جایگاه مولدسالاری دینی – اسلامی
جایگاه مولدسالاری دینی – اسلامی
به نام خدا
جایگاه مولدسالاری دینی – اسلامی در نظام اعتقادی چندقطبی جهانی، به عنوان یک نگاه ثالث، متمایز از تفکرات سرمایه داری و تفکرات متقابل با آن، یعنی سوسیالیستم و کمونیسم است که هر دوی آن ها لشگر بی دینی و شیطان پرستی و خودپرستی مبتنی بر اعتقادزدائی و لائیسیسم امروز هستند.
چنین جوامعی، در نهایت و با اوج گیری خود هم، متاسفانه رنگ و بوی شیطانی دارند و در نتیجه انسان را در منجلاب بی اعتقادی منزوی می کنند.
آمریکا نمونه بارز، بزرگ و افراطی، اصالت دادن به فرد و سرمایه داری تا مرز جنون و نژادپرستی افراطی است که چهره واقعی آن را می توان در برتری دادن به جایگاه فردی سرمایه داران ظالم و حتی در قالبی شرور و یا جنایتکاری جنگی، مثل نتانیابو مشاهده کرد که بر تمام جامعه شرقی و دنیا و فی الحال بر جان و مال تمام مردم مظلوم غزه به عینه برتری دارد و نژادپرستی خشن و ضدبشری طبقاتی، در این نگاه افراطی به وضوح قابل مشاهده و ارزشیابی است.
گزینش و حکمرانی امثال ترامپ قلدر و سرمایه دار یا امثال ایلان ماسک هم صرفا به دلیل سرمایه سازی بدون محدودیت های فضیلتی، از مظاهر همین نوع از جهان بینی نامتوازن و افراطی مبتنی بر سرمایه داری غربی است که جهان را عرصه تبعیض فقر و غنای مطلق و شبه برده داری بین کار حرفه ای فاسد و کار مطلق می کند که تجربه درستی نیست.
اومانیسم و ماتریالیسم فرزندان متعددی همچون کاپیتالیسم و لیبرالیسم دارند که آخرین مدعی میانه روی آن ها، نئولیبرالیسم افراطی فراگیر و پرطرفدار است که در جناح مقابل تفکرات سوسیالیستی و کمونیستی با ورژن های متعدد جوامع شرقی مدعی آن در برابر دانستن حقوق مردم و اصالت دادن به جمع و جوامع کارگری و تشکیلات و ساختارهای مولد اقتصادی و اجتماعی هستند که البته به عدالت و شکل گیری اقشار متعادل و متناسب طبقاتی کمی نزدیک تر ولی از مسیر تعالی کماکان منحرفند و از طرفی دیگر منفور هجمه های رسانه ای غرب متکبر و خودبزرگ بین هستند چون خودشان هم جوامعی نسبتا محدود و فاقد جذابیت مقبول حاکمیتی موفق هستند البته و به ندرت هم الگوهای نسبتا موفقی مثل چین کمونیست با ورژن اصلاح شده؛ دارند.
اما دیدگاه مولد سالاری دینی، حرکت پایدار جوامع اعتقادی است که مبتنی بر بال دین و دنیا(اقتصاد) است و مسیر اخلاق و فضیلت مبتنی بر توسعه را با جهادگری مولد و افزایش رشد اقتصادی همگانی را برای ارتقا حاکمیت و رفاه عمومی را دنبال می کند و بهره گیری سطوح و جوامع بشری را از مواهب و منافع کار و تولید در کنار رشد اخلاقی و دینی جوامع بشری رقم می زند. این دیدگاه مبتنی بر عدالت محوری و فساد ستیزی برای تعادل نسبی اقتصادی بین اقشار مختلف مردم، در کنار رشد جایگاه انسانی و اخلاقی آنهاست و بهره برداری متناسب همگانی را از رفاه عمومی به تناسب سطح تلاشگری و اندیشه ورزی توام با تولید و خلق سرمایه ملی را، جهادی رقم می زند و در اوج هرم این جوامع، فضیلت و اخلاق توام با تلاش و جهاد محور امور حاکمیت است به طوری که در کنار کارآمدی و مهارت افزائی و تولیدمحوری و خلاقیت در ارتقا اقتصاد سالم دینی و تعمیم آن در تمام امور حاکمیتی توسط کارآفرینان و جهادگران موفق، عرصه رفاه عمومی و اقتصادی.. را محور توفیق و ارتقا جایگاه قرار داده و مسند و مدیریت امور کشور را به برگزیدگان مردم واگذار می کند تا شاید فقرزدائی و امنیت و رفاه عمومی در کنار سلامت جوامع نهادینه و مستقر شود.
فرهنگ سازی، پالایش و گزینش واقعی مردمی هم به عنوان محورهای مشارکت عمومی و انتخاب اصلح برای ارتقا جریان مقتدر رقابتی بین نخبگان موثر این نوع از جوامع بشری، اولویت اصلی است و برای اصالت دادن به حق و عدالت و رشد و تعالی توام با زدودن فساد و نااهلی و ایجاد امنیت و رفاه عمومی و رشد همه جانبه را می توان با تجربه موفق تری تعقیب و خلق کرد.
برای رسیدن به این مدینه فاضله و واقعی، ملاک و معیار اصلی حضور مردم برای حاکمیت مشارکتی است. هرچند امروزه در ایران به دلائلی، حاکمیت خاندان سالاری و تفکرات شبه خان خانی و خان سالاری دور از دسترس است، اما امیدوار هستیم در آینده های نه چندان دور و توسط نسل های بانشاط و نو، حاکمیت مشارکتی مردم به طور کامل استقرار پیدا کرده و بتواند تجلی غلبه ایده های ممتاز و علوی حضرت امام خمینی(ره) برای حکومت داری دینی به منظور تعالی انسان باشد. انشااله
سپاس
احسان اله باقری