خروج از توافق هسته ای ایران یکی از بزرگترین اشتباهات و شکست های ترامپ بود
ریسپانسیبل استیت کرفت؛ 8 می
نویسنده: تام کولینا
شش سال پس از خروج ایالات متحده آمریکا از توافق هسته ای برجام، چشماندازها در خصوص احیای این توافق کمرنگ شده و تهران بیش از هر زمان دیگری به گریز هستهای و ساخت بمب نزدیک شده است.
با گذشت شش سال از خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق ایالات متحده آمریکا از توافق هسته ای ایران، پیامدهای فاجعه بار این تصمیم همچنان در حال افزایش است.
علاوه بر اینکه جمهوری اسلامی ایران بیش از هر زمان دیگری به توانایی در خصوص ساخت تسلیحات هسته ای نزدیک شده است، اکنون باید در نظر بگیریم که چگونه وضعیت امنیتی رو به وخامت در خاورمیانه خطرات را به میزان قابل توجهی افزایش داده است. دونالد ترامپ وعده امضای «توافقی بهتر» را داد، اما وی در عوض، اشتباهی به مراتب پرهزینه به بار آورد که شاید جبران آن امری غیرممکن باشد .
برای درک کامل میزان اهمیت تصمیم دونالد ترامپ در خصوص خروج از توافق هسته ای با ایران، این موضوع را در نظر بگیرید و به این نکته توجه کنید که زمانی که ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران به توافق و تعهدات خود پایبند بودند، تخمین زده میشد که جمهوری اسلامی ایران حدود یکسال با ساخت تسلیحات هسته ای فاصله دارد و حدود یک سال طول میکشد تا ایران مواد شکافتپذیر کافی برای ساخت تسلیحات تولید کند. کشورهایی که در حال مذاکره با جمهوری اسلامی ایران (ایالات متحده، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان) بودند اینگونه ارزیابی می کردند که این زمان برای پاسخ به نقض احتمالی توافق و جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی ایران به تسلیحات هستهای کافی خواهد بود. حتی اگر جمهوری اسلامی ایران به مواد شکافت پذیر کافی دست پیدا می کرد، باز هم ممکن بود یک سال دیگر طول بکشد تا جمهوری اسلامی ایران یک سلاح هسته ای قابل استفاده تولید کند. از ماه می سال 2018، این توافق در حال اجرا بود و (از نظر اکثریت) موفقیت بزرگی به شمار میرفت.
سپس رئیس جمهور سابق ایالات متحده، دونالد ترامپ به طور یکجانبه از این توافق هسته ای خارج شد و آن را ” توافقی یک طرفه و وحشتناک” خواند که هرگز و هرگز نباید انجام می شد. اما اکنون غرب در وضعیت بسیار بدتری قرار دارد. ایران میگوید قصد تولید سلاحهای هستهای را ندارد و سازمان ها اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا نیز تاکنون هیچ تلاشی را از سوی تهران در راستای دستیابی و ساخت تسلیحات هسته ای مشاهده نکرده اند، با این حال اکنون تصور میشود که تهران نه یک سال، بلکه تنها چند هفته تا گریز هسته ای و رسیدن به توانایی تولید مواد شکافتپذیر کافی برای ساخت یک بمب [در صورت تمایل] ، فاصله دارد.
در عین حال باید اذعان داشت که توانایی بازرسان بین المللی برای کشف به موقع نقض ها و تخلفات، کاهش یافته است. همانطور که یکی از مقامات آمریکایی در مورد جمهوری اسلامی ایران خاطر نشان کرد که «آنها درست در لب مرز قرار دارند».
بدتر از آن، روابط میان ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران به دلیل خروج یکجانبه دونالد ترامپ از برجام، به قدری آسیب دیده است که به نظر نمی رسد این توافق را مجددا بتوان احیا کرد. هرگونه تلاش به منظور تثبیت روابط ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران به دلیل انجام حملات مستقیم اخیر میان اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران به شدت پیچیده شده است. درست هنگامی که بیش از هر زمان دیگری به رویکردی غیرنظامی نیاز داریم، چشمانداز راهحل دیپلماتیک دور از دسترس به نظر میرسد. بدتر این است که افزایش تنشها ممکن است تهران را به تصمیم سیاسی برای تجدیدنظر در خصوص هستهای شدن نزدیکتر کند. احتمال این اقدام و خطر حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران میتواند منجر به یک درگیری گسترده نظامی در منطقه شود.البته لازم نبود این اتفاقات رخ دهد. این توافق تا زمانی که دونالد ترامپ آن را رها نکرده بود، کارساز بود و اگر این کار را نمی کرد، امروز هم می توانست کارساز واقع شود.
چگونه به اینجا رسیدیم؟
تهران برای پایبندی به توافق هسته ای که رسما به عنوان برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام شناخته می شود، موافقت کرد که برنامه هسته ای خود را به میزان قابل توجهی محدود کند. بر اساس این توافق هسته ای:
- ایران موافقت کرد که ذخایر اورانیوم با غنای پایین خود را با 98 درصد کاهش، به 300 کیلوگرم برساند و غنی سازی اورانیوم را به 3.67 درصد، سطحی که برای تامین انرژی هسته ای اهداف غیرنظامی استفاده می شود، و این میزان بسیار کمتر از درجه غنی سازی اورانیوم با غنای بالا (20 درصد) و یا سطح تسلیحاتی (90 درصد) بود. این محدودیت ها می توانست به مدت 15 سال ادامه داشته باشد.
- تهران تعداد سانتریفیوژهایی را که در حال غنی سازی اورانیوم بودند به میزان دو سوم محدود کرد و متعهد شد که به مدت 15 سال هیچ تاسیسات غنی سازی جدیدی ایجاد نکند. تاسیسات غنی سازی فردو (طراحی شده به عنوان یک تاسیسات مخفی و زیرزمینی) از غنی سازی اورانیوم منع شد و غنی سازی به صورت محدود تنها در تاسیسات نطنز امکان پذیر بود.
- جمهوری اسلامی ایران موافقت کرد تا یک تاسیسات هسته ای دیگری را برای تولید پلوتونیوم طراحی کند و سوخت استفاده شده را به خارج از کشور ارسال کند.
- جمهوری اسلامی ایران تا به طور موقت اقدامات نظارتی بیشتری را تحت بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجرا کند
یک سال پس از خروج دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از توافق هسته ای، جمهوری اسلامی ایران با نقض تدریجی مفاد توافق هسته ای، اقدامات ایالات متحده را تلافی کرد. تهران سقف ذخایر اورانیوم خود را برداشت، غنی سازی را فراتر از حد مجاز 3.67 درصد انجام داد و فعالیت های خود در تاسیسات هسته ای ممنوعه را از سر گرفت و گسترش داد.
بسیاری از پیشرفتهای هسته ای ایران در واکنش به اقدامات تحریکآمیز ایالات متحده آمریکا و اسرائیل صورت گرفت. در اوایل سال 2020، دولت ترامپ سرلشکر ایرانی [سردار شهید] قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به قتل رساند و اندکی پس از آن که تهران اعلام کرد دیگر به تعهدات غنیسازی خود در توافق پایبند نخواهد بود. اما، با این وجود ، تهران خاطر نشان کرد که اگر طرف های دیگر توافق این کار را انجام دهند و به تعهدات خود در مورد کاهش تحریم ها عمل کنند، به پایبندی خود بازخواهد گشت. (م.ک)
در اواخر سال 2020، [شهید] محسن فخری زاده، دانشمند هسته ای ایرانی، در نزدیکی تهران، بنا به گزارش ها توسط عوامل رژیم صهیونیستی ترور شد. بلافاصله پس از آن، شورای نگهبان ایران قانونی را برای تسریع برنامه هسته ای از طریق غنی سازی اورانیوم تا 20 درصد، افزایش میزان تولید، نصب سانتریفیوژهای جدید، تعلیق اجرای توافقنامه های پادمانی توسعه یافته و کاهش همکاری نظارتی و راستی آزمایی با آژانس تصویب کرد. آژانس از اوایل سال 2021 قادر به نظارت کافی بر فعالیت های هسته ای ایران بر اساس توافق نبوده است.
جمهوری اسلامی ایران غنی سازی اورانیوم 20 درصدی را در اوایل سال 2021 در فردو و سپس به 60 درصد در نطنز چند ماه بعد پس از یک اقدام خرابکارانه که به نطنز آسیب رساند، آغاز کرد. از آن زمان، ایران به طور پیوسته میزان تولید اورانیوم غنی شده را افزایش داده است. آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی (فوریه 2024) ذخایر اورانیوم غنیشده ایران را 5525 کیلوگرم تخمین زده است که بیش از 27 برابر سطح مجاز بر اساس توافق، با 833 کیلوگرم غنیسازی 20 تا 60 درصد است.
[جمهوری اسلامی] چقدر به بمب نزدیک است؟
جمهوری اسلامی ایران به طور پیوسته در حال پیشبرد برنامه هسته ای خود است و هر چه بیشتر به تبدیل شدن به یک “دولت آستانه” با توانایی ساخت سلاح در حالی که هیچ حرکت آشکاری برای ساخت آن انجام نمی دهد، نزدیک می شود.
به گفته یک مقام وزارت امور خارجه، دولت ایالات متحده در مارس 2022 تخمین زد که ایران برای تولید اورانیوم با درجه تسلیحاتی کافی برای یک سلاح هسته ای به یک هفته نیاز دارد. در جریان جلسه استماع کنگره در مارس 2023، رئیس وقت ستاد مشترک، مارک میلی، شهادت داد که ایران می تواند این مقدار اورانیوم غنی شده را «تقریباً در عرض 10 تا 15 روز» تولید کند.
دفتر مدیر اطلاعات ملی ایالات متحده در ارزیابی سالانه تهدیدات خود در سال 2024 به این نتیجه رسید که «تهران زیرساخت ها و تجربه لازم برای تولید سریع اورانیوم با درجه تسلیحاتی را دارد، در صورتی که این کار را بخواهد».
و در مارس 2024، فرانسه، آلمان و بریتانیا تخمین زدند که ایران به اندازه کافی اورانیوم با غنای بالا به دست آورده است که در صورت غنیسازی بیشتر از 90 درصد، از نظر تئوری برای سه وسیله انفجاری هستهای کافی خواهد بود.
ابهام بیشتری در مورد اینکه ایران چه مدت طول میکشد تا یک سلاح هستهای بسازد، زمانی که اورانیوم مورد نیاز برای درجه تسلیحات را داشته باشد، وجود دارد. چنین مراحلی که به آن “سلاح سازی” می گویند، شامل تولید فلز اورانیوم و شکل دادن آن به قطعات بمب، تولید مواد منفجره قوی و وسایل الکترونیکی و نصب همه آن در دستگاهی است که می تواند برای آزمایش نمایشی استفاده شود. احتمالاً تولید بمبی که می تواند توسط هواپیما یا کلاهک جنگی به اندازه کافی کوچک باشد تا بر روی موشک بالستیک قرار گیرد، بیشتر طول می کشد.
بر اساس ارزیابی های رسمی ایالات متحده، جمهوری اسلامی ایران برنامه تسلیحات هسته ای خود را در اواخر سال 2003 متوقف کرد و آن را از سر نگرفت. بنا بر گزارش ها، هدف این برنامه به گفته مقامات آمریکایی و آژانس بین المللی انرژی اتمی، ساخت سلاح هسته ای به سبک انفجاری برای موشک بالستیک شهاب-3 ایران بوده است. یک مقام وزارت امور خارجه در آوریل 2022 اعلام کرد که ایران تقریباً به یک سال زمان نیاز دارد تا مراحل تسلیحاتی لازم را انجام دهد.
ما نمی توانیم هامپتی دامپتی را دوباره کنار هم قرار دهیم
بسیاری از فعالیت های اورانیوم جمهوری اسلامی ایران را می توان معکوس کرد. میتوان سانتریفیوژها را جدا کرد، تأسیسات را بست، و ذخایر اورانیوم را میتوان با هم مخلوط کرد یا به خارج از کشور فرستاد، همانطور که طبق شرایط قرارداد اصلی انجام شد. با این حال، پس از سالها کارکردن سانتریفیوژهای پیشرفتهتر، ایران به دانش فنی دست یافته است که قابل بازگرداندن نیست.
اما مهمتر از آن، ما فرصت سیاسی برای دستیابی به توافق جامع با جمهوری اسلامی ایران را از دست داده ایم. توافق هسته ای ایران بدون حمایت فعال روسیه و چین امکان پذیر نبود. با این حال، این کشورها دیگر در این مسائل با غرب همسو نیستند و ایران فعالانه از روسیه در جنگ با اوکراین و فروش نفت به چین حمایت می کند. ایران به اندازه گذشته به لغو تحریم ها از سوی ایالات متحده نیاز ندارد.
اغلب گفته می شد که اگرچه توافق ایران همه مشکلات روابط ایران و آمریکا را حل نکرد، اما با خارج کردن بمب هسته ای ایران از معادله، مشکل مهمی را حل کرد. اینکه حتی اگر مشکلات بی شمار در خاورمیانه ادامه پیدا کند، حداقل ما با آن چالش ها و ایران در آستانه هسته ای مواجه نمی شدیم. و اکنون دقیقاً همان جایی است که ما هستیم.
درسهای این داستان غمانگیز روشن است: ایجاد یک توافق هستهای معنادار بسیار سختتر از نابود کردن آن است. اگر به اندازه کافی خوش شانس باشیم که یکی از آنها را بدست آوریم، باید از آن محافظت شود. و اگر آن را از دست دادیم، باید سعی کنیم آن را جایگزین کنیم.
توافق ایران واقعاً یک دستاورد قابل توجه بود، و اگر ایالات متحده خیال «توافق بهتر» را رد می کرد و به توافقی که داشتیم پایبند باقی می ماند، امروز وضعیت بسیار بهتری داشتیم. تصمیم ترامپ (با کمک مایک پمپئو وزیر امور خارجه وقت و جان بولتون مشاور امنیت ملی وقت) برای کنارهگیری یک شکست تاریخی و مطلق بود. اکنون، چشم انداز یافتن راه حل دیپلماتیک جدید برای بحران هسته ای ایران دلهره آور است. اما باید تلاش کنیم؛ جایگزین ها بدتر هستند.(م.ب)
خروج از توافق هسته ای ایران یکی از بزرگترین اشتباهات و شکست های ترامپ بود