نود چهار نوع از شکنجه های عصر پهلوی-5

نود چهار نوع از شکنجه های عصر پهلوی-5

 

قسمت قبل….

در ادامه پنجمین قسمت از انواع شکنجه های عصر پهلوی مربوط به بستن زندانی و تازیانه زدن تشریح می گردد.

 

۲۳ بستن به نرده های حیاط و دیوارها

این یکی از شکنجه هایی است که قبل از تاریخ مدون هم وجود داشته است و در تاریخ مدون نیز هزاران بار تکرار شده درکمیته مشترک ضد خرابکاری نیز از شکنجه های رایج بوده است  بدین نحو که دست ها و پاهای متهم را با طناب و یا زنجیر به میله های درون حیاط

مسقف کمیته می بستند  و مدت ها متهم و یا مجرم بیچاره به این حالت میماند. حالت شدید درد در ناحیه دست و پا و کراپ شکمی، ریزش ادرار، گزگز در پا و خستگی.

درد در ناحیه سینه، حالت خفگی، تورم پا از عوارض آن بوده است. بعد یک یا دو  بار در هفته تازه درد و گز گز شروع می شده است. پاها به حالت کرخی  و لمسی دچار می شده است. بسیاری از زندانی ها دچار این نوع شکنجه شده اند.(1)

۲۴ بستن متهمین به یکدیگر و شلاق زدن

یکی از ابتکارات بازجویان و شکنجه گران در کمیته مشترک بوده است. البته اوج شکنجه در باغ های مهران در سال های ۳۳ و ۳۴ که متهمین  قاچاق تریاک را می بردند رواج داشته است. گروهبان های ارتش متعلق به لشکر ۲  زرهی دستور می دادند متهمین معتاد را دو تا دو تا به هم بسته  آنگاه شلاق میزدند گاه از روبرو، از پشت به هم بسته می شدند. دو متهم که دارای یک پرونده و دارای یک پرونده و یا در ارتباط با یک موضوع بودند، از پشت به هم بسته و آنگاه با شلاق بر هر دو می کوبیدند این  نوع شکنجه  بیشتر جنبه تفریح و مزاح بوده که توسط شکنجه گران اعمال می شده و اغلب متهم پس از خوردن چند شلاق ناخواسته ادرار می کرده و همین موضوع اوج تفریح بازجویان می شده است.

۲۵ زنجیر کردن متهم به مدت طولانی

شکنجه ای که بر روی بسیاری انجام داده اند این بوده است که دست و پای متهم را به پابند و دستبند بسته و هر دو را با زنجیر و یا طناب به هم بسته و متهم به صورت نیم دایره قرار میگرفت و فشار شکنجه را برای مدت ۲۴ ساعت و گاهی بیشتر انجام میداده اند انحنای کمر  و فشار  به آن  موجب درد شدیدی در ناحیه کم و گردن می شده است. این شکنجه برای چند هفته نیز اجرا شده است که موجب دفع ادرار و مدفوع و آلوده شدن متهم می شده است .

۲۶    تازیانه(شلاق)

تازیانه و شلاق و سوط از اقسام وسایل شکنجه است و از زمانی که تاریخ مدون شده است تاکنون از این وسیله به عنوان شکنجه و آزار استفاده شده است.  در کتیبه های منقور آشوری شلاق زدن نقل  شده است.

در کتیبه داریوش ذکری از شلاق زدن مخالفین شده است. درنقش های  به دست آمده در ستون ها شلاق خوردگان دیده  می شوند. در کتیبه های باقی مانده  از ماهایا  نیز نقش  شلاق خوردگان نقل شده است و غرور حاکمان و سلاطین  و قاهرین  که بر بی گناهان  تازیانه  می رانده اند، دیده  می شود.

در سراسر تاریخ  از تازیانه  زنندگان  ذکر شده است. حتی  در قرن بیستم  مارشال های  هیتلری  شلاق  چرمی  به دست، دیده  می شوند.  فیلد مارشال  رونشدت  که فرمانده  مدافعین  در فرانسه  بود،  در زمان  فرماندهی  با شلاق چرمی  در دست  خویش  نقشه ها  را نشان می داد، بدون اینکه  از میله چوبی یا فلزی استفاده کند. سلاطین از شلاق هم برای راندن اسب و هم زدن بر بدن کارکنان دربار خویش استفاده میکردند.

انواع شلاق

از ترکه های نازک درختان مانند بید، انار و گلابی و یا ترکه های بافته شده از ساقه های گندم و جو و کتان و لیف خرما و كنف (شاهدانه) و نخ های بافته به هم از لیف و کتان و ابریشم و چرم و پوست تا سیم های نازک  مسی و سربی – تا کابل برق چند لایه و تاب داده و یا افشان استفاده می شده است. برای اینکه شلاق ها اثر دردناک بیشتـری داشته باشند نوک آن تکه های سرب –  سنگ –  چرم می بستند.   شلاق ها بر دو نوع بوده است: انتهای صاف، انتهای افشان . انتهای افشان  دارای بندهای آزاد  یا وصل شد  به تکه های سرب  و یا سیم  و یا سنگ  و یا حتی  سوزن و میخ  بوده است.

این شلاق ها که اکنون به جای آن بیشتر از کابل های برق چند لایه استفاده میکنند اثرات دردناکی را داشته است.

اثرات باقی مانده بر روی بدن از شلاق (2)

۱- پشت – اثرات به صورت داغ های کشیده سرخ شده  و سیاه شده دیده می شود. چند ضربه  کنار هم  موجب پاره شدن رگ های سطحی و خونریزی و خون مردگی. گاهی موجب پاره شدن تاندن عضلات و اثرات آن باقی مانده به صورت بر آمده های برجستگی روی بدن دیده میشود.

۲- روی شکم – همان اثرات پشت – مضافاً با درد در روی شکم هم دیده میشود.

3 -روی بازوها و پاها به صورت نوارهای سیاه – سرخ – خون آلود دیده میشود گاه موجب پارگی پوست و خون ریزی وسیع در منطقه می شده است.

4 -کف پا – موجب تورم در کف پا و خون ریزی  و شکستگی  استخوان کف پا و پاشنه و انگشتان بیرون افتادن ناخن  و برجسته شدن زیر ناخن  که در آمدن ناخن مجدد را مشکل ساخته و یا بد شکل و به صورت بر جسته نمایان می سازد.

-5اثرات بر کف دست – موجب متورم  شدن کف دست – خونریزی  پشت دست – شکستگی ناخن – استخوان های کف جمع می گردد.

بازجویان  و شکنجه گران  کمیته  مشترک  که پس از  آنکه  متهم را شلاق  پیچ می کردند  او را وادار  می کردند  که روی پاها بدود  و این عمل  موجب  سرعت  جریان خون می شده  است  و اگر خونریزی  بیشتر ادامه می یافت موجب آن  می شده  است که میوگلوبین موجود در هموگلوبین آزاد شده  و فشار کمتری به کلیه بیاید. پا بر روی پا می گذاشتند. آب دادن فراوان به متهم و یا مجرم موجب تسریع در عمل دفع مواد آلی شده و تقریبا جلوگیری از مرگ  می کرده است. اما پس از شلاق خوردن به علت تورم و جمع شدن خون  مناطق متورم شده میوگلوبین آزاد شده به کلیه رفته و صافی کلیه با سرعت نمی توانسته است آن را دفع کند در کلیه اوره جمع شده موجب بالا رفتن اوره شده و موجب مرگ در اثر اورمی  می شده است و اوره وارد خون مجروح شده و صورت متهم و مجروح خاکستری  می شدند. چشم ها برق خود را از دست داده و خاکستری می شدند و بلاخره  مرگ بر اثر  اورمی انجام می گرفت. قبل از این حرکت کلیه کسانی که مورد دیالیز واقع می شدند و اوره آنها دفع میگردید به علت نارسایی کلیه در می گذشتند و متهم بوی ادرار میدهد.  شدیدترین دردها ورنج ها در اثر شلاق است و به قول شکنجه دیدگان بدترین شکنجه ها است.شلاق های به کار برده شده در کمیته مشترک؛ چرمی – کابل و سیمی بوده است و تقریبا تمام زندانیان شاید ۹۰ درصد از آنان  با شلاق نوازش شده اند.(3)

۲۷ با تازیانه به چشم مجروح کوفتن

شکنجه گران چنان از انسانیت به دور بوده اند که متهم و مجروحی را که چشمش مجروح بوده علاوه بر زدن بر روی تن او چشم مجروح را مورد ضربت قرار میداده اند تا متهم مجروح دردی مضاعف را تحمل کند. یک مورد آن به کوری و چندین مورد به بدشکلی و کجی چشم مبدل شده شده است.

۲۸ تخت شلاق

ابتدا زندانی را به پشت روی روی تخت میخواباندند. دستها و پاها را توسط قفل و زنجیر و یا طناب به بالا و پایین تخت محکم می بستند حالت فنری تخت باعث می شد تا کمر زندانی به سمت پایین کشید شود. پس از گذشت یک ساعت زندانی احساس میکرد مهره های کمرش در حال باز شدن از یکدیگر است و در این حالت شکنجه گر شلاق زدن به کف پای او میکرد.

در بعضی مواقع توسط اجاقی که در زیر تخت قرار میدادند شروع به سوزاندن پشت بدن زندانی مینمودند زندانیان برای تحمل ضربات شلاق ضمن فریاد زدن در حین شلاق خوردن که برای خرد کردن اعصاب شکنجه گر انجام می گرفت، در فاصله بین ضربات نفس عمیق میکشیدند تا مقاومت خود را برای تحمل ضربات بالا ببرند و بازجو برای این عمل به همراه فرد دیگری دو نفره اقدام به شلاق زدن میکردند تا فرصت نفس کشیدن را از متهم بگیرند و با فرو کردن پارچه ای در دهان زندانی جلوی فریادهای او را هم می گرفتند. (4)

۲۹ لخت کردن و به تخت بستن و شلاق زدن

یکی از شکنجه های جاری آن بقوده است که افراد  را عریان ساخته  و آنگاه به تخت آهنی می بستند و شلاق می زدند این کار علاوه بر تحقیر روانی، موجب زجر فراوان متهم می شده است. عده بسیاری را عریان ساخته  و حتی زیر شلواری را از تن و متهم خارج ساخته و بر روی تخت آهنی که اغلب فاقد تشک بود  و دو پا  را به  طرف  انتهای تخت بسته و آنگاه شلاق را به بدن متهم از بالا تا پایین میزدند گاه برای جلوگیری از فریاد متهم تکه پارچه ای را به دهان او فرو می کردند.(5)

۳۰ دوانیدن زندانی با پای شلاق خورده

این شکنجه برای متهمین که شلاق خورده بودند انجام می گرفت اگر چه این شکنجه توسط بازجویان برای زجر بیشتر متهمین صورت میگرفت ولی در عین حال موجب بهبودی پای متورم دارای هماتوم های بزرگ می گردید جریان خون را سریع و موجب دفع میو گلوبین طبیعی از راه ادرار و مانع اورمی می شده است. به هر حال برای متهم و یا مجرم زجری مضاعف را ایجاد می کرده است (6)

۳۱ وادار کردن به راه رفتن و دویدن

متهم مجروح را وادار میکردند که به صورت دویدن طولانی حرکت کند این عمل پس از مدتی موجب گرفتگی عضلات  که عادت بر کار زیاد نداشته اند شده و درد شدیدی را عضلات به خصوص عضلات پا و ران و پشت وارد میکرده  است.

۳۲ وادار کردن به راه رفتن به صورت نشسته روی دوپا (کلاغ پر)

یکی دیگر از کارها راه بردن متهم مجروح به صورت نشسته بروی دو پا ( کلاغ پر) بوده است که متهم را به زور وادار میکردند تا مسافتی را به صورت کلاغ پر طی کند این کار علاوه بر درد شدید در ناحیه پاها، موجب درد ناحیه کمر میگردیده است کف پا نیز مدتی طولانی درد را همراه متهم می برده است.

۳۳ وادار کردن به حرکت نشسته با باسن روی دو دست

حرکت بر روی باسن، به علت شلاق خوردن و دردناک بودن کف پا، اغلب متهمین مجبور می شدند که با باسن خود حرکت کنند.

همچنین بر روی دست ها و زانوها به علت جراحت و یا بنا به میل بازجویان، متهمین وادار میشدند که بر روی و دست از زانو و کف دست حرکت کنند که موجب دردناکی ناحیه زانو و آلوده شدن کف دستها می گردید.

۳۴ دوانیدن بر روی برف و یخ با پای زخمی

یکی از شکنجه هایی که در زندانها و کمیته مشترک به طور معمول توسط زندانبانان انجام میگرفت شلاق زدن به کف پا و بعد وادار نمودن زندانی با پای مجروح به روی یخ و برف حرکت کردن بود. دانه های کریستال برف یا یخ به صورت تکه ای موجب درد شدید در زخم ناشی از شلاق می نماید.

پس از چند دقیقه در پا ایجاد کرختی می شود و متهم  به سختی  می تواند  پای خود را که به نظر  وزن آن سنگین تر  شده است و احساس سنگینی چند  برابر  شده است بکشد.  با این کار شکنجه گران و زندانبانان تفریح می کردند.  پس از مدتی ایجاد درد شدید در ساق پا و ضربان (زق زق) در زانو و ایجاد فونت و آبسه در پا بطور معمول میگردید (7)

 

ادامه دارد …..

 

(1) سیدحسین احمدیان اردستانی، علی دانش پژوه، عزت شاهی و ….

(2) به صورت خطوط درهم بر روی  بدن متهم باقی می ماند.

(3)  محمد رضا امینی  – سید حسین احمدیان اردستانی- علی اصغر امینی- غلامحسین نجاریان- محمد رضا حقیقت – محموداشجع -علی زارعیان – سید کاظم اکرمی – مصطفی تنها – عرب زاده جمالی – مهدی ملک الکتاب، محمود کتابچی – محمود جوادیان- جواد منصوری- محمد صادق گیوی- حجت الاسلام مرحوم شجونی – عبدالعلی رحمتی زاده- مهدی فرهودی- محمد اسدی مقد-  حجت الاسلام مراد علی احمدی- محمدرضا توکل – محمد رضا توکل صدیق- محمدرضا تقدسی- حجت الاسلام على خاتمی- علیمحمد ختنی فر- علیرضا مشایخ- محمود فقهی رضایی- اسداله بادامچیان- فاطمه حسینی و …

(4) جواد کریم زادگان، اسداله تجریشی، جلال رفیع، اصغر رحیمی، محمد جوهری فرد، غلامحسین رحمانی،  مهدی نیکدل، سیدعلی سیدی و ده ها نفر دیگر.

(5) آیت اله ربانی  شیرازی در شهربانی قم، غلامحسین رحمانی، محمود کتابچی، سید حسین احمدیان اردستانی، محمد یوسف باروتی، سید محمد میلانی، علی محمد ختنی فر

(6) محمد اخلاقی، مهدی ملک الکتاب، محمود کتابچی، اکبر رضایی و …

(7) علی اصغر امینی، محمود کتابچی، سید محمد میلانی و ….

 

برفتازیانهتخت شلاقزخکشکنجهشلاقیخ
Comments (0)
Add Comment