جمهوری اسلامی به کدام گزینه تن می‌دهد؟

جمهوری اسلامی به کدام گزینه تن می‌دهد؟

 ایندیپندنت فارسی؛ 18 فوریه(۳۰ بهمن)

 

نویسنده:  بدیع یونس

رسیدن به توافق با جمهوری اسلامی کاری بسیار دشوار است

سفرهای آموس هوکشتاین، فرستاده ویژه سابق ایالات متحده به لبنان، همواره با آرامش، نرمی و دور از هیاهو انجام می‌شد. او با تلاش‌های بسیاری که انجام داد توانست قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل را اصلاح و تفسیر کند و نکات جدیدی به آن بیفزاید. اما نکات افزوده‌شده همچنان پنهان ماند و باعث شد جمهوری اسلامی به محدود کردن خسارات وارده به حزب‌الله لبنان متوسل شود و آن را به پذیرش آتش‌بس وادار کند.

سپس، مورگان اورتگاس، معاون فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه، با سبکی کاملا متفاوت از رویکرد هوکشتاین که توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرد، وارد بیروت شد. او پس از دیدار با ژوزف عون، رئیس‌جمهوری لبنان، با صراحت تاکید کرد که گروه حزب‌الله نمی‌تواند در دولت آینده این کشور نقش داشته باشد. اورتگاس افزود: «حزب‌الله که در میدان نبرد با رژیم صهیونیستی شکست خورد، نباید در دولت لبنان جای داشته باشد و پس از شکست نظامی، وارد دنیای سیاست شود.»

در واقع، تفاوت بین سبک هوکشتاین دموکرات و اورتگاس جمهوری‌خواه بیانگر پایان دوره «اوبامائیسم» است که از سال ۲۰۰۸ رویکردی کاملا ضعیف داشت و با جمهوری اسلامی همواره سیاست مماشات را دنبال می‌کرد. اوباما به حکومت جمهوری اسلامی فرصت داد تا درصدد گسترش نفوذش در منطقه برآید و بخشی از جهان عرب را به آشفتگی و هرج‌ومرج بکشاند. اوباما همچنین با سیاست نادرستی که در منطقه دنبال کرد، مانع سقوط زودهنگام رژیم اسد در سوریه شد و برای اینکه به جمهوری اسلامی فرصت بیشتری به گسترش نفوذ بدهد، از حضور روسیه در سوریه چشم‌پوشی کرد.

یکی از نگون‌بختی‌های کشورهای منطقه این است که سیاست خارجی واشنگتن هر چهار سال یک بار تغییر می‌کند، اما خاورمیانه در دوره اوباما و بایدن با چالش‌های وحشتناکی مواجه شد که هنوز هم گرفتار عواقب نافرجام آن است. با ورود ترامپ به کاخ سفید، اوبامیسم سقوط کرد. این تحول بزرگ باعث شد اورتگاس رئیس کمیته پنج‌جانبه ناظر بر توافق آتش‌بس، بتواند موضع حزب‌الله را با قاطعیت رد و محدودیت‌هایی را بر این گروه اعمال کند.

با آغاز دوره ریاست‌جمهوری باراک اوباما و دوره معاونش جو بایدن، نفوذ جمهوری اسلامی در خاورمیانه به‌شدت گسترش یافت. اما عواقب عملیات طوفان‌الاقصی، تحولات لبنان، سقوط رژیم بشار اسد در سوریه، تشدید تلاش‌ها برای بی‌طرف نگه‌داشتن عراق و سرکوب شبه‌نظامیان حوثی در یمن، نظام  ایران را برای نخستین بار به عقب‌نشینی از منطقه واداشت.

در پی تحولات متعددی که  جمهوری اسلامی را به‌شدت تکان داد، مورگان اورتگاس وارد لبنان شد و از رویکرد حزب‌الله به‌شدت انتقاد کرد. اورتگاس تاکید کرد که این حزب به هیچ‌وجه در دولت لبنان جای نخواهد داشت. هم‌زمان با این اقدام، ترامپ فرمان‌های اجرایی را امضا کرد که به تشدید تحریم‌ها علیه نظام ایران می‌انجامد و برای مهار تهدیدهای جمهوری اسلامی، از جمله توسعه برنامه هسته‌ای و موشک‌های بالیستیک و اقدام‌های تهدیدآمیز شبه‌نظامیان وفادار به تهران در منطقه زمینه را برای بازگشت سیاست فشارحداکثری فراهم می‌کند.

اعمال فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی به معنای تشدید فشار بر حزب‌الله است، زیرا اصرار آمریکا بر لزوم جلوگیری از حضور حزب‌الله در دولت نواف سلام سیاست واشنگتن را از مرحله قبلی که در آن با نقش سیاسی «کامل» حزب‌الله مخالفت نمی‌کرد، به مرحله جدیدی وارد می‌کند که معاون فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه با صراحت و قاطعیت آن را بیان کرد. اورتگاس گفت: «حزب‌الله هیچ نقش نظامی یا سیاسی در لبنان نخواهد داشت.»

با تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه، حزب‌الله و جمهوری اسلامی جز پیروی از سیاست نرمش چاره‌ای دیگری ندارند. رهبری حزب‌الله به دنبال آن است تا مرحله دشوار کنونی را با کمترین آسیب ممکن پشت سر بگذارد، اما دولت آقای دکتر پزشکیان در تلاش برای روشن کردن موضع کشورش در قبال تسلیحات هسته‌ای است و با تاکید بر اینکه ایران به دنبال دستیابی به سلاح هسته‌ای نیست، می‌گوید: «اگر دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای مانعی برای آمریکا باشد، این مشکل قابل‌حل است، به‌ویژه اینکه تهران به پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای متعهد است.»

از سوی دیگر، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری ایالات متحده، گفت: «می‌خواهم با ایران معامله کنم و اگر توافقی حاصل شود، رژیم صهیونیستی نیز ایران را بمباران نخواهد کرد. اگر دولت ایران به دنبال فراهم کردن زندگی خوبی برای مردمش باشد، من آماده گفت‌وگو و معامله‌ام.»

در مقابل رهبر عالی جمهوری اسلامی، همچنان بر ادامه گسترش نفوذ و تولید موشک‌های بالیستیک اصرار دارد و می‌گوید: «مذاکره با آمریکا یک اشتباه بزرگ است.»

در فرجام می‌توان گفت با توجه به تفاوتی که میان رویکرد آقای دکتر پزشکیان و [حضرت آیت الله] خامنه‌ای وجود دارد، رسیدن به توافق با جمهوری اسلامی کاری بسیار دشوار است. بنابراین، باید جمهوری اسلامی یکی از این دو گزینه را انتخاب کند: پایان دادن به نقش گروه‌های نیابتی در منطقه یا آماده شدن برای سقوط.