در انتظار دیپلماسی با ایران
در انتظار دیپلماسی با ایران
امریکن کانزروتیو؛ 12 فوریه
نویسنده: اندرو دی
رییس جمهور دونالد ترامپ خواهان دستیابی به یک توافق هسته ای با جمهوری اسلامی ایران است. پس بنابراین بهتر است که سریع عمل کند.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا خاطر نشان کرد که خواهان یک توافق با تهران و نه جنگ با آن است. او هفته گذشته در تروث سوشیال Truth Social نوشت: « من یک توافق صلح هسته ای تأیید شده را ترجیح می دهم، که به ایران اجازه رشد و شکوفایی مسالمت آمیز را می دهد».
با این اوصاف بهتر است که وی سریع عمل کند . مذاکره برای دستیابی به توافقی که برنامه انرژی هسته ای جمهوری اسلامی ایران را محدود می کند زمان می برد. مذاکره بر سر توافقی که باراک اوباما رئیس جمهور وقت آمریکا امضا کرد 20 ماه طول کشید و این که نیروهای مخالف دیپلماسی ممکن است در ماه ها و سال های آینده قوی تر شوند. در همین حال ، موضع خود ترامپ هم احتمالاً ضعیف خواهد شد . روسای جمهور دوره دوم به سرعت متوجه می شوند که سرمایه سیاسی آن ها دیگر انباشته نمی شود – و کاهش می یابد.
امروز ترامپ بر جمهوری خواهان مسلط است، اما در مورد ایران، نئومحافظه کاران در حال شکستن صفوف هستند. سناتور لیندسی گراهام درست چند ساعت بعد از این که ترامپ چنین توافقی را تایید کرد در پست ایکس گراهام نوشت: «به عقیده من حقیر ، چیزی به نام توافق صلح هسته ای قابل راستی آزمایی با نظام ایران، که نازی های مذهبی هستند، وجود ندارد».
اگر رئیس جمهور ترامپ قصد دارد دیپلماسی با جمهوری اسلامی ایران را دنبال کند، باید در حالی که محبوبیت او در میان جمهوری خواهان بالاست، وارد عمل شود و باید ابتکار عمل را به مخالفت خود با جنگ های همیشگی گره بزند. سناتور لیندسی گراهام یک جنگ طلب ثابت قدم است، اما بسیاری از سیاستمداران جمهوری خواه در صف پشت سر ترامپ قرار می گیرند، اگر فقط از برانگیختن خشم آمریکایی ها جلوگیری کند.
در حالی که سیاستمداران ضد ایرانی در آمریکا به دنبال خنثی کردن سیاست دیپلماسی با جمهوری اسلامی ایران هستند، تندروهای ضد آمریکایی ایران هم حمایت رئیس جمهور خود از مذاکرات را به چالش کشیده و با آن مخالفت می کنند . در شرایطی که رئیس جمهور [ آقای دکتر ] مسعود پزشکیان در راس قدرت قرار دارد، میانه روهای تهران صدای قدرتمندی در دولت دارند، هرچند که موقعیت آن ها همچنان نامطمئن است. جمال عبدی – رئیس شورای ملی ایرانیان آمریکایی و ناظر سیاست داخلی ایران – برای من نوشت که “دریچه دیپلماسی در طرف ایرانی محدود است .”
عبدی خاطر نشان کرد که شکست های دیپلماتیک رئیس جمهور جو بایدن نشان می دهد که فرصت ها برای تعامل سازنده می توانند زودگذر باشند. جو بایدن برای بازگرداندن توافق هسته ای دوران باراک اوباما موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک ( برجام ) که رییس جمهور ترامپ در سال 2018 از آن خارج شد، کمپین تبلیغاتی کرده بود، اما فقدان فوریت و امتناع از ارائه امتیازات محسوس و معنادار، این وعده انتخاباتی را با شکست مواجه کرد. در آگوست سال 2021، کمتر از هفت ماه پس از تحلیف خود بایدن، [ شهید حجت الاسلام دکتر سید] ابراهیم رئیسی تندرو رئیس جمهور ایران شده و جانشین حسن روحانی شد که فردی نسبتاً میانه رو بود و بنابراین مذاکرات متوقف شد.
پس از کشته شدن [ شهید حجت الاسلام دکتر سید] ابراهیم رئیسی در سانحه سقوط هلی کوپتر در سال گذشته، ایرانیان [ آقای دکتر ] پزشکیان را انتخاب کردند که فردی حتی میانه روتر از روحانی است. امروز، تندروهای ایرانی رئیس جمهور جدید ( آمریکا ) را فردی دیوانه و ژست های دیپلماتیک او را ریاکارانه و نه به عنوان شاخه زیتون (نماد صلح و آشتی) تلقی می کنند . [ آقای دکتر ] پزشکیان علی رغم مخالفت ها، به واشنگتن پیام داده است که می خواهد مذاکره کند. در ماه دسامبر، معاون رئیس جمهور ایران در امور استراتژیک نوشت که اگر ترامپ در مورد رسیدن به توافق جدی است، «ایران مایل است گفت وگویی داشته باشد که هم به نفع تهران و هم به نفع واشنگتن باشد». (م.م)
دونالد ترامپ می بایست این پیشنهاد را قبول کند. دستیابی به دیپلماسی موفق با مقامات میانه رو در ایران موجب تایید آن ها در جامعه می شود و مقامات تندرو و ضد آمریکایی را به حاشیه میبرد. البته این فرصت با ریسک هایی نیز همراه است. مصطفی حسین از سایت خبری دراپ به من گفت که «اگر اوضاع به خوبی پیش نرود و این توافق جدید نیز با شکست مواجه شود، باز هم برای حضرت آیت الله خامنهای و افراد تندرویی که خواهند گفت «ما به شما گفته بودیم چنین می شود»، یک برد سیاسی خواهد بود».
مصطفی حسین بدون شک در مورد افراد تندروی سطح پایین در ایران درست می گوید، اما حضرت آیت الله خامنه ای که نقش پیچیده و در حال تحولی را در گفتمان ایران ایفا می کند، ممکن است شکست دیپلماتیک را یک برد تلقی نکند. عبدی پنجشنبه گذشته به من گفت که حضرت آیت الله خامنهای به طور ظاهری از میانهروها «حمایت» میکند و «کشور و افکار عمومی را علنا برای گفتگو و مذاکره آماده میکند». اما عبدی هشدار داد: «مسئله این است که وی تا کی این فضای سیاسی را باز نگه میدارد». برحسب اتفاق، این اتفاق چندان طولانی نخواهد بود. حضرت آیت الله خامنهای روز جمعه خاطر نشان کرد که مذاکره با آمریکا “غیرعاقلانه، غیر هوشمندانه و غیر شرافتمندانه” است.
با این وجود، به نظر میرسد حضرت آیت لله خامنهای مقامات ایرانی را از مذاکره با آمریکا منع نکرده است. وی به احتمال زیاد وی از مذاکرات فاصله بگیرند تا در صورت شکست، آبروی او خدشهدار نشود. او همچنین ممکن است برای ارتقای موقعیت چانه زنی تهران، با رئیس جمهور اصلاح طلب خود نقش پلیس خوب و پلیس بد را بازی کند. علی واعظ از گروه بینالمللی بحران ، در پلتفرم ایکس خاطرنشان کرد که حضرت آیت الله خامنهای در سال 2011 با وجود اجازه به دیپلماتهای ایرانی برای ملاقات مخفیانه با مقامات آمریکایی، اظهارات مشابهی را بیان کرد.
بزرگترین مانع در برابر دیپلماسی با تهران ممکن است نه از جانب افراد و مقامات تندرو در آمریکا و ایران، بلکه از جانب اسرائیل و مقامات تندرو آن ها باشد. هفته گذشته، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل [رژیم صهیونیستی]، در یک کنفرانس خبری مشترک کاخ سفید با ترامپ، بیش از آنکه با خبرنگاران صحبت کند، مخاطب اصلیاش رئیسجمهور آمریکا بود. بنیامین نتانیاهو ادعا می کرد: «محور ترور ایران هرگز تا این اندازه ضعیف نبوده است. اما آقای رئیس جمهور، همانطور که با یکدیگر بحث و گفت و گو کردیم، برای تامین امنیت در آینده و ایجاد صلح در منطقه ، باید کار را به پایان برسانیم.»
ترامپ در حضور نتانیاهو از خط مشی نخستوزیر اسرائیل فاصله گرفت. ترامپ در پاسخ به پرسش یک روزنامه نگار اسرائیلی مبنی بر اینکه آیا ضعف کنونی ایران به این معنا است که اکنون “زمان مناسبی برای ضربه زدن و حمله به تاسیسات هسته ای آنهاست”؟ اذعان داشت که: «آنها ضعیف نیستند». ” آنها در حال حاضر بسیار قوی هستند.” تریتا پارسی از مؤسسه کوئینسی، ویدئویی از این تبادل را در توییتر منتشر کرد و اشاره داشت که ترامپ «مبنای استدلال برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران» را از بین برده است.
تریتا پارسی به یک اظهار نظر دیگر ترامپ که اخیراً مطرح شده بود، اشاره کرد و آن را حتی بسیار جالبتر دانست. پیش از دیدار با نتانیاهو، همزمان با امضای فرمان اجرایی توسط ترامپ مبنی بر اعمال مجدد سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران ، او نه تنها خاطر نشان کرد که امیدوار است به توافقی با ایران دست یابد ، بلکه اذعان داشت «افراد و مقامات رده بالای زیادی در ایران هستند که نمیخواهند سلاح هستهای داشته باشند». تریتا پارسی در مقاله ای در ریسپانسیبل استیت کرفت به این موضوع اشاره کرد که این اظهارات ترامپ برای بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل که مدعی است رهبران ایران غیرمنطقی هستند مشکل ساز خواهد بود. (م.ک)
چرا دونالد ترامپ در جریان سفر نتانیاهو ، دست به اقدامات دیپلماتیک در خصوص [رژیم صهیونیستی] اسراییل زد؟ رئیسجمهور احتمالا میخواسته یک توافق ضمنی ایجاد کند: او آنچه را که نتانیاهو در قبال غزه میخواهد در ازای آزادی عمل در دیپلماسی با جمهوری اسلامی ایران انجام میدهد. ترامپ طی کنفرانسهای خبری مشترک پیشنهاد کرد که ایالات متحده «تسلط» غزه را به دست می گیرد و ساکنان آن را در خارج از آن کشور مستقر می کند. در ماههای آینده، نخستوزیر اسرائیل مجبور است دو بار در مورد ممانعت از برنامههای دیپلماسی دونالد ترامپ درباره ایران فکر کند، مبادا متحد او در کاخ سفید در خصوص این پیشنهاد تجدید نظر کند. اما زمانی که بحران غزه را پیش روی خود ببیند، اهرم فشار رئیس جمهور ترامپ کاهش خواهد یافت.
لابی اسرائیل گاهی تهاجمی تر از خود اسرائیل با دیپلماسی آمریکا در قبال ایران مخالفت می کند. اما، در حال حاضر، به نظر میرسد ترامپ و متحدانش اهرمهایی بر گروههای طرفدار اسرائیل دارند. پس از اینکه به نظر می رسید ایلان ماسک در یک گردهمایی پس از تحلیف ریاست جمهوری در ماه ژانویه در حال سلام دادن به نازی ها بود، اتحادیه ضد افترا (ADL) این ژست را «ناجور» و غیرعمدی خواند و از «همه طرف ها» خواست که «به یکدیگر لطف کنند، و حتی همدیگر را باور داشته باشند». برای اتحادیه ضد افترا ADL، این بیانیه به طور غیرعادی محدود بود.[ اتحادیه ضد افترا در سال ۱۹۱۳ توسط یک سازمان یهودی بنام «بنایبریث» (در تلفظ عبری بنی بریت) تأسیس شد. هدف ابتدایی این سازمان، متوقف کردن افترا زدن به یهودیان، با تمسک به عقل، دلیل و قانون بود!! همچنین، ایجاد عدالت و برابری برای تمامی شهروندان و جلوگیری از تبعیض علیه گروهی از آنان نیز جزو اهداف این اتحادیه تعریف میشد. اتحادیه ضد افترا دارای ۲۹ دفتر در ایالاتمتحده و سه دفتر در کشورهای دیگر است. این اتحادیه از اسرائیل طرفداری میکند و قطعنامههایی مانند قطعنامه ۱۹۷۵ سازمان ملل (که در آن، صهیونیسم و نژادپرستی، یکسان قلمداد شده بودند) را محکوم میکند. بهطور کلی میتوان گفت که اتحادیه ضد افترا، عملاً به یک لابی اسرائیل در آمریکا تبدیل شده و هر نوع انتقادی از اسرائیل را یهودستیزی توصیف میکند. این اتحادیه همچنین یکی از طرفداران ازدواج همجنسگرایان است و عدم اجازهی ازدواج برای این افراد را تبعیض میخواند!]
گروههای طرفدار اسرائیل نبردهای خود با ترامپ را عاقلانه انتخاب خواهند کرد، اما تسلیم نخواهند شد. اگرچه اتحادیه ضد افترا ADL ژست جنجالی ماسک را کم اهمیت جلوه داد، اما چند روز بعد شوخیهای مربوط به نازیها را که او در شبکه X انجام داده بود محکوم کرد. این گروهها بدون شک دیپلماسی با تهران را به عقب میاندازند، همانطور که ADL در گذشته انجام داده است، اما بهترین راه ترامپ برای یک توافق این است که روند را از هماکنون آغاز کند، هرچند آنها نگران هستند که در سمت بد او قرار بگیرند.
ماکیاولی یک بار در اشاره به رهبران سیاسی بزرگ نوشت: “بدون فرصت، مهارت آنها هدر می رفت و بدون مهارت، فرصت بیهوده بود.” ترامپ سیاستمدار ماهری است و ترکیبی از حیله گری و خوش شانسی به او فرصت طلایی داده است تا به چیزی که می خواهد دست یابد: یعنی توافق هسته ای تاریخی با ایران. از دست دادن این فرصت شرم آور خواهد بود.
اندرو دی سردبیر ارشد آمریکایی محافظه کار و یکی از همکاران در اولویت های دفاعی است. او دارای مدرک دکترای علوم سیاسی از دانشگاه نورث وسترن است.(م.ب)