سیاست‌های ایران در مورد نامزدهای ریاست جمهوری ایالات‌متحده آمریکا

سیاست‌های ایران در مورد نامزدهای ریاست جمهوری ایالات‌متحده آمریکا

موسسه کشورهای عرب خلیج‌فارس در واشنگتن ؛ 21 اکتبر

نویسنده: علی الفونه

صرف‌نظر از اینکه چه کسی در انتخابات ریاست‌جمهوری در ماه نوامبر پیروز می‌شود ، دولت بعدی ایالات‌متحده آمریکا ممکن است با ایران دارای سلاح هسته‌ای و یا کشوری چندپارچه مبارزه کند .

دونالد جی ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، نامزد جمهوری خواه ریاست جمهوری آمریکا در اوایل اکتبر، در پاسخ به توصیه جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا به اسرائیل برای هدف قرار ندادن زیرساخت های هسته‌ای ایران گفت : «فکر می‌کنم او اشتباه کرده است ، این همان هدفی نیست که شما قرار است بزنید ؟ سلاح های هسته‌ای بزرگترین خطری است که ما با آن مواجه هستیم .»

معاون رئیس‌جمهور کامالا هریس در مصاحبه 60 دقیقه ای خود در 7 اکتبر موضع شدیدتری گرفت و طی آن از جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان ” بزرگترین دشمن ”  ایالات‌متحده نام برد و گفت : “یک دشمن در ذهن وجود دارد که ایران است دستان ایران به خون آمریکایی‌ها آغشته است. یکی از اصلی ترین اولویت‌های من، تضمین این است که جمهوری اسلامی ایران هرگز به قابلیت تبدیل شدن به یک قدرت هسته‌ای دست پیدا نمی‌کند . ما باید کاری انجام دهیم تا مطمئن شویم که جمهوری اسامی ایران هرگز به یک کشور دارای سلاح هسته‌ای تبدیل نخواهد شد و به این توانایی دست نخواهد یافت . هریس بر موضع واشنگتن در حمایت از حق اسرائیل [رژیم صهیونسیتی] برای دفاع از خود در برابر ایران و گروه های مورد حمایت ایران از جمله حماس و حزب‌الله تاکید کرد.

با این وجود مشخص نیست که آیا این اظهارات صرفاً بیانگر لفاظی های تبلیغاتی است یا نشان‌دهنده سیاست‌های واقعی نامزدها پس از انتخابات است . اگر بنیامین نتانیاهو ، نخست‌وزیر اسرائیل [رژیم صهیونیستی] ، توصیه‌های دونالد ترامپ را دنبال کرده و به تأسیسات هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران حمله کند ، آیا می‌توان گفت که [در صورت انتخاب مجدد ] ترامپ  ایالات‌متحده را وارد «جنگ همیشگی» دیگری برای جلوگیری از ظهور یک ایران مجهز به سلاح هسته‌ای می‌کند یا خیر ؟ و آیا هریس واقعاً جمهوری اسلامی ایران را تهدیدی بزرگتر از چین و یا روسیه می‌داند و آیا در صورت انتخاب شدن بر این اساس عمل می‌کند ؟ (م.ک)

دونالد ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود کمپین « فشار حداکثری » را علیه ایران رهبری کرد، اما زمانی که در سال 2019، ایران تأسیسات نفتی در عربستان سعودی را هدف قرارداد، کشوری که به اجرای تحریم‌های اقتصادی دولت ترامپ علیه ایران کمک کرد، ترامپ از متعهد کردن نیروهای آمریکایی برای دفاع از عربستان سعودی خودداری کرد . حال این سؤال مطرح می‌شود که آیا اگر اسرائیل [ رژیم صهیونیستی ] هم پس از حمله به ایران در معرض تهدید قرار می‌گرفت، موضع او در قبال این کشور هم همین‌گونه بود ؟ در همین حال استراتژی دفاع ملی کنونی دولت بایدن – هریس، چین را به‌عنوان « چالش فوری » ایالات‌متحده آمریکا و روسیه را به‌عنوان یک « تهدید حاد » در اولویت قرار می‌ دهد و جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک بازیگر منطقه‌ ای بی‌ ثبات‌ کننده و نه یک دشمن جهانی در نظر گرفته می‌شود.

مسائل مربوط به ایران برای حوزه‌ های رأی‌ دهندگان کلیدی در ایالات‌متحده جذاب است، که ممکن است برخی از اظهارات نامزدها را توضیح دهد. با این حال، پویایی‌های بی ثبات کننده خاورمیانه نیز به این عدم اطمینان کمک می‌کند.

پیروزی غافلگیرکننده [ آقای دکتر ] مسعود پزشکیان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران، امیدها را برای ازسرگیری مذاکرات بین تهران و واشنگتن و به‌احتمال‌زیاد بازنگری توافقی مانند توافق هسته‌ای یا همان برنامه جامع اقدام مشترک سال  2015 موسوم به برجام افزایش داده بود اما متأسفانه تشدید تنش‌ها بین رژیم صهیونیستی و جمهوری اسلامی ایران می‌تواند دولت فعلی یا بعدی ایالات‌متحده را درگیر یک درگیری کند.

از اواسط ماه سپتامبر رژیم صهیونیستی تعداد قابل توجهی از مبارزان گروه حزب‌الله لبنان را حذف کرده و رهبران اصلی این گروه را نیز ترور کرده است . رژیم صهیونیستی با توجه به این موفقیت‌ های به دست آورده و اعتماد به دفاع موشکی خود، ممکن است برای حمله به زیرساخت‌ های هسته‌ای ایران جرأت پیدا کند . دو سند محرمانه دولت ایالات‌متحده آمریکا که در 17 اکتبر به کانال تلگرامی میدل ایست اسپکتیتور فاش شد، جزئیات آمادگی رژیم صهیونیستی برای انجام یک حمله گسترده در داخل ایران را نشان می دهد، اگرچه اهداف ناشناخته باقی مانده است . در حالی که این درز اطلاعات ممکن است، مانند انتشار تاکتیکی قبلی دولت ایالات‌متحده از اطلاعات طبقه بندی شده متمرکز بر اوکراین، با هدف منصرف کردن رژیم صهیونیستی از انجام حملات گسترده در داخل ایران باشد، هیچ تضمینی برای خویشتن داری رژیم صهیونیستی در این خصوص وجود ندارد : اگر جمهوری اسلامی ایران انتقام بگیرد – مانند موارد گذشته – ایالات‌متحده ممکن است برای پیوستن به یک رویارویی نظامی با فشار قاطع روبرو شود . به هر حال به نظر می رسد که استراتژیست ها و کارشناسان نظامی ایرانی از توطئه رژیم صهیونیستی آگاه بوده، اما در این باره مردد هستند.

در حالی که تهاجم زمینی ایالات‌متحده آمریکا به دلیل اتفاقات ناگوار قبلی در افغانستان و عراق بعید به نظر می رسد ، اما انجام یک عملیات بمباران طولانی مدت یادآور حملات هوایی رئیس‌جمهور بیل کلینتون به عراق در اواخر دهه 1990 امکان پذیر است . دولت کلینتون که مظنون به داشتن جاه طلبی های هسته‌ای توسط صدام حسین رئیس‌جمهور دیکتاتور عراق بود، وارد جنگ اقتصادی علیه عراق شد، گروه های مخالف را تامین مالی و مسلح کرد و مناطق پرواز ممنوع را برای محافظت از آنها در برابر نیروی هوایی عراق ایجاد کرد و اهداف نظامی را بمباران کرد تا توانایی رژیم برای دفاع از خود در برابر مخالفان داخلی را کاهش دهد . در پایان حمله زمینی ایالات‌متحده به عراق برای سرنگونی رژیم بغداد لازم بود، اما این عملیات ها به‌طور قابل توجهی توانایی های دولت عراق را کاهش داد . کمپین مشابهی علیه ایران با هدف فلج کردن پدافند هوایی، سیستم‌ های موشکی و زیرساخت‌ های هسته‌ای ایران امکان پذیر است . همانند عراق، در دهه 1990، ایالات‌متحده و رژیم صهیونیستی نیز این پتانسیل را برای مسلح کردن اقلیت‌ های قومی ایرانی و ایجاد مناطق پرواز ممنوع در اختیار دارند که این اقدامات به‌طور بالقوه منجر به درگیری‌ های داخلی یا حتی تغییر نظام می‌شود، اگرچه مانند عراق، ممکن است مورد دوم در غیاب عدم تهاجم زمینی آمریکا به ایران محقق نشود.

از سوی دیگر، ایران می‌تواند همزمان با سرکوب وحشیانه مخالفان واکنش نشان دهد، درست مانند رژیم صدام حسین در عراق در دهه 1990. بدون تهاجم زمینی ایالات‌متحده ، که در حال حاضر بعید به نظر می رسد، نظام ایران ممکن است تا اواخر سال 2025 به اندازه کافی دوام بیاورد تا بتواند سلاح های هسته‌ای تولید کند و یک ” تعادل ترور” را با رژیم صهیونیستی و ایالات‌متحده ایجاد کند . با این حال ، نظام ایران همچنین می‌تواند تحت فشار یک کمپین بمباران و یک جنگ داخلی منفجر شود و دولت بعدی ایالات‌متحده را در مقابل یک ایران مجهز به سلاح هسته‌ای یا یک ایران چند پاره و متلاشی شده باقی بگذارد .(م.م)