دیوان حافظ غزل شماره ۳۱۸
⚘عشق در دیوان حافظ .
🌿فرو رفت از غمِ عشقت دَمَم، دَم میدهی تا کِی…؟!
🌿دمار از من برآوردی، نمیگوئی برآوردم…!
📚دَمار برآوردن، یا دَمار درآوردن…، کنایه از نابود کردن و هلاک نمودن است…!
🖊دَمار…، هر معنائی که داشته باشد، چندان مهم نیست…، زیرا زمانی که برآورده شود…، دیگر طاقتی برای انسان باقی نمی مانَد و طاق می گردد…!
📚دَمار…، به معنایِ هلاک و نابودی، در قرآن کریم نیز آمده است…؛
فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ…! نمل . ۵۱
پس با تأمل بنگر كه سرانجام نیرنگشان چگونه شد، سرانجام این بود كه ما آنان و قومشان را همگی درهم كوبیدیم و هلاك كردیم…!
🖊ولی اینکه معشوق چگونه دَمار از عاشق بَرمی آوَرَد…؛ حکایتِ رعایتِ شرطِ طریقِ عشق است…؛ همان شرطی که حضرت لسان الغیب در غزلی دیگر به آن اشاره دارد…؛
⚘در رهِ منزل لیلی، که خطرهاست در آن…؛
⚘شرطِ اوّل قدم آن است که مجنون باشی…!
📚و در جائی دیگر نیز می گوید…؛
⚘در بهایِ بوسه ای، جانی طلب…؛
⚘می کنند این دلستانان، الغیاث…!
🖊به هرحال…، در این مسیر، دَمارِ همه ی کسانی که از ساغرِ قالوا بَلیِ عشق جرعه نوش بوده اند، به فراخورِ سعه ی وجودی و ظرفیتی که داشته و دارند، در آمده و در خواهد آمد…!
📚به قولِ مرحوم ملامحسن فیض کاشانی…؛
⚘گفتم فراق تا کِی؟ گفتا که تا تو هستی…!
⚘گفتم نَفَس همین است؛ گفتا سخن همان است…!
دیوان حافظ غزل شماره ۳۱۸
🕋در این طریق، فراز و نشیب، که از آن تعبیر به “ٱلْبَأْسَآءُ وَٱلضَّرَّآءُ” شده، فراوان است و چنان دَمار از دل و جان و باورِ رهروان در می آوَرَد…؛ که شاید نسبت به حقیقتِ عشق نیز دچارِ شک و تردید شوند…؛
حَتَّىٰٓ إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوٓا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَآءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَنْ نَشَآءُ ۖ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ…! یوسف . ۱۱۰
(پیامبران به دعوت خود، و دشمنان آنها به مخالفت خود هم چنان ادامه دادند) تا آن گاه که رسولان مأیوس شدند، و (مردم) گمان کردند که به آنان دروغ گفته شده است؛ در این هنگام، یاری ما به سراغ آنها آمد، آنان را که خواستیم نجات یافتند؛ و مجازات و عذاب ما از قوم گنهکار بازگردانده نمی شود…!
📚به قول صائب تبریزی…؛
⚘در چنین راهی…، که مردان…، توشه از دل کرده اند…!
⚘ساده لوحی بین…! که فکرِ آب و نان داریم ما…!
🕋اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا، وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَعِنَّا عَلَى ذَلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ وَ بِضُرٍّ تَكْشِفُهُ وَ نَصْرٍ تُعِزُّهُ وَ سُلْطَانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَ رَحْمَةٍ مِنْكَ تُجَلِّلُنَاهَا وَ عَافِيَةٍ مِنْكَ تُلْبِسُنَاهَا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ…!
💐💐💐
پاییز ۱۴۰۰