رزق…، مقسوم است…!
🖊حکایت بیست و هفتم از باب سوم گلستان سعدی…؛ درباره شرطِ تلاش برای رزق…!🖊
🍀قسمت پنجم🍀
📚چنین صفت ها که بیان کردم ای فرزند…! در سفر، موجبِ جمعیتِ خاطر است و داعیه ی طیبِ عیش…، و آنکه از این جمله بی بهره است، به خیالِ باطل در جهان برود و دیگر کَسَش نام و نشان نشنود…!
⚘هرآنکه گردشِ گیتی، به کینِ او برخاست…؛
⚘به غیرِ مصلحتش، رهبری کند ایام…!
⚘کبوتری که دگر آشیان نخواهد دید…؛
⚘قضا همی بَرَدَش تا به سویِ دانه ی دام…!
پسر گفت؛ ای پدر…! قولِ حکما را چگونه مخالفت کنیم که گفتهاند…، رزق، اگر چه مقسوم است…؛ به اسبابِ حصولِ آن، تعلّق شرط است…؛ و بلا، اگرچه مقدور…، از ابوابِ دخول آن، احتراز واجب…!
⚘رزق…، اگر چند بی گمان برسد…؛
⚘شرطِ عقل است جُستن از درها…!
⚘ورچه کس بی اجل نخواهد مُرد…؛
⚘تو مرو در دهانِ اژدرها…!
در این صورت که منم…، با پیلِ دَمان بزنم و با شیرِ ژیان پنجه در افکنم…؛ پس مصلحت آن است ای پدر که سفر کنم، کز این بیش، طاقتِ بینوائی نمیآرم…!
⚘چون مرد در فِتاد ز جای و مقامِ خویش…؛
⚘دیگر چه غم خورَد…، همه آفاق جایِ اوست…!
⚘شب…، هر توانگری به سرائی همی روند…!
⚘درویش…، هر کجا که شب آمد، سرایِ اوست…!
این بگفت و پدر را وداع کرد و همّت خواست و روان شد و با خود همی گفت…؛
⚘هنرور چو بختش نباشد به کام…!
⚘به جائی رَوَد…، کش ندانند نام…!
🐤🐤🐤
🐤🐤
🐤
🖊آنچه گذشت…؛
⬅️مخالفت پدر با مسافرت پسر…، موجب شد تا پسر فوائد سفر را بگوید…؛ ولی پدر این فایده ها را مخصوص پنج گروهِ تجّار . عالمانِ شیرین سخن . خوب رویان . افرادِ خوش صدا و پیشه وران دانایِ فن دانست…!
🖊ادامه ماجرا…؛
⬅️به رغم این…، پسر باز هم استدلال کرد که گرچه رزق مقسوم است، ولی برای به دست آوردن آن باید تلاش نمود و ضمن مطرح نمودن قدرتِ بدنی خود، راهیِ سفر شد…!
🌿امّا رزقِ مقسوم…؛
🖊رزقِ مقسوم یعنی رزقِ مقدّر…، رزقی که از پیش، معیّن شده است…!
📚آنچه در مسئله ی رزق، به ظاهر دارای تعارض است، از یک سو مقسوم بودن رزق و از سویِ دیگر تلاش برای به دست آوردنِ آن است…!
📚حضرت علی علیه السلام در این باره خطاب به امام حسن علیه السلام فرموده است…؛
وَاعلَم یا بُنَی، انَّ الرّزقَ رِزقانِ رِزقٌ تَطلُبَهُ وَ رِزقٌ یطلُبُک…!
بدان فرزندم، روزی دو گونه است؛ یک نوع همان رزقی است که تو باید به جستجویش برخیزی و گونه دیگر رزقی است به سراغ تو می آید…!
🖊اشتباهِ برداشت در جریان روزی مقسوم در این است که برخی فکر کنند اگر در خانه ای دربسته بنشینند، روزی به سراغِ آنان خواهد آمد…، هرچند برخی از روزی هایِ مُقدّر دیگر مانند هوا و نورِ خورشید و مشابه آن در هر شرایطی برای تمامی موجودات جنبنده فراهم است…؛
🕋وَمَا مِنْ دَآبَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا ۚ كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ…! ۶/هود
و هیچ جنبدهای در زمین نیست مگر اینكه رزق او برخداست، و او قرارگاه واقعی و جایگاه موقت آنان را میداند؛ همه این امور در كتابی روشن ثبت است…!
📚سیره ی انبیاء و اولیایِ الهی، پُر است از نحوه ی تلاش و کوشش آنان برای کسبِ رزق و روزی…؛
زراره ابن اعین می گوید…؛ مردی به حضور امام صادق(ع) رسید و گفت؛ دستم ناسالم است و نمی توانم با آن به خوبی کار کنم و فاقد سرمایه برای تجارت هستم. امام فرمود؛ با سرت باربری کن و خویشتن را از مردم بی نیاز ساز…!
📚و ابن یمین درباره این تلاش می گوید…؛
⚘اگرچه رزق مقسوم است، می جوی…!
⚘که خوش فرمود این معنی مُعزّی…!
⚘که یزدان…، رزق اگر بی سعی دادی…؛
⚘به مریم…، کِی ندا کردی که هُزّی…!
🖊و این
⬆️یعنی اینکه روزی به قسمت است، ولی برای کسب آن باید تلاش نمود…، و آنچه درباره کوشش برای رزق مذموم می باشد…؛ حرص است و زیاده طلبی که این هر دو…، تلاش را به مسیرِ ناسالم و حرام سوق می دهد…؛ و حتی ممکن است رزقِ مقسومِ حلال را آلوده به حرام نماید، مانند آنچه برای نگهدارنده ی اسب امام علی علیه السلام رخ داد…، افسار اسب را دزدید…، دو درهم فروخت…، درحالی آن حضرت دو درهم برای اجرت او آماده کرده بود…!
🐣🐣🐣
الف – حجت