ترکمنستان و نیاز به تعمیق روابط دیپلماتیک در جهت همگرایی بیشتر منطقه ای
نگاهی به آینده روابط دیپلماتیک ایران و ترکمنستان
ترکمنستان و نیاز به تعمیق روابط دیپلماتیک در جهت همگرایی بیشتر منطقه ای
گفتگو با دکتر مریم خالقی نژاد مدیر گروه دیپلماسی فرهنگی انجمن ایرانی غرب آسیا
برنامه های سیاست خارجی جمهوری ترکمنستان با همسایه جنوبی خود، یعنی ایران طی سال های اخیر تغییراتی داشته است که برخی از آنها ممکن است در صورت تحقق به صورت طولانی مدت منجر به برخی چالش ها در روابط این دو کشور و شرایط منطقه ای گردد. این روزها؛ خبرهایی مانند انتقال گاز ترکمنستان از مسیر افغانستان به پاکستان مطرح است؛ بنابراین بررسی روابط دیپلماتیک ایران با ترکمنستان امری ضروری است. به همین جهت پیرامون موضوع ترکمنستان گفتگویی را با دکتر مریم خالقی نژاد مدیر گروه دیپلماسی انجمن ایرانی غرب آسیا داشته ایم.
روابط ایران و ترکمنستان در دروه های اخیر چگونه بوده است و آیا دیپلماسی دو کشور همیشه برقرار بوده است یا خیر؟
در سال 1991 که ترکمنستان از شوروی سابق جدا شد فعالیت های این دو کشور نیز آغاز گردید. و تاکنون در زمینه های اقتصاد، انرژی و حمل و نقل از ابتدای استقلال ترکمنستان ادامه داشته که البته همراه با فراز و فرودهایی بوده است، اما بیشتر بر تقویت همکاری میان دو کشور و ادامه همکاری تاکید گردیده است. پروژه های مختلفی را دو کشور با هم کار کرده اند مثل خطوط انتقال برق، ساخت انبار، ارسال گاز از طریق ایران به همسایگان، و دو سال پیش هم که قرار داد سه جانبه سواپ امضا شد و قرار بر این گردید که گاز ترکمنستان از طریق ایران به آذربایجان انتقال پیدا کند. اما در مقابل؛ برخی اتفاقات مانند تحریم ها نیز وجود داشته است که بر چگونگی روابط دو کشور و کمرنگ شدن آن تاثیر گذاشته است. مواردی مثل افزایش تعرفه های گمرکی کامیون های ایرانی و بدهی های ایران به ترکمنستان یا قطع موقتی ارسال گاز در سال 2017 و امثالهم، همه این موارد در روابط دیپلماتیک دو کشور تاثیر گذار بوده است. به صورت کلی روابط سیاسی بین ایران و ترکمنستان در حول تجارت، حمل و نقل و انرژی می چرخد، که تا امسال؛ اگرچه در برخی مواقع کمرنگ شده؛ ولی همچنان برقرار است.
در روزهای اخیر خبرهایی از انتقال گاز از افغانستان مطرح شده است که ترکمنستان برای اولین بار صادرات گاز مایع به پاکستان را از طریق قندهار افغانستان آغاز کرده است. این اقدام را چگونه بررسی می کنید؟ طرفین چه مقدار سودی را نصیب خود خواهند کرد؟ برای افغانستان و ترکمنستان منجر به تقویت روابط و تجارت خواهد شد؟
در تغییر پل ارتباطی و انتقالی گاز ترکمنستان توسط افغانستان؛ اولین طرفی که سود جدید و بزرگی حاصلش می شود، افغانستان است. اولاً امارت اسلامی طالبان جای پای خود را سفت خواهد کرد و ثانیا نوآوری این انتقال گاز برای افغانستان بسیار مهم است چرا که رئیس اتاق بازرگانی و سرمایه گذاری افغانستان در مراسمی رسمی گفته است که انتقال گاز مایع از ترکمنستان به پاکستان از طریق افغانستان گام مهمی در جهت توسعه اقتصادی این کشور است در حالی که قبلا گاز از طریق ایران به پاکستان منتقل می شد، اما اکنون «با تلاش امارت اسلامی»، افغانستان به یک گزینه ترانزیتی امن تبدیل شده است که امکان صادرات گسترده در این مسیر را فراهم می کند. او گفته است یک شرکت بین المللی، صادرات گاز طبیعی را آغاز کرده است و شامل 50 تانکر گاز – هر کدام 30 تن گاز است – از ترکمنستان به قندهار رسیده و از طریق بندر زمینی سپین بولدک به پاکستان گسیل می شود. به گفته مقامات گمرک قندهار، افغانستان در سال گذشته شاهد افزایش ارسال و انتقال محمولههایی به آسیای مرکزی بوده است. در سال ۲۰۲۱ طی آماری، در مجموع ۲۲۸۹۱ کانتینر بار از طریق افغانستان به کشورهای آسیای میانه فرستاده شده و این تعداد در سال 2022 به 53679 محموله رسیده است.
از طرفی ارسال گاز به پاکستان در حالی صورت می گیرد که پروژه خط لوله ترکمنستان – افغانستان – پاکستان – هند (TAPI) همچنان متوقف است، اتاق بازرگانی افغانستان صادرات موفق گاز ترکمنستان از افغانستان به پاکستان از طریق کامیون را تایید می کند. خط لوله تاپی، پس از تکمیل، هدف آن اتصال ترکمنستان، پاکستان و هند از طریق افغانستان است. این پروژه که 1830 کیلومتر را در بر می گیرد، انتظار می رود سالانه 33 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی را از گالکینیش، دومین میدان گازی بزرگ جهان، تحویل دهد و در شهر فازیلک هند در نزدیکی مرز پاکستان به پایان برسد. در این پروژه طرفین به شدت تاکید بر از سرگیری و تمایل برای راه اندازی آن دارند. مثلا در همایش بین المللی سرمایه گذاری در بخش انرژی ترکمنستان که در 25 آوریل در دبی برگزار شده است؛ رئیس شرکت دولتی ترکمن گاز ترکمنستان، به مرحله سوم توسعه میدان گالکینیش اشاره کرد و گفت که؛ انتقال گاز این میدان می تواند انجام شود و از طریق خط لوله گاز تاپی تامین گردد.
در بخش افغانستان؛ این خط لوله از مرز شمال غربی با ترکمنستان به سمت جنوب از طریق شهر غربی هرات و تا قندهار در نزدیکی مرز با پاکستان امتداد خواهد داشت. برغم آغاز بکار آن در افغانستان در سال 2018 در حالی که طالبان با دولت تحت حمایت غرب در کابل می جنگیدند، آنزمان دولت طالبان از این پروژه حمایت می کرد، زیرا آن را جزء حیاتی زیرساخت های اقتصادی آینده کشور می دانست و اکنون نیز کابل می تواند صدها میلیون دلار درآمد از طریق هزینه ترانزیت بدست بیاورد.
بنابراین دستاورد بزرگ این اقدام برای افغانستان است؛ چرا که ترکمنستان همیشه گاز خود را از راه های مختلفی به پاکستان صادر کرده است.
دومین مساله ای که وجود دارد آن است که ترکمنستان در تلاش است با کشورهایی مانند روسیه و قزاقستان نیز همکاری هایی را داشته باشد این رویکرد تا چه اندازه مهم و قابل اجرا است؟ بحث ایجاد کریدور که منجر به کاهش فاصله از طریق ایران میشود نوعی محرک برای تعمیق سیاست خارجی و دیپلماسی ترکمنستان و ایران است که درست نقطه مقابل مساله اول و دوم است این امر چگونه می تواند موثر واقع شود؟
بی تردید هر کشوری برای بقای خود به خصوص در زمان کنونی باید به روابط مختلف، ارتباطاتی پایدار برای تامین انرژی یا حمل و نقل انرژی و تجارت داشته باشد. در گذشته شرکت های راه آهن روسیه، قزاقستان و ترکمنستان تفاهم نامه ای را برای ایجاد یک سرمایه گذاری مشترک امضا کرده اند که بر توسعه حمل و نقل تمرکز می کند.
KTZ Express قزاقستان با انتشار بیانیه ای اعلام کرد که KTZ Express JSC، JSC RZD Logistics، و مرکز حمل و نقل و لجستیک ترکمنستان JSC سندی را در طول بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی حمل و نقل و لجستیک امضا کرده اند که منجر به پیشرفت هایی برای ترکمنستان خواهد شد. طرفین توافق کردند که توانایی و صلاحیتهای خود را برای ایجاد نرخهای تعرفه رقابتی و حمل و نقل از قزاقستان، روسیه، ترکمنستان به ایران، هند، کشورهای خاورمیانه و منطقه آسیا و اقیانوسیه با مشارکت Aksaraiskaya، Ozinki ترکیب کنند. این سرمایه گذاری مشترک خدمات حمل و نقل ریلی را در شاخه شرقی کریدور حمل و نقل بین المللی شمال- جنوب (INSTC) انجام خواهد داد.INSTC یک شبکه چندوجهی است که 7200 کیلومتر مسیر کشتی، راه آهن و جاده را در بر می گیرد و به گونه ای طراحی شده است تا کوتاه ترین مسیر حمل و نقل چند وجهی را که اقیانوس هند و خلیج فارس را به دریای خزر و بالتیک متصل می کند، ارائه دهد.
در مقایسه با مسیر دریایی از طریق کانال سوئز، INSTC مسافت را به کمی بیشتر از نصف کاهش می دهد و در نتیجه هزینه های حمل و نقل و زمان حمل و نقل کوتاه تر می شود. علاوه بر این، INSTC یک ابتکار اتصال جایگزین برای کشورهای منطقه اوراسیا را ارائه داده تا زمان و هزینه انتقال کالا از هند به روسیه و اروپا از طریق ایران را کاهش یابد.
INSTC در حال حاضر چندین سیستم، کار حمل و نقل در کشورهای مختلف از جمله روسیه و ایران را در دست دارند، باید اذعان کنیم دو کشور ایران و روسیه بیشترین مشارکت را در پروژه های توسعه زیرساخت دارند و به ترتیب 34.6 درصد و 33.7 درصد از کل سرمایه گذاری های برنامه ریزی شده را به خود اختصاص داده اند. قزاقستان 16.5 درصد از سرمایه گذاری در توسعه INSTC دارد. آمارهای اخیر حاکی از آن است که در سال 2022 بیش از 0.6 میلیون تن محموله از ایستگاه های راه آهن شمال در امتداد کریدور حمل و نقل بین المللی شمال- جنوب (ITC) جابجا شده است. در همین مدت، بنادر دریای خزر 26.6 هزار تن محموله حمل کردند که بیش از 14 برابر افزایش داشته است.
در منابع مختلف ذکر شده است؛ پیش بینی می شود تا سال 2030، حجم محموله های روسیه که از طریق ITC شمال- جنوب حمل می شود، از 17 میلیون تن به 32 میلیون تن، یعنی دو برابر برسد. این رشد ناشی از تغییرات ژئوپلیتیک قابل توجهی است که اکنون زنجیره تامین جهانی و فعالیت شبکه های حمل و نقل را مختل کرده است. در نتیجه این تحولات، نقش کریدور حمل و نقل بین المللی شمال- جنوب به طور فزاینده ای اهمیت می یابد. البته در این پیش بینی ها نباید از شرایط جنگی به خصوص جنگ اوکراین غافل شد. بنابراین موضوع دوم در خصوص تعمیق روابط و تاکید بر روی این کریدور است که ایران یکی از گلوگاه های مرکزی آن است. این موضوع نه تنها تضادی را برای همگرایی منطقهای ایجاد نمی کند؛ بلکه عامل بسیار خوبی در تحکیم آن خواهد بود و ایران و کشورهای منطقه ای عضو می توانند با تحقق بیشتر این امر؛ همگرایی بیشتری را در منطقه شاهد باشند.
موضوع مهم دیگری که تغییراتی را در دیپلماسی ترکمنستان در منطقه نشان می دهد روابط با اسرائیل است. آیا روابط این کشور با اسرائیل بر منطقه تاثیر خواهد گذاشت و از دیپلماسی ترکمنستان با برخی کشورها خواهد کاست؟
هر زمانی که یک کشور در منطقه با کشوری که خط قرمز بسیاری از کشورهای آن منطقه است روابط خود را تشدید نماید؛ بی تردید دیپلماسی آن کشور با کشورهای مقابل تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. در خصوص روابط اسرائیل و ترکمنستان نیز اگر این روابط به عمق بیشتری برسد حتما بر دیپلماسی و شدت دیپلماسی با کشورهایی مانند ایران که خط قرمز آنها اسرائیل است تاثیر می گذارد و این تاثیرگذاری برگرفته از عمق روابط عشق آباد با اسرائیل خواهد بود. در ترکمنستان شاهد آن هستیم که اسرائیل سفارت خود را در نزدیکی مرز ایران باز کرده است. در آن زمان الی کوهن، وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی، سفارت جدیدی را در ترکمنستان در 10 مایلی (17 کیلومتری) مرز با ایران، دشمن دیرینه اسرائیل، افتتاح کرد. این اقدام در حالی صورت می گیرد که اسرائیل به دنبال تقویت روابط خود با کشورهای دارای موقعیت استراتژیک در آسیای مرکزی است. به گزارش تایمز اسرائیل، کوهن در مراسمی گفته است: “بدون شک هر دو کشور از همکاری بیشتر سود خواهند برد و ما مشتاقانه منتظر دوره جدیدی از روابط نزدیک خود هستیم. در مقابل مقام ترکمنی نیز بیان کرده است که ما روابط بسیار خوبی با دولت اسرائیل داریم… ما هر کاری را برای گسترش و تقویت روابط خود در زمینه های مختلف انجام خواهیم داد.” آنها بیان کرده اند که این یک نمونه بسیار درخشان از دوستی ما است. اسرائیل در ده سال گذشته یک سفیر در عشق آباد داشته است، اما سفیر خارج از هتل ها و یک دفتر موقت کار می کرده اما با تاسیس یک سفارت جدید در عشق آباد، محل دائمی نمایندگی دیپلماتیک اسرائیل در ترکمنستان؛ فراهم شده در حالی که این مکان نزدیکترین نمایندگی رسمی اسرائیل به ایران خواهد بود. البته دیدارهایی هم مقامات دو کشور داشته اند. وزیر امور خارجه اسرائیل نیز در زمانی که با رئیس جمهور ترکمنستان دیدار و درباره موضوعات مختلف گفتگو کردهاند، گفته است:”اینها شامل تقویت روابط بین اسرائیل، ترکمنستان و سایر کشورهای آسیای مرکزی، امنیت منطقه ای، حفاظت از مرزها، همکاری در امنیت سایبری و کشاورزی می شود”. کوهن پس از این دیدار در توئیتی نوشته است: «روابط با ترکمنستان برای امنیت و دیپلماسی اهمیت زیادی دارد و این دیدار جایگاه اسرائیل را در منطقه تقویت خواهد کرد».
بنابر این سخنان هر دو طرف؛ روابط به سمت بهتر شدن سوق داده خواهد شد که البته گمان نمی رود ترکمنستان بخواهد موقعیت منطقه ای خود را خیلی شدید تحت تاثیر روابط با اسرائیل قرار دهد. تنها موردی که می تواند به این امر کمک کند جبهه آذربایجان و اسرائیل در قره باغ است که اگر ترکمنستان به طور کامل به حمایت از این جبهه بپیوندد بی تردید باید منتظر بهبود و تقویت روابط با اسرائیل باشیم، که قطعا این موضوع از چشم تهران پوشیده نخواهد بود.
نکته پایانی به نظر شما واکنش دستگاه دیپلماسی دولت ایران چگونه خواهد بود ؟
ببینید در واکنش؛ دستگاه دیپلماتیک ایران، اول از هر چیز، شرایط منطقه و بین المللی را در نظر خواهند گرفت و دوم؛ نباید انتظار چشم پوشی از خط قرمزهای دیپلماتیک ایران را داشته باشیم. در یکی دو سال اخیر روابط تجارت ترکمنستان با ایران در شرایط بدی نبوده است اما اختلافاتی هم وجود داشته است که در عرصه بین المللی طبیعی است؛ مثلا دو کشور در مورد ذخایر قابل توجه هیدروکربن در دریای خزر اختلاف نظر داشته اند. برغم امضای کنوانسیونی در سال 2018 انجام شد و چنین اختلافاتی را بین هر پنج کشور ساحلی دریای خزر حل کرد، هنوز اختلافاتی وجود دارد. در نتیجه، برنامههای عشق آباد برای احداث خط لوله از طریق دریای خزر برای انتقال گاز به اروپا متوقف شده است. بنابراین هر دو کشور بر اساس منافع ملی و بین المللی خود تصمیم خواهند گرفت. اما بی تردید تعمیق روابط بین ایران و ترکمنستان؛ این نیاز را میطلبد که دستگاه دیپلماسی ایران در جهت بهبود روابط با ترکمنستان برای جلوگیری از غلتیدن آن به دامان کشورهایی مانند اسرائیل یا کاهش و تغییر مسیر ترانزیتی ایران برای انتقال گاز به کشورهای دیگر اقداماتی را انجام دهد.
با تشکر و سپاس از حضور شما در این گفتگو
موفق باشید
با سلام
در خصوص مصاحبه خانم دکتر خالقی نژاد در 14اردبیشهت ، 1402 تلاش در نگاه ایشان به همگرایی ایران در منطقه و جهان برای ،اثبات به صرفه ترین مسیر ( چه کریدرو7200 کیلومتری شمال جنوبش) در مقابل مسیر زمینی و پر هزینه فعلی تانکری و جاده ای به مسافت1830 کیلومتری از ترکمستان _افغانستان_ پاکستان_ هندوستان ( قابل توجه هند در کمتر از یک دهه آینده یکی از سکوهای دوم یا سوم اقتصادی جهان را خواهد داشت! و بازار بزرگتر از چین برای ارسال انرژی نباشد کمتر نخواهد بود)….!
حال ، حقیر با داده های قبلی و محفوظات و تحلیل کاملا شخصی !
پس از نگاه اجمالی به گفتگو خانم دکتر خالقی نژاد مدیر گروه انجمن دیپلماسی ایران و غرب آسیا ،( نیاز به تعمیق دیپلماتیک با ترکمستان) که کاملا بجاست!
سعی در طرح مطالبی شاید توجه نشده،! و جا مانده و مسائل پیچیده در هم تنیده منطقه ای بین رقبا درگیر ونقش کشورهای مهم و در سایه هم اشاره ای داشته باشم:
طرح عبور خط لوله و ترانزیت زمینی انرژی اورسیا به ، دو کشور اقتصادی اول و چهارم جهان(چین، هندوستان به شدت در حال گرفتن جایگاه دوم یا سوم جهان) و دیگر کشورهای خاور دور(آسیای جنوب شرقی) که خود به خود سهم بیشتر از نیمی از انرژی جهان را به خود اختصاص داده!؟؟؟
استقبال پاکستان ، در عبور این خطوط لوله و ترانزیت چه اکنون که خود به وجود آورنده ، طالبان ( توسط رکن دوم ارتش پاکستان شکی نیست) و حضور محسوستر و تاثیر در اتفاقات منطقه ای توسط اسرائیل در مرز های شمالی چه در غرب آذربایجان، و چه در شرق کاسپین ترکمستان، به تلافی نقش و حضور ایران در لبنان، سوریه، غزه، و کرانه غربی و یمن و نیز نفوذ در عراق! مزید بر علت شده و بوده!
سیاست و نگاه چین قدرت نو ظهور ، به جهت پیمان مشترک با پاکستان اول اشتراک این دو دشمنی با هندوستان،( پاکستان به جهت استقلال و جدایی و کشمیر، و چین به جهت تصرف تبت و جدا کردن از خاک هند در هنگامه به قدرت رسیدن مائوئیسم1947 و1950 هر دو دشمن قدیمی هندوستان بحساب می ایند)!
وجه اشتراک دیگر و اهمیت پاکستان برای چین و حمایت نسبی با سیاست های این کشور، کنترل مرزمشترک کوتاهش و نفوذ پاکستان درهر دوبخش کشمیر (هند و پاکستان) برای رخنه نکردن و کنترل جهادیون ایغور و غیر ایغور به استان سین کیانگ( ترکستان شرقی) که علاوه بر داشتن ذخایر عظیم نفت وگاز، محل التهاب و نیز احیای راه ابریشم و اتصال به اورسیا و. اروپا، میباشد که هزینه هنگفت برایش بطول تا کنون7000 کیلومتر به همراه داشته( خلاصه دره فرغانه و گذرگاه خیبر) و
فرستادن طلبه های ایغور در مدارس پاکستان و کنترل آنها….!
اما قبل پر داختن به خود هند اولین مقصد بعد پاکستان، به حضور سایه وار ترکیه میپردازم!
آنچه در ذهن من تداعی میکند مرز مشترک ترکمستان، با افعانستان مگر منطقه ازبکستان و شمال غربی ازبک تبار افغانستان که در اداره قومی قبیله ای کنونی افغانستان فعلا حوزه نفوذ ژنرال دوستم که در ترکیه هم به سر میبرد و هم فرمان میگیرد! پس ورود به خاک افغانستان از سوی ترکمستان مستلزم رضایت و سیاست ترکیه میباشد!…( پایان بخش اول) اگر همه مطالب ارسال شود؟؟؟ توضیح تماما تحلیل شخصی و مفروضات شخصی است!
بخش دوم :
ایران در رقابت انتقال انرژی ( ترکمستان) چه دپلماسی باید داشته باشد!
و چه مواردی باید مد نظر در تحلیل طرح عبور و ترانزیت انرژی از مسیر ایران یا افغانستان به جنوب آسیا ( هند و پاکستان) و چین و آسه آن…..مد نظر قرار گیرد:
باز متذکر میشوم جسارتا تحلیل کاملا شخصی است، و مفروضات و داده های ذهنی حقیر!
پس تا کنون رد پای تاثیر جهت گیری و سیاسی چند کشور در عبور انرژی ترکمستان و احتمالا در پی آن اروسیا ، ابتدا پاکستان
که بانی و پایه گذار امارت طالبان در افغانستان بوده! و تردیدی در حمایت از این طرح نخواهد داشت!
چرا که طالبان با گرو گرفتن حقوق ابتدایی مردم این کشور، خصوصا بانوان، ( با سیاست سفت کن شل کن) در پی به رسمیت شناختن از سوی جامعه جهانی است، و به طبع پاکستان حامی این امر!
شاید بهتر بود در بخش اول به دعوت ملا محمد عمر در هنگامه تشکیل گروه طالبان توسط ، رئیس رکن دوم( اطلاعات) ارتش پاکستان به مقر و اتاقش ( به نقل و قول روزنامه نگار فقید مصر حسنین هیکل) میپرداختم!
که وقتی از پیشاور تا دم در دفتر رکن دوم ارتش پاکستان امده و در را باز میکند!
بلافاصله در را بسته و تا پایین اوردن عکس بالای سر آقای رئیس وارد نمیشود و وقتی از او میپرسند؟ اصلا میدانی این تمسال و عکس کیست؟ جواب منفی میدهد !و حسنین هیکل روزنامه نگار هدفش از ارایه این گزارش : میزان شعور سیاسی رهبران طالبان بود که تصویر قائد اعظم پاکستان محمد علی جناح را نمیشناخت؟؟؟؟….
آیا اکنون طالبان حاکم با 20 سال قبل تفاوت یافته( در مذهب سلفی) و خصوصا گروه حقانی مکمل و شریک در اداره این کشور بعید به نظر میرسد!؟؟
لذا چه در دولتهای برهان الدین ربانی، یاطالبان ملامحمد عمر، و مجدد حضور بیش از54 نیروی کشورهای جهان (ائتلاف) به رهبری امریکا، ( دولت کرزای، و اشرف غنی)
بارها با حمایت و حضور امریکا این امر تحقق پیدا نکرد؟!
چه برسد به حال حاضر، طالبان مثلا تعدیل شده هبت الله آخوند زاده، ( و تاخت تاز داعش) و برابرشان نیروهای آزادیبخش ایالتهای مختلف این امکان را هرگز به موفقیت طرح انتقال خطوط لوله و عبور به سلامت از سرزمین اقوام متنوع قومی افغانستان نمیدهد و در حد همان ترانزیت زمینی کمتر از60هزار تانکر کامیون باقی خواهد ماند!
اما انچه این شک را که عمده انرژی از پاکستان به هند را حتی با قبول کشوری چون ترکمستان ، با هزینه بیشتر بخاطر بازار بزرگ هند بپذیرد!
به همان دلیلی که انتقال انرژی ارزان و نزدیک ایران در دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی که هم خطوط لوله و هم اینک خط ریلی آن تا مرز پاکستان از سوی ایران کشیده شده و آماده است!
کشور هند حاضر به سپردن ، شریان حیاتی اقتصادش( انرژی) به دشمن سنتی اش یعنی پاکستان در دهه 70 نداد!
همان دلیل به چین اجازه عبور و رسیدن انرژی از خاک هند به چین نمی دهد!!؟؟؟
والا کریدور 7200 کیلومتری ایران از شمال به جنوب همچنان آماده است!
حال بدهی2017 ایران و ترکمستان بر سر قیمت گاز و سوآپ در جنوب ایران بهانه ای بیش نیست!
و الا تمام دنیا اذعان دارند که از پنج مسیر انرژی اروسیا و خصوصا 4 کشور غیر روسیه
یک مسیر شرقی به سمت چین وجود دارد! و سه مسیر دیگر غربی همه در چنبره و پنجه های روسیه اسیر است!
و پس حال روسیه: از مسیر شرقی خود که انرژی ترکمنستان قزاقستان و اذربایجان را به شرق با دریافت حق ترانزیت و گاها سوآپ از جزیره ساخارین اصلی ترین محل استخراج و صدور که سالهاست نفت و گازش به چین و آسیای شرقی ارسال میشود!
شاید برای دیرتر انتخاب و اولویت مسیر های خودش ، از مسیر بحرانی افغانستان حمایت کند!
و ایران راهم با اجازه ارسال از کریدر طلایی شمال جنوب به چاه بهار و سپس هندوستان (هند_بنگلادش180میلیونی_ و احتمالا برمه و تایلند . آسه ان ) رضایت نسبی اش را فراهم سازد،
در خصوص سیاست و نقش شرکتها و پیمان مطروحه یعنیINSTC….و کریدور شمال جنوب وITC…. نه در توان بنده حقیر بدون مطالعه و احاطه اقلا اکنون و فی الساعه باشد.
و همینطور ادامه چیدمان منطقه ای درحوصله دوستان نباشد!
لذا با ارزوی بهترینها برای دوستان.
در حد بضاعت توضیحی شخصی و شاید ناقص از چیدمان و نقش کشورها منطقه و فرا منطقه در راستای یافتن دیپلماسی جهت دار برای هر مسیر میطلبد از جمله همگرایی !
البته با توان و اقتدار نظامی ایران امروز، جواب بعضی از سوالات دو دهه پیش در خصوص اذان و اقرار افکار جهانی در حفظ امنیت، آبراهراه های جنوبی ایران و به طبع امنیت کریدرو شمال جنوب از سوی ایران!
که در این مجال در خصوص منتفی شدن بعضی موانع سالها پیش در این مجال نمیگنجد!
ارادت
سلام و وقت بخیر
بهنظر اگر مطالب مصاحبه را کامل بخوانید متوجه نکات اصلی گفتگو خواهید شد. در این مصاحبه سه محور مهم و تعیین کننده روابط ایران و ترکمنستان مورد بحث و اقع شده است که دو محور چالشی است . و بیان شده است که سه محور مهم و تعیین کننده روابط دو کشور
مساله همگرایی منطقه ای از جهت تلاش ایران برای تقویت و ایجاد همگرایی و داشتن تاثیر و سهم موثر بیان شده است . و در گفتگو نیز بیان شده است ایران بجهت همگرایی باید از غلتیدن این کشور به دامان رقیبان مانند اسراییل جلوگیری کند
اما در خصوص حرکتهای دیگر منطقه درست است اما جای بحث آنها در این مصاحبه نیست و نیازمند نگارش یک کتاب است
بار دیگر درخواست دارم توجه کنید که گفتگو پیرامون سه اتفاق مهم در روابط دیپلماتیک دوکشور است که تاثیر بر همگرایی منطقه دارد
موفق باشید و سپاس از نظر شما