گیری از پرده دوم این تاکتیک، یعنی دیپلماسی فراهم می سازد. آن گاه با تجزیه وتحلیل، ارزیابی و جمع بندی نتایج مرحله قبل، در مرحله بعد فشار بیشتری را وارد ساخته و به دنبال آن نیز مجددا از دیپلماسی بهره میگیرد. به این ترتیب فشارهای وارده و حرکت های دیپلماتیک، متأثر از تأثیرات مرحله قبل خواهد بود.
این تئوری وقتی استفاده میشود که در رابطه بین دو یا چند کشور، طرف قوی تر برای رسیدن به نتیجه دلخواه از سیاست تشویق و تنبیه طرف مقابل استفاده می کند و منظور از هویج همان «سیاست تشویقی» و منظور از چماق «سیاست تنبیهی » کشورهای قوی علیه کشور ضعیف می باشد.
ریشه این نام گذاری به زمان های قدیم و آن زمانی که مسابقات الاغ سواری برگزار می شد، برمی گردد. سوارکار برای این که الاغش را به سریع تر دویدن تشویق کند، هویجی را جلوی الاغش آویزان می کرد تا برای رسیدن به آن تلاش کند و از طرف دیگر یک چوب هم در دستش بوده که اگر تمرد کرد تنبیه شود.
آمریکا و کشورهای اروپایی همواره سعی کرده اند از این تکنیک در کنار دیگر تکنیک ها در جهت دور کردن ایران از حقِ داشتن انرژی هسته ای و فناوری های مربوط به آن، استفاده کنند. اما تا به امروز با وجود تحریم های فراوان و تهدیدات نظامی علیه ایران موفق نبوده و این سیاست در مورد ایران موثر واقع نشده است. چماق در دست آمریکا و اسرائیل، و هویج در کف اتحادیه اروپا خشکید.
یک نمونه دیگر؛ در این روزها، سه کشور اروپایی با مشارکت اتحادیه اروپا قصد دارند همان اتهاماتی که با بالا بردن «چماق» علیه ایران مطرح کرده اند، در ژنو هم به صورت نرم همراه با لبخند و با سیاست «هویج» به ایران بگویند.
ادامه مطلب…
منبع:متسا