قضاوت نهایی با خودتان
باسمه تعالی
مقایسه تطبیقی انقلابیون و معارضین حکومت پهلوی و معترضین و معاندین جمهوری اسلامی ایران
مقایسه تطبیقی بین پدیده های مختلف و موضوعات گوناگون از جمله مطالعات جذاب پژوهشی است که امروزه در همه زمینه ها و حوزه ها توسط متخصصین ذیربط در حال انجام است و اگر استنادات این مطالعات صحیح و معتبر و مورد وثوق باشد می تواند زوایای پنهان و تاریک این پدیده ها را بر علاقمندان و بهرهبرداران نمایان سازد. لذا در این نوشته تلاش شده است تا با استفاده از مستندات محکم و غیر قابل خدشه مقایسه های تطبیقی درباره انقلابیون حکومت پهلوی و معترضین جمهوری اسلامی انجام شود و قضاوت نهایی بعهده خوانندگان محترم آن خواهد بود.
در این مطلب پنج حوزه:
1- رهبری 2- ایدئولوژی مبارزاتی و زیربنای فکری 3- حامیان مالی و تدارکاتی 4- شعارها و نمادها 5- بسترهای مردمی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است.
1ـ رهبری:
اصولاً در تمامی انقلاب ها، جنبش ها، دگرگونی ها و حتی جنگ ها، رهبری نقش بی بدیل و تمام کننده خواهد شد و به مثابه عمود خیمه مظهر ایستادگی ظهور و بروز دارد و حامی و هادی و اهالی نشستگان در این خیمه رخ می نماید. “الناس علی دین ملوکهم ، مردم به راه و روش بزرگان میروند”.
الف- برای رعایت حال معاندین و معارضین امروز که سر جنگ و مصاف با جمهوری اسلامی ایران دارند ابتدا از رهبری اغتشاشات و آشوب سخن گفته می شود، این جماعات باید اعلام نمایند رهبری آنها کیست؟ و چه فردی مراد آنهاست و زیر پرچم چه کسی گام بر می دارند. پاسخ این سوال کلیدی هر چه باشد، مسیر را برای گام های بعدی مقایسه روشن می سازد.
1/ الف- اگر منظور از رهبری این جماعت، رضا پهلوی فرزند محمدرضا پهلوی است باید گفت ایشان که چهل سال است از محلی/ بودجه ای ارتزاق می نماید که همان دلارها و ریال ها و طلا و جواهرات متعلق به ملت شریف ایران است که در دی ماه سال 1357 با چمدان ها و ساک های مملو از ثروت با چند هواپیمای دولتی به یغما برده شد و چندین برابر آن قبل از انقلاب در بانک های سوئیس سپرده گذاری شده بود. این فرد که در سن هفتاد سالگی در اطاقش، پشتک می زد و عکس آن را پخش می نماید و به قول آقای “مسعود بهنود” نویسنده و خبرنگار ایرانی شاغل در BBC “به اندازه گاو هم نمی فهمد” و آیا ایشان که به اسرائیل صهیونیستی سفر می کند و مراسم یهودی ها را با تمام آدابش انجام می دهد و به این کارش افتخار می نماید، واجد صلاحیت رهبری یک ملت مسلمان و قهرمان و شهید داده و اهل سرزمین شیعه و پایتخت امام زمان علیه السلام می باشد. اندر ویژگیهای منفی ایشان ساعت ها می توان صحبت کرد.
2/الف- و یا مریم قجر عضدانلو معروف به بیوه مسعود رجوی و وارث فرقه منافقین است که دست خودش و یارانش به خون هفده هزار نفر از کودکان، زنان، جوانان و پیران این کشور آن هم تا مرفق آلوده است و در دفاع مقدس هشت ساله در جنگ ایران و عراق با جاسوسی برای صدام حسین ملعون باعث شهادت صدها نفر از بهترین جوانان این مرز و بوم شدند و با بی حیایی و وقاحت تمام با کمک کشورهای دشمن جمهوری اسلامی ایران با انجام عملیات های نظامی تحت عنوان چلچراغ و فروغ جاویدان وارد کشور شده و چندین شهر و روستا و مردمان غیور استان های غربی کشور از جمله کرمانشاه را نابود کردند و امروزه با ژست آزادی و آزادی خواهی و حقوق بشر هم چنان به اعمال جنایت کارانه و تروریستی خود در کنف حمایت آمریکا و اروپا ادامه می دهند. سوال اینجاست آیا کسی یا کسانی که با فرقه بازی پشت به ملت خود نموده و با وطن فروشی حاضر به نابودی ملت و امکانات کشور خودشان می نمایند، واجد صلاحیت حکمرانی را دارند. هنوز به قدرت نرسیده، خون مردم را ریخته و در شیشه ها کرده اند، وای به روزی که دستشان به قدرت برسد.
خشک ابری که بود ز آب تهی ناید از وی صفت آب دهی (سعدی)
3/ الف- بقیه مدعیان حکومت به جزء کلاهبرداری از مردم و سر کیسه کردن مقامات آمریکایی و اروپایی و پرداختن به امورات فسق و فجور و به زعم و اعتراف خودشان ترویج عقاید بیبند و باری و عیاشی و برهنگی هستند چه داعیه ای برای حکمرانی به ملت شریف ایران دارند، ماهیت ادعای رهبری و اپوزیسیونی آنها که ریشه در لجنزار و فساد دارد چه جایگاهی در جهان امروز دارد؟
این موارد مختصری از ویژگی های مدعیان حکمرانی بر ملت قهرمان و شریف ایران است کدام عقل سلیم و با انصاف و دلسوز میهن حاضر می شود زیر پرچم آلوده به انواع و اقسام شعارهای ضد دینی و ضد میهنی قرار بگیرد و سرنوشت و عنان اختیار خود را بدست آنها بسپارد.
ریاست بدست کسانی خطاست که از دستشان دست ها بر خداست (سعدی)
ب- و اما رهبری انقلابیون در دوره رژیم پهلوی چه بود؟ و چه ویژگی داشت و انقلابیون آن زمان به چه کسی دلخوش بودند و به سخنان وی گوش فرا می دادند و جان و مال خود را در طبق اخلاص در راه آرمان او تقدیم نهضت ایشان می نمودند . مردی عالم و دانشمند از سلاله مطهر پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام و متقی و آگاه به زمان که قلم از ذکر خصیصه های بارز و خصلتهای والای ایشان عاجز است دوست و دشمن همواره در تحسین و تعریف از ایشان متفق القول می باشند و با عذر تقصیر و عرض معذرت باید اعتراف نمود که مقایسه رهبری انقلابیون دوره پهلوی حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (ره) رحمه الله علیه با سر دسته های شرور معاندین و معترضین قیاس معالفارق است. ضمن پوزش از همراهان گرامی باید اعلام نمود که انقلابیون دوره پهلوی با درک عمیق از جایگاه و موقعیت و مقام معنوی و علمی معظم له پای به عرصه مبارزه و جهاد و شهادت گذاشتند. معترضین و معاندین امروز بفرمایند چه ویژگی های بارزی در این سردسته های آشوب و اغتشاشات دیده اند. البته اگر قصد دارند از ویژگی هایی مانند کلاهبرداری، عیاشی، بی ناموسی (به گفته خود آنها که بارها در رسانه ها تکرار نموده اند)، زندگی های هم جنس بازی، کاسبی از سادگی هواداران خود، نوکری بیگانگان، سرسپردگی به رژیم صهیونیستی و شیطان بزرگ آمریکا و روباه پیر انگلیس، خود فروشی و برهنگی سخن بگویند مانعی ندارد، همه آحاد مردم آنها را می دانند و نیاز به تکرار ماهیت معاندین و آشوب طلبان نیست، فقط چند ویژگی انسانی- ارزشی و قابل اعتناء را که باعث تکیه دادن به آنها شده است را بیان نمایند و اگر از این کار عاجز هستند اندکی در خلوت خود به فکر مشغول شوند و قضاوت کنند و به هر نتیجهای رسیدند آن را ادامه بدهند.
برای اینکه بدانید رهبر انقلاب اسلامی ایران چه کسی بود؟ و چه ویژگی هایی داشت و دوستان و دشمنان درباره ایشان چه گفته اند، لطفاً به کتاب “حقیقت به روایت واقعیت” از انتشارات موزه عبرت ایران مراجعه نمایند.
خدا ترس را بر رعیت گمار که معمار ملک است پرهیزگار (سعدی)
2– ایدئولوژی:
ایدئولوژی و خاستگاه فکری و اعتقادی انقلابیون دوره پهلوی برگرفته از منبع الهام بخش بشریت یعنی قرآن کریم و آموزه های دینی- ارزشی و اسلامی بود. شعار الله اکبر برجسته ترین آنها بود، در سختترین شرایط زندگی با ایمان و اعتقاد کامل وارد صحنه مبارزات شدند، چشم طمع به مال و جان و ناموس مردم نداشتند، فریاد رسای مظلومان و مستضعفان و پاکان روزگار خود بودند. به هیچکس آسیب و صدمه وارد نکردند با ذکر و دعا علیه طاغوت مبارزه می کردند، پایگاه آنان مسجد بود و حتی در زندانهای قرون وسطایی رژیم پهلوی از یاد خدا غافل نبودند. ایدئولوژی آنها ریشه در فطرت پاک انسانی داشت، آنها خواهان برقراری حکومت عدل اسلامی بودند. منشور مبارزاتی آنان کاملاً نشان از اسلامیت و غیرت و شرف و آزادگی و پاکیزگی داشت. این ویژگی ها باعث به زانو درآمدن دژخیمان و جلادان رژیم پهلوی شد و آنان که فجیع ترین و شنیع ترین شکنجهها را در مورد آزاد مردان و شیرزنان پیشگام در مبارزه اعمال نمودند در نهایت خود از پای درآمدند و انقلابیون خداجو پیروز شدند.
با این اوصاف امروز مردم ما باید از معترضین و آشوب طلبان که قصد براندازی جمهوری اسلامی را دارند و معترضین در سردسته های خود سوال کنند و آنها اعلام نمایند ایدئولوژی قیام و براندازی آنها چیست؟ و به چه مکتبی از مکاتب فلسفی دنیا استوار است مذهبی و غیر مذهبی تفاوتی ندارد، فقط بفرمایند ایدئولوژی آنها چیست؟ و از چه منشأ عقلانی نشئت می گیرد تا مردم ما بیشتر آگاه شوند که امروزه با چه جماعتی و با چه عقیده ای و ایده هایی مواجه هستند. باید پذیرفت که “بی مایه فطیر است” . این براندازان که دم از شفافیت و روشنی می زنند حداقل در اعلام ایدئولوژی خود با شفافیت کامل عمل نمایند و افراد را احاله به ابهام ننمایند. شاید افاقه کرد!
3– حامیان مالی:
یکی از مهمترین ویژگی های نهضت ها و جنبش ها و حتی انقلاب ها، شفاف بودن بودن گردش مالی آنهاست، در دوره حکومت پهلوی آنچه که کاملاً محرز است، عدم وابستگی مالی انقلابیون به کشورهای دیگر و منابع مشکوک مالی بود، مبارزین در نهضت امام خمینی(ره) عمدتاً از طبقات محروم و ضعیف جامعه هم بودند دست در جیب خود داشتند و روی پای خود ایستاده و با رژیم تا دندان مسلح مبارزه نمودند و سایر مردم و اصناف در بازار، دانشگاه ها، حوزه های علمیه و اشخاص متدین جامعه به کمک انقلابیون شتافته و با روش های مختلف به آنها کمک و هزینه های مبارزاتی مانند: تهیه کتب مفید، چاپ و انتشار اعلامیه ها و استقرار در اماکن یا تهیه تدارکات لازم برای مبارزه با رژیم پهلوی، تامین نمودند و همه این کمک ها بدون چشم داشت صورت می گرفت. حتی در موارد بسیاری نمازگزاران مساجد با هدایت و رهبری امامان جماعات و یا یکدلی، نسبت به حمایت های مالی از انقلابیون همت نمود. و اما معترضین و آشوب طلبان علیه جمهوری اسلامی اعم از منافقین، سطلنت طلب ها، تجزیه طلبان، برهنگان جنسی، هم جنس بازان، کلاه برداران و کاسبهای برانداز، غارت گران بیت المال و پناهندگان مالی همگی با تنفس مصنوعی بیگانگان و استفاده از دلارهای سرقتی و آلوده به خون ملت های ضعیف ارتزاق می نمایند و این قشر از براندازان با وقاحت و بی آبرویی تمام از دریافت امکانات و پول و سلاح و رسانه ها و تلویزیون های بیگانگان یاد میکنند و به آن افتخار مینمایند. این حمایت های مالی کشورهای چپاول گر آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی حتی به داخل هم کشیده شده و با واریز پول های فراوان به حساب خائنین و سلبریتی های لائیک و بهائیان داخلی و تروریست ها و آنها را در انجام فعالیت های هنجار شکنانه و ساختار شکنانه حمایت و ترغیب می نمایند و بررسی های بعمل آمده از وضعیت و گردش مالی آنان، دلالت بر دریافت وجوه فراوان از بیگانگان است. کدام انسان آزاده و با شرافت و میهن پرست واقعی این دریوزگی ها را بر می تابد و می تواند به آن هم افتخار نماید و دزدی های بیگانگان را نادیده گیرد.
بگفت این خصم را راندیم اما یکی دو کینه جو تر پیش خواندیم
کجا با دزد بیرون درافتیم چو دزد خانه را بالا نشاندیم (پروین اعتصامی)
4–شعارها و نمادها:
شعارها و نمادهای هر جریانی بیانگر نیات و اهداف طراحان و رهبران آنهاست. وقتی شعار انقلابیون استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی می شود همه انسان ها از فاخر بودن شعار و اهداف والای آن و شکل و شمایل حکومت آینده استقبال می نمایند و گام در مسیر تحقق آن بر می دارند ولی وقتی شعار زن، زندگی، آزادی را می شنود و در خلوت خود به عمق این شعار فکر می کند بلافاصله بی بند و باری و زندگی نباتی و جنگلی و برهنگی و تهدید کننده بنیان خانواده در ذهن او شکل می گیرد. هر چند زن در عالم خلقت از جایگاه متعالی برخوردار است و معروف است که می گویند: “از دامن زن، مرد به معراج می رود”. یا “بهشت زیر پای مادران است”. دلالت بر جایگاه رفیع زن دارد. استفاده ابزاری از زن، یکی از بیانصاف ترین روش های معارضین و براندازان محسوب می شود، وقتی زنان را برهنه کرده و از آنها در فروش تولیدات خود بهره می برند، یعنی استفاده ابزاری از مخلوق مطهر خداوند متعال در راستای اهداف شیطانی است.
پس از افشاء و پخش شعارهای زشت و زننده و فحش های ناموسی در پاییز سال 1401 در برخی از دانشگاه ها که هر شنونده با انصافی عرق شرم را در پیشانی خود احساس نمود. آیا شعارهای با الفاظ ناپسند و بی ادبانه و ناقض ارزش ها و اخلاق انسانی با شعارهای پسندیده، انسان ساز و اخلاقی و ارزشی تفاوتی ندارد؟ آیا شعارهایی که از متن قرآن کریم و آموزه های دینی و مساجد صادر شده است با شعارهایی که از درون دیسکوها، کازینوها، کابارهها برآمده یکی است؟ آیا با شعارهایی که توسط افراد لا ابالی و بی ناموس (به قول خودشان!) اهل فسق و فجور و اشخاص دائم الخمر، قمار باز و همجنس باز، ساخته و پرداخته شده است یکی است؟ آیا با شعارهایی که به تایید عناصر فاسد و بد ذات و گرداننده های مراکز فساد می رسد یکی است؟
بدیهی است هر انسان منصف و عاقل با شنیدن شعارهای جناح های مختلف قادر است پاسخ صحیح را استخراج نماید و آن را مد نظر قرار داده و بهترین شعار را انتخاب و در آن مسیر گام بردارد.
وامش مده آن که بی نماز است گر چه دهنش ز ناقه باز است
که او فرض خدا نمی گذارد از قرض تو نیز غم ندارد (سعدی)
5– خواستگاه مردمی و بسترهای اجتماعی
همه دگرگونی ها و اصلاحات و انقلاب ها فقط بر روی زیرساخت های صحیح و منطقی و عقلانی استوار است و این بسترهای اجتماعی هستند که آنها را پذیرفته و در خود هضم می نمایند. هیچ رفرمی بدون اقناع سازی و بدون پذیرش عمیق باطنی شکل نخواهد گرفت. شاید چند صباحی به ظاهر اتفاقاتی رخ بدهد ولی چون بی ریشه است به سرعت از هم پاشیده خواهد شد. همه مردم دنیا در پاییز سال 1401 شاهد بودند که کمتر از یک دهم درصد جامعه که وضع آنها توصیف شد، قصد داشتند با خشونت، بی تربیتی و بیادبی و ایجاد رعب و وحشت و قتل و غارت بر یک کشور پهناور و هشتاد و هشت میلیونی مسلط شوند و چقدر زود دستشان رو شده و صف مردم از این آشوب طلبان که بخشی از آنها از اراذل و اوباش و فواحش بودند (بررسی پرونده های دستگیر شدگان نشان از فراوانی این قماش داشت) و مردم با راهپیماییهای 13 آبان 1401، 22 بهمن 1401 و تجمع میلیونی نماز عید فطر 1402 ثابت کردند که پای انقلاب 1357 ایستاده اند و هیچگاه حاضر نیستند جمهوری اسلامی ایران را بدست عده ای خارج نشین مزدور بیگانگان، ساواکیهای باقیمانده از رژیم پهلوی، رقاصان و مستان کازینوها و بی اعتقاد به بنیاد خانواده و کلاهبرداران بسپارند و جالب تر اینکه سر دسته های شیطانی معاندین و معارضین و معترضین امروزه در بیان پلیدی خود هیچ ابایی ندارند و آن را به صراحت بیان می کنند، آن خانم شیطان پرستی که در یکی از میادین معروف آلمان لخت می شود و از اندام خود استفاده ابزاری می نماید یا آن دیگری به صراحت می گوید: “من بیناموسم، ناموس کیلویی چنده؟” و یا آن یکی دستور ساخت بمب را میدهد و از اینکه مردم بیگناه کشته شوند احساس شادی می نماید و یا آن دیگری که “به اندازه گاو هم نمی فهمد” همسرش را در میهمانی های شام به نامحرمان به مبلغ 5000 دلار کرایه می دهد و بشقاب غذای خود را به هزار دلار به مزایده می گذارد و یا زن سلیطه ای که هر روز در آغوش این و آن است و آن دیگری که با خواندن ترانه های ضد میهنی و با اشعار ضد اخلاقی جیب خارج نشینان آواره را تهی می کند و یا آن ورزشکار خود فروخته ای که از باغ خانه اش می گوید: مردم قیام کنید و یا مزدوری که بر روی دوش همسر و دختر کشته شده اش در سقوط هواپیمای اوکراینی نشسته و از خون این درگذشتگان استفاده ابزاری می نماید و یا سردسته و عناصر فرقه ای که بیش از هفده هزار نفر از هم وطنان خود را به شهادت رسانیده است و آواره آن کشور و این کشورها هستند؟! چگونه قادر خواهند بود برای خود خاستگاه اجتماعی و بسترهای مردمی ایجاد نمایند!
“شتر در خواب بیند پنبه دانه گه لوف لوف خورد گه دانه دانه”
با عنایت به مطالب فوق الذکر، آیا معاندین، معارضین، معترضین از هر قشر و جماعتی که بصورت مختصر ماهیت آنها توضیح داده شد در ابعاد 1- رهبری 2- ایدئولوژی 3- حامیان مالی و تدارکاتی 4- شعارها و نمادها 5- بسترهای مردمی و اجتماعی، از جایگاه والای شیطانی برخوردار بوده؟ و هیچگاه در بین ملت قهرمان و مسلمان ایران محبوبیتی داشته اند و آیا روز به روز و هر چه بیشتر به انزوا کشیده نمی شوند؟ تا بطور کامل حتی از روی زمین زدوده شوند.قضاوت نهایی با خودتان
عالم آن کس بود که بد نکند نه بگوید به خلق و خود نکند (سعدی)
پایان
مجتبی قانعی