چرا ایران در حالت تهاجمی است؟
موسسه آمریکن اینترپرایز؛ ۱۷ دسامبر
نویسنده مایکل روبین
رهبران جمهوری اسلامی ایران هرگز مخالفت خود با ایالات متحده آمریکا را پنهان نکرده اند. شعارهای هفتگی مرگ بر آمریکا افراط و تفریط در لفاظی نیست، بلکه جهت گیری سیاسی است. مسلماً بسیاری از ایرانیان در راهپیمایی ها شرکت می کنند و ایرانیها میتوانند از سن ۸ سالگی با شرکت در برنامه های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شرکت کنند. این به معنای فرایند آموختن به فرد یا گروهی برای پذیرش مجموعه ای از باورها و واقعیت است.
خودبینی و قصور و کوتاهی آمریکایی ها و بعضا آغوش باز آمریکایی ها، اغلب منجر به نادیده گرفته شدن این لاقیدی ها و خلاعت ها میشود. در حالی که مطبوعات آمریکایی و بسیاری از نمایندگان در کنگره از آغوش باز باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده آمریکا تعریف و تمجید میکردند اما از سویی دیگر پاسخ رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران حضرت آیت الله علی خامنه ای را که گفته بود امکان ندارد مشت آهنین زیر دستکش مخملی را بپذیرد که کنایه ای به درخواست او برای تخلیه و خروج نیروهای آمریکایی از خاورمیانه بود را نادیده گرفتند . حضرت آیت الله علی خامنه ای اعلام کرد تا عقب نشینی یا شکست آمریکا مقاومت ادامه خواهد کرد و جمهوری اسلامی ایران برای اجتناب از پاسخگویی، دکترین دو رکن انکار پذیری را آموخته و پذیرفته است.
نخست اینکه رهبران جمهوری اسلامی ایران به زیردستان فرمان نمیدهند که چه کاری انجام دهند، بلکه به آنها دستور میدهند آنچه را که نمیتوانند، انجام ندهند. در عمل این به این معناست که هم ایرانیها در تعقیب اقدامات خرابکارانه و عملیات تروریستی ابتکار عمل را به دست میگیرند و هم اینکه هیچگاه هیچ سرنخ و نشانه ای در سیگنال های رهگیری وجود نخواهد داشت تا تحلیلگران اطلاعاتی ایالات متحده آن را پیدا کنند. این سیستم فرماندهی منحصر به فرد وزرای خارجه از جورج شولتز تا آنتونی بلینکن را فریب داده است این امر باعث میشود که وزارت امور خارجه نظام جمهوری اسلامی ایران را تبرئه کند و در عوض تجاوزگری آن را به بازیگران سرکش نسبت دهد. }این راهبرد بیانگر هوش و زکاوت ایرانیان است ….{
راهبرد دوم برای اجتناب از پاسخ گویی و مسئولیت پذیری این است که از طریق دیگران و اساساً نیروهای نیابتی کارهای خود را پیش ببرد در روزهای آغازین جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران نمایندگیهای محلی خود را در لبنان، افغانستان، کرانه باختری رود اردن و نوار غزه ایجاد کرد سقوط صدام حسین عراق را به بستری برای گروههای تحت حمایت ایران مانند سپاه بدر الله و عصائب اهل الحق تبدیل کرد. نظام جمهوری اسلامی ایران باعث جرقه شورش حوثی ها نشد اما در كتائب حزب تحریک آن همکاری داشت.
کسانی که در پنتاگون و جامعه اطلاعاتی ایالات متحده هرگونه ارتباط بین تهران و شبه نظامیان حوثی را رد میکنند احمق به نظر میرسند آنها نه تنها به اظهارات حضرت آیت الله علی خامنه ای و رابط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با دفتر وی مربوط به سال ۱۳۹۴ بود، توجه نکردند بلکه شواهد عینی و فیزیکی مبنی بر انتقال وجه نقد و اسلحه را نیز نادیده گرفتند. حملات حوثی ها به کشتیهای بین المللی در دریای سرخ و باب المندب به طور بومی یا خودجوش نیستند. به عبارت ساده تر، نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران ایران هستند.
حتی اگر تحلیلگران ساختار منحصر به فرد فرماندهی و کنترل ایران را نادیده بگیرند استفاده از پروکسی ها بر کسی پوشیده نیست. این سوال پیش میآید که چرا محور مقاومت تهران دست کم در مقایسه با سالهای گذشته اکنون در حالت تهاجمی است؟
چرا ایران در حالت تهاجمی است؟
مسلماً حماس حمله خود را در ۷ اکتبر هم به پنجاهمین سالگرد جنگ یوم کیپور و هم به جشنواره یهودی سیمچات تورات یکی از جشن های یهودی است و بلافاصله با پایان جشن سوکوت مصادف است و در پایان یکسال کامل از قرائت عموم از تورات صورت میگیرد در این روز که تمامی ملت یهود با برخوانی بخش هایی از تورات در طول یکسال تلاش در ختم کامل تورات نموده و در این روز ثمره آن را جشن میگیرند زمان بندی کرد اولی نمادین بود و دومی تاکتیکی بود که با هدف گرفتن اسراییل با ارتش خود انجام شد این افزایش شدید خشونت حزب الله در امتداد مرز شمالی، حملات شبه نظامیان عراقی به نیروهای آمریکایی پس از سکون طولانی هسته های سپاه پاسداران که به دنبال حمله به یهودیان از پناهگاه امن جدید قبرس شمالی هستند یا حملات حوثی ها به کشتی ها تعبیر نمیشود و توضیح نمیدهد.
….