مذاکرات در اتاق شیشه ای
در شهریور ۱۴۰۰ در پایگاه اینترنتی تحلیل ایرانی طی یاداشتی با عنوان کمک داور ویدوئی سیاسی یا VAR سیاسی چیست؟ نوشتم و در ان جا گفتم در جهان سیاست امروز که بر پایه شفافیت و اراده جهانی عمل نمی کند و برغم جلسات و مذاکرات متعدد و حضور و فعالیت سازمان های بین المللی عریض و طویل که برای صلح جهانی عمل می کنند شاهد جنایت وحشتناک نسل کشی از سوی قدرت های بزرگ و نیروی نیابتی آن ها هستیم دو جنگ بزرگ جهانی و نمونه بارزه آن امروز در غزه و حتی یمن قابل روئیت است.
در یاداشت مذکور اشاره کردم یکی از راه های روشن شدن افکار عمومی و پیشگیری و عدم فشارهای کاذب بر دولت ها و ملت های مظلوم بخصوص مذاکره کنندگان به هنگام مذاکره، تمامی جلسات و گفت و گو ها ضبط و به صورت زنده منتشر شود و با ارایه شفاف و روشن مذاکره کنندگان سیاسیون در هر رده که باشند می توان آنان را ملزم به اجرایی نمودن مصوبات مذاکره نمود.
اکنون که در بهار ۱۴۰۴ هستیم و قرار است بین ایران و آمریکا مذاکراتی غیر مستقیم بر سر موضوعات هسته ای انجام بپذیرد از یک طرف شاهد هستیم یک طرف مذکره امریکای قلدر که دارای رئیس جمهوری لات و لمپن بوده و هیچگونه اصول و قواعد دیپلماسی و سخن گفتن را بلد نیست و همان گونه که در تاریخ 20 فروردین طی سخنرانی با اظهارات بی ادبانه سخن از مذاکرات با ایران کرده است و به هیچ گونه سیاست اخلاقی و حتی اخلاق سیاسی نیز پایبند نیست چگونه عمل کرد؟ تا بتوان این فرد قمار باز و تاجر مسلک را مطیع قواعد بازی سیاسی نمود.
یکی از مهم ترین روش ها می تواند گفتگوی شفاف و روشن و همزمان در پیشگاه و دید همه ملت های دنیا صورت بگیرد. چیزی شبیه مذاکره رئیس جمهور امریکا و وزیر خارجه اش با زلنسکی رئیس جمهور اوکراین در مقابل دوربین های خبرنگاران مشاهده شد و افکار عمومی دنیا متوجه شد با چه فرد خودخواه، لمپن، تاجر مسلک و قمار باز که امروزه متاسفانه سکان قویترین کشور دنیا را در دست گرفته است روبرو شده . و ضرورت اینکه هرچه زودتر بایستی قلاده و دهنه این موجود و حیوان سیاسی کشیده شود.
اکنون که ایران و امریکا پذیرفته اند با هم مذاکراتی (مستقیم و غیر مستقیم) داشته باشند انچه مهم تر از خود مذاکره و حتی موضوعات آن است پاینبندی طرفین به تعهدات خود در مصوبات مذاکره است.
از انجا که یک بار به صورت علنی ترامپ بد عهدی خود را به انجام تعهداتش در برجام و خیلی از تعهدات بین المللی نشان داده است پس بنابراین می توان نتیجه گرفت که یکی از طرف های مذاکره به هیچ اصولی پایبند نیست و این مشکل اصلی مذاکره است نه حل و فصل و توافقات در خصوص موضوعات مذاکره…
و از آنجا که ممکن است این مذاکرات طولانی شده و سریالی دنبال گردد با وجو حضور یک طرف نا اهل در این مذاکرات چه باید کرد؟
برای حل این مشکل باید مذاکرات را اصطلاحات در اتاق شیشه ای و آشکار انجام داد و آن را به گردن نوشته های دیکته شده رسانه ای قرار نداد تا همزمان دنیا در روند مذاکرات قرار بگیرد و طرف نااهل با نگرانی از نظرات هم حزبی های خودش و ترس از واکنش های منفی افکار عمومی اولا درست در هنگام مصاحبه عمل کند و دوم به انچه در طول مذاکره متعهد می شود عمل کند.
مذاکره در اتاق شیشه ای در حقیقت نوعی دیگر از VAR سیاسی است روشی دائمی با طرف های مذاکره ایی است هیچ اعتمادی به انان وجود ندارد.
در این اتاق مذاکره ای هیچ لبخند و نشست و برخواست و گفتگو در ابهام نبوده و بازیچه توجیه و جناح بازی های حزبی و سیاسی نخواهد ماند و افراد مذاکره کننده که در حقیقت ناینده ملتشان در مذاکره حضور یافته اند مثل یک مسابقه ورزشی که به صورت زنده پخش می شود در معرض داوری افکار عمومی دنیا قرار می گیرند و نمی توانند ان را پس از امضا برهم بزنند.و باید همه هنر و توانایی خود را که به نمایندگی از ملتشان در مذاکرات نشان داده و در صورت هر گونه ضعف بلافاصله افراد مذاکره کننده عوض شوند.
ممکن است گفته شود این روش مرسوم نیست و در هیچ کلاس سیاسی بین سیاستمداران رایج نبوده است اما از آنجا که نتایج این دسته از مذکرات بلافاصله خود را نشان داده و تامین کننده اراده و خواست ملت ها است و ادامه و ترک مذاکرات را توجیه می کند، ارزش امتحان و بکار گیری حداقل برای یکبار دارد.
ضمن آنکه طرف مذاکره(آمریکا) بارها نشان داده است به هیچ اصول شناخته شده سیاسی پایبند نبوده است. بنابراین هرچه اتفاق می افتد را باید خارج از یک گفت گوی سیاسی و دیپلماسی عادی در دنیا ارزیابی نمود.
مجید بهمنی
22 فروردین
1404