پنج راه که اسرائیل می تواند به ایران ضربه بزند و آنچه که برای انجام آن نیاز دارد
ریسپانسیبل استیت کرفت؛ 14 اکتبر
نویسنده: رابرت گاونز
انتخاب یکی می تواند منجر به ادامه وضعیت موجود یا جنگ جهانی سوم شود
از آنجایی که ایالات متحده ، سامانه دفاع ضد موشکی تاد، یکی از پیشرفتهترین سامانههای ضد موشکی خود را – به همراه 100 نیروی آمریکایی برای هدایت آن – به اسرائیل میفرستد، سیگنالها واضحتر از هر زمان دیگری است مبنی بر اینکه [رژیم صهیونیستی] اسرائیل قصد دارد به ایران برای حمله موشکی 1 اکتبرش حمله کند. جو بایدن، رئيس جمهوری آمریکا اعلام کرد که سامانههای پدافندی پیشرفته تاد را برای «دفاع از اسرائیل» به این کشور ارسال میکند.
تاد یک سیستم دفاع موشکی پیشرفته و ارتفاع بالا با قابلیت رهگیری موشکهای بالستیک کوتاه و میانبرد است.
پت رایدر، سخنگوی پنتاگون با تایید ارسال انتقال این سامانه پدافندی ضد بالستیک به اسرائیل گفت که این تجهیزات سیستم یکپارچه دفاع هوایی اسرائیل را تقویت میکند.وی در بیانیهای تصریح کرد: «این بخشی از تعدیلهای گستردهای است که ارتش آمریکا طی ماههای اخیر برای حمایت از توان دفاعی اسرائیل و محافظت از آمریکاییها در برابر حملات ایران و شبهنظامیان وابسته به این کشور انجام داده است.»
به هر جهت، پاسخ [رژیم صهیونیستی] اسرائیل هر چه باشد، هدف انتخابی آنها ممکن است نشان دهد که آیا قصد آنها تلافی است یا چیزی بیشتر. ممکن است بتوانیم با طبقه بندی پنج دسته کلی از اهداف به ترتیب اهمیت، قصد راهبردی [رژیم صهیونیستی] اسرائیل را تشخیص دهیم. هر آنچه که آنها مورد حمله قرار دهند، به ما می گوید که هدف و نیت آنها چیست.
چشم در برابر چشم: بازدارندگی را از طریق قصاص بازگردانید
[رژیم صهیونیستی] اسرائیل می تواند با انجام تنها یک حمله برای نابودی یک هدف با اهمیت محدود، بازدارندگی را بازگرداند و به طور نمادین جمهوری اسلامی ایران را مجازات کند. آنها ممکن است تصمیم بگیرند که بر روی چنین هدف تمرکز کنند تا عزم خود را به مخاطبان داخلی و بین المللی نشان دهند. این نوع هدف ها، توانایی اسرائیل برای به خطر انداختن هر مکانی را برجسته میکند و پیامی غیرقابل انکار به ایران میفرستد: اکنون، ما برابر هستیم. اهداف محدود می تواند شامل یک سکوی نفتی مهم، یک کشتی جنگی، یک سایت رادار، یا یک مرکز فرماندهی و کنترل کلیدی و مهم باشد. اجرای چنین حمله ای یک تلاش نسبتاً ساده برای ارتش اسرائیل با استفاده از تعداد کمی از دارایی ها در زمان انتخابش خواهد بود. چنین حمله ای ممکن است از قبل برای کاهش تلفات غیرنظامیان اطلاع رسانی شود، به نحوی که بسیاری حدس می زنند که مبادلات قبلی به طور مجزا بین این دشمنان تبلیغ شده است. این نوع حمله کمترین تنش زایی در خصوص واکنش های احتمالی اسرائیل و کم مصرف ترین منابع را دارد.
این حمله یک تلاش محدود از سوی اسرائیل با استفاده از هر چیزی است، از چند سلاح دوربرد که از خارج از حریم هوایی ایران پرتاب می شود تا یک حمله یکباره شامل چند هواپیمای جنگنده. ارتش [رژیم صهیونیستی] اسرائیل برای این نوع حمله موقعیت بسیار خوبی دارد.
شکستن تیغه: انکار توانایی نمایش قدرت نظامی
فراتر از یک هدف محدود، [رژیم صهیونیستی] اسرائیل ممکن است تصمیم بگیرد که تواناییهای نظامی خاص جمهوری اسلامی ایران را رد کند. این امر مستلزم تلاش بیشتر ارتش اسرائیل با اختصاص منابع بیشتر و احتمالا حملات چند روزه به خاک ایران است. در این نوع کارزار، ارتش [رژیم صهیونیستی] میتواند داراییهای نظامی، که اسرائیل را در معرض بیشترین خطر قرار میدهد، هدف قرار دهد: زرادخانه های موشکی، سایتهای هواپیماهای بدون سرنشین، زیردریاییها و فرودگاهها.
این کارزار را میتوان به پادگانهای نظامی، راههای تدارکات لجستیکی و عناصر منتخب مجتمع صنعتی نظامی ایران گسترش داد. تخریب این مکانها توانایی ایران را برای اعمال قدرت نظامی بر [رژیم صهیونیستی] اسرائیل و همسایگانش کاهش میدهد. در حالی که این حمله نسبت به هدف تعیینشده قبلی تنش زاتر است، اما همچنان حاکی از خویشتنداری است، زیرا فقط بر توانایی و قابلیت های نظامی جمهوری اسلامی تأثیر میگذارد.
برای انجام انهدام چنین هدفی، اسرائیلی ها به احتمال زیاد بخش قابل توجهی از نیروی هوایی خود را درگیر خواهند کرد. هواپیماهای جنگنده مانند F1-5I و F-35 به حریم هوایی ایران نفوذ می کنند و از سلاح های دقیق مانند JDAM برای سرنگونی اهداف استفاده می کنند. این یک کمپین هوایی سنتی تر به نظر می رسد.
اهداف نمادین و نظامی فقط به صورت مماس به نظام دولتی ایران آسیب می رسانند و تأثیر آن اغلب گذرا است. موشکها جایگزین میشوند، فرودگاهها بازسازی میشوند و سایتهای رادار جابهجا میشوند. اگر ارتش [رژیم صهیونیستی] اسرائیل به دنبال آسیب ماندگارتر به یکپارچگی بافت ایران به عنوان یک کشور باشد، می تواند یک هدف اقتصادی انتخاب کند.
با حمله به اهداف اقتصادی، ارتش [رژیم صهیونیستی] اسرائیل به دنبال پرهزینهتر کردن تأمین مالی مداوم تجاوزات منطقهای ایران، کاهش اعتماد به رهبری جمهوری اسلامی ایران و ایجاد اختلال در کل جامعه آن است. تخریب بنادر، میادین نفتی و تأسیسات انتقال نفت، محرکهای مالی کلیدی اقتصاد ایران را تخریب میکند. آسیب به این زیرساخت ها بر جریان سرمایه، مشاغل، واردات و صادرات و در دسترس بودن کالا برای شهروندان و سربازان تأثیر می گذارد.
برخلاف سایر روشهای اختلال، تخریب فیزیکی زیرساختها تأثیر طولانیتری دارد. علاوه بر این، اسرائیلیها میتوانند با هدف قرار دادن اجزای کلیدی زیرساختهای حملونقل مانند راهآهن، پلها و بزرگراهها، اصطکاک بیشتری در سیستم اقتصادی جمهوری اسلامی ایران ایجاد کنند. این داراییها میتوانند با خطر کمتری برای تلفات غیرنظامی، با حداکثر کردن اختلال در اقتصاد عمومی کشور، نابود شوند.
حمله به این هدف گامی مهم و نشانه ای واضح از قصد [رژیم صهیونیستی] اسرائیل برای تشدید درگیری با جمهوری اسلامی ایران خواهد بود و می تواند معادل اعلان جنگ باشد.(م.ب)
ارتش اسرائیل [رژیم صهیونیستی] همچنین برای هدف قرار دادن زیرساخت ها به نیروی هوایی خود متکی است . هواپیماهای جنگنده باید مواد منفجره کلاس بزرگتری مانند GBU 31 که یک بمب دقیق کلاس 2000 پوندی است حمل کنند تا از نابودی اهداف سخت مانند پل ها اطمینان حاصل شود . تسلیحاتی با ترکیبات خاص برای منهدم کردن تاسیسات بندری و ایجاد حفره در جاده ها و خطوط ریلی مورد نیاز است. علاوه بر این، ارتش اسرائیل [رژیم صهیونیستی] ممکن است برای انجام اقدامات خرابکارانه از دارایی های موجود در ایران استفاده کند .
سر مار را ببرید و یا نیشش را بکشید : اهرم های کنترل جمهوری اسلامی را از بین ببرید
در حالی که ضربه زدن به اهداف اقتصادی یک گام مهم در روند تشدید تنش ها است، اما پله بعدی حرکتی اساسی به سمت جنگ عمومی و گسترده خواهد بود . اسرائیلیها میتوانند اهدافی را که موجب بی ثباتی نظام جمهوری اسلامی ایران می شود و یا احتمالاً این نظام را به طور کامل از بین می برد ، انتخاب کنند .
حکومت ایران عمدتاً از دو طریق یعنی ارتباط [ تعامل ] و کنترل ، بر شهروندان خود به طور قاطع و محکم حکومت می کند . اهداف مختلفی وجود دارد که با از بین رفتن آن ها ، توانایی دولت در حفظ این کنترل کاهش می یابد . این اهداف شامل رهبری [مقامات] و زیرساخت های رسانه های دولتی ، مراکز دولتی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است .
طیف گسترده ای از منابع و دارایی های اسرائیل [رژیم صهیونیستی] برای تخریب اهدافی که عوامل کنترل گر در ایران هستند، استفاده می شود. منابع اسرائیل در خصوص شناسایی و ردیابی حرکات لحظه ای رهبران و مقامات کلیدی ایران مورد نیاز است. برای انهدام پایگاهها و پادگان های سپاه پاسداران ، به مجموعه ای از هواپیماها و جنگنده های ضربتی و نظامی با انواع سلاحها نیاز است . به طور کلی، این یک تلاش مستمر خواهد بود که شامل مجموعه ای از منابع و دارایی ها می شود .
تنها یک تلاش برای نابودی برنامه هسته ای آن وجود دارد
در نهایت ، ارتش اسرائیل [رژیم صهیونیستی] می تواند برنامه هسته ای در حال ظهور جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار دهد . در بیش از یک دهه ، بسیاری بر این باورند که این هدف اصلی اسرائیلی ها است . در حالی که ریشهکن کردن قابلیتهای هستهای ایران ممکن است بزرگترین اقدام نظامی اسرائیل [رژیم صهیونیستی] باشد، اما این امر تغییر چندانی در جنگ امروز ایجاد نمیکند . اگر ارتش اسرائیل [رژیم صهیونیستی] یک یا چند سایت هستهای جمهوری اسلامی ایران را ویران کند و یا به شدت به آن ها آسیب برساند، پیامی واضح به ایران ارسال کرده است : اسرائیل [رژیم صهیونیستی] برای سرکوب آنچه که تهدید وجودی از سوی ایران برای موجودیت خود میداند و دستیابی به ثبات بلندمدت در منطقه، هر کاری را که لازم است انجام خواهد داد .
مناسبترین کانون برای هدف قرار دادن ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است ، زیرا تنزل و تضعیف این نهاد بر تواناییهای نظامی و همچنین تسلط بر مردم ایران تأثیر میگذارد . مهمتر از همه ، از بین بردن ابزارهایی که حکومت انقلاب اسلامی را قادر می سازد تا بر مردم خود تسلط داشته باشد و آن ها را کنترل کند، ممکن است به اندازه هدف قرار دادن خود رهبران و مقامات کلیدی، در پایان دادن به حیات این حکومت مؤثر باشد . اما این نوع حملات تهدیدی وجودی برای رهبری کنونی ایران خواهد بود و در مسیر مستقیمی به سوی یک جنگ عمومی تر قرار خواهد گرفت .
این اقدامات به وضوح هدف بلندمدت اسرائیل را با استفاده از نبرد فعلی با نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران برای فراتر رفتن از یکسان سازی میدان بازی و حذف هرگونه تهدید هسته ای بالقوه مشخص می کند. این اقدامات همچنین زمینه لازم را برای اسرائیل [رژیم صهیونیستی] فراهم می کند تا تنها کشور [رژیم] دارای سلاح هسته ای در منطقه باشد . نمونه هایی از این نوع اهداف شامل تاسیسات تحقیقات هسته ای، سایت های ساخت موشک و مکان های پردازش سوخت هسته ای است .
ارزیابی این موضوع به دلیل تشدید تنش ها ، امری دشوار است ، اما به احتمال زیاد تضمین میکند که ایرانیها تلاشهای خود برای دستیابی به سلاح هستهای را با هر وسیلهای که باقی مانده و یا هر گزینهای که در دسترس دارند، دنبال کنند .
تخریب سایت های هسته ای سخت ترین مانع بر سر راه تسلیحات اسرائیل [رژیم صهیونیستی] است . ارتش اسرائیل [رژیم صهیونیستی] می بایست با استفاده از هواپیماهای سرنشین دار در بسته های ضربتی بزرگ و هماهنگ که حامل مهمات نافذ کلاس بزرگ هستند، به حریم هوایی ایران نفوذ کند . زمانبندی حملات برای اطمینان از نفوذ سلاحها به اهداف به صورت هماهنگ ، بدین صورت که هر سلاح حفرهای عمیقتر برای سلاح بعدی ایجاد کند، موضوعی است که اهمیت بسیار زیادی دارد .
در حالی که اقدام کار کوچکی نیست ، ارتش اسرائیل [رژیم صهیونیستی] توانایی خود برای چنین حمله پیچیده ای را نشان داده است . آن ها توانایی خود را زمانی نشان دادند که با بیش از 80 بمب 2000 پوندی به مجتمعی در بیروت حمله کردند . اسرئیل در یک حمله هماهنگ که منجر به کشته شدن رهبر حزب الله [شهید] سید حسن نصرالله شد، توانایی های خود را به دیگران نشان داد .
در نهایت، ما می توانیم پیش بینی کنیم که آنها اهدافی را از گزینه هایی که در فوق ذکر شد انتخاب کنند . آیا در حالی که آنها به مبارزات خود علیه حماس و حزب الله لبنان ادامه می دهند، پاسخ به حمله ایران ، بازگشت به وضعیت موجود خواهد بود یا آغاز یک درگیری منطقه ای بسیار گسترده تر را نشان خواهد داد؟ دنیا شگفت زده خواهد شد و دنیا منتظر آن روز است .
راب گاونز یک افسر بازنشسته نیروی هوایی است که به عنوان دستیار ویژه رئیس ستاد مشترک ارتش خدمت می کرد و وی فارغ التحصیل کالج ملی جنگ و از آسیب دیدگان جنگ است . (م.ک)