برد برد باخت باخت
برد برد باخت باخت
بنام خدا
هشتم تیر ۱۴۰۳ هم گذشت و جمهوری اسلامی ایران یکبار دیگر در برابر یک انتخاب زود رس و پیش از موعد قرار گرفت .
نتیجه انتخابات هرچه شد بیانگر چند واقعیت مهم است واقعیتی که از اینکه در این عرصه زود هنگام و پیش از موعد چه کسی یا چه کسانی بردند و چه کسی و چه کسانی باختند.
در اینجا فقط به انها اشاره می کنیم
برد برد
_بدون هیچ گونه شعار زدگی و قضاوتهای عجولانه و خود شیرین کن می گویم ملت ایران برنده اصلی بودند چون که در صحنه انتخابات مشارکت داشته و در وسع و سعی خود در گرم کردن تنور انقلاب نقش ایفا کردند از هر دسته وجناح و گروه با هر تفکر و اندیشه و حتی هر انگیزه که داشتند برنده این عرصه شدند
انچه گفته شد نه از روی شعار است بلکه کاملا از روی عقل بیان می شود.
ملت ایران بعد انچه در انتخابات اسفند ۱۴۰۲ روی داد و سپس انچه در حادثه هولناک و غم انگیز سقوط هلیکوپتر رئیس جمهور شهیدشان اتفاق افتاد بناچار دچار نوعی شوک سیاسی شده بودند که این شوک های سیاسی را زخم و زبان های سه ساله انانی که لباس قدرت از تنشان بیرون کشیده بودند به جان این ملت مظلوم می زدند و اوضاع نابهنجار اقتصادی و فرهنگی که دستپخت اخرین حضورشان در اریکه قدرت بود را مرتب در چشم دولت محرمان می کردند.
ملت، هشتم تیر پای صندوق رای امدند تا به همه خناسان و بدخواهان بگویند دلبسته انقلاب و نظامشان هستند و از این بیدها نیستند که با این بادها بلرزند و لذا فتحی دیگر را رقم زدند
و روی سیاه را برای انان گذاشتند که هنوز در خیال خام هستند و تصورشان بر این است تغییر شرایط را خارج از صندوق های رای می دانند ..
_برندگان بعدی هر چهار نامزد ریاست جمهوری بودند که حداقل در این شرایط و اوضاع بد اقتصادی این دل و جرات را داشتند تا خود را برای حل این مشکلات کاندید کرده و در معرض انتخاب مردم قرار دادند …
باخت باخت
انچه در پی می اید برگرفته از بخشی از پست مجازی یکی از خوانندگان وبگاه تحلیل ایرانی بنام اقای محمد محسنی است با کمی اصلاحات عینا درج می گردد:
“….میشه گفت نتیجه انتخابات هر چه باشد. خیلی از مدعیان این انتخابات را باخته اند .
_دستگاه اجرایی باخت که حتی با حادثه تراژیک شهید رییسی باز هم نتوانست کاری کند تا حضور مردم پای صندوق بیشتر از دو دوره قبل شود زیرا مشارکت حدود ۱۰ درصد از انتخابات ۱۴۰۰ کمتر بود و حتی به مشارکت انتخابات مجلس ۴ ماه پیش هم نرسید و این نتیجه خوبی نبود.
_انانی که قبلا شعار قهر با صندوق را شعار خود کرده بودن هم الان باختن چون معلوم شد چه مثل انتخابات مجلس تحریم کنند چه مثل الان تمام قد حمایت کنند دیگه تاثیری در بالا بردن مشارکت ندارن تاثیرشون نهایتا تغییر نظر قشر رای دهنده هست
…
_حتی تحریمی ها هم باختن چون باز همه زورشون رو زدن و نتونستن مشارکت رو به میزان قابل توجهی پایینتر از انتخابات مجلس بیارن…”
_دستگاه های نظارتی هم نتوانست کارایی بالایی از خود نشان بدهد و با رد صلاحیت برخی افراد کاری ملت را از داشتن حق مدیران توانمندتر محروم کرد.
اکنون که انتخابات به دور دوم کشیده شده است نتیجه انتخابات هرچه باشد محترم است چون برایند یک فرایند قانونی است و همه به ان احترام گذاشته و انتظار دارند دولت چهاردهم با جهد و کوشش دو برابر بتوانند راه شهید رئیسی را دنبال کند و خود را سرگرم دعواهای بیهوده جناحی نکند و گام های اساسی خود را برای حل مشکلات مردم در همه حوزه ها بردارد…
انشاءالله
نهم تیر ماه ۱۴۰۳
مجید بهمنی
👌🌷👌🌷👌
با یاد خدا و با سلام به برادرم آقای بهمنی
اعداد خود تداعی گر خیلی از مسایل هستند.
👈کمترین حضور را هم میتوان برد گفت و هم باخت. اما واقعیت قابل کتمان نیست.
👈 اگر تعداد رای دهندگان باطله را نیز از آمار کم کنیم ؛ حضور ۳۹ درصد در پای صندوق ها با آن همه تبلیغات ، خود بیانگر خیلی از مطالب است.
👈 ریزش رای حتی در جناح اصولگرا نیز به میزان پنج میلیون رای نسبت به دور قبل نیز قابل توجه است.
👈 بسیاری از دوستان و رفقا اعم از چپ و راست ، شناخت لازم را وضعیت کشور ندارند و یا نمی خواهند داشته باشند . و عدم حضور بیش از شصت درصد از آحاد مردم را بعضا به جناح ها ارتباط میدهند و بر این باورند که قشر خاکستری را طرفدار اصلاحطلبان تلقی میفرمایند. در حالیکه واقعیت چیز دیگری است و این جمعیت که اکثریت را تشکیل میدهند ، بدور از هر دو جناح بوده و خود دارای مبانی فکری متعدد میباشند که جملگی در نه گفتن به سیاست ها و ریل گذاری ها و تصمیمات و عملکردهای چندین ساله مشترک هستند.اما با گرایشات مختلف اجتماعی و اقتصادی و سیاسی.
لذا بی توجهی به این قشر بزرگ که در هر مقطع هم بیشتر شده و کمتر نشده ، خود بیانگر خیلی از اموری است که مورد مخالفت این جمع میباشد، و آنها حتی با تبلیغات بسیار زیاد از دو جناح که منجر به اعلام نظر همه به اصطلاح رهبران دو طیف برای حضور در انتخابات گردید ، بی توجه و مخالف میباشند.لذا انتخاب کلمه برد برای چنین وضعیتی ، همانند بکار بردن کلمه به قله رسیدن با توجه به شاخص های موجود در ابعاد اقتصادی و اجتماعی در کشور میباشد که نیاز به تجدید نظر اساسی دارد.
👈 بی گمان برای شناخت این طیف که اکثریت جامعه میباشند ، نیاز به تغییر بسیاری از گفتمان های رایج کنونی میباشد. و این تغییرات یقینا بیش از هر چیز اقتصادی میباشد که لاجرم برای رسیدن به یک وضعیت متعادل در امور اقتصادی ، تغییر در گفتمان های سیاسی اولویت اول میباشد.
لذا هرچند که جمعیت مخالف کنونی بیش از هر چیز نیازش ایجاد تعادل و توازن در امور اقتصادی میباشد ،( بدون تردید جمعی از این شصت درصد نیازهایشان بیش از حلقه اول مزلو میباشد .اما تعداد این افراد نسبت کمتری از نیازمندان در امور اقتصادی میباشد. و توجه به این موضوع در اولویت دادن به اموری که نیاز به تغییر دارد ، قابل توجه است. )
👈 با توجه به مجموعه مباحث و با امعان نظر به فرایند های طی شده ، حداقل در سه دهه گذشته ، اولویت اول شناخت نیازها و نظرات جمع بزرگ مخالفین است که حتی میتوان این جمعیت را به هشتاد درصد نیز اعلام نمود. و در گام بعدی طراحی و به اجرا در آوردن تغییرات مورد نیاز به صورت مرحله ای و گام به گام میباشد.
بهر حال باید پذیرفت که گفتمان رایج بیش از پنجاه میلیون نفر از مردم کشور ، بسیار متفاوت و مغایر با گفتمان های رایج کنونی در کشور میباشد. و عدم پذیرش گفتمان مخالفین ، راه حلش نه تنها نخواهد بود ، بلکه موجب افزایش مخالفین در آینده نه چندان دور به صورت تصاعدی خواهد بود که این وضعیت یقینا دیگر هیچ توجیه پذیر نخواهد بود و شاید زمان هم اجازه پرداختن به آن را نخواهد داد. پس عقلانی و ضروری است که بجای بال و پر دادن به گفتمان های جهان ستیز و گفتمان های مردم گریز ، تلاش شود که
نیازهای جمع اکثریت مردم مورد پذیرش و گفتمان حاکمیت شود.
بجز این مسیر ، کشور مسیر دیگری ندارد. و امید که عقلانیت بجای جهل قرار گیرد و بیش از این ثروت های کشور با گفتمان های فرصت سوز و خارج از عرف در جهان کنونی ، از بین نرود.
به امید آن روز 🙏🏻🌹
سلام جناب بهمنی عزیز
متن ارسالی جنابعالی حکایت
از واقعیتی می کند که دست خدا از آستین غیب در قلب
مردم تصرف نمود و الحمدلله
که بیش از حد انتظار مردم را
شیفته و واله جمهوری مقدس
اسلامی دیدیم .
از همه مهم تر مشت محکمی
به دهان یاوه گویان رسانه های معاند زده شد و استقبال
مردم از فرمایشات رهبری باز
هم برگ برنده ای بر تاریخ
زرین انقلاب افزود.
تنها موردی که در این ذلتبشته
چندان برایم جالب نبود مسئله اقتصادی مردم بود که
من حیث المجموع وضعیت
مردم بد نیست اما تبلیغات
دشمن بیش از حد توقع مردم
را بالا برده است .
مانند سخنان اقای احمدی نژاد که می گفت باید هر خانواده ای یک خانه ویلایی
۱۰۰۰متری داشته باشد
جسارتا بنده با تحلیل شما کاملا مخالفم و معتقدم قبلا ترور صورت گرفته تا مزاحم را دفع کنند که کردند و سرو کله لاشخوران برای پر کردن جای خالی وی پیدا شدند
تاریخ باید انرا ثابت کند فعلا بسیار بسیار زود است
درود برشما عالی بود
برادر مگر دولت رئیسی دولت موفقی بود مردم را به خاک سیاه نشاند تورم و گرانی مشکل مسکن و اجاره خانه دمار از روزگار مردم دراورده
بسیار عالی
👌👌👌
ول این که اینو بگم که من رای دادم و جمعه هم رای هم میدم چون اعتقادم به رای هست
ولی واقعیت مهم؟؟؟ مشارکت؟ مشارکت ۴۰ درصدی که پایینترین نرخ مشارکت از اول انقلاب بوده حالا افتخار شده؟ یعنی ۶۰ درصد اعتقادی به جمهوری اسلامی ندارند یعنی اکسریت مردم ایران! این همه با تبلیقات تلویزیونی که دولت رییسی بهترین دولت بوده و باید راه شهید رییسی را ادامه داد مردم چنین اعتقادی ندارند چون بعد از دولت رییسی مشارکت مردم ۷ درصد کمتر از دور قبل شد اونم با وجود اصلاح طلبان وگرنه معلوم نبود مشارکت چند درصد میشد. شما به جای این که نگران باشید از این کاهش مشارکت و فکر کنید باید چه تغییراتی در ساختار داد تا در آینده مشروعیت نظام از بین نرود احساس خوشحالی میکنید؟ این انتخابات نشان داد که کل رای طرفداران شما که سوار بر گرده مردم شدند و آرامش را از مردم گرفتند فقط ۱۲ میلیون هستند بقیه یا اصلاح طلب هستند یا به حکومت پشت کردند. شما یا خواب هستید یا خودتان را به خواب زدید! یا اعتقادی به شنیدن صدای مردم ندارید. پناخ میبرم به خدا
سلام
تا کی می خواهید به این تحلیل های یکطرفه دلخوش باشید
اکثریت مردم از نظام عبور کرده اند
خیلی از کسانی هم که رای دادند منتقد و معترض بودند
نظام پشتیبانی اکثریت مردم را از دست داد و فاقد مشروعیت هست
سلام و عرض ادب . موضوع مشارکت را از دید دیگر هم میتوان دید و قضاوت کرد. اگر نبود پیام سید محمد خاتمی و مجدداً اصلاحطلبان انتخابات را تحریم میکردند بلاشک میزان مشارکت به زیر ۲۰ درصد میرسید و این یک فاجعه بود که مشروعیت نظام را هم زیر سوال میبرد . لذا زنگ خطری برای جناح حاکم به صدا درآمده که به خودشان بیایند و برای بازگرداندن و دلجویی از یاران و دلسوزان نظام فکری بیندیشند وگرنه وضعیت در انتخابات آینده فاجعه بار خواهد بود. پیشبینی بنده برای انتخابات آینده این است ، این بار که نزدیک به ۵۰ درصد رای دهندگان به حمایت از کاندید اصلاحات به میدان آمده اند اگر احساس کنند که در آرای آنها دست کاری و حقشان ضایع شده در انتخابات آینده مشارکت نخواهند داشت . لذا بهتر است که مسئولین اجرایی و نظارت که وظیفه برگزاری انتخابات را بر عهده دارند و همه از حامیان جبهه اصولگرایان میباشند در این خصوص دقت نظر داشته باشند. اگر بنده مسئولیتی در این رابطه داشتم جهت استحکام بخشی به حضور مردم و امیدواری آنها، هوای کاندید اصلاحطلبان را داشتم تا این کوره چراغ امید در دل آنها خاموش نشود.