دفاع مقدس در بینش الهی، امام خمینی و مردم

به بهانه گرامیداشت هفته دفاع مقدس

دفاع مقدس در بینش الهی، امام خمینی و مردم

 

فاطمه خادم شیرازی

یا

انگیزه های مهم دفاعی مردم در جنگ تحمیلی

«دفاع از اسلام و کشورهای اسلامی امری است که در مواقع خطر، تکلیف شرعی است، الهی و ملی است و بر تمام قشرها و گروه ها واجب است.»[1]

آیا می توان هشت سال دفاع مقدّس و مقاومت خستگی ناپذیر مردمی را که در برابر تجاوز بیگانگان توانستند برگی از تاریخ را به خود اختصاص دهند به بوته فراموشی سپرد؟! و حوادث تلخ و شیرین یک جنگ تحمیلی که منجر به بمباران مراکز مسکونی و آموزشی در شهرها و روستاها با پیشرفته ترین سلا های شیمیایی شد، نادیده گرفت.

آیا تاریخ می تواند دفاع مردمی را که بخاطر عقیده، آزادی و وطن در برابر سد دفاعی ابرقدرت هایی که زمانی به خون یکدیگر نشسته اند لکن برای از بین بردن این مردم غیور با هم، همدست شده و از بزرگ ترین حربه های نظامی و تبلیغی استفاده نموده اند فراموش کند و با پایان یافتن جنگ هیچ گونه تحلیلی در مورد تهاجم، تجاوز و دفاع انجام ندهد و با سکوت، مهر باطل بر همۀ ارزش ها زند؟ چرا و چگونه مردمی هشت سال با جان و مال و آبرو ایستاده اند و به تمام ابرقدرت ها تنها یک کلمه گفته اند: نه. این  اراده و انگیزه در چه عواملی نهفته است؟

در این مقاله سعی شده پیرامون انگیزۀ مردم جان بر کف با استناد به سخنان حضرت امام(ره) تحلیلی اجمالی انجام شود.

دفاع مقدس در بینش الهی، امام خمینی و مردم

مفهوم جنگ

قبل از هرگونه تجزیه و تحلیلی پیرامون هشت سال دفاع مقدّس به مفهوم جنگ می پردازیم.

جنگ واژه ای است که با بیان آن جز کشتار و خشونت هیچ چیز تداعی نمی شود. از جنگ تعاریف گوناگونی شده است از جمله:

1- جنگ به معنای برخورد مسلحانه و خشونت آمیز بین دو یا چند دولت یا گروه حاکم است.1

2- در محاورات عرضی و حقوقی به معنای برخورد مسلحانۀ دو گروه است که با انگیزه های مختلف اقتصادی، سیاسی، عقیدتی و… انجام می گیرد.2

– در قرآن کریم کلمۀ «حرب» در آیات 64 از سورۀ مائده و 57 از سورۀ انفال و 4 از سورۀ محمّد به همین معنا بکار رفته است.

3- واژه های حرب و قتال را مانند واژۀ جنگ در زبان فارسی، فاقد بار ارزشی دانسته و معتقدند بر مطلوبیت یا عدم مطلوبیت ولایتی ندارند.

اما در قرآن کریم واژۀ جهاد فی سبیل الله در مورد «جنگ مقدّس» و واژۀ «سفک دما» «خونریزی» در مورد جنگ های نامشروع بکار گرفته است.

4- رهبر معظم انقلاب، جنگ را حادثه ای خشن، تلخ و فاجعه آمیز می داند و از آن فاجعه بزرگتر را دنیای متمدن امروز می دانند که در برابر فاجعۀ بزرگ فاقد هر گونه علاجی است و ملّت ها هیچ دفاعی ندارند.

5- جهان امروز جنگ یا به عبارتی استراتژی را به شکل های مختلف بیان نموده است:

الف)  لیدل هارت استراتژی را این گونه معنا می کند «هنر توزیع و به کارگیری وسایل نظامی برای تحصیل اهداف سیاست». وی استدلال می کند که هدف استراتژی عبارت است از ایجاد یک وضعیت استراتژیک برتر به نحوی که به خودی خود موجد فیصلۀ نهایی نباشد. بلکه ادامۀ آن از طریق جنگ حصول به هدف را قطعی سازد؛ و ایجاد اختلالات روانی برای دشمن به منظور حصول به فیصلۀ نهایی، هدف اوّلیۀ استراتژی است، چنانچه این امر مقدور نگردید، آنگاه باید اختلالات فیزیکی یا لجستیکی مقدم بر جنگ قرار گیرد تا بدین ترتیب محاربه به حداقل ممکن تقلیل یابد.

ب: آندره بوفر “ استراتژیست نامی فرانسه است، او معتقد بود «استراتژی، تأثیر و تأثر نیروهایی است که از برخورد و ارادۀ متضاد نشأت می گیرد. این رویارویی اراده ها، زمانی که یک وضعیت روانی معین در دشمن پدید آورد، شرایط فیصله نیز فراهم می گردد.

ج: هربرت روسینکی  استراتژی را «مدیریّت همه جانبۀ قدرت» می نامد.

د: هری اکلز بر این تعریف روسینکی چنین می افزاید:«استراتژی؛ هنر هدایت همه جانبۀ قدرت است برای کنترل یافتن بر وضعیت ها و مناطق و نیز برای حصول به اهداف». این استدلال اساساً اعمال کنترل را برای حصول یک تأثیر معین مدنظر دارد.

6- قرآن استراتژی کلی را جهاد می داند و بین آن و استراتژی نظامی تفاوت قائل است. جهاد در واقع معادل استراتژی کلان یا جامع یا «سیاست در اجرا» است.

جهاد در برگیرندۀ هدایت همه جانبه و کاربرد «قدرت» است در حالی که استراتژی نظامی صرفاً مرتبط است با تدارک و کاربرد قوۀ قهریه.

استراتژیست ها تشخیص داده اند که قوۀ قهریه فقط یکی از روش های حصول به کنترل است و با ظهور سلاح های اتمی، این  استراتژی به «موازنۀ وحشت» تبدیل شده و کسانی چون آلبرت وهلسلتر این تئوری موازنه را تقبیح نمود؛ نظریۀ وی آن بود که نیروی بازدارنده فقط در صورتی وجود دارد که قادر به تلافی باشد.

7- هنری کیسینجر در کتاب مشهورش بنام «ضرورت انتخاب» بر اصل جدید جنگ های محدود تأکید نهاد و عنصر «اعتبار» را در مفهوم «بازدارندگی» وارد ساخت. وی نوشت: بازدارندگی مستلزم آمیزه ای از قدرت، ارادۀ به کارگیری آن و تشخیص این عوامل، به وسیلۀ متجاوز بالقوه و از سال 1960، این مفهوم بازدارندگی بر قلمرو استراتژی حاکم بوده و با اشکالی نظیر تهاجم و تدافع، فعال و منفعل، مستقیم و غیرمستقیم، نسبی یا مطلق، مثبت یا منفی، محدود یا عام و غیره مطرح شده است.

با توجّه به موارد فوق لازم است در هر جنگی استراتژی آن بررسی شود و از آنجایی که استراتژی کلی ملّت مسلمان جهاد است، هشت سال دفاع مقدّس تنها  استراتژی دفاعی را به دنبال دارد.3

8- نظر حضرت امام (ره)در مورد جنگ  این است که:«در اسلام دو گونه جنگ است که یکی را جهاد می گویند، و آن کشورگیری است با آن شرط هایی که برای آن شده است؛ و دیگری جنگ برای استقلال کشور و دفع اجانب از آن است.

جهاد عبارت از کشورگیری و فتح ممالک است. پس از آن است که دولت اسلامی با وجود امام یا به امر امام تشکیل شود و در این صورت اسلام بر تمام مردان که به حد بلوغ رسیده باشند و افتاده و عاجز نباشند و مملوک(که از افراد اجانب است) نباشند؛ واجب کرده است که برای کشورگیری حاضر شوند و قانون اسلام را در سرتاسر ممالک جهان منتشر کنند و باید همۀ جهانیان بدانند که کشورگیری اسلام با کشورگیری فرمان فرمایان جهان فرق ها دارد».4

حضرت امام به دنبال این که در اسلام دو گونه جنگ وجود دارد، تفاوت ناشی از آن را در مادیات و معنویات دانسته و به صورت زیر به مقایسه می پردازند:

الف: جنگ در دنیا و  در جهان اسلام در این است که «اینان می خواهند جهان را برای منافع شخصی خود بگیرند؛ اسلام جهان را برای نفع خود جهانیان می خواهد مسخر کند».

ب: اینان جهان را گرفتند بی عدالتی ها و بی عفتی ها را پخش می کنند، اسلام، جهان را برای نشر عدالت و احکام خردمندانۀ خدایی می گیرد».

ج: اینان جهان را برای زندگانی مادی سراسر ننگین خود می خواهند و می گیرند، اسلام جهان را برای زندگانی معنوی و آماده کردن جهانیان برای زندگانی سراسر سعادت و پر افتخار آن جهان می خواهد بگیرد».

د: «اینان تمام جان و مال مردم را فدای نفوذ و استراحت خود می کنند، اسلام از سران و سرداران خود راحتی را سلب می کند برای حفظ جان و مال توده، و بر انداختن اصول بیدادگری و دیکتاتوری از جهان».

هـ: «جهاد اسلام، مبارزه با شرک ها و بی عفتی ها و چپاوّل ها و بیدادگری ها و ستمکاری ها است، جنگ جهانیان برای راه انداختن شهوت و لذات حیوانی است. – گو که کشورها پایمال شود – و خانواده ها بی سامان گردند».5

قسم دوم جنگ بعد از جهاد از دیدگاه حضرت امام، دفاع است. «اما قسم دوم از جنگ اسلامی که به نام دفاع اسلام است؛ جنگیدن برای حفظ استقلال کشور و دفاع از اسلام در مقابل اجانب است».6

حضرت امام«ره» بین دو قسم جنگ تفاوت هایی قائل هستند و می فرمایند که در اسلام تفاوت است بین جهاد و دفاع. «پس از آنکه دولت اسلامی با وجود امام یا به امر امام تشکیل شد در این صورت اسلام بر تمام مردان که به حد بلوغ رسیده باشند و افتاده و عاجز نباشند و مملوک – که از افراد اجانب است – نباشند جهاد را واجب کرده است».

در جنگ دفاعی می فرمایند:«به هیچ وجه مشروط به وجود امام یا نایب امام نیست و کسی از مجتهدین نگفته که دفاع را باید با امام یا جانشین آن کرد، بلکه بر تمام افراد توده واجب است به حکم اسلام از کشور اسلامی حفاظت کنند و استقلال آن را پا برجا نمایند».7

در جای دیگر باز حضرت امام تفاوت جنگ جهاد و دفاع می فرمایند:«قضیۀ جهاد، یک قضیه است، قضیه دفاع، قضیه دیگر. قضیۀ جهاد یک شرایطی دارد و برای یک اشخاص خاصی است و برای گروه معینی هست در شرایطی، لکن قضیۀ دفاع عمومی است.

مرد، زن، بزرگ، کوچک، پیر و جوان همان طوری که عقل انسان هم حکم می کند که اگر کسی هجوم آورد برای گرفتن منزل کسی، اهالی آن منزل هر که هست از خودشان دفاع می کنند. اگر چنانچه کسی به شهر کس دیگر هجوم آورد اهالی شهر برای حفظ جهات خودشان دفاع می ‎کنند و دیگر اینجا، هیچ شرطی نیست».8

حضرت امام(ره) اشاره ای به عبارت فقها در مورد شرایط جنگ دفاعی و این که چه زمانی واجب می شود دارند و می فرمایند:

«و قد یَجِبُ المحاربة علی وجه الدفع من دون وجود الامام و لامنصوبة کان یکون بین قوم یَغْشیهم عَد و یخشی منه علی بیضه الاسلام او یرید الاستیلاء علی بلادهم او اسرهم واخذ مالهم».

یعنی گاهی واجب شود جنگ بطور دفاع، بدون وجود امام و منصوب از جانب او مثل آن که انسان بین گروهی باشد که دشمنی بر آنها حمله کند، از آن دشمن بر کشور اسلامی بترسد. یا آنکه بخواهد بر شهرهای اسلامی استیلا پیدا کند، یا بخواهد مسلمانان را اسیر کند – یا مال آنها را بگیرد – در تمام این صورت ها واجب است که مردم از کشور و جان و مال خود دفاع کنند و با اجانب، جنگ کنند».9

حال که با مفهوم جنگ و انواع آن آشنایی پیدا کردیم به انگیزۀ دفاع در جنگ خواهیم پرداخت.

دفاع مقدس در بینش الهی، امام خمینی و مردم

انگیزه های مهم در جنگ دفاعی

انگیزه اصلی و مهم یک ملّت، که منجر به شکست یا پیروزی می گردد، مهم ترین رکن است.

هشت سال دفاع مقدّس ملّت مسلمان و قهرمان و شهید پرور ایران انگیزه های دفاعی را بر جهانیان آشکار نمود از جمله:

1- بینش الهی در جنگ دفاعی؛

2- رهبری خردمندانه و الهی در جنگ  دفاعی؛

3- حضور و حمایت گسترده تودۀ مردم.

دفاع مقدس در بینش الهی، امام خمینی و مردم

1- بینش الهی در جنگ دفاعی

حضرت امام«ره» انگیزۀ اصلی و اوّلیه جنگ دفاعی را الهی دانسته و موارد زیر را به عنوان نشانه ای از الهی بودن آن می دانند:

الف: جنگ دفاعی انگیزۀ الهی و خارج شدن از ظلمات به نور بوده است: حضرت امام«ره» می فرمایند:

«همۀ جنگ و جدل هایی که واقع می شود برای این است که توجّه به طبیعت است. جنگ هایی که در اسلام وارد شده است برای اینکه اینها را از ظلمات به نور وارد کنند، جنگ های اسلامی مثل جنگ های رژیم های دیگر نیست».10

ب: برقراری عدالت و اجرای احکام الهی و عدم کشورگشایی و چپاول گری حضرت امام«ره» می فرمایند:

«جنگ هایی که در صدر اسلام واقع شد، مقصد جنگ نبوده است و مقصد کشورگشایی هم نبوده است، بلکه مقصد این بوده که یک نظامی عادلانه ایجاد شود که در آن نظام عادلانه احکام خدا جاری شود».11

ج: تسلط بر نفس و وجود اخلاص در جوانان

حضرت امام«ره» می فرمایند:«شما به نفس خود پیروز شدید، به شیطان باطنی خودتان پیروز شدید، و وسوسه های شیطانی را از بین بردید و دل خودتان را برای خدا صاف کردید و به میدان ها با دل صاف و نیت خالص و عزم مصمم و رسیدن به پیروزی نهایی می روید و پیروزی نهایی از آن شماست….. عمده این اخلاص است که در شما جوانان ظاهر است، شما از این اخلاص و ایثار، جمهوری اسلامی را بیمه کردید. فتح هایی که نصیب شما شده است…. ایثار و اخلاص شما بالاترین ارزش است».12

دفاع مقدس در بینش الهی، امام خمینی و مردم

2- رهبری خردمندانه و الهی در جنگ دفاعی

رابطه میان روحانیون مذهبی، سیاست و حکومت در سطوح و درجات مختلف و متنوع قابل تصور است.

نخست باید گفت که ممکن است سیاست و حکومت بدون دخالت روحانیون هم مذهبی شود.

گروه های اجتماعی دیگر غیر از روحانیون ممکن است وقتی در مسند قدرت قرار می گیرند، احکام دینی را اجرا کنند. در همۀ نظام های سیاسی سنتی که عمدتاً مبتنی بر مشروعیت مذهبی بوده اند سیاست به این معنی مذهبی بوده است.

دوم اینکه، روحانیون اغلب به عنوان یک گروه ذی نفوذ عمده در نظام های سنتی عمل کرده و به این معنی جزئی از طبقه حاکمه بوده اند.

به طور کلی احتمال دخالت روحانیون در سیاست بطور مستقیم به عوامل چندی بستگی دارد:

1ـ هر چه داعیه های سیاسی و اجتماعی مذهب بیشتر باشد – احتمال دخالت روحانیون در زندگی سیاسی بیشتر می شود…..

2ـ هر چه روحانیون یک مذهب بعنوان یک نیروی سیاسی از نظر تاریخی، موقعیت ممتاز و قوت بیشتری داشته باشند، احتمال دخالت مستقیم و گستردۀ آنها در سیاست افزایش می یابد.

3ـ هر چه امکان تعبیر و تفسیر پذیری مذهب و تطبیق آن با شرایط متحوّل تاریخی بیشتر باشد. توانایی روحانیون برای مداخلۀ مستقیم در سیاست افزایش می یابد.

4ـ هر چه نهادهای مذهبی سازمان یافته تر و منسجم تر باشند، توانایی روحانیت برای دخالت در سیاست بیشتر می شود.

مسأله اساسی رابطۀ مذهب با سیاست به مسأله اساسی تر تفکیک حوزۀ دینی از حوزۀ غیردینی باز می گردد.13

در اسلام دین از سیاست جدا نبوده و رهبران دینی خود در رأس امور و حکومت و سیاستمداری جامعه اسلامی حکمرانی می کنند.

اما رهبری دینی و انقلابی که بتواند به عنوان یک محور قرار گیرد بایستی دارای شرایط خاصی بوده باشد.

رهبران انقلابی خود دارای یک خصوصیات خاصی در جهان بوده که رمز موّفقیت آنان نیز به همین خصوصیات وابسته بوده است.

مهم ترین امتیازی که چنین رهبرانی از آن برخوردارند بدست گرفتن زمام قدرت در زمان بحران است.

رهبران انقلابی ممکن است به ناچار بخواهند بلافاصله دست به اجرای سیاست های استوار و ماندگار در جهت رشد بزنند، ممکن است مجبور به استقرار وحدت ملی شوند.

ممکن است ناگزیر به مقابله با خطراتی گردند که استقلال کشور را تهدید می کند.

ممکن است اجبار به غلبه برنگرش منفی و خصومت آمیزی پیدا کنند که مردم نسبت به همۀ حکومت ها دارند.

توقع عمومی که انقلاب بلافاصله وفور نعمت برای همه به ارمغان خواهد آورد، باید با احتیاط و زیرکی از اذهان بیرون رانده شود.

حُسن حکومت به وسیلۀ رهبری منحصر به فرد که قادر به اخذ و اجرای تصمیمات عمده باشد، به دلیل همین گونه دشواری هاست.

در وضعی که بعد از انقلاب بوجود می آید، نه دیگر نهادهای سیاسی است و نه شیوه های منظم و مقبول برای گرداندن کارهای سیاسی.

همه چیز وابسته به اشخاص است و قدرتی که در دست یک نفر باشد تا بی ریاتر و قاطع تر و درستکارتر از بند و بست های گروهی توطئه گر به نظر برسد.

اما این گونه رهبر باید دارای صفاتی خاص یا دست کم، بعضی از آن خصوصیات باشد.

اگر رهبری فرهمند و دارای جاذبۀ شخصی باشد، مسلماً کمک بزرگی به قضایا خواهد بود.

زیرا این بدان معناست که از خاصیتی خارق العاده و قدرتی تقریباً جادویی بیرون از دایرۀ تجربه های عادی بشری بهره می برد. هم چنین ارزش عظیم خواهد داشت…

امتیاز دیگر یک رهبر انقلابی، خود ساخته بودن اوست. رهبر با تحمّل سختی ها یاد گرفته است که چگونه به رهبری برسد؛ و با اینکه ممکن است متوجّه بشود که حکومت کردن مستلزم تکالیفی سنگین تر از انقلاب کردن است.

اما حداقل راه حفظ قدرت را می داند؛ و بالاخره کمک بزرگی است که اگر رهبر انقلابی دارای آن قسم شخصیّت باشد که باید به پیشوایی برسد تا بتواند به آرامش دوری دست پیدا کند و به استعدادهایش مجال عرض اندام بدهد.

همه این صفات بندرت در یک شخص جمع می شود. وانگهی این نوع رهبری فردی متضمن خطرات بزرگ است.14

حضرت امام«ره» علاوه بر اینکه خصوصیات یک رهبر انقلابی را دارا هستند؛ وابسته بودن ایشان به ریسمان الهی و اینکه هر نوع حرکتی را جز با نام، یاد و کلام خدا انجام نمی دادند، انگیزه جمع شدن ملّت مسلمان جهان به دور نور و هاله وجودی ایشان بود.

زمانی که رزمندگان با افتخار خدمت ایشان رسیده و گزارش فتوحات خود را می دهند امام احساس غرور نکرده و مانند رهبران دیگر جهان شروع به شعار دادن نمی کنند بلکه می فرمایند:

«همه باید بدانیم که تمام امور، از آن جمله فتح و نصر، بدست خداوند متعال است «ما نصرالامن عندالله العزیز الحکیم» باید توجّه داشته باشیم که در این فتح مبین و سایر فتوحات، غرور به قدرت خویش پیدا نکنیم، شیطان نفس بر ما غلبه نکند که غرور موجب سردی و سستی می شود».15

و در جای دیگر می فرمایند: که عامل اصلی اینکه انسان ها دست به اعمال خلاف می زنند و یا قدرت آنها را کور و کر می کند، وابستگی انسان به نفس خودش است:

«تمام وابستگی ها منشأش وابستگی ای است که انسان به خودش دارد، تمام وابستگی ها از خود آدم پیدا می شود. وقتی انسان وابسته است، نفسش وابسته است به جهاتی که مال خودش است به نفسیت خودش به وضعیت خودش، این تمام وابستگی هایی که در خارج هم برایش پیدا می شود. منشأش اینجاست……. اگر انسان از این وابستگی وارسته شد. آزاد شد از این، دیگر آزاد است. این دیگر از کسی نمی ترسد. همۀ قدرت های عالم جمع بشوند این نمی ترسد. برای اینکه آخرش این است که من از بین می روم. دیگر بالاتر از این که نیست».16

و زمانی که حرکتی را انجام داده آن را منصوب به حق می دانند و می فرمایند:«این جانب در پیشگاه مقدّس خداوند تکلیف الهی خود را ادا نمودم».17

آنچه خمینی را خمینی کرد و او را رهبری ابدی و ماندگار گذاشت روح و افکار بلند و خردمندانۀ او بود.

اگر هشت سال دفاع مقدّس با آن تجهیزات ابتدایی توانست دوام خود را حفظ کرده و ابرقدرت ها را به خاک مذلت بنشاند، بیدار کردن انگیزه الهی در بین جوانان، مردان، زنان و سالخوردگان توسط روح خدا بود.

حضرت امام(ره) در جایی فرمودند:

«دیروز یک پیرمرد نزدیک به هشتاد سال تقریباً بین هفتاد و هشتاد بود، آمد با من مصافحه کرد و رفت آن کنار، و دوباره دیدم ایستاد. دوباره دارد می آید. دفعه دوم که آمد اینجا گریه می کرد اشک هایش را من دیدم که جاری بود و می گفت که من می خواهم بروم جنگ بکنم، من گفتم که من و تو باید دعا بکنیم جوان ها باید جنگ بکنند».18

آری پیرمردی که توان راه رفتن ندارد انگیزۀ الهی و شوق شهادت را چه کسی در  او پدید آورده است اسیر شانزده سالۀ ایرانی در میان شکنجه در حالی که پای خود را از دست داده حاضر نیست که بر  علیه رهبر انقلابی – مذهبی خود کلامی سخن راند و با شجاعتی که در رهبر خود دیده، با همان توان در مقابل خود فروختگان ایستاده و از هیچ عواقب دهشتناکی واهمه ای ندارد؛ چرا که خمینی روح خدا در کالبد زمان بوده و توانسته این انگیزه را در جوانان، نه با پول و مقام، بلکه در نقش پیامبر گونه به مرحله اجرا درآورد.

دفاع مقدس در بینش الهی، امام خمینی و مردم

3- حضور و حمایت گستردۀ تودۀ مردم

رهبری و قدرت خارق العادۀ حضرت امام«ره» که منشأ از چشمۀ جوشان الهی داشته مردم را پروانه وار به دنبال این شمع الهی جمع کرده به طوری که حضرت امام«ره» در وصیت نامۀ الهی، سیاسی خود اشاره می فرمایند که امت من از امت پیامبر و ائمه اطهار(ع) بهتر بوده و مرا یاری کردند.

حضور فعال و گسترده مردم در جبهۀ جنگ دفاعی توانست حماسه های پی در پی خلق نماید.

حضرت امام«ره» در مورد بازسازی مناطق جنگی از جمله خرمشهر و اعلام آمادگی نمودن مردم همیشه در صحنه می فرمایند:

«به راستی این حضور دائمی و خستگی ناپذیر در صحنه و آمادگی و فداکاری های خالصانۀ مردم دلیر ما برای هر مسلمانی غرور انگیز و برای جهانیان اعجاز آمیز است».19

حضرت امام«ره» به حضور گستردۀ مردم در جنگ دفاعی اشاره دارند و می فرمایند:

«الآن که شما در جبهۀ جنگ هستید و ارتشیان ما که خداوند نصرتشان بدهد و در مراکز فعال هستند، الآن کی هست که دارد از آن ها پشتیبانی می کند؟

آن زن هایی که برای شما نان می پزد و آن مردمی که برای شما پول می دهد و آن مردمی که برای شما ذخیره می دهد و آنقدر چیزها را می فرستد همین مردم مسلمانند.

شما ببینید در تلویزیون تان که یک زنی که ده تا تخم مرغ دارد، می آید می دهد همین را، یک بچه ای که ده تومان دارد این را می دهد. این ها{افراد} برای چی این ها را می دهند؟ اینها برای اسلام است…»20

حضرت امام(ره) درجایی رمز شرکت پیر و جوان را در جنگ دفاعی این گونه بیان می کنند: «از این جهت که الآن که لشکر ما و ارتش ما در جبهه ها مشغول به جنگ و دفاع هستند تمام کشور ما یکپارچه به جنگ مشغولند و به همراهی با ارتش و همراهی با قوای مسلح مشغول هستند و شاید هر روز جوان هایی اینجا بیایند و با گریه بخواهند که عازم جبهه بشوند برای شهادت، حتی پیرمردهای ضعیف هم این آرزو را دارند؛ و این برای این است که در این کشور اسلام حکومت می کند و حکومت این کشور حکومت بر اَبدان نیست حکومت بر قلوب است».21

آری حکومت بر قلوب این مردم آنها را بیدار و به سمت خدا کشانید مردمی که با دست خود فرزندان دلبندشان را به پای دین و اعتقاداتشان قربانی می کردند. حضرت امام(ره) پی در پی در بیانات خود کمک و حمایت گسترده مردم را ستوده و می فرمایند: «دولت جمهوری اسلامی… در وضع کنونی بدون کمک ملّت توانایی رفع تمام گرفتاری ها را ندارد و برای ادارۀ نظام جمهوری و دفاع از دشمنان مهاجم و رفع مشکلات جنگ که حجم آن بسیار عظیم است  احتیاج به کمک دارد……… ملّت مجاهد متعهد که در طول انقلاب و جنگ تحمیلی از کمک های شایان به جبهه ها و پشت جبهه ها دریغ نکرده! یکی از ارکان پیروزی، حضور ملّت در همۀ صحنه ها خصوصاً صحنۀ جنگ  است».22

فاطمه خادم شیرازی

دفاع مقدس در بینش الهی، امام خمینی و مردم

منابع

1- عمید زنجانی.

2- استاد محمّدتقی مصباح یزدی.

3- مجموعه مقالات استراتژی و دفاع.

4- کشف الاسرار، حضرت امام«ره»، ص 45-46، 244.

5- همان

6- همان.

7- همان، ص 45-46، 244.

8- سخنرانی در جمع مسئولان نهضت سواد آموزی، 7 / 10 / 59 از کتاب «جنگ و جهاد».

9- کشف الاسرار، ص 45-46، 244.

10- سخنرانی در جمع روحانیون عازم بلاد 7 / 4 / 57.

11- سخنرانی در جمع اعضای مؤسسۀ اسلامی مبارزه با اعتیاد 5 / 10 / 58.

12- پیام به مناسبت فتح شهر خون و شرف، خرمشهر قهرمان 3 / 3 / 61.

13- جامعه شناسی سیاسی دکتر حسین بشیریه – نشر نی.

14- رشد سیاسی – سی اچ. داد، ترجمه عزت الله فولادوند – نشر نی.

15- سخنرانی در جمع مردم بمناسبت 12 فروردین سالروز رسمیت یافتن جمهوری اسلامی 13 / 1 / 61.

16- سخنرانی در جمع نخست وزیر و اعضای هیأت دولت 7 / 6 / 61.

17- پیام به مناسبت فتح خرمشهر 3 / 3 / 61.

18- سخنرانی درجمع دانشجویان مسلمان پیرو خط امام 12 / 8 / 59.

19- پیام به مناسبت بازسازی مناطق جنگی 12 / 3 / 61.

20- سخنرانی در جمع اعضای هیأت دولت 16 / 10 / 59.

21- سخنرانی در جمع روحانیون دفتر تبلیغات حوزه های علمیه قم و مشهد که از جبهه برگشته بودند 16 / 12 / 59.

22- پیام به مناسبت آغاز پنجمین سالروز انقلاب اسلامی ایران، روزنامه اطلاعات 23 / 10 / 61.

http://www.imam-khomeini.ir/fa/n141906

منبع: 

مجموعه مقالات نهمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(ره)، ص 293.

[1] «سخنرانی در جمع اعضای ستاد بسیج شهرستان ها 29 / 1 / 59 حضرت امام(ره)»

امام خمینیانگیزه الهیبینش الهیجنگدفاع مقدسمردم
Comments (0)
Add Comment