پوشش، ستر یا حجاب -1
موضوعی اجتماعی فرهنگی
بنام خداوند جان و خرد، عشق و زیبایی.
دراینجا می خواهم پوشش را به عنوان یک موضوع فرهنگی، اجتماعی از منظر جامعه ایرانی وآموزه های اخلاقی، دینی و چگونگی برخورد با ناهنجاری های آن مورد کنکاش و بررسی قرار دهم :
ا- پوشش ستر و یا اصطلاح حجاب بخشی از آداب سنن و رفتار ایرانیان از عهد باستان تا امروز بوده و هست.
۲-رفتار عفیفانه، نجیبانه از شاخص های تمدن و فرهنگ ایرانی بوده است .
۳- همه ادیان الهی و متون دینی بر رفتار و پوشش عفیفانه، اشاره یا تاکید داشته اند.
۴- دين اسلام به عنوان دين خاتم وآخرین نسخه هدایت بشر، بر پوشش، برای سلامت روح و روان خانواده و جامعه تاکید دارند و نص صريح قرآن کریم، که در سوره های نور، نساء، احزاب و….به آن اشاره شده است .
۵- پوشش یک واجب شرعی است و هیچ تردید در آن نیست. میزان و حدود وجوب پوشش از طرف مراجع تقلید در رساله های عملیه آمده است.
۶- درتحلیل اجتماعی انسان می توان دو شأن برای او برشمرد، یکی شأن انسانی و دومی شأن جنسیتی وقتی به تحصیل اشتغال دارد، و یا شغلی انتخاب می کند شان انسانی او است، چون انسان است تحصیل می کند و یا شغل انتخاب می کند، لکن وقتی پدر، مادر و یا همسر می شود شان جنسیتی او مورد توجه است.
۷- دين فلسفه اش، هدایت بشر برای سعادت دنیا و آخرت اوست .
۸- آخرین نسخه شفا بخش ادیان الهی اسلام عزیز است.
۹- آموزه های دینی بر حضورشأن جنسیتی انسان، در چهارچوب خانواده تعریف، تاکید داشته، و رژه رفتن آن در کوچه و بازار به هیچ عنوان به مصلحت او نیست و زیان ديده گان آن کانون مقدس خانواده، و عمده زنان جامعه خواهند بود .
۱۰- آمارهای تکان دهنده از وضعیت خانواده و انحطاط وسقوط ارزشهای انسانی در دنیای غرب و یا جوامعی که تابع فرهنگ فکری آن شده اند خروجی آن است .
۱۱- عقده های انباشته شده در قرون وسطی و در حرکتی تقابلی با نوع نگاه کلیسای کاتولیک و در دوران رنسانس و انقلاب صنعتی، رشد تفکر و اندیشه های اومانیستی، انسان محوری و گماشتن آن به جای خدا، اصالت سود و پول، مالکیت بر زمین، سرمایه و ابزار تولید (کاپیتالیسم) سرمایه داری را واداشت که نیمی از جامعه بشری که وظیفه اصلی اش مادری، همسری و تربیت است، شأن جنسیتی اش را کنار گذاشته و با شعارهای دهن پر کنی چون فمنیسم، تساوی حقوق زن و مرد او را شبه مرد کند، تا بتواند از نیروی کار ارزان او بهره بگیرد وعظمت جایگاه مادری، همسری و تربیتی (همانی که از دامنش مرد به معراج می رود و بهشت درزیر پاهایش قرارمی گیرد) او را در پیچ و مهره های صنعت کسب کار، به بایگانی تاریخ بسپارد، و به جای گزین آن بی شرمانه افتخار کند، واسم آن را نیز آزادی انتخاب بگذارد .
۱۲- امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب (ع) در فرازی از نامه اش به امام حسن مجتبی (ع) می فرمایند:
بیش از توان زن به او کار و مسئولیت واگذار مکن که او گل است نه پهلوان .
الْمَرْأَةَ مِنْ أَمْرِهَا مَا جَاوَزَ نَفْسَهَا فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ .
متاسفانه دوگانه هایی از دوران مشروطه در کشور ما شکل گرفته که تمامی هم ندارد مثل، سنت و مدرنیته و… که در یاداشتی دیگر به آن پرداخته میشود.
و القلم و ما یسطرون – 1 القلم
سوگند به قلم و آنچه می نویسد،
در اثرگذاری قلم در ایجاد و حفظ تمدنها نمیتوان شک و تردید کرد. البته نه هر قلمی، قلمی که در هدایت بشر به سوی سعادت دنیا و آخرت او به نوشتن اقدام کند.
قلم است که آثار آن عقل فهم، نقاد ومولد را درخدمت سعادت بشر قرار می دهد .
پیامبر خدا(ص) در حدیثی می فرمایند :
سه چیز است که حجابها را پاره میکند و به مقام اجابت میرسد:
۱- صدای قلم دانشمندان؛
۲- صدای کوبیدن قدمهای مجاهدین در میدان جهاد
۳- صدای نخریسی زنان پاکدامن.
این حدیث را باید با آب طلا نوشت، اسلام با کار زنان با رعایت شأن وحرمت و پاکدامنی آن ها مخالفتی که ندارد هیچ، بلکه کار آنها را در ردیف آثار دانشمندان ومجاهدان راه خدا قرار می دهد.
نخ ریسی زنان یک کار اقتصادی است و هم تراز کار دانشمندان و مجاهدان راه خدا است، عجیب است این حدیث، خود فعل که جای خودش را دارد، صدای قلم دانشمندان و صدای کوبیدن قدمهای مجاهدین وصدای چرخ، نخ ریسی زنان پاکدامن، چه تعبیر عجیب و پر معنایی! سه صداست که در اعماق هستی نفوذ می کند و طنین آن تا ابدیت پیش می رود و به پیشگاه عظمت پروردگار می رسد:
آهنگ دانش و قلم، هر چند آهسته و کوتاه باشد، آهنگ جهاد و فداکاری و آهنگ تلاش، کوشش و کار هر چند به ظاهر کوچک باشد.
و در حقیقت اساس یک اجتماع سربلند انسانی را نیز همین سه چیز تشکیل می دهد، دانش، جهاد، و کار.
و به تعبیری، علم و دانش، امنیت و تولید، اساس شکوفایی و پیشرفت است که در این حدیث مود توجه قرار گرفته است.
رسول گرامی اسلام(ص) میفرماید:
اگر مؤمن بمیرد و برگی از خود به یادگار بگذارد که در آن دانشی باشد، این برگ در روز قیامت، میان او و آتش دوزخ حائل و مانع می شود.
بلی کار فرهنگی ریشه ای، اقناع کننده و الهام بخش اجرش این چنین است.
موضوع پوشش بدون شک یک مقوله فرهنگی است و حتمآ راه کار فرهنگی دارد و با روش قهریه و سرهنگی امکان توفیق در آن صفر است. سؤال ؟ برخورد های پلیسی با مقوله هایی مثل ویدئو، ماهواره، فضای مجازی و…… چقدر جواب داده است؟
آیا، ما نباید از نتیجه اقدامات گذشته درس وعبرت بگیریم، مگرما چقدر زمان داریم ؟!
کار فرهنگی مجموعه اقداماتی است که در کنار اقدامات، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، شیوههای حکمرانی و…… قابل تحقق است.
رسول خدا در حدیث بالا هم کار فرهنگی را در کنار کار حاکمیتی و اقتصادی مطرح می فرمایند یک اقدام متوازن.
بدون شک پیامبر عزیز اسلام یک مدیر وحاکم اسلامی است لکن شخصیت اخلاقی و فرهنگی او به گواهی قرآن برجسته تر از شئون دیگر او است.
شخصیت اخلاقی و فرهنگی پیامبر در کتاب خدا:
إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيم– قلم 4
و یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری.
لقد کان لکم فی رسول الله أسوة حسنة …احزاب 21
قیناً برای شما در [روش و رفتار] پیامبر خدا الگوی نیکویی است ..
وَمَا أَرْسَلْنَاک إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ .انبیا 107
و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ. آل عمران 159
[ای پیامبر!] پس به مهر و رحمتی از سوی خدا با آنان نرم خوی شدی، و اگر درشت خوی و سخت دل بودی از پیرامونت پراکنده می شدند؛ بنابراین از آنان گذشت کن، و برای آنان آمرزش بخواه، و در کارها با آنان مشورت کن، و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن؛ زیرا خدا توکل کنندگان را دوست دارد.
ما که می خواهیم کار فرهنگی در موضوع حجاب کنیم، ،رعایت شأن، شخصیت جامعه هدف و ایجاد جاذبه به منظور اقبال و همراهی با هنر اخلاق و اقناع، برقراری رابطه روحی حتی شکلی و محتوایی با جامعه هدف که آن جامعه پیشنهاد ها و ابتکارهای ما را دلسوزانه و در راستای عفت و پاکدامنی و شکوفایی حضور عفیفانه خود در صحنه جامعه و مدیریت آن قلمداد کند می تواند موثر و مفید باشد.
چرا رسول خوبی ها اویی که کتاب خدا او را خلق عظیم، اسوه حسنه، رحمت للعالمین، مشورت کننده، کسی که عمل و رفتارش مردم را گرد او جمع کرده
می فرمايند:
اگر فقر از درب خانه ای وارد شود ایمان از پنجره آن خارج می شود. و یا می فرمایند : کسی که معاش ندارد، معاد ندارد .
شاید بتوان گفت هرم سلسله مراتبی مازلو هم می خواهد همین را بگوید اولین نیاز، نیاز زیستی انسان است، اگر تحقق یافت بعد انگیزه پیدا می کند سراغ دیگر نیاز ها برود.، شکم گرسنه دین ندارد.
چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بعثت خود را تکمیل کننده اخلاق می دانند.
إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاق،
من از آن جهت برانگیخته شدم که شرافتهای اخلاقی را کامل کنم [و آنها را تعلیم دهم
رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ ۚ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ. بقره 129
پروردگارا! در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیز، که آیات تو را بر آنان بخواند، و آنان را کتاب و حکمت بیاموزد، و [از آلودگی های ظاهری و باطنی] پاکشان کند؛ زیرا تو توانای شکست ناپذیر و حکیمی.
لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ، آل عمران 164
یقیناً خدا بر مؤمنان منّت نهاد که در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنان می خواند و [از آلودگی های فکری و روحی] پاکشان می کند، و کتاب و حکمت به آنان می آموزد، و به راستی که آنان پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.
هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ. جمعه 2
اوست که در میان مردم بی سواد، پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و آنان را [از آلودگی های فکری و روحی] پاکشان کند و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد، و آنان به یقین پیش از این در گمراهی آشکاری بودند
خداوند در این سوره فلسفه بعثت پیامبر، را برای یک جامعه امی و بی سواد تعلیم، تربیت و تزکیه بر اساس محتوای کتاب الهی نقل میکند
«يُزَكِّيهِمْ»، از مصدر «تزكيه» و ريشه آن، «زكات» به معناى رشد و نموّ همراه با خير و بركت است. يعنى پيامبر مأمور است تا اخلاق زشت را از ميان مردم بردارد و اخلاق نيكو را در ميان آنان رواج دهد تا به رشد و كمال رسند، وجه اشتراک آیات بالا و فلسفه بعثت رسول الله را، اخلاق، خواندن، تعلیم، تربیت و تزکیه، همه از مؤلفههای کار فرهنگی است معرفی می کند.
وهیچ اشاره ای به جبر و زور برای برداشتن اخلاق زشت و نا هنجاری های جامعه ندارد.
درآیه ۲۱ سوره آلعمران قتل آمران به عدالت مساوی کفر به خدا و قتل پیامبران شمرده شده است و این اهمیت عدالت درسالم سازی روابط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی درحیات بشر است .
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ .آل عمران 21
کسانی که پیوسته به آیات خدا کفر می ورزند، و همواره پیامبران را به ناحق می کشند، و از مردم کسانی را که امر به عدالت می کنند به قتل می رسانند، پس آنان را به عذابی دردناک بشارت ده.
درجامعه بدوی عصر بعثت رسول الله اعراب سه شاخصه بارز اخلاقی و رفتاری داشتند، شعر، شراب و شمشیر، شراب می خوردن، شعر می سرودند وبه روی هم شمشیر می کشیدند، دختران را زنده بگور می کردند، چهار ماه سال جنگ حرام و هشت ماه آن، جنگ، تجاوز و خونریزی و سنت ثار (خون خواهی، خون بها) بر قبایل آن حاکم بود چنین جامعه ای جاذبه اخلاقی و رفتاری پیامبر چنان تاثیر بنیادین روی آن می گذارد که قلوب يخ زده مردان عرب را نرم کرده و پروانه وار دور شمع وجود پیامبر می چرخند. از درون این جامعه حنظله غسیل الملائکه ها، متولد میشوند. آیا ما که خود را مسلمان، و پیرو مذهب اهلبیت می دانیم نمی خواهیم از رفتار ومنش او الگو بگیریم و آن کنیم که او انجام داد.
ادامه دارد ..