ایران قابل آشتی نیست
آتلانتیک ۲۹ ژانویه
نویسنده: الیوت کوهن
رویکرد سیاست تقسیم شده محدود و ساده لوحانه آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران همچنان با شکست مواجه است. ایالات متحده باید چیز جدیدی را امتحان کند.
دیر یا زود، حتماً اتفاق می افتاد. یک پهپاد پرتاب شده توسط شبه نظامیان وابسته به ایران به یک پایگاه آمریکایی در اردن نزدیک مرزهای سوریه و عراق شلیک شد و سه پرسنل خدماتی کشته و ۲۵ نفر دیگر زخمی شدند. اکنون بار دیگر، ایالات متحده خود را در این فکر میبیند که در آینده چه کاری انجام دهد کشته شدن سه آمریکایی در پایگاه کوچک نظامی آمریکا در اردن موسوم به «برج ۲۲ در نزدیکی پایگاه التنف در سوریه دور جدید تنشها در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) را میان ارتش این کشور و گروههای مقاومت رقم زده که بیش از سه ماه است بر سر حمایت همه جانبه واشنگتن از رژیم اسرائیل و بمباران غزه با یکدیگر در حال مقابله به مثل هستند.
کاش این امر در مورد ایران و سیاستهای آمریکا درست بود اما تشدید تنشها از نوع محدود کاملاً به نفع ایران است که قطعاً میخواهد شاهد گشودن جبهه های بیشتری در این درگیری باشد.
از میان شکستهای مختلف سیاست آمریکا در خاورمیانه شاید بزرگترین آنها ناتوانی این کشور در مقابله با کلیت مشکل ایران بوده است. این شکست به انقلاب به رهبری امام آیت الله خمینی (ره) و پیروانش در سال ۱۹۷۹ بر می گردد و از آن زمان به دلیل پیش بینی ها و تردیدهای سیاست گذاران آمریکایی تداوم یافته است.
انقلاب از همان ابتدا یک کار ضد آمریکایی بود که طرفدارانش و سواس زیادی به حمایت آمریکا برای سرنگونی سلطنت مدرن و بی کفایت و گاه وحشیانه داشتند نظام ایران هرگز علاقه ای به توافق با ایالات متحده نداشته است، هرگز حاضر به پذیرش حضور آمریکا در خاورمیانه نبوده است و نه تنها با سیاست آمریکا بلکه با چیزهایی که ایالات متحده برای آن مطرح می کرد مخالف بوده است.
برتارد لوئیس مورخ درست میگفت که در برخی از نقاط جهان باید به آنچه رهبران در خلوت میگویند توجه کرد و نه به آنچه بصورت آشکار می گویند اما در خاورمیانه برعکس است در طول چهار دهه گذشته لفاظی های آتشین نظام جمهوری اسلامی ایران در مورد ایالات متحده بی وقفه بوده است. – مفهوم سکولار ملیت و حتی مهمتر از آن دولت برابری حقوق زنان و حمایت اسرائیل است.
داخل، فقیر کردن مردم و گسترش نفوذش در سراسر خاورمیانه گسترده تر بوده است.
عمل به دنبال حرف میآید بطور مثال در عمل عوامل نیابتی تحت کنترل ایران مانند حزب الله که ابتدا سفارت ایالات متحده و سپس پادگان تفنگداران دریایی در لبنان را در سال ۱۹۸۳ منفجر کردند سپس رئیس ایستگاه سیا را در بیروت در سال ۱۹۸۵ ربودند و در دهه ۱۹۸۰ ایرانی ها به کشتیهای نفتکش در خلیج فارس حمله کردند. یک کشتی جنگی آمریکایی به نام USS Samuel B.Roberts در سال ۱۹۸۸ با مین ایران برخورد کرد. بازرسی کشتی ها در خلیج فارس تا به امروز ادامه دارد. حوثی ها که توسط ایران آموزش دیده و تجهیز شده اند به طور مداوم به کشتی ها در دریای سرخ حمله کرده اند. در سال ۲۰۱۱ دو شهروند ایرانی حتی در حال برنامه ریزی برای قتل سفیر عربستان سعودی در واشنگتن دی سی دستگیر شدند. ایالات متحده عوامل دولت ایران را به دخالت در توطئه ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا، متهم کرده است. اریک هولدر، وزیر دادگستری آمریکا روز سه شنبه نوزدهم مهر اعلام کرد دو مرد ایرانی به توطئه قتل متهم شده اند.
توطئه ای که توسط جناحهای حکومت ایران پشتیبانی و حمایت میشده است. اریک هولدر گفت: بر اساس این دادخواست ماهیت توطئه محرز است از ایران هدایت و پشتیبانی میشده نقض آشکار قوانین بین المللی و ایالات متحده و خلاف کنوانسیونی است که به موجب آن دیپلماتها از مصونیت جانی برخوردار هستند.
از سال ۲۰۰۳ ایرانی ها بی وقفه برای حمله به نیروهای آمریکایی در عراق تلاش کردند. نفوذگرهای انفجاری یا EFP های طراحی و ساخت ایران کشنده ترین بمب کنار جاده ای در عراق بودند. آنها توسط نیروی شبه نظامی قدس سپاه پاسداران ایران تحویل داده شدند که برای استفاده آنها نیز آموزشهایی به شبه نظامیان داده شده است.
شبه نظامیان مورد حمایت ایران به سفارت ایالات متحده و دیگر مجتمع های آمریکایی در عراق حمله کرده اند. از ماه اکتبر، آنها بیش از ۱۵۰ حمله علیه پایگاههای آمریکایی در سوریه و عراق انجام داده اند. آنها در حملات قبلی فقط پرسنل آمریکایی را مجروح کردند اما این بار شانس آوردند و سه نفر را کشتند.
واکنش آمریکا آمیزه ای از اقدامات تلافی جویانه ترور سردار شهید قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، موفق ترین نمونه و ترکیبی از مذاکره و مماشات، از جمله برجام ۲۰۱۵ یا طرح جامع مشترک بوده است. برنامه جامع اقدام مشترک در واقع اقدامی برای کند کردن اما نه از بین بردن برنامه هسته ای ایران بود. در سال ۲۰۲۳ طرح آزادسازی ۶ میلیارد دلار از وجوه مسدود شده ایران در ازای زندانیان آمریکایی در ایران درست قبل از اجرایی شدن مسدود شد.
در طول این دوره ایران دامنه نفوذ خود را در سراسر خاورمیانه گسترده تر کرده است. مشتریان آن در لبنان، یمن، و تا حدودی در عراق و سوریه نیز در قدرت هستند. این کشور از طریق نیروهای نیابتی خود علیه اسرائیل، امارات متحده عربی و به طور دوره ای عربستان سعودی جنگ میکند و هرگز از تلاش خود برای بیرون راندن ایالات متحده از خاورمیانه یا عمیق تر از آن، از نفرت خود از آمریکا و تمام آنچه که برای آن حمایت می کند تسلیم نشده است. بسیاری از مردم ایران، البته احتمالا اکثر مردم ایران با این دیدگاهها موافق نیستند اما به هر حال همه چیز در جمهوری اسلامی اینگونه است.
سیاست آمریکا تاکنون از چند جهت شکست خورده است. این کشور (آمریکا) همیشه رویکردی تقسیم بندی شده برای مشکل ایران در پیش گرفته است – یعنی در واقع آن را به عنوان یک مشکل گروگان گیری، یا مشکل آزادی دریاها، یا یک مشکل هسته ای یا یک مشکل عراق در نظر گرفته اما به ندرت خود آن حکومت یعنی جمهوری اسلامی را به عنوان یک معضل بررسی کرده یا تعریف می کند. دولت ایالات متحده هرگز راهبردی برای اعمال قدرت نظامی مؤثر علیه ایران ایجاد نکرده است.
که باید به طور قابل توجهی کشنده تر و طاقت فرساتر از ضربات فردی باشد که در پاسخ به رویدادهای فردی وارد می شود. همچنین از قدرت ترکیب تعصب مذهبی ضد غربی آرمانهای امپراتوری ایران و ترس از طبقه متوسط خشمگین خود که دشمنی نظام ایران با ایالات متحده را به پیش میبرد، قدردانی نکرده است. از زمان دولت کارتر، مقامات آمریکایی با حمایت گروهی کوچک اما پر سر و صدا از مدافعان ایران در محافل علمی و سیاسی به دنبال توافقی با ایران بوده اند که هرگز محقق نمی شود. مهمتر از همه آنها همواره بدخواهی محض نظام ایران را دست کم گرفته اند.
این رویکرد خط مشی تقسیم شده محدود و ساده لوحانه همچنان با شکست مواجه میشود و هر شکست اوضاع را بدتر می کند. برنامه هسته ای ایران متوقف نشده است. نیروهای نیابتی ایران قدرتمندتر و جسورتر از همیشه هستند نظام ایران خصمانه تر شده است – به حملات موشکی آشکار آن در عراق و پاکستان در ماه گذشته توجه کنید. این کشور مشارکت قوی تری با روسیه ایجاد کرده است. لفاظی های آن مانند همیشه خشن و خصمانه و شدید است.
تكامل فن آوری نظامی همه اینها را خطرناک تر میکند. ایران به طور ویژه کشور پیشرفته ای نیست، اما می تواند پهپادها و موشک های دوربرد بسازد که در صورت همراه شدن با اطلاعات منبع باز و اطلاعات انسانی می توانند به طور دقیق علیه انواع هدفها هدایت شوند نظام ایران در تامین هواپیماهای بدون سرنشین به مشتریان خود و آموزش استفاده از آنها بهتر و بهتر شده است. با فناوری روسی که در اختیار دارد پیشرفت بیشتری خواهد کرد و در پس زمینه شیخ یک ایران مجهز به سلاح هسته ای ظاهر میشود که کاملاً به توانایی خود در بازدارندگی ایالات متحده که ترس خود را از تشدید تنش هسته ای در اوکراین نشان داده است. به طرز احمقانه ای اطمینان دارد. سلاح های هسته ای جاه طلبی های رهبران ایران را تعدیل نمی کند بلکه آنها را بیشتر و رادیکالی میکند.
دولتی که بر این باور است که در مجموع بحرانهای زیادی را در سر دارد مطمئناً چشم انداز دنبال کردن یک سیاست جایگرین را ناخوشایند می بیند. اما آغاز خرد سیاست در پذیرش واقعیت به همان شکلی است که هست. با این معیار، زمان آن فرا رسیده است که قاطعانه نابخردی در مورد ایران که هشت دولت آمریکا را فریب داده است و به آرامی اما مطمئناً اوضاع را در خاورمیانه و حتی اروپای مرکزی بدتر کرده است، کنار گذاشته شود.
یک سیاست متفاوت در رابطه با ایران با روشن ساختن این موضوع آغاز میشود که ایالات متحده در حال شکستن رویکرد شکست خورده گذشته است خصومت سرسام آور ایران را درک میکند و از این پس با این فرض که با نظام ایران هرگز نمی توان مصالحه کرد عمل خواهد کرد. ویژگی این رویکرد حمایت پنهان و آشکار از جریانهای قوی در ایران است که مخالف نظام هستند و به طور دوره ای در اعتراض به آن فوران میکنند به حملات نیروهای نیابتی ایران به ایالات متحده و متحدانش با حملات گسترده نامتناسب و مهمتر از همه مرگبار علیه واحدها و ساختارهای فرماندهی نیروی قدس ایران و سپاه پاسداران پاسخ خواهد داد. این رویکرد شامل اقدامات فعال برای تضعیف کنترل نظام بر مردم خود میشود که به معنای تضعیف و حمله به پلیس مخفی آن از هر طریق ممکن است.
در غیاب چنین سیاستی ایران بیش از پیش و روز به روز قوی تر و بدخواه تر خواهد شد نه آرام تر و سازش پذیرتر این کشور نقش بزرگتر و مؤثرتری در ائتلاف ضد آمریکایی در حال ظهور روسیه چین و کره شمالی ایفا خواهد کرد و برخلاف خواسته های ستودنی وزیر امور خارجه آمریکا انتونی بلینکن ایران جنگ را در خاورمیانه و فراتر از آن گسترش داده و تشدید خواهد کرد تغییر سیاست آمریکا انتخاب خوبی نیست اما در حال حاضر بهترین انتخاب پیش روی دولت است. یا همانطور که هنری چهارم شکسپیر می گوید: «آیا این چیزها ضروری هستند؟ پس بیایید آنها را مانند ضروریات برآورده کنیم.»
البوت کوهن یکی از نویسندگان مشارکت کننده در آتلانتیک است. او کرسی ارثی بورک در استراتژی در مرکز مطالعات The Hollow Crown: Shakespeare on How Leaders Rise استراتژیک و بین المللی و نویسنده کتاب شکسپیر در خصوص چگونگی ظهور حاکمیت و سقوط رهبران است.