نگاهی به میزان مشارکت در انتخابات از زاویه دیگر
یک نکته مهمی که معمولا در ارائه آمار واجدین شرایط رای دادن و افرادی که قادر به رای دادن هستند وجود دارد و آن اشتباه وزارت کشور است.
وزارت کشور معمولا بر اساس تاریخ صدور شناسنامه های صادره است که آمار واجدین شرایط رای دادن را اعلام می کند.
این مطلب در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری به خوبی دیده شد . طبق امار رسمی اعلام شده؛ تمامی متولیدن قبل از 11 اسفند 1384 می توانستند در انتخابات شرکت کنند و رای بدهند . این افراد از کل جمعیت ایران حدودا کمی بیشتر از 61 میلیون برآورد شده بود . (۶۱ میلیون و ۱۷۲ هزار و ۲۹۸ نفر هستند که ۳۰ میلیون و ۹۴۵ هزار و ۱۳۳ مرد و ۳۰ میلیون و ۲۲۷ هزار و ۱۶۵ زن مجموع واجدین شرایط را تشکیل میدهند.) اما انچه در این رابطه به ان توجه نمی شود تفاوت افراد واجد شرایط و تعداد افرادی هست که قادر به رای دادن هستند؛ بوده است. و به این مسئله هیچگاه توجه نشده است. برای روشن شدن این موضوع و تفاوت ایندو مواردی اشاره می شود.
به طور مثال به هفت مورد از این دسته افراد که سر جمع آنان می تواند به صورت امار سرانگشتی قابل انکار نباشد اشاره می گردد و حتی می تواند بیشتر هم بشود. این امار چیزی حدود بیش از 20 میلیون نفر است که برغم اینکه واجد شرایط هستند ولی هیچگاه قادر به رای دادن نیستند. در اینجا ما فقط آن را محدود به عدد تقریبی 20 میلیون کرده ایم.
1-خارج نشینان اعم از فراریان، مهاجرین و کارمندان و مسافران وزارت خانه هایی که در هنگام انتخابات در خارج کشور هستند. این دسته افراد در انتخابات مجلس نمی توانند شرکت کنند . به نظر شما این تعداد چند نفر هستند . اینان شناسنامه ایرانی دارند ولی ساکن ایران نیستند. طبق اخرین امار این افراد چیزی حدود بین 4 تا 7 و نیم میلیون نفر هستند.
2-بیماران در بیمارستان ها و بیماران صعب العلاج و افراد روانی که یا صندوق های سیار به بیمارستان مراجعه نکرده یا در منازل و اماکن مخصوص نگه داری می شوند یا در منازل هستند یا درکی از انتخابات ندارند. اینان نیز قادر به حضور پای صندوق نیستند که در خوشبینانه ترین حالت چیزی حدود 2 میلیون در سرایر ایران هستند
3-مسافران بین جاده ایی و شهری و مسافران خارج کشور که اینان نیز قادر به شرکت درانتخابات شهرشان نیستند و طبیعتا نمی توانند در انتخابات شهر های دیگر حضور موثر داشته باشند . امار این دسته افراد چیزی حدود 2 میلیون است به اضافه کسانی که در روز تعطیل به خارج از شهر مسافرت می کنند.
4-وجود مکان های صب العبور در اقصی نقاط کشور که امکان تردد به انجا طی ساعاتی محدود در روز هم در مقطع انتخابات وجود ندارد . آنهم در زمستان و بعد از یکهفته برف و باران که جمعیت این افراد هم در کل 2 میلیون محاسبه می شود .
5-سیل اخیر در بلوچستان برغم حضور انقلابی جمع کثیری از مردم اهل سنت این خطه در انتخابات ، عملا منطقه سیل زده را از شرکت در انتخابات محروم شدند که افراد ساکن در این منطقه هم باید حدود 2 میلیون باشند .
6-وجود سرما و یخ بندان هفته اخیر در سراسر کشور نیز در کاهش موثر شهروندان در پای صندوق در مناطق سردسیر نقش عمده را ایفا نمود که امار ان چیزی حدود 2 میلیون نفر است.
7-افراد مامور و کشیک به اضافه کارکنانی که مشاغل آنان موجب می گردد انان نتوانند پست کار خود را رها کنند و به پای صندوق بیایند . این امار هم 2 میلیون محسوب می شود. افراد کشیک در کارخانه ها و افراد صحرانشین و مشاعل مسافرتی و رانندگان …
8-افراد بالای هفتاد سال یا سالمند که بیش از 10 میلیون هستند که در این امار محسوب نمی کنیم
همانطور که ملاحظه می شود در یک امار سر انگشتی فقط چیزی حدود تقریبی 20 میلیون نفر به نحوی حتی اگر خودشان هم بخواهند قادر به آمدن پای صندوق رای و انداختن برگه رای در صندوق نیستند و اگر این تعداد را از امار 61 میلیون کم کنیم، آمار واقعی افرادی که می توانستند رای بدهند 41 میلیون می شود از این 41 میلیون حضور بیش از 20 میلیون پای صندوق آمده اند و این حضور یعنی پیروزی دمکراسی و مردم سالاری دینی در ایران …. (طبق آمار رسمی 41 درصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت کرده اند یعنی از 61 میلیون نزدیک به 25 میلیون شرکت کرده اند . در واقع باید گفت نزدیک به 60 درصد از کسانی که می توانستند به هنگام رای دادن پای صندوق رای بیایند در این انتخابات شرکت کرده اند)
اضافه بر اینکه تعداد کسانی بودند که متاثر از تبلیغات و شانتاژهای بنگاه های خارجی بوده و یا معترض به برخی شرایط نامساعد داخلی پای صندوق حاضر نشده و به رای دادن قهر کرده اند در اینجا به دلیل ناچیز بودنشان در آمار ما محسوب نشده اند.
نگاهی میزان مشارکت در انتخابات از زاویه دیگر
اسفند 1402
رضا پهلوی گفت: …با تحریم صندوق رأی که همواره برای مشروعیت بخشی بوده نافرمانی خود را رقم می زنیم…..
آقای پهلوی،
رژیم دیکتاتوری شاهنشاهی در طول تاریخ مشروعیت نداشته . رژیم پدران جنابعالی با زمین گذاشتن تنها اسلحهی مبارزه که حق رأی است عقب ماندهترین افراد را به مجلس می فرستادند.
…
با تشکر از توجه شما.
دو کلمه حرف حساب !!! یا حساب دوکلمه ای
برای جلوگیری از شعبده بازی های فریبکارانه انتخاباتی
همانطور که درنوشته پر مخاطب قبلی اشاره شد این عبارت ” عدم مشارکت حدود ۶۰ درصدی ” در برخي نوشته ها بکار رفته ، کاملا نادرست است
چرا و به چه دلیل ؟ به دلیل اینکه مبنای این نوع نتیجه گیری ، مشارکت صددرصدی است که هیچگاه و در هیچ کشوری به ویزه در انتخابات مجالس قانونگذاری، اتفاق نمی افتد و مصداقی در هیچ کجا نداشته است .
◀️ در عرف معمول و قابل قبول، مشارکت ۶۰ تا ۷۰ درصدی بالاترین نوع مشارکت محسوب می شود البته در جهان امروز و با نگاهی به نتایج انتخابات در اکثر کشورهای دمکراتیک، مشارکت ۵۰ تا ۶۰ درصدی را بسیار مطلوب تلقی می کنند ..
بنابراین اگر ما بالاترین سطح مشارکت ممکن در جهان امروز یعنی ۷۰ درصد را میزان قرار دهیم، می توانیم بطور منطقی و قابل فبول تعداد رای دهندگان را با رای نداده ها مقایسه کنیم
🔸درجهان امروز مشارکت ۷۰ درصدی بالاترین نوع مشارکت در انتخابات پارلمانی است
و منظور از مشارکت ۷۰ درصدی، ۷۰ درصد واجدین شرایط است.
واجدین شرایط مبنا محاسبه اند و مشارکت عالی ۷۰ درصدی یعنی مشارکت ۷۰ درصد واجدین شرایط .
✅ خب، با این نوع محاسبه منطقی ، ۷۰ درصد ۶۱ میلیون نفر واجد شرایط،چند نفر می شود ؟
ماشین حساب می گوید ۴۲ میلیون ۷۰۰ هزار .
در انتخابات ۱۱ اسفند میلیون نفر ۲۴ میلیون نفر شرکت کردند
از هم منها می کنیم می شود ۱۶ میلیون
بله ۲۴ میلیون در انتخابات شرکت کردند ۱۶ میلیون شرکت نکردند
بسم الله الرحمن الرحیم
آنچه بر مردم گذشت و آنچه رقم خورد
سخن رهبر فرزانه انقلاب را که فرمود مشارکت ۳۰- ۴۰ درصدی غربی ها در انتخابات ننگ آنهاست، پخش کرده اند، کلیپ سازان خواسته اند مچ گیری کنند.
ببینیم در چه شرایطی ۲۵ میلیون تن پای صندوق آمده اند:
۱- تعدادی از احزاب و شماری از دولت های ما، سکولار، مخالف نظام و معارض حکومت دینی اند
۲-شیفتگان امریکا بالاترین منصب ها را اشغال می کنند و از ناراضی سازی مردم ابایی ندارند،
۳- رئیس جمهورها مدام برای تغییر اصول نظام ( بلکه خود نظام) خواستار برگزاری رفراندم می شوند،
۴- رئیس جمهورها پس از پایان دوره ریاست، به مردم آدرس غلط می دهند که رهبری مانع کار کردن و مخالف پیشرفت است،
۵- رئیس جمهورها و احزاب پشتیبان آنها علیه دین و آرمان های انقلاب سخن می گویند و تولید ادبیات می کنند،
۶- احزاب و گروههای سیاسی صاحب قدرت با تشکیل محفل های پژوهشی و موسسات تحقیقاتی علیه نظام، اسلام و رهبران انقلاب گفتمان سازی می کنند،
۷- برخی احزاب و شخصیت ها عمدا مواضعی می گیرند که مردم پای صندوق نیایند،
۸- برخی احزاب و چهره ها انتخابات را تحریم می کنند،
۹- برخی رئیس جمهورهای قبلی انتخابات را زیر سئوال می برند،
۱۰- رئیس جمهور دو دوره اسبق رای نمی دهد،
۱۱- رئیس جمهور قبلی از مردم می خواهد رای اعتراضی بدهند،
۱۲- احزاب صاحب قدرت دانشگاهها را به پایگاه براندازی مبدل می کنند،
۱۳- احزاب سیاسی دانشجویان را به بازوی بازی های اپوزیسیونی خود علیه نظام تبدیل می کنند تا از علم جویی و دانش آموزی باز مانند،
۱۴- رئیس مجمع تشخیص مصلحت وقت، رئیس جمهورهای اسبق، رئیس مجلس اسبق و نخست وزیر سابق و احزاب پشتیبان آنها انتخابات را ملکوک و نظام را متهم به تقلب کردند و کشور را به آشوب کشیدند،
۱۵- احزاب دیکتاتور مآب عملا به مردم اثبات می کنند که برای رای مردم ارزش قایل نیستند مگر اینکه فقط به آنها رای بدهند،
۱۶- خاندان های حکومتگر ایران به کانون ضدیت با نظام مبدل شده اند،
۱۱- بچه های خاندان های حکومت گر( چپ و راست) برخوردار از رانت و رفاه در خارج از کشور بسر می برند،
۱۷- جمع بزرگی از نمایندگان ادوار گذشته مجلس گرفتار انواع تطور فکری، اخلاقی و مالی شده اند،
۱۸- گروهی از نمایندگان با ورود به مجلس از مردم جدا و اشرافی می شوند،
۱۹-جمع بزرگی از نمایندگان وارد زدوبندهای باندهای سیاسی و اقتصادی می شوند و منافع مردم را قربانی منافع شرکت ها و قدرت های مافیایی می کنند،
۲۰- نمایندگان مجلس پنهانکار و گریزان از شفافیت اند و از آشکار شدن آرا و مواضع خود بیم دارند،
۲۱- تعداد قابل توجهی از نمایندگان پس از ورود به مجلس با کاهلی، کم کاری، غیبت و سستی از عهده وظایف خود بر نمی آیند،
۲۲- دیدیم مجلس یکپارچه به کانون ضدیت با نظام و منافع ملی و به محل تحصن علیه نظام شد،
۲۳- دیدیم مجلس بدون مطالعه و طی ۲۰ دقیقه طرحی ویرانگر و مغایر امنیت ملی و منافع ملی را تصویب کرد،
۲۴- گروهی از سلیبریتی ها علیه نظام موضع می گیرند و مشوق تحریم انتخابات می شوند،
۲۵- رئیس جمهورها و احزاب مدام مردم را از مقاومت و ایستادگی باز می دارند و راه نجات را پناه بردن به امریکا می نامند،
۲۶- کشور در دو جبهه داخلی و خارجی تحت فشارهای روانی و سیاسی قرار دارد،
۲۷- سیاست های ویرانگر اقتصادی و بین المللی دولت پیشین بزرگترین خسارت ها را به کشور، ملت و نظام وارد ساخت،
۲۸- پیامدهای اقتصادی و امنیتی ناشی از شوک بنزینی دولت قبل آسیب های منفی جدی بر سرمایه های اجتماعی نظام وارد ساخت
۲۹- شماری از احزاب وجناح ها کاری جز به زوال بردن سرمایه های اجتماعی کشور نمی شناسند،
۳۰- فرهنگ سیاسی و کنش های انتخاباتی بیشتر احزاب و جناح ها ضد مردم سالاری و صندوق گریز است،
۳۱- سال گذشته بزرگترین جنگ ترکیبی تاریخ با مشارکت ۴۵ کشور جهان (فتنه مهسا) علیه ملت و نظام اجرا گروید،
۳۲- با این فتنه بزرگ شماری از چهره های سیاسی مانند رییس جمهور اسبق نمایندگان مجلس و دیگر افراد همراهی و همنوایی نمودند،
۳۳- بر اساس چند تصمیم غلط مجلس و دولت فعلی که بر خلاف توصیه های رهبر فرزانه انقلاب بوده سفره های مردم کوچکتر و گرانی ها مضاعف شده است،
۳۴- هر از چندی پرونده ای از فساد، رشوه و اختلاس نجومی افشا می شود و قوه قضا توان اقناع مردم را ندارد که پرونده را به کجا رسانده است،
۳۵- ۲۰۰ کانال، شبکه و رسانه های مختلف مردم را ناامید و دعوت به ترک تحریم انتخابات می کنند،
۳۶- سنگین ترین تحریم ها بر ملت ایران تحمیل شده است،
۳۷- جنگ شناختی بسیار گسترده، پیچیده و همه جانبه علیه ملت از درون و بیرون در جریان است،
بر عکس ایران در هیچ کشور غربی چنین رخدادها و رفتارهای سیاسی دیده نمی شود با این همه آیا مشارکت ۴۱ درصدی ایرانیان شبیه معجزه و نشانه استواری و نستوهی ملت نیست؟
رضایی
سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲
⛔️دروغ 60 درصدی
ضدانقلاب بعد از حماسه جمعه در تقلاست و می گوید:”اینکه 41 درصد شرکت کردند، پس 59 درصد مقابل نظام اند.” این ادعای مشحون از بلاهت نیاز به توضیح ندارد. اما چون برخی در داخل دانسته یا نادانسته آنرا تکرار می کنند مختصری توضیح می دهیم.
یکم. با چی مقایسه می کنید؟
معیار مقایسه نرخ مشارکت با متوسط مشارکت است؛ نه عدد 100. متوسط نرخ مشارکت در مجلس طی یازده دوره گذشته57 درصد است. جهت اطلاع متوسط نرخ مشارکت در اتحادیه اروپا 50 درصد و در آمریکا زیر 50 درصد است.
تفاوت نرخ مشارکت در انتخابات ها نیز به شرایط سیاسی اجتماعی وقت مرتبط است و اساسا از عدم مشارکت هیچ وقت درصد مخالفان نظام در نمی آید.
خاطرتان هست نرخ مشارکت رفراندوم اول انقلاب چقدر بود؟ 96 درصد. اما چند ماه بعد مشارکت در انتخابات مجلس به 52 درصد رسید. این یعنی مردم چند ماهه از انقلاب برگشتند؟ مضحک نیست؟
سال 76 مشارکت ریاست جمهوری 80 درصد بود. چند ماه بعد مشارکت مجلس به 67 درصد رسید. باید چی می گفتیم؟
دوم. هرکس رای نداد ضدانقلاب است؟
و اما کسانی که رای نمی دهند چند دسته اند:
الف. بخشی به هر دلیل ناتوان از حضورند.
ب. بخشی آرای معترض امااصلاح گرند. آرائی که نظام را قبول دارند اما به خطا معتقدند قهر بیشتر از رای جواب می دهد.
تا اینجا این دودسته که مخالف نظام نیستند. هستند؟
ج. دسته سوم آرای هیجانی اند. آرائی که سرشان به کار خودشان است و عمدتا در شرایط دوقطبی ترغیب به رای می شوند. تخمین این افراد چقدر است؟
یک مثال برای اینکه متوجه شویم از چه جماعتی حرف می زنیم:
بالاترین نرخ مشارکت در سال 88 و برای انتخابات دوقطبی احمدی نژاد- موسوی است؛ با نرخ مشارکت 85 درصد. فاصله این عدد با نرخ 66 درصدی متوسط مشارکت ریاست جمهوری، سهم آرائی است که در شرایط دوقطبی زنده می شوند؛ 22 درصد.
آرائی که در شرایط هیجانی زنده می شود ضدانقلاب است؟
د. دسته دیگر آرای مردد است که ممکن است با آرای هیجانی در دوقطبی ها هم پوشانی داشته باشد و به هر دلیل به جمع بندی نمی رسد که در انتخابات شرکت کند. این آرا در انتخابات اخیر حدود 21 درصد است. این عدد از کجا آمده است؟
نزدیک ترین پیش بینی مشارکت به واقعیت، مربوط به نظرسنجی ایسپا است. ایسپا مشارکت را 41 درصد پیش بینی کرد.
حالا؛ همین نظرسنجی نرخ مرددین را 21 درصد برآورد کرد. این نرخ را نظرسنجی صداووسیما 28 درصد اعلام کرده بود.
آیا مردد یعنی ضدانقلاب؟ چنین ادعایی از سر حماقت نیست؟
ه. بله. بخشی از آرا نیز البته برای مخالفان نظام است که با دسته بندی بالا وزن شان روشن است که در اقلیت است.
سوم. و اما چرا رای غائب؟
آرای معترض و مردد چطور شکل گرفته است؟
اینجاست که باید به جنگ ترکیبی تمام عیار دشمن طی ماه های گذشته اشاره کرد. هم جنگ اقتصادی و هم جنگ رسانه ای. با جنگ اقتصادی تلاش کردند روز به روز سفره مردم کوچکتر شود. چه کسی است که نداند تورم امروز رابطه مستقیم با تحریم نفتی دارد؟
با جنگ رسانه ای نیز تمام تلاش خود را برای تبلیغ انسداد سیاسی در ایران بکار بستند. اینکه کشور را سیاهی و فلاکت و فساد گرفته است و طبیعتا هیچ امیدی به آینده نیست.
این ماجرا وقتی جالبتر می شود که توجه کنیم همین رسانه ها نرخ مشارکت در انتخابات را زیر 20 درصد تخمین می زدند تا جائی که رسانه معتبر گاردین باور کرد و نرخ مشارکت را حداکثر 27 درصد پیشبینی کرد.
و اما لازم است در کنار این جنگ ترکیبی به عنوان مسبب اصلی به دو دلیل داخلی نیز اشاره کرد.
اول اینکه خدمات دولت و مجلس با همه تلاش هائی که داشتند هنوز به صورت محسوس سر زندگی مردم احساس نشده است و این سوال مطرح می شود که رای های قبلی ما چه اثری داشت که اینبار مجدد رای دهیم.
و اما دلیل دوم اینست که برخی بداخلاقی ها در رقابت های ایام انتخابات باعث شد که اساسا مردم از هردو گروه تنفر پیدا کنند. تهمت زدن ها و بی آبرو کردن ها و دروغ گفتن ها و مجادلات پیاپی بسیار مشارکت سوز است.
با این توضیح علیرغم اینکه حتی کاهش یک رای برای جمهوری اسلامی اهمیت دارد اما باید توجه داشت که با این شرایط، آرای 41 درصدی آرای غیرتمند و پرقدرت محسوب می شود و دژ مستحکم انقلاب اسلامی را شکل می دهند و می تواند در آینده موتور محرکه و شتابدهنده رشد مشارکت در کشور باشند.
خلاصه اگر ترکیب غائبین روشن شود، حماسه 25 میلیونی نیز به روشنائی خورشید خواهد بود.
همشهری
سلام
ممنون از مطالب بخصوص
قسمت آمار های انتخاباتی ،
جالب بود
فارس: آمار مشارکت در انتخابات دقیق نیست/ از ۶۱ میلیون واجد شراید، ۵ تا ۹ میلیون نفر خارج از کشور هستند که نباید محاسبه شوند/ با این حساب، وزارت کشور آمار مشارکت را ۱۰ درصد کمتر اعلام میکند
خبرگزاری فارس نوشت:
🔹رئیس ستاد انتخابات پیشتر تعداد واجدان شرایط برای حضور پای صندوق را ۶۱ میلیون و ۱۷۲ هزار و ۲۹۸ نفر عنوان کرده اما مشخص نکرده که از این تعداد چند میلیون نفر خارج از ایران ساکن هستند.
🔹واجدان شرایط سنی برای رای در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بالغ بر ۵۹ میلیون و ۳۱۰هزار و ۳۰۷ نفر اعلام شده بود.
🔹مطابق قانون برخلاف انتخابات ریاست جمهوری افراد خارج از کشور بهدلیل محلی بودن انتخابات مجلس و شوراها نمیتوانند در انتخابات شرکت کنند. از سوی دیگر میزان ایرانیهای خارج کشور بین ۵ تا ۹ میلیون نفر تخمینزده میشود.
🔹پیش از این وزیر خارجه در کارگروه کنسولی شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور گفته: براساس آمار تهیه شده ۵/۲ میلیون ایرانی بهصورت رسمی در کشورهای مختلف حضور دارند.
🔹تعداد مذکور یحتمل جزء آن دسته ایرانیانی هستند که حداقل یک مرتبه برای دریافت خدمات کنسولی به نمایندگیهای سیاسی و یا کنسولی ایران در خارج از کشور مراجعه کردهاند. لذا این عدد میتواند بالاتر باشد.
🔹اما رئیس مرکز خدمات و مشاوره ایرانیان خارج از کشور این عدد را سال ۱۳۹۷ بیش از ۷ میلیون نفر اعلام کرد. فلاحتپیشه، معاون امور بینالملل بنیاد سعدی آبان ۱۴۰۲، تعداد ایرانیان خارج از کشور را ۸ تا ۹ میلیون نفر ذکر کرد.
🔹اینکه چرا آمار دقیقی از این افراد نیست در جای خود قابل نقد و بررسی است اما آنچه مشخص است اینکه آمار ایرانیان خارج کشور رای نباید در میزان واجدان شرایط رای دادن در انتخابات مجلس و خبرگان محاسبه گردد.
🔹پیگیریهای خبرگزاری فارس نشان میدهد این شیوه محاسبه مختص این دوره نیست و در همۀ ادوار گذشته نیز اتفاق مشابه صورت گرفته است.
🔹با محاسبۀ دقیق آمار ایرانیان خارج کشور که واجد شرایط قانونی شرکت در انتخابات هستند و کسر آن از کل واجدان شرایط، میتوان درصد دقیق مشارکت را بهدست آورد.
🔹امری که وزارت کشور در تمام این سالها از انجام آن طفره رفته و بهراحتی آمار مشارکت مجلس و خبرگان را تا ۱۰ درصد پایینتر از میزان واقعی آن اعلام کرده است./ فارس
#چند_ثانیه