تنش زدایی و آشتی ترامپ و پوتین برای مشارکت روسیه و ایران به چه معناست؟
نیوزویک؛ 27 فوریه
تغییر رویکرد رئیس جمهور دونالد ترامپ در جهت بهبود روابط با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، پرسشهای جدیدی را در مورد آیندۀ روابط پیچیده و در عین حال از نظر استراتژیک مهم روسیه با ایران ایجاد کرده است. این در حالیست که مسکو اخیراً یک معاهده تاریخی را با ایران امضا کرد.
در حالی که رابطه و تماسهای مجدد آمریکا و روسیه قبل از هر چیز بر یافتن راهحلی برای جنگ در اوکراین متمرکز شده است، کاخ سفید همچنین از کرملین برای نقش تأثیرگذارش در خاورمیانه استفاده کرده است، جایی که ایران و رژیم صهیونیستی، متحد نزدیک ایالات متحده، درگیر خصومتهای مستقیم بر سر جنگ در غزه هستند. روسیه یکی از طرف های کلیدی توافق هسته ای ایران در سال 2015 بود که ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود از آن خارج شد. اکنون مسکو برای احیای دیپلماسی بین واشنگتن و تهران ابراز تمایل کرده است.
ترامپ همچنین پیشنهاد مذاکره برای یک توافق جدید را داده است که به جمهوری اسلامی ایران امکان “رشد و شکوفایی مسالمت آمیز” می دهد و او احتمال اقدام نظامی علیه برنامه هسته ای این کشور را کم اهمیت جلوه داده است. اما سابقه خصومت رهبر ایالات متحده با جمهوری اسلامی و بازگشت کمپین تحریمهای «فشار حداکثری» او باعث ایجاد عدم اطمینان برای روسیه شد.
آندری باکلانوف، متخصص و کارشناس امور خاورمیانه که پیش از این سفیر روسیه در عربستان سعودی بوده و امروز استاد دانشکده عالی اقتصاد دانشگاه تحقیقات ملی در مسکو است، به نیوزویک گفت: « روسیه آماده کمک به حل مشکل پرونده هستهای ایران، روابطش با ایالات متحده و برخی از همسایگانش در منطقه است.»
باکلانوف گفت: با این حال، به صراحت بگویم، ما هنوز تحت تأثیر اقدامات یکجانبه آمریکا هستیم که برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را که به قیمت تلاشهای عظیم از جمله از سوی دیپلماسی روسیه و جامعه کارشناسی تدوین شده بود، نابود کرد. بالاخره این رئیس جمهور ترامپ بود که در 8 می 2018 خروج این کشور از توافق بر سر برنامه هسته ای ایران را اعلام کرد.
برای روسیه ، این یک رویکرد انتظار و صبر است که ترامپ در تلاش خود برای تنظیم مجدد رویکرد ایالات متحده در منطقه به کجا می رسد.
باکلانوف تصریح کرد: «رئیسجمهور آمریکا گفته که ایالات متحده شواهدی دارد که نشان میدهد ایران به تولید سلاحهای هستهای ادامه میدهد، اما هیچ مدرکی ارائه نشده است». امروز، ما در درجه اول علاقه مند به درک ماهیت موضع جدید رئیس جمهور ترامپ هستیم، در صورتی که واقعاً با مسیر قبلی او متفاوت است.»
هیچ تضمینی نیست
ایران و روسیه در 17 ژانویه، تنها سه روز قبل از روی کار آمدن ترامپ، «پیمان مشارکت جامع استراتژیک» 20 ساله خود را نهایی کردند. این توافق سال ها در دست اجرا بود و اولین پیمان بزرگ بین دو کشور از سال 2001 بود، اما دو کشور به ویژه در ارائه تضمین های امنیتی متقابل کوتاهی کردند.
باکلانوف با تاکید بر بخشی از توافقنامه که می گوید: « اگر یکی از طرف های متعاهد مورد تجاوز قرار گیرد، طرف متعاهد دیگر نباید هیچ گونه کمک نظامی یا کمک دیگری به متجاوز که به ادامه تجاوز کمک می کند، ارائه دهد، گفت: «این مفاد با دقت و با احتیاط تدوین شده است.»
علاوه بر این، باکلانوف گفت، این توافق تصریح می کند که« طرف ها اجازه استفاده از سرزمین های خود را برای حمایت از جنبش های جدایی طلب و سایر اقداماتی که ثبات و تمامیت ارضی طرف مقابل و غیره را تهدید می کنند، نخواهند داشت.»
از این نظر، این معاهده با یکی دیگر از معاهدههای مهم «معاهده مشارکت راهبردی جامع» که روسیه در ژوئن گذشته با کره شمالی امضا کرد، تفاوت دارد. این توافق مستلزم آن است که هر یک از طرفین در صورتی که طرف دیگر « در اثر تهاجم مسلحانه در وضعیت جنگ قرار گیرد» «با تمام امکاناتی که در اختیار دارد بدون تأخیر کمک نظامی و دیگر کمک ها را ارائه دهد ».
باکلانوف گفت: به نظر می رسد در شرایط مشابه امروز، توسعه روابط دوجانبه با کشورهای دیگر، به عنوان مثال، کره شمالی، نامناسب است. هر مورد به دلیل تفاوت در جایگاه یک کشور در نظام روابط بینالملل و منطقهای بسیار منحصر بفرد است، البته به تفاوتهای رژیمهای هر طرف اشاره نمیشود.»
وی افزود: ما تضمین امنیت در منطقه را نه در تقویت همکاری نظامی با یک کشور یا گروهی از کشورها، بلکه در ایجاد یک سیستم امنیت جمعی منطقه ای متعادل با حمایت های احتمالی خارجی، به عنوان مثال، روسیه و ایالات متحده می بینیم. اما این مستلزم گذار به روابط جدید و عادی بین مسکو و واشنگتن است.
ایران و کره شمالی هر دو روابط نظامی خود را با روسیه در طول جنگ سه ساله اوکراین تعمیق بخشیده اند که از حمایت قابل توجه ناتو برخوردار بوده است. نیروهای روسیه از پهپادهایی استفاده کرده اند که شباهت زیادی به مهمات سرگردان ایران دارد و نمونه هایی از توپخانه و حتی نیروهای کره شمالی در میدان نبرد در اوکراین توسط اطلاعات آمریکا و کره جنوبی شناسایی شده است.(م.ب)
در حالی که به رغم گمانه زنی های گسترده، راه و روشهایی که مسکو از طریق آنها کمکهای دریافتی از پیونگیانگ را جبران کرده هنوز روشن نیست، اما می توان گفت که روسیه هواپیماهای آموزشی خود در اختیار ایران قرار داده است و گزارشها حاکی از آن است که این کشور ظاهرا قرار است جنگندههای پیشرفته و چند منظوره سوخو 35Su- خود را به ایران بفروشد. تحویل این جنگندهخ ها که ایران مدت هاست در انتظار آن ها ست ، میتواند برای تقویت ناوگان هوایی عمدتاً قدیمی ایران در زمانی که اسرائیل آشکارا تهدید به حملات بیشتر علیه جمهوری اسلامی کرده است، بسیار حائز اهمیت باشد.
اما بهدلیل اختلافاتی که سالها در حال افزایش بودهاند و اخیراً در پی یک بحران دیگر به سطح بالاتری رسیدهاند، همکاری تسلیحاتی و مسیر کلی روابط ایران و روسیه در معرض خطر قرار دارد.
سالها پیش از شروع جنگ اوکراین، روسیه و جمهوری اسلامی ایران برای اولین بار ظرفیت خود برای همکاری نظامی را در جنگ داخلی سوریه که در سال 2011 آغاز شد، به نمایش گذاشتند. تا به امروز، بسیاری از افراد در ایران، روسیه را مسئول سرنگونی حکومت طولانیمدت اسد به دست اسلامگرایان سنی میدانند. این افراد معتقدند که روس ها به شورشیان سوری برای حمله به حکومت بشار اسد چراغ سبز نشان دادند ، حمله ای که حکومت اسد را در ماه دسامبر سرنگون کرد.
جواد حیران نیا، مدیر مطالعات خلیج فارس در مرکز تحقیقات علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در تهران به نیوزویک گفت: همکاری تهران و مسکو منجر به حفظ بشار اسد در قدرت شد. با این حال، با تغییر شرایط ژئوپلیتیک و شروع جنگ اوکراین، روسیه به ترکیه نزدیک شد و بدون ایران، با ترکیه بر سر استقرار نیروهای اسلامگرای مورد حمایت آنکارا در غرب ادلب به توافق رسید. دو طرف برای بیش از یک دهه کمکهای خود را به بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، برای مقابله با گروههای شورشی و جهادی هماهنگ میکردند، اما همواره برای نفوذ در دمشق رقابت میکردند و در نهایت، عملیات در اوکراین برای روسیه اولویت پیدا کرد.
جواد حیران نیا این اقدام را «بزرگترین ضربه به محور مقاومت تحت حمایت ایران» می داند، ائتلافی که به عنوان مؤلفه اصلی عمق استراتژیک جمهوری اسلامی و بازدارندگی علیه اسرائیل در خاورمیانه عمل کرده است. در حالی که امروزه ایران پس از سقوط اسد در سوریه و ضربات شدیدی که حزبالله در لبنان دریافت کرد، بیش از هر زمان دیگری احساس ضعف میکند، حیران نیا خاطر نشان کرد که حتی برخی از افراد افراطی و حتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران ،سقوط بشار اسد را به روسیه نسبت داده و از مسکو انتقاد کردهاند که اجازه نداده است تا ایران به حکومت بشار اسد کمک کند.
تحت فشار قرار گرفتن برای صلح
حیران نیا اذعان داشت: اکنون بعید است مسکو نسبت به درخواست های ترامپ از روسیه در خصوص کاهش روابط خود با ایران “کاملا بی تفاوت” عمل کند، در حالی که رهبری ایران که تحت تحریم های تشدید شده قرار دارد، از مذاکره با ایالات متحده امتناع می ورزد. در واقع، به نظر میرسد روسیه ایران را به سمت دیپلماسی سوق میدهد ، تا از از دست دادن یک شریک کلیدی به دلیل وقوع جنگی وسیعتر که منطقه را به آشوب عمیقتری فرو خواهد برد و منافع روسیه را بیشتر تحت تأثیر قرار خواهد داد، اجتناب کند. آن ها بیم دارند که این شریک کلیدی خود را از دست بدهند.
حیران نیا در ادامه افزود: روسیه می داند که تهدید نظامی آمریکا و اسرائیل [رژیم صهیونیستی] علیه جمهوری اسلامی ایران در صورت اجرا می تواند ایران را تضعیف کند که این امر به نفع روسیه نمی باشد. از سوی دیگر، هرگونه تغییر نظام حکومتی در ایران و احتمال تشکیل حکومتی جدید که تمایل به ایجاد ارتباط با غرب داشته باشد، کاملاً مغایر با منافع ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک روسیه خواهد بود. وی گفت: «بنابراین روسیه تلاش میکند تا ایران را وادار کرده تا به پای میز مذاکره بیاید و از وقوع جنگ جلوگیری کند.»
حتی برخی از افراد ادعا میکنند که این اختلافات بین دو شریک در سفر اخیر سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، به تهران _ در روز سه شنبه _ نمایان شد. حضرت آیتالله علی خامنهای، رهبر عالی ایران، پیشتر مذاکره با آمریکا در این مرحله را «غیر عقلانی، غیر هوشمندانه و غیر شرافتمندانه» خوانده بود و هرگونه مذاکره با آمریکا را رد کرده بود. در یک نمایش دیگر از اختلافات، تنها یک روز پیش از سفر لاوروف، جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت بهجای دادن رای منفی و رد قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل که روسیه را بهعنوان مهاجم جنگ اوکراین معرفی میکرد، از رأی دادن خودداری کند. حتی ایالات متحده و اسرائیل نیز به همراه روسیه، کرهشمالی و دیگر کشورها علیه این قطعنامه رأی دادند.
این جو نادر ژئوپلیتیکی ممکن است چشم انداز خوبی برای ایران برای دریافت تسلیحات پیشرفته روسیه نداشته باشد.
حیراننیا اذعان داشت: «به نظر نمیرسد که در شرایط کنونی، زمانیکه روابط روسیه با ایالات متحده در حال بهبود است و تنشها با اسرائیل [رژیم صهیونیستی] احتمالاً کاهش مییابد، مسکو بخواهد این روابط را با ارسال تسلیحات پیشرفته به ایران به خطر بیندازد. حتی در میانه درگیری جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل [رژیم صهیونیستی] و با وجود کمکهای نظامی ایران به روسیه، مسکو از ارائه جنگندههای 35 Su- به ایران خودداری کرد و تمایلی به به دادن جنگنده های سوخو 35 به ایران نداشت.»
وی در ادامه افزود: به نظر می رسد «دولت در سایه» ایران نیز از میزان حمایت روسیه از خود آگاه شده است. وی افزود: بالاخره از آنجایی که آنها همیشه روابط با روسیه را استراتژیک خوانده اند، کمتر از بی تفاوتی مسکو نسبت به تهران صحبت می کنند . با توجه به وضعیت فعلی روابط روسیه و آمریکا، به نظر نمیرسد که روسیه بخواهد تسلیحاتی به ایران بدهد که ایالات متحده و اسرائیل را خشمگین کند.» او افزود: «چنین اقدامی همچنین به روابط روسیه با کشورهای عربی خلیج فارس نیز آسیب میزند.» (م.ک)
“عصر طلایی”
با توجه به تغییر آشکار در روابط آمریکا و روسیه، پوتین ممکن است در نهایت راهی برای ایفای نقش سازنده در بازگرداندن مذاکرات هستهای به مسیر اصلی پیدا کند.
اندرو کوریبکو، تحلیلگر سیاسی آمریکایی مستقر در مسکو، مصالحه کنونی ترامپ و پوتین را نزدیک شدن به یک “تنشزدایی جدید ” توصیف کرد که در آن هر دو طرف انگیزه دارند تا در مورد طیف وسیعی از مسائل، از جمله مسائل مربوط به ایران بحث کنند.
کوریبکو به نیوزویک گفت: «مسئله هستهای ایران برای هر دوی آنها مهم است، اما به طرق مختلف: روسیه نگران کاری است که آمریکا و رژیم صهیونیستی ممکن است در صورت عدم موافقت ایران با یک توافق هستهای جدید انجام دهند، که میتواند حاشیه جنوبی روسیه را بی ثبات کند، در حالی که ایالاتمتحده نگران توسعه احتمالی سلاحهای هستهای توسط ایران است. اگر آنها به یک توافق مسالمتآمیز در اوکراین برسند، به ویژه توافقی که منجر به همکاری استراتژیک در منابعی مانند گاز قطب شمال و مواد معدنی کمیاب خاکی شود، آنگاه هرکدام علاقهمند به کمک به دیگری در این زمینه [حلوفصل مسئله هستهای ایران از طریق دیپلماسی] خواهند بود».
وی افزود: «برای این منظور، روسیه میتواند آنچه را که از تعامل با ترامپ 2.0 آموخته است، یعنی نگرش بسیار متفاوت دولت او در مقایسه با دولت پیشین، با ایران در میان بگذارد. با توجه به اعتماد بین روسیه و ایران در سطوح ملی و رهبری، همراه با این احتمال که مسئله اوکراین تا آن زمان به صورت مسالمتآمیز حل شود و این حلوفصل به «تنشزدایی جدید» بین روسیه و ایالاتمتحده منجر گردد، ایران ممکن است به خوبی پذیرای این موضوع باشد.»
همچنین [آقای دکتر] مسعود پزشکیان، رئیسجمهور اصلاحطلب ایران، که سال گذشته با وعده بهبود اقتصاد بیمار کشورش به قدرت رسید، میتواند نقش حامی را در زمینهسازی برای مذاکرات ایران و آمریکا ایفا میکند. [حضرت آیتالله] خامنهای که همچنان پس از خروج ناگهانی ترامپ از برجام در هفت سال پیش، نسبت به یک توافق جدید تردید دارد، حرف آخر را در چنین تصمیمهای مهم سیاست خارجی میزند، اما موضع مسکو ممکن است مفید واقع شود، زیرا [آقای] عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران روز سهشنبه از رایزنیهای مداوم با چین و روسیه در این زمینه خبر داد.
چین نیز به نوبه خود، به دلیل رشد اقتصادی، قدرت نظامی، نفوذ دیپلماتیک و تواناییهای تکنولوژیکیاش، به عنوان برترین رقیب برای برهم زدن موقعیت ابرقدرتی ایالات متحده شناخته شده است.
ترامپ در دولت دوم خود همانند ایران، رویکرد عملگرایانه تری نسبت به جمهوری خلق چین نشان داده است. در عین حال، او آماده است تا برای موقعیت مطلوب تر ایالاتمتحده در یک رقابت ژئوپلیتیک گسترده که پیامدهایی برای مسکو، تهران و بسیاری دیگر نیز دارد، فشار بیاورد.
کوریبکو گفت: «هرچه مذاکرات چین و آمریکا که حتی میتواند به رقابت جهانی در امتداد خطوط رقابت شوروی و آمریکا پس از جنگ جهانی دوم منجر شود، طولانیتر شود، برای روسیه و ایران بهتر خواهد بود البته به شرطی که آنها قبلاً به توافقهایی با ایالاتمتحده دست یافته باشند، زیرا میتوانند بین چین و آمریکا تعادل برقرار کنند.» همین امر در مورد هند نیز صدق میکند که با وجود اختلافات مرزی، همچنان چین را شریک تجاری اصلی خود میداند، اما در کل به ایالاتمتحده بسیار نزدیکتر است و این سه میتوانند برای به حداکثر رساندن نفوذ جمعی خود همکاری کنند.»
هند، ایران و روسیه تا حدی در پروژههایی مانند کریدور ترانزیتی بینالمللی شمال-جنوب- یک مسیر ریلی میانقارهای با اهداف بزرگ و پر چالش – همکاری میکنند و دهلی نو بارها تحریمهای واشنگتن علیه مسکو و تهران را نادیده گرفته است. اگر چه هند به دنبال نزدیکتر کردن روابط خود با ایالاتمتحده است، اما به عنوان قدرت رو به رشد جنوب آسیا از اتحادهای نظامی دوری کرده و به مجموعهای متنوع از روابط منطقهای و جهانی، به ویژه مشارکت دیرینه خود با روسیه، متعهد شده است.
به عقیده کوریبکو این وضعیت میتواند منجر به ظهور یک “جنبش عدم تعهد جدید ” باشد، تکرار مجمعی که اکنون 120 عضو دارد و در طول جنگ سرد قرن 20 تصمیم گرفت از هیچ طرفی جانبداری نکند. او گفت که این “جنبش عدم تعهد ” میتواند “به حفظ تعادل جهانی قدرت و نفوذ اقتصادی بین این دو ابرقدرت کمک کند.”
کوریبکو گفت: «در تمام مدت، روسیه، ایران و هند، به عنوان شرکای چینی که در آن زمان توافقات خود را نیز با ایالاتمتحده منعقد کردهاند (برخلاف توافقات عمدتاً ژئوپلیتیکی و منابع دو کشور دیگر، تمرکز هند بر تجارت است)، در موقعیت جهانی برتری قرار خواهند گرفت. این به نوبه خود میتواند نویدبخش عصر طلایی باشد که ترامپ میخواهد.»(م.رجبی)