مثلث طلایی بیگانگان برای ایجاد تفرقه و ترور و توطئه

نقش تحولات افغانستان در تغییرات منطقه

مثلث طلایی بیگانگان برای ایجاد تفرقه و ترور و توطئه

یا

حلقه‌ی طلایی پیوند اقوام و همبستگی مذاهب اسلامی

 

استعمار انگلیس که از سیصد سال پیش با تکیه بر شرکت‌های چند ملیتی یهودی، مانند «کمپانی هند شرقی»، نفوذ و سلطه خودش را در آسیا و ماورای اروپای شرقی، گسترش داده بود، بالاخره با افول دو امپراطوری عثمانی و روسیه تزاری،  برای مهار سه قدرت بالقوه و سه تمدن دیرپای هند، چین و ایران، «کانون‌های فتنه و آشوب» را طراحی و اجرا کرده است.

  • ایجاد فرقه‌های مذهبی و نحله‌های فکری متعارض با فرهنگ‌ها و هنجارهای انسانی؛
  • تبدیل رقابت میان خاندان‌های حکومت‌گر به خصومت‌های دامنه‌دار؛
  • ایجاد نا امنی‌های محلی و کوچ دادن قبائل و پیروان مذاهب از منطقه‌ای به منطقه‌ی دیگر؛
  • تجسس در اختلافات دیرین و فراموش شده‌ی اقوام و طوائف و قبائل،
  • دوگانه سازی و تبدیل آنها به کینه و نفرت و جنگ و خونریزی میان مردمانی که صدها سال در کنارهم با احترام و اعتماد متقابل زندگی می‌کرده اند؛
  • ایجاد «دوقطبی»های نو به نو در میان نسل‌ها و جنسیت‌ها و قشرهای مختلف اجتماعی؛
  • تبلیغ فرقه‌گرایی؛
  • تطمیع طبقات ضعیف و فقیر به پذیرش مأموریت‌های ضد ملی به عنوان لژیونرها (جنگجویان مزدور در تمام عرصه‌های نظامی، امنیتی، سیاسی، تجاری، هنری، ورزشی و…) برای خیانت به منافع ملی و مصالح عمومی مردم‌شان؛
  • به کارگیری انواع شگردهای پیچیده در تبدیل هر کدورت طبیعی افراد و گروه‌ها، به کینه‌ای فزآینده تا مرز خصومت و جنگ و کشتار…

مثلث طلایی بیگانگان تفرقه ترور توطئه

بر این اساس، استعمارگران اروپایی، بویژه انگلیس، مرزبندی‌های جغرافیایی در تشکیل کشورها را، به نحوی تعیین کرده‌اند که جغرافیای سیاسی هر کدام همواره با هر بهانه‌ای زاینده‌ی آشوبی قابل اشتعال و فتنه‌ای قابل انفجار باشد؛

زیرا عموماً مرزهای جغرافیایی کشورها، به طور ظالمانه، جماعات انسانی را از پیوندهای قومیتی و مذهبی و فرهنگی و تاریخی خود جدا و محروم ساخته تا همین پراکنده‌سازی‌های غیرانسانی اقوام و پیروان ادیان، همواره نقش «کانون فتنه» را میان کشورها به عهده بگیرند.

  • اما تاسیس کشورهایی پاکستان و افغانستان؛
  • قرار دادن چندین منطقه «خود مختار قبائلی» خارج از اراده دولت مرکزی در درون خاک پاکستان،
  • به منظور نفوذ و حضور همیشگی عوامل بیگانه در آن مناطق؛
  • ایجاد منطقه‌ی پر مناقشه‌ی جامو و کشمیر، برای مهار همیشگی سه کشور چین و هند و پاکستان با جمعیتی بالغ بر سه میلیارد انسان؛
  • جداسازی بنگلادش از پاکستان طی یک جنگ خونین میان مسلمانان؛
  • اختلافات مرزی و تقسیم قومیتی، بویژه قوم بزرگ و ایرانی تبار پشتون، میان پاکستان و افغانستان،…

از شگردهای تاریخی روچیلدهای یهودی و مسلط بر خاندان سلطنتی انگلستان است که همزمان موفق شدند دو امپراطوری روسیه تزاری و عثمانی را نیز متلاشی کنند.

مثلث طلایی بیگانگان تفرقه ترور توطئه

جمع ‌بندی این اشارات تاریخی آن است که با پیروزی انقلاب اسلامی و ظهور یک پدیده نوین ایدئولوژیک در عرصه جهانی و تحولات شگرف اقتصادی چین بعد از مائو و نیز بازسازی ابر قدرت روسیه بعد از فروپاشی شوروی، اینک برای افغانستان نفرین شده از جنگ و ویرانی و غارت شده توسط اشغالگران،  نقش ویژه‌ای در معادلات قدرت‌های جهانی تعریف شده است:

یعنی: امروز افغانستان یک مثلث طلایی است، یا برای درگیرکردن و سرگرم ساختن ایران و چین و روسیه توسط گروه‌های تکفیری ترور و تخریب و توطئه تحت مدیریت مثلث آمریکا و انگلیس و اسرائیل و نقش‌آفرینی بازیگران ظاهری مثل دول عربستان و پاکستان و امارات و ترکیه، که باعث تجزیه و نابودی کشور افغانستان خواهد شد؛

یا افغانستان با هدایت امام خامنه‌ای  تبدیل می‌شود به کشوری آزاد و مستقل و امن و یک حلقه‌ی طلایی برای همبستگی مذاهب مختلف اسلامی و همزیستی مسالمت آمیز، بلکه هم‌افزایی اقوام و قبائل مختلف امت مسلمان…

محمدعلی رامین

۱۹شهریور۱۴۰۰

 

استعمارافغانستانایرانترورتفرقهتوطئهچیتنمثلثهند
Comments (0)
Add Comment