حماس چگونه زندگی را برای ایران و متحدانش سخت تر کرده است
ریسپانسیبل استیت گرفت؛ ۳۰ نوامبر
نویسنده: دنیل برومبرگ
در حالی که دولت جو بایدن تضمین کرده است تا به توافقی با اسرائیل و حماس در خصوص وقفه در جنگ دست یابد باید دید که آیا این امر منجر به آتش بس رسمی میشود و یا اینکه صرفا تا پیش از اینکه اسرائیل تلاشهای خود برای نابودی حماس را از سر بگیرد به مردم غزه و حماس مهلت کوتاهی میدهد.
اما آنچه واضح است این است که حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل فرضیات هر کشوری در خاورمیانه از جمله تهران را متزلزل کرده است. نخستین و مهمترین نگران جمهوری اسلامی ایران این است که این حمله میتواند منجر به وقوع یک جنگ منطقه ای شود، جنگی که هنوز برای آن آماده نبوده است. نقطه صفر و کانون فاجعه چنین درگیری میتواند درگیری میان لبنان و اسرائیل باشد در حالی که سید حسن نصرالله رهبر حزب الله در سخنرانی ۳ نوامبر خود اذعان داشت که میخواهد از جنگ با اسرائیل اجتناب کند، اما او همچنین تأکید کرد که زمانی که ما در کنار حماس علیه اسرائیلیها قرار بگیریم، تفاوت را خواهید دید. وی هشدار داد که اگر آمریکا میخواهد از جنگ منطقه ای جلوگیری کند باید به سرعت تجاوز به غزه را متوقف کند. تنها راه جلوگیری از جنگ منطقه ای را توقف حملات اسرائیل به غزه معرفی کرد.
اگر دولت بایدن این هشدارها را شنیده، باید گفت که رهبران ایران نیز به این هشدارها گوش داده اند. آنها ممکن است مشتاق نابودی اسرائیل باشند؛ اما آخرین چیزی که تهران میخواهد این است که محور مقاومتی که ساخته است با جنگ منطقه ای که ایران به دنبال آن نبود، تضعیف شود. هدف جمهوری اسلامی ایران از اتحاد با گروههای شبه نظامی در لبنان، سوریه، عراق و یمن، نابودی اسرائیل نیست، بلکه بقای نظام جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین، جمهوری اسلامی ایران باید راههایی را برای حمایت از حماس بیابد، زیرا در نهایت میبایست با آنچه که در نهایت میتواند یک تلاش جهانی گسترده تر برای بازسازی غزه به عنوان بخشی از یک ابتکار دیپلماتیک جدید در مورد مسئله فلسطین و اسرائیل باشد، روبه رو شود.
حماس چگونه زندگی را برای ایران و متحدانش سخت تر کرده است
مقاومت کردن
در حالی که آنها خطرات احتمالی مقاومت کردن را نادیده میگیرند معضلی است که «طوفان الاقصی» حماس تنها برای ایران و حزب الله به وجود آورده است.
حمله بازدارندگی و پارادوکس «مقاومت»
جمهوری اسلامی ایران با نداشتن یک ارتش متعارف قدرتمند، استراتژی دفاع رو به «جلو» را از طریق اتحاد با گروههای مسلح غیر دولتی که یک مأموریت اصلی دارند، به کار گرفته است .
افزایش قدرت بازدارندگی در برابر ایالات متحده و یا اسرائیل در جمهوری اسلامی ایران فراتر از قرارداد فرعی دفاع از ایران توسط بازیگران منطقه ای این استراتژی موجب شده تا ایران حتی در شرایطی که متحدانش به طور دوره ای دشمنان تهران را مورد آزار ارعاب یا تهدید قرار میدهند، از اقدامات گروههای تحت حمایتش اظهار بی اطلاعی کند. این محو شدن مرزهای دفاع و حمله خطراتی را به همراه دارد که بارزترین آن احتمال تشدید تنش ها میان جمهوری اسلامی ایران و دشمنانش است اما خطر دوم این است که متحدان منطقه ای جمهوری اسلامی ایران ممکن است به مقابله با اسرائیل یا آمریکا به شیوه هایی «خودسرانه» بپردازند که این امر میتواند به معماری بازدارنده ارائه شده توسط محور مقاومت آسیب برساند . چنین امکانی همیشه در صحنه درگیری میان اسرائیل و لبنان وجود داشته است اما در جبهه غزه و اسرائیل حتی شدیدتر شده است.
حماس چگونه زندگی را برای ایران و متحدانش سخت تر کرده است
برای تهران مهمترین نقش حزب الله لبنان، جلوگیری از حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای جمهوری اسلامی ایران می باشد. بنابراین جمهوری اسلامی، حدود ۱۰۰۰۰۰ موشک به حزب الله ارائه کرده است و عین حال سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به تبدیل ارتش حزب الله که شامل ۲۲۰۰۰ جنگجو و معادل آن نیروی ذخیره است به یک نیروی جنگی قدرتمند کمک کرده است حتی با وجود سامانه ضد موشکی گنبد آهنین اسرائیل کارشناسان پس از پرتاب چندین موشک ارزیابی کرده اند که حماس میتواند به تمام شهرهای اصلی اسرائیل ضربه بزند و خسارات زیادی به پالایشگاهها کارخانه های نمک زدایی آب و زیر ساختهای صنعتی اسرائیل وارد کند اما، از آنجایی که اسرائیل قادر است هزینه های مشابهی را به لبنان تحمیل کند، مانع نهایی برای جنگ تمام عیار میان حزب الله و اسرائیل، چشم انداز واقعی نابودی حتمی «طرفین (MAC) برای هر دو کشور است. با دانستن این موضوع نقش حزب الله در محور مقاومت حفظ توان قدرت بازدارندگی خود و جمهوری اسلامی ایران با اجتناب از جنگ تمام عیار با اسرائیل است.
حماس چگونه زندگی را برای ایران و متحدانش سخت تر کرده است
در مورد حماس میتوان گفت با وجود این که آنها آن نوع تسلیحات پیشرفته ای را که ایران به حزب الله داده است را از تهران دریافت نکرده اند اما آنها نیز از موشکها، پهپادها، آموزش و کمکهای مالی جمهوری اسلامی ایران به منظور آسیب رساندن و کشاندن اسرائیل به تهاجمات نظامی پرهزینه استفاده کرده اند اما بدون اینکه تهدیدی جدی ایجاد کند در واقع این وضعیت تلاشهای اسرائیل را برای جدا کردن غزه از کرانه باختری تسهیل کرده است. در حالی که مردم غزه بهای گزافی را برای این شیوه زندگی پرداخته اند، وجود بن بست در روابط اسرائیل و حماس به نفع جمهوری اسلامی ایران بوده است. جمهوری اسلامی ایران با دادن ابزارهایی به حماس و متحدان منطقه ای خود به منظور آزار و اذیت اسرائیل، شعله «مقاومت» را روشن نگه داشته است، اما بدون خطر وقوع جنگ منطقه ای که ممکن است برای حماس و حزب الله گران تمام شود. استراتژی دفاعی ایران در گرو پیمودن این مسیر دشوار بوده است.
حمله ۷ اکتبر ،حماس خودسرانه بوده است؟
طوفان الاقصی یا همان حمله ۷ اکتبر حماس، استراتژی دفاعی جمهوری اسلامی ایران را از دو جهت بسیار مرتبط کرده است:
در وهله اول میتوان گفت این حمله این خطر ممکن را نشان داد که یک یا چند نفر از متحدان جمهوری اسلامی ایران می توانند پس از این دست به اقدامات خودسرانه بزنند. به هر حال این حمله وابسته به اطلاعات فریب پیچیده ای بود که نه تنها اسرائیل را غافلگیر کرد بلکه اخبار و جزئیات این حمله از حزب الله و ایران نیز پنهان ماند بنابراین، جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان به اتفاقاتی که در غزه رخ داد واکنش نشان دادند در حالی که رهبران آنها معتقد بودند هیچ اطلاعی در مورد این حمله نداشتند منابع اطلاعاتی ایالات متحده چنین ادعاهایی را ثابت کردند در حالی که تصمیم حزب الله برای انتقال نیروهای خود به جنوب لبنان پس از حمله حماس حاکی از ماهیت بداهه پاسخ آنها بود. زمانی که آقای حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران اصرار داشت که حماس از ما دستور نمیگیرد و در راستای منافع خود عمل می کند احتمالاً دروغ نمیگفت در عوض آقای حسین امیرعبداللهیان به صراحت اعلام کرد که ما خواهان گسترش این جنگ نیستیم .
حماس چگونه زندگی را برای ایران و متحدانش سخت تر کرده است
دوم، کشته شدن ۱۲۰۰ شهروند اسرائیلی و خارجی توسط حماس و اسارت حداقل ۲۴۰ گروگان توسط حماس بسیاری از اسرائیلیها را در مورد یک جنگ سرنوشت ساز با یکدیگر متحد کرده است اتفاقی که سازمانهای اسلامگرا هرگز شاهد آن نبوده اند. این البته ممکن است دقیقاً همان چیزی باشد که حماس تصور میکرد در واقع برخی از نیروهای حماس آماده بودند تا به سمت کرانه باختری حرکت کنند به این امید که فلسطینیان در کرانه باختری و اورشلیم شرقی اشغالی و در اسرائیل به طور دسته جمعی شورش کنند.
حداقل رهبران حماس امیدوار بودند که حمله آنها کل منطقه را به لرزه درآورد حتی اگر این کار به معنای جذب یک ضربه نظامی وحشتناک و قربانی کردن جان هزاران غیر نظامی باشد. اما دورنمای یک جنگ گسترده تر که بتواند دارایی های منطقه ای آن را به آتش بکشد چیزی نبود که جمهوری اسلامی ایران یا حزب الله به دنبال آن بودند.
دوراهی برای جمهوری اسلامی ایران و حزب الله
پتانسیل یک جنگ گسترده تر برای جمهوری اسلامی ایران و حزب الله یک دوراهی ایجاد کرده است. هیچکدام نمیتوانند از فشار در امتداد مرز لبنان و در عرصه های دیگر مانند سوریه چشم پوشی کنند تا به گونه ای تصور شود که آنها در حمایت از حماس شکست خورده اند اما، با افزایش سرعت حملات مرگبار خطر برای اسرائیل و لبنان افزایش یافته است. جدای از چشم انداز مرگبار نابودی حتمی طرفین (MAC) این احتمال وجود دارد که اسرائیل بتواند قدرت نظامی خود را دوباره بر لبنان متمرکز و در نتیجه ضربه شدیدی به حزب الله وارد کند اما اگر همانطور که یکی از کارشناسان اشاره کرده است، بعید باشد که «ایرانی ها بخواهند حزب الله را در قربانگاه حماس قربانی کنند تهران نمیتواند ریسک این خطر را بپذیرد که نشان دهد آماده است حماس را در محراب محور مقاومت قربانی کند در حقیقت باید اشاره کرد که رهبران ایران با معمایی روبرو هستند که راه حل ساده ای برای آن وجود ندارد.
با این حال رهبران ایران با توجه به منافع بلندمدت خود، باید راهی به جلو بیابند که تضمین کند متحدان منطقه ای آنها میتوانند به بقای خود ادامه دهند و بازدارندگی را طرح ریزی کنند برای این منظور آنها به رویکرد آشنای سیاست هویج و چماق اشاره دارد (به سیاست ارائه تشویق و تنبیه برای گرفتن رفتار مطلوب از طرف مقابل یا به عبارتی به معنی سیاست تهدید و تحبیب به کار میرود خود متوسل میشوند) این چوب منظور همان چماق سیاست هویج و چماق است. در دست متحدان تهران در یمن و به ویژه عراق قرار گرفته است جدای از نشان دادن همبستگی با فلسطینی ها، حملات موشکی اخیر به نیروهای آمریکایی در سوریه به منظور ارسال این سیگنال است که اگر واشنگتن برای آتش بس رسمی فشار نیاورد، نیروهای آمریکایی متحمل هزینه خواهند شد ایالات متحده آمریکا پس از هر حمله به این امید که بتواند متحدان ایران را از تشدید تنش باز دارد انتقام گرفته است اما در صورت از سرگیری حمله اسرائیل به غزه احتمال رویارویی گسترده بین ایالات متحده و نیروهای طرفدار ایران میتواند به طرز چشمگیری افزایش یابد . آقای امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران بر اساس مذاکرات اوایل نوامبر با قطر و حماس، خطوط کلی یک توافق از جمله مبادله زندانیان بین حماس و اسرائیل، توقف فوری حملات و ارائه کمک های بشردوستانه به غزه را بیان کرد اما وی افزود: این طرف آمریکایی است که باید تصمیم بگیرد که آیا میخواهد جنگ را تشدید کند یا خیر .
البته این همان سوالی بود که کاخ سفید و بایدن به آن میپرداخت. اکنون که کاخ سفید از آتش بس حمایت کرده است ممکن است از تلاشهای بین المللی برای اعمال فشار برای یک آتش بس گسترده تر استقبال کند. جای تعجب نیست که نخست وزیر بنیامین نتانیاهو تاکید کرده است که عملیات نظامی ادامه خواهد یافت. اما با آزادی اخیر گروگانها، فشار در اسرائیل و خارج از کشور برای گسترش آتش بس افزایش مییابد و در نتیجه احتمال رویارویی نظامی آمریکا و ایران که واشنگتن و تهران هر دو میخواهند از آن اجتناب کنند کاهش میدهد.
جمهوری اسلامی ایران خواهان نه جنگ و نه صلح است
نتیجه درگیری غزه هر چه باشد دو چیز کاملا روشن است نخست اینکه رهبران ایران باید در مورد چگونگی اطمینان از عدم استفاده متحدانش از چتر بازدارندگی برای پیگیری اهدافی که میتواند به محور مقاومت آسیب بزند، تجدید نظر کنند. این موضوع آسان نخواهد بود زیرا سربازان پیاده حماس و حزب الله مدت ها انتظار داشتند که هدف نهایی مقاومت، سرکوبی اسرائیل به جای حفاظت از حاکمان ایران باشد همانطور که یکی از مبارزان حزب الله میگوید ترس اصلی من این است که بدون آزادی فلسطین بمیرم اما میتوانیم نزدیک تر شدن آن را ببینیم. اگر یک روند دیپلماتیک با حمایت باز شود، چنین امیدهایی ضربه بیشتری وارد خواهد کرد.
دوم در حالی که جنگ غزه شکست های سیاست دولت بایدن در خاورمیانه را آشکار کرده است جامعه بین الملل ممکن است همچنان به واشنگتن نگاه کند تا آتش بس ۲۴ نوامبر را تقویت کند به این امید که بتواند زمینه را برای یک تلاش گسترده تر به منظور بازسازی غزه و همانطور که خود بایدن پیشنهاد کرده است برای تمرکز مجدد سیاست ایالات متحده بر موضوع تشکیل دولت فلسطین فراهم کند. در واقع کاخ سفید ممکن است تلاش کند توافق ابراهیم را به گونه ای دوباره ترسیم کند که به جای از سر راه برداشتن مسئله فلسطین آن را حل و فصل کند چنین تلاشی میتواند از حمایت کشورهای اروپایی و رضایت و خشنودی عربستان سعودی و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله قطر که به عنوان یک متحد حياتي عرب خليج فارس ایالات متحده ظاهر شده است برخوردار شود.
با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا در آینده نزدیک و خشم خاورمیانه از ویرانگری و حملات شدید اسرائیل در غزه فرصت برای چنین ابتکاری بسیار کوتاه خواهد بود این امکان وجود دارد که ایران محور مقاومت را برای خرابکاری در هر فرآیند دیپلماتیک گسترده تری فعال کند، به ویژه اگر آنطور که احتمال دارد حماس را کنار بگذارد. اما هر اقدامی از سوی ایران برای ایفای نقش یک خرابکار میتواند مجدداً خطوط گسل محور مقاومت را آشکار کند. در واقع در شرایطی که فشارها برای آتش بس شدت گرفته است تهران باید با احتیاط حرکت کند از این گذشته احتمالاً روسیه و به ویژه چین – که عملاً از اعضای وابسته به محور مقاومت هستند – به جای تضعیف روند دیپلماتیک گسترده تر از آن حمایت خواهند کرد.
چنین احتمالی بحثهایی را در ایران در مورد هزینه ها و مزایای همکاری با روسیه و چین به ویژه با توجه به نقش پکن در تضمین تجدید روابط دیپلماتیک عربستان سعودی و ایران در اوایل سال جاری برانگیخته است. یکی از تحلیلگران استدلال کرده است که ما در چارچوب منافع چین و روسیه عمل میکنیم بدون اینکه چیزی برای خودمان به دست آوریم. این هشدارها هر چند اغراق آمیز است اما حاکی از منافع متخاصمی است که در محور گسترده ای از دولتها و گروههای غیردولتی در حال بازی هستند که برخی از آنها به طور خودکار خط تهران برای عدم صلح و بدون جنگ را دنبال نمی کنند.
حماس چگونه زندگی را برای ایران و متحدانش سخت تر کرده است
دانیل برومبرگ عضو ارشد غیر مقیم مرکز عرب واشنگتن دی سی مدیر مطالعات دموکراسی و حکومت داری در دانشگاه جورج تاون و عضو ارشد غیر مقیم در پروژه دموکراسی خاورمیانه (POMED) است. او همچنین از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۵ به عنوان مشاور ویژه در موسسه صلح ایالات متحده آمریکا خدمت کرد.